۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
(←وفات) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه تری ' به 'هتری ') |
||
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" |[[غلامحسین یوسفی]] | | data-type="authorTeachers" |[[غلامحسین یوسفی]] | ||
[[علیاکبر فیاض]] | |||
[[محمود فرخ خراسانی]] | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
خط ۴۴: | خط ۴۷: | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
در پنج سالگی برای فراگرفتن قرآن به مکتب خانه رفت. پس از دو سال در مکتب | در پنج سالگی برای فراگرفتن قرآن به مکتب خانه رفت. پس از دو سال در مکتب خانهای دیگر خواندن و نوشتن را آموخت، سپس کلیات سعدی، کلیله و دمنه و غزلیات حافظ را نزد مکتب دار از بر کرد. پس از آن به مدرسه «بَدِر» رفت که بیشتر دانشآموزانش از طبقه مرفه بودند. | ||
رفتار تبعیض آمیز اولیای مدرسه و اختلاف طبقاتی | رفتار تبعیض آمیز اولیای مدرسه و اختلاف طبقاتی همشاگردیها سبب تنفر وی از مدرسه و اولیای آن شد. در این میان، اوضاع مالی خانوادهاش نیز نابسامان شد و او به ناچار مدرسه را رها کرد و در کارگاه نجاری مشغول به کار شد. با درگذشتِ پدرش مجبور بود بیشتر کار کند و تا بیست سالگی به مشاغلی نظیر مبل سازی، بنّایی و بزازی پرداخت. وی همزمان نزد برخی روحانیان مشهد تحصیل میکرد. | ||
در ۱۳۲۵ش، به مدت هفت ماه به زیارت عتبات عالیات رفت. در این سفر بر مکالمه زبان عربی تسلط پیدا کرد و پس از بازگشت به مشهد با شوق آموختن آن را دنبال کرد. او به مدت دو سال در جلسات درس تفسیر مجمع البیان سیدهاشم میردامادی در شبستان مسجد گوهرشاد شرکت کرد. | در ۱۳۲۵ش، به مدت هفت ماه به زیارت عتبات عالیات رفت. در این سفر بر مکالمه زبان عربی تسلط پیدا کرد و پس از بازگشت به مشهد با شوق آموختن آن را دنبال کرد. او به مدت دو سال در جلسات درس [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسیر مجمع البیان]] سیدهاشم میردامادی در شبستان مسجد گوهرشاد شرکت کرد. | ||
در ۱۳۲۷ش، در شمار آموزگاران مدرسه مهدیه حاجی عابدزاده درآمد تا به دانش آموزان دبیرستانی زبان عربی بیاموزد. چون مدرک رسمی نداشت، پس از پایان کلاس نزد یکی از دانش آموزان حساب و هندسه و تاریخ | در ۱۳۲۷ش، در شمار آموزگاران مدرسه مهدیه حاجی عابدزاده درآمد تا به دانش آموزان دبیرستانی زبان عربی بیاموزد. چون مدرک رسمی نداشت، پس از پایان کلاس نزد یکی از دانش آموزان حساب و هندسه و تاریخ میخواند تا اینکه در ۱۳۲۹ش گواهینامه دوره ابتدایی را کسب کرد. در ۱۳۳۰ش به تدریس در دبیرستانهای مشهد پرداخت و در ۱۳۳۱ش، با داشتن همسر و دو فرزند موفق به اخذ ديپلم ادبی شد. | ||
در ۱۳۳۴ش، وارد اولین دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه مشهد شد. در دانشگاه از محضر استادانی چون | در ۱۳۳۴ش، وارد اولین دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه مشهد شد. در دانشگاه از محضر استادانی چون [[علیاکبر فیاض]] و [[یوسفی، غلامحسین|غلامحسین یوسفی]] و در خارج از دانشگاه از [[محمود فرخ خراسانی]] بهره برد. | ||
در ۱۳۳۸ش فارغ التحصیل شد و دوره کتابداری دانش سرای عالی مشهد را نیز با موفقیت گذراند. در ۱۳۴۰ش هم به علت درمان بیماری آسم و هم اینکه خواستار محیط فرهنگی | در ۱۳۳۸ش فارغ التحصیل شد و دوره کتابداری دانش سرای عالی مشهد را نیز با موفقیت گذراند. در ۱۳۴۰ش هم به علت درمان بیماری آسم و هم اینکه خواستار محیط فرهنگی گستردهتری بود راهی تهران شد و یک سال بعد به استخدام کتابخانه ملی درآمد. | ||
در آنجا با ایرج افشار آشنا شد و مورد تشویق وی قرار گرفت. خدیوجم در تهران، در محافل ادبی و فرهنگی و دفتر | در آنجا با ایرج افشار آشنا شد و مورد تشویق وی قرار گرفت. خدیوجم در تهران، در محافل ادبی و فرهنگی و دفتر مجلههای ادبی حضور داشت و به سبب خلق و خوی نیکش با طیف گستردهای از شاعران جوان و استادان بزرگ دوستی برقرار کرد. علی دشتی و پرویز ناتل خانلری بیش از دیگران باعث پیشرفت وی در تهران شدند، چنانکه بخشی از پیشرفت علمی خدیوجم مرهون بنیاد فرهنگ ایران و حمایتهای خانلری از وی بود. | ||
او به مرور با مشاهیر ادب و سیاست همنشین شد و از حمایت اولیای وزارت فرهنگ و هنر برخوردار گردید. وی با انتشار مقالات بسیار در مجلات معتبری مانند یغما، سخن، راهنمای کتاب و نگین و شرکت در همایشهای متعدد در جامعه ادبی آن دوره به شهرت رسید. | او به مرور با مشاهیر ادب و سیاست همنشین شد و از حمایت اولیای وزارت فرهنگ و هنر برخوردار گردید. وی با انتشار مقالات بسیار در مجلات معتبری مانند یغما، سخن، راهنمای کتاب و نگین و شرکت در همایشهای متعدد در جامعه ادبی آن دوره به شهرت رسید. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۵: | ||
او به کشورهای اروپایی، افریقایی و آسیایی نیز سفر کرد. در اواسط دهه چهل در سفری که به لبنان رفته بود در دانشگاه سَنژوزف بیروت در مقطع دکتری رشته زبان و ادبیات عرب نامنویسی کرد. نخست بخشی از متن عربی کتاب الخراج قدامهبن جعفر* را برای دریافت کارشناسی ارشد به راهنمایی میشل آدرین آلار تصحیح کرد و سپس در ۱۳۴۹ش، تصحیح جوامع العلوم اثر شَعیابن فَریغون را به راهنمایی میشل آدرین آلار برای رساله دکتری خود برگزید، اما در میانه کار فرزند ارشدش در جوانی درگذشت و وی رسالهاش را رها کرد. | او به کشورهای اروپایی، افریقایی و آسیایی نیز سفر کرد. در اواسط دهه چهل در سفری که به لبنان رفته بود در دانشگاه سَنژوزف بیروت در مقطع دکتری رشته زبان و ادبیات عرب نامنویسی کرد. نخست بخشی از متن عربی کتاب الخراج قدامهبن جعفر* را برای دریافت کارشناسی ارشد به راهنمایی میشل آدرین آلار تصحیح کرد و سپس در ۱۳۴۹ش، تصحیح جوامع العلوم اثر شَعیابن فَریغون را به راهنمایی میشل آدرین آلار برای رساله دکتری خود برگزید، اما در میانه کار فرزند ارشدش در جوانی درگذشت و وی رسالهاش را رها کرد. | ||
در سفر به کشورهای اسلامی شمال افریقا از سوی وزارت فرهنگ و هنر، مأمور تحقیق درباره میراث مشترک فرهنگی شده بود. در مصر به دیدار [[طه حسین]]، ادیب نابینای مصری، رفت. خدیوجم که پیش از این جلد اول و دوم الأیّام را به فارسی ترجمه کرده بود درباره ترجمه جلد سوم این کتاب با [[طه حسین]] گفتگو کرد و [[طه حسین]] نکاتی را برای ترجمه جلد سوم الأیّام به وی گوشزد کرد. دستاورد این سفر انتشارِ کتابِ میراث مشترک فرهنگی در ایران و مصر (کابل ۱۳۵۴ش) و | در سفر به کشورهای اسلامی شمال افریقا از سوی وزارت فرهنگ و هنر، مأمور تحقیق درباره میراث مشترک فرهنگی شده بود. در مصر به دیدار [[حسین، طه|طه حسین]]، ادیب نابینای مصری، رفت. خدیوجم که پیش از این جلد اول و دوم الأیّام را به فارسی ترجمه کرده بود درباره ترجمه جلد سوم این کتاب با [[حسین، طه|طه حسین]] گفتگو کرد و [[حسین، طه|طه حسین]] نکاتی را برای ترجمه جلد سوم الأیّام به وی گوشزد کرد. دستاورد این سفر انتشارِ کتابِ میراث مشترک فرهنگی در ایران و مصر (کابل ۱۳۵۴ش) و جمعآوری نسخههای خطی برای چاپ ترجمه احیاء علومالدین و کیمیای سعادت بود. | ||
== وفات == | == وفات == | ||
از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ش، به سمتِ رایزنی فرهنگی در کشور افغانستان منصوب و پس از بازگشت بازنشسته شد. پس از آن وقت خود را صرف تحقیق و ترجمه کرد تا اینکه در مهر ۱۳۶۵ براثر شدت یافتن بیماری آسم و قند در مشهد درگذشت و بنابر وصیت خودش در کنار | از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ش، به سمتِ رایزنی فرهنگی در کشور افغانستان منصوب و پس از بازگشت بازنشسته شد. پس از آن وقت خود را صرف تحقیق و ترجمه کرد تا اینکه در مهر ۱۳۶۵ براثر شدت یافتن بیماری آسم و قند در مشهد درگذشت و بنابر وصیت خودش در کنار بقعهای که معروف به آرامگاه غزالی است، به خاک سپرده شد.<ref>[https://rch.ac.ir/article/Details/8474?%D8%AE%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%AC%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86 گنابادی، بهرامپروین، ج15]</ref>. | ||
== آثار== | == آثار== | ||
خط ۹۴: | خط ۹۷: | ||
وی خدمت در مطبوعات را از سال 1340 آغاز كرد و با نشريههای «سخن»، «نگين» و «راهنمای كتاب» همكاری داشت. به عربی، انگلسی و تا حدودی فرانسوی نيز آشنا بود و به بيشتر كشورهای اروپايی، عربی و شمال آفريقا سفر كرد. | وی خدمت در مطبوعات را از سال 1340 آغاز كرد و با نشريههای «سخن»، «نگين» و «راهنمای كتاب» همكاری داشت. به عربی، انگلسی و تا حدودی فرانسوی نيز آشنا بود و به بيشتر كشورهای اروپايی، عربی و شمال آفريقا سفر كرد. | ||
==پانویس== | |||
<references/> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۱۱: | ||
[[مسیر طالبی یا سفرنامه میرزا ابوطالب خان]] | [[مسیر طالبی یا سفرنامه میرزا ابوطالب خان]] | ||
[[تاریخ قاجار: حقایق الاخبار ناصری]] | [[تاریخ قاجار: حقایق الاخبار ناصری]] | ||
[[كتاب الخراج و صنعة الكتابة]] | |||
[[ترجمه مفاتیح العلوم]] | |||
[[احصاء العلوم]] | |||
[[رسالة الأضحویة(ترجمه)]] | [[رسالة الأضحویة(ترجمه)]] | ||
[[کیمیای سعادت]] | [[کیمیای سعادت]] | ||
[[روضه خلد]] | |||
[[ | [[واژهنامه غزلهای حافظ]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||