۱۰۶٬۵۵۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[چلپی، عارف|عارف چلبی]] در سال 670 قمری در قونیه به دنیا آمده است. دربارۀ نام او احمد افلاکی مینویسد: «روزی حضرت [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] فرمود که بهاءالدین، نور هفت ولی را در این فرزند میبینم و حقتعالی آن انوار را همراه جان او کرده است ... اکنون نامش فریدون باشد که این نام پدرِ مادر اوست و شما او را امیر عارف خطاب کنید که پدرم مرا خداوندگار میخواند و هرگز نام مرا نگفت و نثار من بروی لقب من باشد. او را جلالالدین امیر عارف نویسند. این نام از گهواره با او خواهد بود و این غزل دوازدهبیتی را سرود که مطلعش این است: مبارک باد بر ما این فریدون *** که گردد پادشاه دین فریدون». دربارۀ وضعیت تحصیلی عارف چلبی و جای تحصیل و معلمان او اطلاعات بسیاری در دست نیست؛ اما آیات، احادیث، قصههای پیامبران و تلمیحات بهکاررفته در غزلیات او، آرایههایی که به کار برده است و عبارت عربی که در اشعار خود از آنها استفاده میکند، نشان میدهد تحصیلات خوبی داشته است و میتوان گفت دانستههای خود را از محیط اجتماعی و اطرافیان کسب کرده و انتساب او به خاندانی عالم و متصوف توانسته است که این دانشها را در وجود او رسوخ دهد. | [[چلپی، عارف|عارف چلبی]] در سال 670 قمری در قونیه به دنیا آمده است. دربارۀ نام او احمد افلاکی مینویسد: «روزی حضرت [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] فرمود که بهاءالدین، نور هفت ولی را در این فرزند میبینم و حقتعالی آن انوار را همراه جان او کرده است ... اکنون نامش فریدون باشد که این نام پدرِ مادر اوست و شما او را امیر عارف خطاب کنید که پدرم مرا خداوندگار میخواند و هرگز نام مرا نگفت و نثار من بروی لقب من باشد. او را جلالالدین امیر عارف نویسند. این نام از گهواره با او خواهد بود و این غزل دوازدهبیتی را سرود که مطلعش این است: مبارک باد بر ما این فریدون *** که گردد پادشاه دین فریدون». دربارۀ وضعیت تحصیلی عارف چلبی و جای تحصیل و معلمان او اطلاعات بسیاری در دست نیست؛ اما آیات، احادیث، قصههای پیامبران و تلمیحات بهکاررفته در غزلیات او، آرایههایی که به کار برده است و عبارت عربی که در اشعار خود از آنها استفاده میکند، نشان میدهد تحصیلات خوبی داشته است و میتوان گفت دانستههای خود را از محیط اجتماعی و اطرافیان کسب کرده و انتساب او به خاندانی عالم و متصوف توانسته است که این دانشها را در وجود او رسوخ دهد. | ||
او پس از وفات پدرش (712 | او پس از وفات پدرش (712 ه) بر مسند مولویه نشست. بعد از او هم پسرانش به این مقام رسیدند. چنین به نظر میآید که او با مشایخ بعضی از طریقتها هم روابطی نیکو داشته است. او در روز 24 ذیالحجۀ سال 719 قمری در میان سرور و مسرت به اجداد خود پیوست. | ||
همۀ اشعار اولو عارف چلبی به فارسی است و تنها در قالب غزل و رباعی سروده است. در اشعار او ویژگیهایی که در شعرهای دیگر شاعران متصوف یافت میشود، به چشم میخورد. در میان مهمترین موضوعات، عشق، وصال خداوند، عدم وابستگی به دنیا، عاریشدن از همۀ ویژگیهای دنیا نظیر کبر، حب جاه و مقام را میتوان برشمرد. او در هر موضوع وابسته به مولاناست و میخواهد همان دیدگاه را عرضه کند. چون همۀ اشعار او درونۀ صوفیانه دارند، اگر گاهی ابیاتی دیده شود که دشوار است و فهم آن ساده نیست، هدف اصلی او ارائۀ قدرت شاعری و تشبث به آرایههای شاعرانه نیست. | همۀ اشعار اولو عارف چلبی به فارسی است و تنها در قالب غزل و رباعی سروده است. در اشعار او ویژگیهایی که در شعرهای دیگر شاعران متصوف یافت میشود، به چشم میخورد. در میان مهمترین موضوعات، عشق، وصال خداوند، عدم وابستگی به دنیا، عاریشدن از همۀ ویژگیهای دنیا نظیر کبر، حب جاه و مقام را میتوان برشمرد. او در هر موضوع وابسته به مولاناست و میخواهد همان دیدگاه را عرضه کند. چون همۀ اشعار او درونۀ صوفیانه دارند، اگر گاهی ابیاتی دیده شود که دشوار است و فهم آن ساده نیست، هدف اصلی او ارائۀ قدرت شاعری و تشبث به آرایههای شاعرانه نیست. |