۱۱۸٬۶۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه اش ' به 'هاش ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه تری ' به 'هتری ') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در ۱۳۳۴ش، وارد اولین دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه مشهد شد. در دانشگاه از محضر استادانی چون [[علیاکبر فیاض]] و [[یوسفی، غلامحسین|غلامحسین یوسفی]] و در خارج از دانشگاه از [[محمود فرخ خراسانی]] بهره برد. | در ۱۳۳۴ش، وارد اولین دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه مشهد شد. در دانشگاه از محضر استادانی چون [[علیاکبر فیاض]] و [[یوسفی، غلامحسین|غلامحسین یوسفی]] و در خارج از دانشگاه از [[محمود فرخ خراسانی]] بهره برد. | ||
در ۱۳۳۸ش فارغ التحصیل شد و دوره کتابداری دانش سرای عالی مشهد را نیز با موفقیت گذراند. در ۱۳۴۰ش هم به علت درمان بیماری آسم و هم اینکه خواستار محیط فرهنگی | در ۱۳۳۸ش فارغ التحصیل شد و دوره کتابداری دانش سرای عالی مشهد را نیز با موفقیت گذراند. در ۱۳۴۰ش هم به علت درمان بیماری آسم و هم اینکه خواستار محیط فرهنگی گستردهتری بود راهی تهران شد و یک سال بعد به استخدام کتابخانه ملی درآمد. | ||
در آنجا با ایرج افشار آشنا شد و مورد تشویق وی قرار گرفت. خدیوجم در تهران، در محافل ادبی و فرهنگی و دفتر مجلههای ادبی حضور داشت و به سبب خلق و خوی نیکش با طیف گستردهای از شاعران جوان و استادان بزرگ دوستی برقرار کرد. علی دشتی و پرویز ناتل خانلری بیش از دیگران باعث پیشرفت وی در تهران شدند، چنانکه بخشی از پیشرفت علمی خدیوجم مرهون بنیاد فرهنگ ایران و حمایتهای خانلری از وی بود. | در آنجا با ایرج افشار آشنا شد و مورد تشویق وی قرار گرفت. خدیوجم در تهران، در محافل ادبی و فرهنگی و دفتر مجلههای ادبی حضور داشت و به سبب خلق و خوی نیکش با طیف گستردهای از شاعران جوان و استادان بزرگ دوستی برقرار کرد. علی دشتی و پرویز ناتل خانلری بیش از دیگران باعث پیشرفت وی در تهران شدند، چنانکه بخشی از پیشرفت علمی خدیوجم مرهون بنیاد فرهنگ ایران و حمایتهای خانلری از وی بود. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
او به کشورهای اروپایی، افریقایی و آسیایی نیز سفر کرد. در اواسط دهه چهل در سفری که به لبنان رفته بود در دانشگاه سَنژوزف بیروت در مقطع دکتری رشته زبان و ادبیات عرب نامنویسی کرد. نخست بخشی از متن عربی کتاب الخراج قدامهبن جعفر* را برای دریافت کارشناسی ارشد به راهنمایی میشل آدرین آلار تصحیح کرد و سپس در ۱۳۴۹ش، تصحیح جوامع العلوم اثر شَعیابن فَریغون را به راهنمایی میشل آدرین آلار برای رساله دکتری خود برگزید، اما در میانه کار فرزند ارشدش در جوانی درگذشت و وی رسالهاش را رها کرد. | او به کشورهای اروپایی، افریقایی و آسیایی نیز سفر کرد. در اواسط دهه چهل در سفری که به لبنان رفته بود در دانشگاه سَنژوزف بیروت در مقطع دکتری رشته زبان و ادبیات عرب نامنویسی کرد. نخست بخشی از متن عربی کتاب الخراج قدامهبن جعفر* را برای دریافت کارشناسی ارشد به راهنمایی میشل آدرین آلار تصحیح کرد و سپس در ۱۳۴۹ش، تصحیح جوامع العلوم اثر شَعیابن فَریغون را به راهنمایی میشل آدرین آلار برای رساله دکتری خود برگزید، اما در میانه کار فرزند ارشدش در جوانی درگذشت و وی رسالهاش را رها کرد. | ||
در سفر به کشورهای اسلامی شمال افریقا از سوی وزارت فرهنگ و هنر، مأمور تحقیق درباره میراث مشترک فرهنگی شده بود. در مصر به دیدار [[حسین، طه|طه حسین]]، ادیب نابینای مصری، رفت. خدیوجم که پیش از این جلد اول و دوم الأیّام را به فارسی ترجمه کرده بود درباره ترجمه جلد سوم این کتاب با [[حسین، طه|طه حسین]] گفتگو کرد و [[حسین، طه|طه حسین]] نکاتی را برای ترجمه جلد سوم الأیّام به وی گوشزد کرد. دستاورد این سفر انتشارِ کتابِ میراث مشترک فرهنگی در ایران و مصر (کابل ۱۳۵۴ش) و | در سفر به کشورهای اسلامی شمال افریقا از سوی وزارت فرهنگ و هنر، مأمور تحقیق درباره میراث مشترک فرهنگی شده بود. در مصر به دیدار [[حسین، طه|طه حسین]]، ادیب نابینای مصری، رفت. خدیوجم که پیش از این جلد اول و دوم الأیّام را به فارسی ترجمه کرده بود درباره ترجمه جلد سوم این کتاب با [[حسین، طه|طه حسین]] گفتگو کرد و [[حسین، طه|طه حسین]] نکاتی را برای ترجمه جلد سوم الأیّام به وی گوشزد کرد. دستاورد این سفر انتشارِ کتابِ میراث مشترک فرهنگی در ایران و مصر (کابل ۱۳۵۴ش) و جمعآوری نسخههای خطی برای چاپ ترجمه احیاء علومالدین و کیمیای سعادت بود. | ||
== وفات == | == وفات == |