اویس وفسی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۵۵: خط ۵۵:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:هنرهای تجسمی]]
    [[رده:هنرهای تزیینی]]
    [[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1403]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۲

    اویس وفسی
    اویس وفسی
    پدیدآورانقلیچ‌خانی، حمیدرضا (نویسنده)
    ناشرپیکره
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک7ـ3ـ92746ـ622ـ978
    کد کنگره

    اویس وفسی تألیف دکتر حمیدرضا قلیچ‌خانی؛ در این کتاب نویسنده کوشیده است بخش‌های خاصی از زندگانی هنری اویس وفسی را از میان خاطرات و اسناد و جز اینها توصیف کند.

    گزارش کتاب

    اویس وفسی فرزند ابوالقاسم و محترم منظوری در 20 بهمن 1309 خورشیدی در محلۀ فَم (شش ناو) در خانۀ پدربزرگش علی منظوری تفرشی زاده شد. ابتدا نامش را علیرضا گذاشتند و دوساله بود که با خانواده عازم تهران شد و در خانۀ علی منظوری در محلۀ امام‌زاده یحیی مقیم شدند و پدربزرگش به دلیل علاقه به پدر خویش، شاه اویس، بر آن شد تا نام نخستین نوۀ خود را به اویس تغییز دهد و به تعلیم و تربیت او بپردازد.

    وفسی در خانواده‌ای اهل هنر رشد و تربیت یافت. پدربزرگش علی منظوری از بهترین شاگردان محمدحسین عمادالکتاب بود و وفسی این بخت را داشت که در کنار دایی‌اش استاد عباس منظوری، رموز خوشنویسی را از پدربزرگش بیاموزد. پس از درگذشت علی منظوری، به محضر استاد حسین و سپس استاد حسن میرخانی راه یافت و با زمینه‌ای که از عرفان داشت، به درویشی گرایید و همین علاقمندی سبب شد تا دو دهۀ پایانی عمرش را در انزوایی خودخواسته در تفرش و به دور از خانواده بگذراند. وفسی از اوایل دهۀ پنجاه خورشیدی از انجمن خوشنویسان ایران و جامعۀ خوشنویسی آزرده‌دل شد و مسیری را پیش گرفت که تنها رهرو آن بود.

    اویس پس از اتمام کلاس ششم قدیم و تحصیل آزاد در زبان عربی و علوم قدیمه و اسلامی، از هفده‌سالگی نزد پدر کار می‌کرد و به مهارت هم رسیده بود؛ ولی شغل خیاطی را دوست نداشت و به همراه دایی‌اش برای تعلیم خط نزد پدربزرگ می‌رفت. بعد از درگذشت علی منظوری، برای تکمیل هنرش به محضر استاد حسین میرخانی رهسپار شد و در زمانی که استادش حاضر نبود، از جانشین او یعنی علی‌اکبر کاوه تعلیم می‌گرفت. بعدها بنا بر توصی، استاد حسین، با برادرش حسن میرخانی آشنا شد و رابطه‌ای بسیار صمیمی به وجود آمد و شب‌های جمعه با استاد حسن به خانقاه صفی‌علی‌شاه می‌رفت و به تفسیر قرآن و مثنوی می‌پرداختند.

    وفسی با سفارش استاد حسین میرخانی از حدود سال 1337 به استخدام مرکز سینمایی هنرهای زیبای کشور درآمد و به نگارش تیتراژ فیلم‌های سینمایی پرداخت. از دورۀ پهلوی اول نهضت تغییر خط فارسی طرفداران بسیاری یافته بود و او هم در دفاع از این میراث کهن و ارزشمند، در دهۀ چهل مقاله‌ای را تألیف کرد و برای یکی از نشریات به خط نستعلیق کتابت کرد.

    در نخستین مجمع عمومی انجمن خوشنویسان ایران که در تالار وزارت فرهنگ در میدان بهارستان به سال 1358 تشکیل شد، عباس منظوری و اویس وفسی هم با رأی اکثریت به شورای عالی راه یافتند؛ اما دیری نپایید که با کارشکنی‌ها و اختلافات میان استادان، منظوری و وفسی از شورای عالی کناره‌گیری کردند. او بعد از انقلاب از سوی چند نهاد به کار دعوت شد.

    انتشار گزیده‌ای از آثارش با عنوان «تجلیگاه خط» در دو مجلد، آگاهانه‌ترین حرکت او در معرفی هنرش بود و در آن سال‌ها کمتر خوشنویس مستقلی به چنین اقدام بخردانه‌ای دست زده بود؛ اما او اندک‌اندک از ادامۀ این مسیر حرفه‌ای خودداری کرد و به تنهایی و انزوا گرایید. در سال 1367 از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دوباره به کاری که پیش از انقلاب داشت، دعوت شد و در سال 1372 با دریافت گواهینامۀ درجۀ یک هنری به بازنشستگی نایل شد.

    او چندان اهل سفر نبود و هیچ‌گاه به خارج از کشور نرفت و عاقبت در روز سی‌ام مرداد سال 1401 درگذشت و فردای آن روز در گلزار شهدای تفرش (فم) به خاک سپرده شد.

    در این کتاب نویسنده کوشیده است بخش‌های خاصی از زندگانی هنری اویس وفسی را از میان خاطرات و اسناد و جز اینها توصیف کند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها