تاریخ بخارا: تاریخ خانات آسیای مرکزی در قرن نوزدهم: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1403]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۷
تاریخ بخارا: تاریخ خانات آسیای مرکزی در قرن نوزدهم | |
---|---|
پدیدآوران | مخدوم دانش، احمد (نویسنده)
سامی، عبدالعظیم (محقق) عینی، صدرالدین (مترجم) شجاعیمهر، حسن (مصحح) |
ناشر | نگارستان اندیشه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 8ـ36ـ5273ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
تاریخ بخارا: تاریخ خانات آسیای مرکزی در قرن نوزدهم (مشتمل بر سه کتاب: رساله یا مختصری از تاریخ سلطنت خاندان منغیتیه، تاریخ سلاطین منغیتیۀ بخارا، تاریخ امیران منغیتیۀ بخارا) تألیف احمد مخدوم دانش، عبدالعظیم سامی، صدرالدین عینی؛ دیباچه، تصحیح و پیوستها از دکتر حسن شجاعیمهر؛ «رساله یا مختصری از تاریخ سلطنت خاندان منغیتیه» تألیف احمد مخدوم دانش، «تاریخ سلاطین منغیتیۀ بخارا» اثر عبدالعظیم سامی و «تاریخ امیران منغیتیۀ بخارا» نوشتۀ صدرالدین عینی، از مهمترین منابع تاریخی دورۀ آغازین تاریخ معاصر آسیای میانه بهویژه خانگری بخارا در دورۀ تسلط روسیه بر این سرزمین است.
ساختار
این مجموعه مشتمل بر سه کتاب «رساله یا مختصری از تاریخ سلطنت خاندان منغیتیه» تألیف احمد مخدوم دانش، «تاریخ سلاطین منغیتیۀ بخارا» اثر عبدالعظیم سامی و «تاریخ امیران منغیتیۀ بخارا» نوشتۀ صدرالدین عینی است.
گزارش کتاب
«رساله یا مختصری از تاریخ سلطنت خاندان منغیتیه» تألیف احمد مخدوم دانش، «تاریخ سلاطین منغیتیۀ بخارا» اثر عبدالعظیم سامی و «تاریخ امیران منغیتیۀ بخارا» نوشتۀ صدرالدین عینی، از مهمترین منابع تاریخی دورۀ آغازین تاریخ معاصر آسیای میانه بهویژه خانگری بخارا در دورۀ تسلط روسیه بر این سرزمین است. مجموعۀ «تاریخ خانگری بخارا» تاریخ نیمۀ دوم سدۀ نوزدهم و نیمۀ نخست سدۀ بیستم میلادی خانگری بخاراست که با این سه منبع دستاول تاریخی، از این سه مورخ که در یک دورۀ تاریخی زیستهاند، ولی با دیدگاههای گوناگونی به رخدادهای تاریخی آن توجه داشتهاند و با سه شیوۀ تاریخنگاری متفاوت تاریخ خود را نگاشتهاند، گردآوری شده است.
مخدوم دانش با حضور سیاسی و عالمانه در بخشی از تاریخ روایتشدۀ خود، روشنفکرانه و عالمانه به تاریخ انتقادی و باریکبینانه و نکتهسنجانه از خانگری بخارا پرداخته است. او علاقۀ خود به الهیات و فلسفه و همچنین نجوم و تنجیم را به تحلیلهای تاریخی تسری داده و با نگرش سنتی، تحولات تاریخی را وابسته به دو عامل دانسته است: ظهور مجددین سده و هزاره و دیگری پدیدههای نجومی.
او در تاریخ خود منتقد شخصیت، روش حکومتداری و سیاستهای امیران بخارا بوده و شواهدی بر ناتوانی و بیتدبیری او ارائه نموده است؛ مانند «به عرض امیر رسانیدند که دفع روسیه از آنجا واجب است که به مدت اندک قدم از آنجا درونتر مینهد و مزاحم احوال مسلمانان میگردد» و «امیر این مقدار جواب داد که دولت روس دولت بزرگ است و ما را دستگاه مقابلهشدن با او نیست و او مقابل فرنگها و اسلامبول است. الحایی جایی که او آمده، از قلمرو ما خارج است. اگر بازخواستی کنیم وجهی نداریم. تواند که گوید این زمین بیمالک است، اگر در کار بود، چرا آمده صاحبی نکردی؟ و به ما خصم شود. الحال به ما زبان دوستی دارد، اگر وقتی شود که داخل زمین ما شود، کار در آن حال یکطرفه خواهد شد، آنچه گرفته خواهد داد و یا آنچه ما راست خواهد گرفت. در آن وقت معامله میان ما و او شمشیر باشد و بس».
دانش مقصر جنگ و شکست در برابر روسیه را شخص امیر بخارا میداند و نتایج خفتبار آن را متوجه شخص امیر میداند. اما سامی در مسئلۀ شکست، مقصر را از سطح امیر به دو عامل دست پایینتر تنزل داده است: امرا و سپاه.
عبدالعظیم سامی با حضور به عنوان واقعهنویسی رسمی حکومتی در بخشی از تاریخ روایتشده در کتاب خود به صورت ناظر حوادث، دبیرانه و منشیانه به تاریخنگاری واقعگرا و انتقادی ولی رسمی و درباری به تاریخ خانگری بخارا پرداخته است. او تقدیرگرایانه به وقایع تاریخی نگریسته و ارادۀ الهی را در افول امارت بخارا دیده است؛ چنانچه مینویسد: «چون ارادۀ الهی به کسر شوکت دولت و تنبیه و تأدیب متصدیان امور ملت قرار یافته بود، به مضمون "اذا اراد الله شیئا هیا له اسبابه" اسباب زوال ملک از چهار طرف آمادۀ شدن گرفت». او همچنین به جبرگرایی تاریخ اعتقاد دارد و در جایی با ذکر حدیثی غیرموثق از پیامبر به این موضوع اشاره میکند: «کل سادس مخلوع» و از برای سدق این خبر از رسول ابتدا کرده تا خلفای بنیامیه و بنیعباس و سایر سلاطین ممالک از هر زمره ناس ذکر کرده، هر ششم را مخلوع گردانیده است.
او با وجود اینکه تاریخی رسمی را از نگاه یک دبیر و منشی حکومتی تألیف کرده است، با زیرکی و هوشمندی سلسله امیران بخارا را به نقد کشیده است. البته در مورد حوادثی که برای حفظ موقعیت یا جانش نمیتوانسته تحلیل واقعی خود را ارائه دهد، منصفانه و مصلحتاندیشانه سکوت کرده است.
صدرالدین عینی با حضور فعال سیاسی و به عنوان یک انقلابی پرشور در بخش مهمی از تاریخ روایتشده در کتاب خود، ادیبانه و انقلابیمسلک با سبک تاریخنگاری جدید علمی و منتقدانه به تاریخ خانگری بخارا پرداخته است. با مطالعۀ مقایسهای این سه منبع تاریخی، تحلیل تاریخی رخدادهای خانگری بخارا بهویژه در دورۀ تسلط روسیه بر این سرزمین آسانتر خواهد بود.
عینی متأثر از دو نگرش تاریخی است که دانش و سامی نمایندگان آن بودهاند. او با تأثیر از دانش و سامی، رشد فکری و بلوغ فرهنگی توأمانی یافت و با تحت تأثیر قرارگرفتن در یک جریان فکری جهانی ناشی از انقلاب روسیه به یک بالندگی تحولسازی رسید. عینی نمایندۀ گروهی شد که با علم جدید تاریخ روبرو شدند و او با توانمندی توانست درک تازهای از تحولات تاریخی زمانۀ خود ارائه دهد.
او در تاریخنگاری خود به استناد به تواریخ محلی و اسناد و مدارک روسها و مطابقت آنها با یکدیگر اهتمام زیادی دارد. او حتی برای رسیدن به تاریخ دقیق رخدادها و اثبات درستی یا نادرستی آن در منابع تاریخی گوناگون کوشش زیادی به خرج داده است.
به طور کلی دانش، سامی و عینی در نگرش تاریخی خود به دورۀ آغازین تاریخ معاصر آسیای میانه در ساحتهای گوناگونی باریکبینی و ژرفبینی داشتهاند. دانش تمدن جدید را از درگاه دشمن نیرومند یعنی روسیه شناخته و شگفتزده شده، ولی فیلسوفانه بر آن است که اسباب قدرت حریف مدرن را با علل ضعف جامعۀ خود مطابقت دهد. سامی با تمدن جدیدی که به واسطۀ دشمن مسلط بر سرزمینش یعنی روسیه روبرو میشود، میانهای ندارد و دبیرانه به آن خصمانه نگریسته و با اینکه بهشدت ضعف امارت و فساد حکومت را احساس میکند، هنوز به قوت سنت فرهنگی خود برای اصلاح آن اعتقاد دارد. عینی هرچند شاگرد مکتب پیشینیان خود است، تاریخ را با علم جدید شناخته است؛ بنابراین هم مشتاق تمدن جدید است و هم شیفتۀ سنت فرهنگی خود.[۱]
پانويس