۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
{{کاربردهای دیگر|کاشانی (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|کاشانی (ابهام زدایی)}} | ||
'''میرزا حسن ناصری کاشانی''' (1122-1316ش)، فرزند محمدکاظم، از معاریف و شاعران اواخر قرن سیزدهم و نیمه اول قرن چهاردهم کاشان است. از وی دیوان اشعاری بهجای مانده است که به تصحیح و توضیح علیاصغر صائم رسیده. از انواع شعر، طبع ناصری به سرودن قصیده و مسمط گرایش و در ساختن قصاید به سبک خراسانی تبحر خاصی داشت. از جمله همنشینان و دوستان او میتوان شاعر گلپایگانی متخلص به پریشان، میرزا همایون غفاری، حسن نراقی و میر سید رضاخان صانعی کاشانی و آیتالله شیخ محمد غروی را نام برد. حسن نراقی و حسینعلی منشی از شاگردانش بودهاند. | '''میرزا حسن ناصری کاشانی''' (1122-1316ش)، فرزند محمدکاظم، از معاریف و شاعران اواخر قرن سیزدهم و نیمه اول قرن چهاردهم کاشان است. از وی دیوان اشعاری بهجای مانده است که به تصحیح و توضیح علیاصغر صائم رسیده. از انواع شعر، طبع ناصری به سرودن قصیده و مسمط گرایش و در ساختن قصاید به سبک خراسانی تبحر خاصی داشت. از جمله همنشینان و دوستان او میتوان شاعر گلپایگانی متخلص به پریشان، میرزا همایون غفاری، حسن نراقی و میر سید رضاخان صانعی کاشانی و آیتالله شیخ محمد غروی را نام برد. [[نراقی، حسن|حسن نراقی]] و حسینعلی منشی از شاگردانش بودهاند. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==توانایی در شعر، روحیات== | ==توانایی در شعر، روحیات== | ||
حسن نراقی در «آثار تاریخی کاشان و نطنز» درباره میرزا حسن اینگونه نوشته است: | [[نراقی، حسن|حسن نراقی]] در «آثار تاریخی کاشان و نطنز» درباره میرزا حسن اینگونه نوشته است: | ||
«میرزا حسن ناصری از جمله گویندگان اوایل سده چهاردهم هجری کاشان است که علاوه بر دارا بودن قریحه سرشار ادبی و فنون شعر و ادب، ترسل، انشا و خوشنویسی، بهواسطه قدرت حافظه و محفوظات زیاد، بسیار حاضرالذهن بود. بهمناسبت هر موضوعی که در محفل وی مطرح میگردید بیدرنگ اشعار مناسب و شیرین و داستانهای جالبی ایراد مینمود. ازاینرو محضر دلپذیرش همواره مطبوع و مورد پسند خاطر صاحبدلان بود. در شاعری با ساختن قصاید به سبک خراسانی توانا و دارای حسن تتبع بود...»<ref>همان</ref>. | «میرزا حسن ناصری از جمله گویندگان اوایل سده چهاردهم هجری کاشان است که علاوه بر دارا بودن قریحه سرشار ادبی و فنون شعر و ادب، ترسل، انشا و خوشنویسی، بهواسطه قدرت حافظه و محفوظات زیاد، بسیار حاضرالذهن بود. بهمناسبت هر موضوعی که در محفل وی مطرح میگردید بیدرنگ اشعار مناسب و شیرین و داستانهای جالبی ایراد مینمود. ازاینرو محضر دلپذیرش همواره مطبوع و مورد پسند خاطر صاحبدلان بود. در شاعری با ساختن قصاید به سبک خراسانی توانا و دارای حسن تتبع بود...»<ref>همان</ref>. | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
«مؤلف کتاب آثار تاریخی کاشان (حسن نراقی) مینویسد: در چند سال اواخر عمر ناصری بر اثر مصاحبت و همراهی او در استفاده از فصل گل سرخ قمصر از محضر و همنشینی آموزندهاش بهرهمند بودهام. یکی از گویندگان متعددی که با استفاده از مکتب ادبی ناصری، خود به مرتبه استادی در شعر و ادب نایل گردید، خواهرزادهاش شادروان حسینعلی منشی، مؤسس و رئیس انجمن ادبی صبا میباشد که پس از درگذشت ناصری و علیمحمد ادیب بیضایی استاد و پیشوای شعرای کاشان بشمار میرفت»<ref>ر.ک: همان، صفحههای هفت و هشت</ref>. | «مؤلف کتاب آثار تاریخی کاشان ([[نراقی، حسن|حسن نراقی]]) مینویسد: در چند سال اواخر عمر ناصری بر اثر مصاحبت و همراهی او در استفاده از فصل گل سرخ قمصر از محضر و همنشینی آموزندهاش بهرهمند بودهام. یکی از گویندگان متعددی که با استفاده از مکتب ادبی ناصری، خود به مرتبه استادی در شعر و ادب نایل گردید، خواهرزادهاش شادروان حسینعلی منشی، مؤسس و رئیس انجمن ادبی صبا میباشد که پس از درگذشت ناصری و علیمحمد ادیب بیضایی استاد و پیشوای شعرای کاشان بشمار میرفت»<ref>ر.ک: همان، صفحههای هفت و هشت</ref>. | ||
==همنشینان و دوستان== | ==همنشینان و دوستان== | ||
از جمله همنشینان و دوستان او میتوان شاعر گلپایگانی متخلص به پریشان، میرزا همایون غفاری، حسن نراقی و میر سید رضاخان صانعی کاشانی و آیتالله شیخ محمد غروی را نام برد<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>. | از جمله همنشینان و دوستان او میتوان شاعر گلپایگانی متخلص به پریشان، میرزا همایون غفاری، [[نراقی، حسن|حسن نراقی]] و میر سید رضاخان صانعی کاشانی و آیتالله شیخ محمد غروی را نام برد<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>. | ||
آیتالله غروی بهخاطر غیبت میرزا حسن ناصری و نیامدن به منزلش شعری بر سبیل تفنن برای او سروده که برخی ابیات آن چنین است: | آیتالله غروی بهخاطر غیبت میرزا حسن ناصری و نیامدن به منزلش شعری بر سبیل تفنن برای او سروده که برخی ابیات آن چنین است: |