گیتانجالی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۰: خط ۱۰:
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =‏‎PK ‎‌1723‎/‎‌س‎‌4
    | کد کنگره =‏‎PK ‎‌1723‎/‎‌س‎‌4
    | موضوع =تاگور، رابيندرانات ، 1861 - 1941 -- سرگذشتنامه . Tagore, Rabindranath Sir,شعر بنگالي -- قرن 20 -- ترجمه شده به فارسي,شعر بنگالي -- قرن 20 -- ترجمه شده به انگليسي
    | موضوع =تاگور، رابيندرانات، 1861 - 1941 -- سرگذشتنامه . Tagore, Rabindranath Sir,شعر بنگالي -- قرن 20 -- ترجمه شده به فارسي,شعر بنگالي -- قرن 20 -- ترجمه شده به انگليسي
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر =انتشارات علمی  
    | ناشر =انتشارات علمی  
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''گیتانجالی''' یا ارمغان‌های شعری، سروده جاویدان تاگور (۱۹۴۱-۱۸۶۱) جلوه‌گاه اندیشه‌های فلسفی و عرفانیِ ملت هند در آغاز قرن بیستم است که در آن پرستش خدا و ستایش انسان، از دیدگاه چند کتاب بزرگ مذهبی و فلسفی هند بیان شده است.
    '''گیتانجالی''' یا ارمغان‌های شعری، سروده جاویدان [[تاگور، رابیندرانات|تاگور]] (۱۹۴۱-۱۸۶۱) جلوه‌گاه اندیشه‌های فلسفی و عرفانیِ ملت هند در آغاز قرن بیستم است که در آن پرستش خدا و ستایش انسان، از دیدگاه چند کتاب بزرگ مذهبی و فلسفی هند بیان شده است.


    تا پیش از انتشار این اثر، آنچه بیشتر در سروده‌ها و نوشته‌های تاگور به چشم می‌خورد و اساس فکر و ذوقِ او را تشکیل می‌داد، ستایش طبیعت و عشق به انسان بود، اما در گیتانجانی، این ستایش پرستش متوجه خدا شده و عشق ربانی، جای‌گزینِ عشق انسانی شده است.
    تا پیش از انتشار این اثر، آنچه بیشتر در سروده‌ها و نوشته‌های تاگور به چشم می‌خورد و اساس فکر و ذوقِ او را تشکیل می‌داد، ستایش طبیعت و عشق به انسان بود، اما در گیتانجانی، این ستایش پرستش متوجه خدا شده و عشق ربانی، جای‌گزینِ عشق انسانی شده است.
    خط ۳۴: خط ۳۴:
    این فرهیختگان هند کهن بودند که دریافتند بر سریرِ فرمانروایی این عالم وجود، یک تن نشسته است و جز او نیست. تاگور نیز این حقیقت را در جای جای کتابش به زیباترین شکل بازگو می‌کند.
    این فرهیختگان هند کهن بودند که دریافتند بر سریرِ فرمانروایی این عالم وجود، یک تن نشسته است و جز او نیست. تاگور نیز این حقیقت را در جای جای کتابش به زیباترین شکل بازگو می‌کند.


    تاگور با سرودن این مجموعه شعر که نامش را در جهان بلند آوازه ساخت، قصدش آفرینش حماسه‌ای میهنی نبود که ملت شبه قاره هند را بر ضد استعمارگران بشوراند و سرودی آکنده از مهرِ میهن بر لبانٍ آنها بنهد، بلکه نیّتش ستایش پروردگار و حرمت‌گذاری به آدمیان بود.
    [[تاگور، رابیندرانات|تاگور]] با سرودن این مجموعه شعر که نامش را در جهان بلند آوازه ساخت، قصدش آفرینش حماسه‌ای میهنی نبود که ملت شبه قاره هند را بر ضد استعمارگران بشوراند و سرودی آکنده از مهرِ میهن بر لبانٍ آنها بنهد، بلکه نیّتش ستایش پروردگار و حرمت‌گذاری به آدمیان بود.


    در لابه لای سخن او، همه جا تکیه بر عنایات ایزد متعال است و در عين حال، دل‌سوزی بر حالِ مردم ره گم کرده هند؛ این دل‌سوزی در پاره‌ای موارد بانکوهش و خشم توأم است و خواننده در می‌یابد که او ناتوانی و درماندگی ملت را با دیدۀ تحقیر می‌نگرد.
    در لابه لای سخن او، همه جا تکیه بر عنایات ایزد متعال است و در عين حال، دل‌سوزی بر حالِ مردم ره گم کرده هند؛ این دل‌سوزی در پاره‌ای موارد بانکوهش و خشم توأم است و خواننده در می‌یابد که او ناتوانی و درماندگی ملت را با دیدۀ تحقیر می‌نگرد.
    خط ۴۱: خط ۴۱:


    گیتانجانی با ۱۰۳ سرود عرفانی از آغاز تاانجام، جلوه‌گاهی است از زيبایِ و عظمتِ پروردگار:
    گیتانجانی با ۱۰۳ سرود عرفانی از آغاز تاانجام، جلوه‌گاهی است از زيبایِ و عظمتِ پروردگار:
    «پروردگار با ما در فاصله دور دست قرار نگرفته است؛ خدای ما به خانۀ ما تعلق دارد؛ همان‌گونه که به معابدِ ما راه دارد. ما نزديكیِ او را به خود در همه روابط انسانی عشق و محبت حس می‌کنیم و در جشن‌هایی که برگزار می‌کنيم، او میهمان اصلی است، میهمانی که عزیز است و محترم ...ما او را در همه تجلیاتِ راستین پرستش خویش می‌پرستیم و هر جاکه عشق واقعي ما هست، او را دوست می‌داريم...» (ص ۱۱۷)
    «پروردگار با ما در فاصله دور دست قرار نگرفته است؛ خدای ما به خانۀ ما تعلق دارد؛ همان‌گونه که به معابدِ ما راه دارد. ما نزديكیِ او را به خود در همه روابط انسانی عشق و محبت حس می‌کنیم و در جشن‌هایی که برگزار می‌کنيم، او میهمان اصلی است، میهمانی که عزیز است و محترم ...ما او را در همه تجلیاتِ راستین پرستش خویش می‌پرستیم و هر جاکه عشق واقعي ما هست، او را دوست می‌داريم...» (ص ۱۱۷)


    مترجم این اثر مقدمه مفصّل و دقیقی بر آن نوشته که تحت عنوان مروری بر زندگی‌نامه و آثار تاگور در ابتدای کتاب به چاپ رسیده است که بر ارزش علمی آن افزوده است.
    مترجم این اثر [[شهباز، حسن|حسن شهباز]]، مقدمه مفصّل و دقیقی بر آن نوشته که تحت عنوان مروری بر زندگی‌نامه و آثار تاگور در ابتدای کتاب به چاپ رسیده است که بر ارزش علمی آن افزوده است.


    در ضمن، استاد خلیل‌الله خلیلی، شاعر بزرگ افغانستان با الهام از همین ترجمه، چند بند از سروده‌های شاعر را به نظم در آورده که در اين اثر به چاپ رسیده است.
    در ضمن، استاد [[خلیلی، خلیل‌الله|خلیل‌الله خلیلی]]، شاعر بزرگ افغانستان با الهام از همین ترجمه، چند بند از سروده‌های شاعر را به نظم در آورده که در اين اثر به چاپ رسیده است.


    در پایان کتاب، مقاله‌ای با عنوان نگاهی اجمالی بر زبان‌های رایج در نیم قاره هند و سیری کوتاه در ادبیات بنگالی به چاپ رسیده است.<ref>باقریان موحد، سید رضا، ص240-241</ref>
    در پایان کتاب، مقاله‌ای با عنوان نگاهی اجمالی بر زبان‌های رایج در نیم قاره هند و سیری کوتاه در ادبیات بنگالی به چاپ رسیده است.<ref>باقریان موحد، سید رضا، ص240-241</ref>

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۱

    گیتانجالی
    گیتانجالی
    پدیدآورانتاگور، رابیندرانات (نویسنده) شهباز، حسن (مترجم)
    ناشرانتشارات علمی
    مکان نشرتهران
    سال نشر1363
    چاپاول
    موضوعتاگور، رابيندرانات، 1861 - 1941 -- سرگذشتنامه . Tagore, Rabindranath Sir,شعر بنگالي -- قرن 20 -- ترجمه شده به فارسي,شعر بنگالي -- قرن 20 -- ترجمه شده به انگليسي
    کد کنگره
    ‏‎PK ‎‌1723‎/‎‌س‎‌4

    گیتانجالی یا ارمغان‌های شعری، سروده جاویدان تاگور (۱۹۴۱-۱۸۶۱) جلوه‌گاه اندیشه‌های فلسفی و عرفانیِ ملت هند در آغاز قرن بیستم است که در آن پرستش خدا و ستایش انسان، از دیدگاه چند کتاب بزرگ مذهبی و فلسفی هند بیان شده است.

    تا پیش از انتشار این اثر، آنچه بیشتر در سروده‌ها و نوشته‌های تاگور به چشم می‌خورد و اساس فکر و ذوقِ او را تشکیل می‌داد، ستایش طبیعت و عشق به انسان بود، اما در گیتانجانی، این ستایش پرستش متوجه خدا شده و عشق ربانی، جای‌گزینِ عشق انسانی شده است.

    در این کتاب، شاعر کوشیده است آرمان روحی هند باستان راکشف کند و آن را با واقعیت امروز این مرز و بوم منطبق سازد. این آرمان روحانی، چیزی نیست مگر نظام هماهنگِ جهانِ هستی که همه عناصر متغیّر حبات را با یک‌دیگر گرد آورده و همه را با نظم حیرت‌انگیزی به حرکت و تلاش وا داشته است.

    این فرهیختگان هند کهن بودند که دریافتند بر سریرِ فرمانروایی این عالم وجود، یک تن نشسته است و جز او نیست. تاگور نیز این حقیقت را در جای جای کتابش به زیباترین شکل بازگو می‌کند.

    تاگور با سرودن این مجموعه شعر که نامش را در جهان بلند آوازه ساخت، قصدش آفرینش حماسه‌ای میهنی نبود که ملت شبه قاره هند را بر ضد استعمارگران بشوراند و سرودی آکنده از مهرِ میهن بر لبانٍ آنها بنهد، بلکه نیّتش ستایش پروردگار و حرمت‌گذاری به آدمیان بود.

    در لابه لای سخن او، همه جا تکیه بر عنایات ایزد متعال است و در عين حال، دل‌سوزی بر حالِ مردم ره گم کرده هند؛ این دل‌سوزی در پاره‌ای موارد بانکوهش و خشم توأم است و خواننده در می‌یابد که او ناتوانی و درماندگی ملت را با دیدۀ تحقیر می‌نگرد.

    او در نیایش‌های خویش می‌کوشد نگاهِ خدا را به سوی هم‌وطنان خود معطوف دارد و از او بخواهد این اقوامی راکه تاریخی کهن دارند و امروز خویشتن را محدود به بدن ساخته‌اند، یاری دهد.

    گیتانجانی با ۱۰۳ سرود عرفانی از آغاز تاانجام، جلوه‌گاهی است از زيبایِ و عظمتِ پروردگار:

    «پروردگار با ما در فاصله دور دست قرار نگرفته است؛ خدای ما به خانۀ ما تعلق دارد؛ همان‌گونه که به معابدِ ما راه دارد. ما نزديكیِ او را به خود در همه روابط انسانی عشق و محبت حس می‌کنیم و در جشن‌هایی که برگزار می‌کنيم، او میهمان اصلی است، میهمانی که عزیز است و محترم ...ما او را در همه تجلیاتِ راستین پرستش خویش می‌پرستیم و هر جاکه عشق واقعي ما هست، او را دوست می‌داريم...» (ص ۱۱۷)

    مترجم این اثر حسن شهباز، مقدمه مفصّل و دقیقی بر آن نوشته که تحت عنوان مروری بر زندگی‌نامه و آثار تاگور در ابتدای کتاب به چاپ رسیده است که بر ارزش علمی آن افزوده است.

    در ضمن، استاد خلیل‌الله خلیلی، شاعر بزرگ افغانستان با الهام از همین ترجمه، چند بند از سروده‌های شاعر را به نظم در آورده که در اين اثر به چاپ رسیده است.

    در پایان کتاب، مقاله‌ای با عنوان نگاهی اجمالی بر زبان‌های رایج در نیم قاره هند و سیری کوتاه در ادبیات بنگالی به چاپ رسیده است.[۱]


    پانويس

    1. باقریان موحد، سید رضا، ص240-241


    منابع مقاله

    باقریان موحد، سید رضا، کتاب‌شناسی نیایش، بوستان کتاب، قم، چاپ سوم، 1387ش

    وابسته‌ها