در نسبت دین و عرفان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURدر نسبت دین و عرفانJ1.jpg | عنوان =در نسبت دین و عرفان | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = فرشاد، سید محمدمهدی (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =اندیشۀ آزادی | مکان نشر = قم | سال نشر =۱...» ایجاد کرد)
     
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    [[رده:مقالات(تیر) باقی زاده]]
    [[رده:مقالات(تیر) باقی زاده]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]

    نسخهٔ ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۰۳

    در نسبت دین و عرفان
    در نسبت دین و عرفان
    پدیدآورانفرشاد، سید محمدمهدی (نویسنده)
    ناشراندیشۀ آزادی
    مکان نشرقم
    سال نشر۱۴۰۲
    شابک7ـ06ـ5396ـ622ـ978
    کد کنگره

    در نسبت دین و عرفان تألیف سید محمدمهدی فرشاد، در این کتاب نظرات موافق و مخالف ابتنای تصوف بر اسلام مورد بررسی قرار می‌گیرد و دلایل هر یک از موافقان و مخالفان مورد بررسی قرار می‌گیرد.

    ساختار

    کتاب در سه فصل به نگارش درآمده است.

    گزارش کتاب

    پرسش از نسبت دین و عرفان در همۀ سنت‌های دینی سابقه‌ای طولانی دارد. پرسش از این نسبت در سنت دینی اسلام نیز از قرن‌ها پیش و شاید از زمان پیدایی تصوف و عرفان مطرح شده است. پرسشی که به‌جرئت می‌توان آن را یکی از اساسی‌ترین و جنجالی‌ترین پرسش‌های شکل‌گرفته در تاریخ اسلام دانست. گویا بر دارکردن حسین بن منصور حلاج، قتل تأثربرانگیز عین‌القضات و بعضی از حوادث معاصر از حل‌ناشدگی یا اختلاف در پاسخ به پرسش از نسبت اسلام و تصوف ناشی شده‌‌اند؛ البته این نزاع‌ها دوسویه بوده‌اند و در مقام نظر و عمل رخ داده‌اند.

    غالب عارفان کمابیش درصدد اثبات برآمدن عرفان از دل دین بوده‌اند و گزاره‌هایی از متن مقدس (قرآن) را شاهدی بر مدعایش خویش آورده‌اند؛ البته می‌توان دسته‌ای از عرفا را سراغ گرفت که دغدغۀ اثبات چنین چیزی را نداشتند و آن را مسئله‌ای بیهوده می‌دانستند یا حتی رازی حل‌نشدنی. در مقابل نیز برخی از فقیهان و محدثان انگشت بر برخی از آموزه‌های نظری و عمل صوفیان نهاده‌اند که ظاهراً با متن مقدس، روایات و احادیث و برداشت‌های شخصی ایشان از آنها در تعارض است یا متن در قبال آنها سکوت کرده است.

    گونه‌شناسی نظریات موجود در باب نسبت اسلام و تصوف به چند جهت حائز اهمیت است؛ اولاً: بستری مناسب برای پرداختن به پرسش از نسبت دین و عرفان فراهم می‌کند؛ زیرا میان دین و عرفان چه نسبتی برقرار است، پرسشی بسیار گمراه‌کننده و رهزن است؛ به دیگر سخن پرسش از چیستی نسبت اسلام و تصوف سؤال مبهم و گیج‌کننده است؛ بنابراین در وهلۀ نخست باید گزارش و تحلیلی از نظریات موجود در این باب به دست داد و در وهلۀ دیگر باید این نظریات را سنجید و در آخرین مرحله پرسش‌هایی شفاف و دقیق طرح کرد که محل بحث را روشن کنند.

    ثانیاً: تصویر روشنی از نظریاتی به دست می‌دهد که تا کنون دربارۀ نسبت دین و عرفان در اسلام ارائه شده‌‌اند. گویا تا کنون همۀ نظرات در تحقیقی مستقل گردآوری نشده‌اند. این ویژگی سبب می‌شود خوانندگان این کتاب تقریباً به صورت یک‌جا با این نظریه‌ها آشنا شوند.

    در این کتاب نظریات مخالف و موافق ابتنای تصوف بر اسلام بر اساس نوع دلایلی که از این نظریات پشتیبانی می‌کنند، دسته‌بندی شده است.

    فصل اول به معناشناسی دین و عرفان اختصاص یافته است؛ در این فصل مراد دقیق از تصوف، دین، اسلام و عرفان بررسی شده است. در فصل دوم به نظریات مخالف و موافق ابتنای تصوف بر اسلام پرداخته شده است و نشان داده می‌شود که صاحبان این نظریه‌ها برای اثبات رأی خود چگونه استدلال کرده‌ان و از چه دلایلی استفاده کرده‌اند. در فصل آخر افزون بر واردکردن نقدی عام بر این نظریات، پرسش‌هایی روشمند از نسبت دین و عرفان مطرح شده است. پرسش روشمند از نسبت دین و عرفان، پرسشی است که ابهام‌زا نباشد و این مهم جز با معناشناسی مفاهیم و واژه‌های درون پرسش صورت نمی‌گیرد.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها