میجی، امپراتور ژاپن و دنیای او (1912-1852): نگاهی به جریان تجدد و تعالی ژاپن با مرور زندگینامهی امپراتور میجی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه اند.' به 'هاند.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'گ ترین ' به 'گترین ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''میجی، امپراتور ژاپن و دنیای او (1912-1852): نگاهی به جریان تجدد و تعالی ژاپن با مرور زندگینامهی امپراتور میجی''' تألیف [[کین، دونالد|دونالد کین]]؛ مترجم [[رجبزاده، هاشم|هاشم رجبزاده]]، بالنده شدن و درخشش علمی و صنعتی زاپن در عصر جدید، در کنار | '''میجی، امپراتور ژاپن و دنیای او (1912-1852): نگاهی به جریان تجدد و تعالی ژاپن با مرور زندگینامهی امپراتور میجی''' تألیف [[کین، دونالد|دونالد کین]]؛ مترجم [[رجبزاده، هاشم|هاشم رجبزاده]]، بالنده شدن و درخشش علمی و صنعتی زاپن در عصر جدید، در کنار جلوهی فرهنگ و هنر والای آن، توجه بسیاری را به خود گرفته است. پژوهندگان آگاهیهای تازهای از گوشههای تاریک تمدن و تاریخ ژاپن یافتهاند و آثار بسیاری از روزگار باستان سر از خاک درآورده است. در این میان تاریخ تجدد ژاپن و رویدادهای مهم و سرنوشت ساز دورهی امپراتور میجی (1912-1868) بخش مهمی از تاریخ آن سرزمین به شمار میآید و بی گمان ترکیب و گردش کار جهانی را که امروز میبینیم شکل داده است. امپراتور میجی هم عصر ناصرالدین شاه قاجار بود و از این رو شرح زمانه، سرگذشت و کارهای او برای خوانندگان ایرانی جالب و تأمل برانگیز است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
در سالهای | در سالهای دههی 1850 میشامدها و بلاهای طبیعی سخت روی میداد. روابط ژاپن با ممالک خارجی هم پرالتهاب بود. در سال 1953 ناوگانی به رهبری ناخدا پری آمریکایی که میخواست دروازههای ژاپن را به روی تجارت بگشاید در آبهای ساحلی ژاپن پیدا شد؛ و حکومت سپهسالاری (شوگون) در 31 مارس 1854 پیمان کاناگاوا را بی مشورت امپراتور با آمریکا امضا کرد. در نوامبر 1854 کشتی جنگی روس به خلیج اوساکا رسید؛ و در سال 1856 تا ونزند هریس، وزیر مختار آمریکا، با کشتی جنگی به شیمودا آمد و در این بندر مستقر شد. روز 13 مارس 1861 ناو جنگی تندرو روسی در جزایر تسوشیما میان کره و ژاپن پهلو گرفت. مقاومتها در داخل ژاپن فزاینده بود روز 5 ژوئن 1860 چهارده رونین (سامورانی امیر از دست داده) از ایالت میتو به سفارتخانهی بریتانیا در ادو (توکیو کنونی) پایتخت شوگون حمله کردند. از سوی دیگر امیر ایالت هاگی نمایندهای به کیوتو نزد امپراتور فرستاد و درخواست کرد که دربار ژاپن به سیاست انزوای کشور پایان دهد. امپراتور کؤمی نپذیرفت؛ اما موافق تقویت نیروی نظامی زاپن بود، و قطعهای تانکا (شعر پنج بندی 31 هجانی) در این باره سرود. اکنون مشغلهی عمدهی ذهنی دربار تصمیم به قبول یا رد درخواست شوگون برای وصلت با کازو نومی یا (چیکاکو نومی یا) خواهر کوچک تر کؤمی بود (عروسی سرانجام در 11 مارس 1862 سرگرفت). شورشیان در کیوتو که مخالف این وصلت بودند چند مقام درباری، از آن میان ایواکورا تومومی، را در حصر خانگی نهادند. کؤمی همچنان اصرار داشت که شوگون یا فرمانروای لشکری ژاپن در اجرای سیاست چندصالهی «سونؤ جوی» (احترام به امپراتور و راندن وحشیان) همهی خارجیها را از ژاپن بیرون کند. مقام های حکومت سپهسالاری از فرونشاندن آشوب و ناآرامیها که پیوسته گسترده تر میشد ناتوان ماندند؛ و در بهار سال 1863 شوگون، توکوگاوا یه موچی، برای نخستین بار به کیوتو و نزد امپراتور رفت و همان روز از شاهزاده موتسو هیتو (میجی بعدی) هم دیدن کرد. فکر از میان برداشتن نظام سپهسالاری و بازگرداندن قدرت حکومت به امپراتور میان شماری از درباریان پیدا شده بود، و هرچه میگذشت شمار بیش تری از امیران ولایات (دایمیو) هم با این فکر همراه میشدند. | ||
در این احوال چارلز ریچاردسون انگلیسی با سه همراه خود سواره به موکب امیر شیمیزو هیرامیتسو، دایمیو ایالت ساتسوما، رسید و بی اعتنا گذشت. ملازمان امیر ساتسوما این رفتار او را اهانتی غیرقابل گذشت شناختند، و ریچاردسون را در جا کشتند. دولت بریتانیا خواهان غرامت و جبران وضع از حکومت شوگون و امارت ساتسوما هردو شد. | در این احوال چارلز ریچاردسون انگلیسی با سه همراه خود سواره به موکب امیر شیمیزو هیرامیتسو، دایمیو ایالت ساتسوما، رسید و بی اعتنا گذشت. ملازمان امیر ساتسوما این رفتار او را اهانتی غیرقابل گذشت شناختند، و ریچاردسون را در جا کشتند. دولت بریتانیا خواهان غرامت و جبران وضع از حکومت شوگون و امارت ساتسوما هردو شد. | ||
روز 9 ژوئن 1863 شوگون به دربار گزارش داد که | روز 9 ژوئن 1863 شوگون به دربار گزارش داد که خارجیها روز 24 این ماه اخراج خواهند شد. در این روز و پس از آن از ساحل ایالت چؤشو چند کشتی آمریکایی و فرانسوی و هلندی به به توپ بستند. امپراتور پیام تبریک فرستاد، و دولتهای خارجی به مقابله برآمدند. آشوب و آشفتگی کارها و شورش گروههای ناراضی و مردان سامورائی روز افزون بود. امپراتور کؤمی هم همیشه از اوضاع شکایت داشت و در شعری تمایل خود را به کناره گیری بازگفت. توکوگاوا یه موچی روز 19 سپتامبر 1866 در 21 سالگی به مرگی ناگهانی درگذشت. اندک زمانی پس از آن امپراتور کؤمی در 37 سالگی چشم از جهان فروبست. مرگ او را مشکوک شناختهاند. | ||
موتسوهیتو روز برنشستن به تخت چهل تانکا سرود. شوق شعر سرودن | موتسوهیتو روز برنشستن به تخت چهل تانکا سرود. شوق شعر سرودن نمایانترین میراثی بود که از پدرش امپراتور کؤمی داشت. کؤمی همیشه نزد خود میخواند و شعر گفتن میآموخت. ساچی نو مییا (شاهزاده ساچی، نامی که میجی در کودکی به ان خوانده میشد) در شش سالگی شعری سرود؛ نخستین قطعه از یکصد هزار تانکا که از او بازمانده است. میجی در روز 19 فوریه 1869 در نخستین مجلس شعر خواهنی نوروزی دورهی پادشاهی خود حضوری یافت. او قطعهای تانکا در وصف «نسیم بهاری که بر دریا می وزد» ساخته بود. گاهی که سرحال بود قطعههایی از نمایش نو را به آواز میخواند و به ندیمه هایش هم یاد داده بود که بخوانند. در سفرهای او به گوشه و کنار ژاپن، مردمی که کنار راه در انتظار دیدن وی ایستاده بودند هریک شعری ساخته بودند. به این امید که فرصتی بیابند و برای امپراتور بخوانند. دیگران نیز در عصر پادشاهی میجی حال و احساس خود را به شعر باز مینمودند. | ||
برنامهی آموزش امپراتور نوجوان از بزرگترین نگرانیهای اطرافیان او و بزرگان دربار بود. میجی از آغاز تمایل خود را به حضور در همهی کارهای حکومت نشان داد. در سال 1869 کیدو، از بزرگان دربار، به درخواست مربیان امپراتور از او خواست که در تحصیل دانش نیز جدیتی شایستهی تبار آسمنی خود نشان دهد. پس از چندی، به معرفی موری آرینوری، وزیر فرهنگ، موتودا معلمی او را عهده دار شد؛ و در سالهای 1871 تا 1891 همچنان او را تعلیم میداد. اندیشه و بینش موتودا اثری شگرف در بارآمدن ذهن و شیوهی نگرش میجی به احوال و امور داشت. موتودا معتقد بود که دانش و حقیقت را باید در کتابهای ششکانه (آثار کلاسیک ادب چین) جست، نه در جایی دیگر؛ و مغرب زمین در روابط انسانی چیزی آموختنی ندارد و فقط علوم جدید را باید از آنجا گرفت. عقیده به اصالت علم غربی و اخلاقیات شرقی در میجی نتیجهی آموزش موتودا بود. موتودا برای سهم و تأثیرش در تدوین منشور یا فرمان سلطنتی آموزش سال 1890 نیز معروف و ممتاز است. | |||
مشاوران میجی حتی در | مشاوران میجی حتی در میانهی آشوب و ناآرامی پیامد محاصرهی قشون دولتی در قلعهی کوماموتو (سال 1877 ) همچنان در تدبیر و تلاش بودند که میجی کار تحصیل خود را دنبال کند. امپراتور در سفرش به یاماگاتا، آکیتا و هوکایدو (تابستان 1881) شبها را در تابستانها می ماند. داشن آموزان انشای خود را در معرفی مباحث ادب چین یا آثار کلاسیک ژاپن برای او میخواندند، و او به بسیاری از آنها جایزه میداد؛ بیش تر، کتابهای فرهنگ لغات. میجی که از سفر شمال به توکیو برگشت. ایواکورا از بزرگان دولت خود را - که حق تربیت نیز بر گردن امپراتور داشت - خواست و گفت که بایسته است که اساس تحصیل در مدرسه بر اخلاقیات قدیم گذاشته شود. میجی را برای حافظهی کم نظیرش ستودهاند اما پویایی ذهن او محدود بود. مانند هر انسان دیگر، ضعف نفس هایی هم داشت. آمیزهای از حکمرانی دیرپای و جدیت در کار و احساس مسئولیت میجی را درخشانترین فرمانروا در تاریخ ژاپن ساخته است. در نخستین سالهای پادشاهیاش اعلامیهای به نام او صادر شد گویای این که ادارهی تاریخ در دربار ایجاد شده است تا تاریخ بازنگری شدهای برای ژاپن تألیف کند. در قضایای دشوار سال 1875، استحکام موضوع و استواری میجی نشان داد که دورهی بی تجربگی جوانسالی او سرآمده است. اعتراض پذیری میجی از فضیلتهای دیگر او بود، و ساده زیستیاش همه را به تحسین وامی داشت. در راه سفرش در تاکانو چند شیرینی محلی خرید، و با شیرینی و میوههای ناگونو برای ملکه و ملکه مادر ارمغان فرستاد. این که سوقاتها را به رایگان نگرفت او را از شاهان اروپایی ممتاز میکند. گه گاه هم برای تمجید و تحبیب به خانهی بزرگان دربار و دولت میرفت، و در این مناسبها برای شان هدایای نفیس میبرد و پاداش نقدی شایستهای به آنها میداد. در شرح حال و رفتار شاهان قاجار، به خصوص ناصرالدین شاه که با میجی هم عصر بود و یک عمر پادشاهی کرد، خوانده ایم که به خانهی هریک از بزرگان دولت و والیان و حاکمان بازگشته از مأموریت که میرفت صاحبخانه ناگزیر بود که مبلغی گزاف حق القدم تقدیم کند و قراول و یساول و فراشان شاهی هم خانهی میزبان را غارت میکردند. | ||
در اوصاف میجی | در اوصاف میجی نوشتهاند او پادشاهی بود با چشم های نافذ که نشان میداد که او کسی نیست که اختیار کار خود را یکسره در دست وزیرانش بگذارد. پادشاه مردی خوش اندام و خوش سیما بود؛ چشم و ابرو و موی سیاه داشت؛ پیچیدگی چشم ظاهر نبود؛ و رنگ بشره سبزهی تند بود. قیافهی جازم و جاذب داشت. میجی با هوشمندی و دقت نظر و ذهب باز، سران و مشاوران و کارگزاران دولت و دربار خود را خب میشناخت و به ضعف و قوتهای هر یک آگاه بود و از روحیه و رفتار هرکدامشان شناختی درست و دقیق یافته بود. در میانشان، آن که به راستی مورد اعتمادش بود ایتو هیروبومی بود. خلقیات خاص خود را نیز داشت. دوست نداشت که از او عکس بگیرند، و به طبیبانی که عهده دار حفظ تندرستی و درمان ناخوشیاش بودند اعتماد نداشت... | ||
به این ترتیب چون بالنده شدن و درخشش علمی و صنعتی ژاپن در عصر جدید، در کنار | به این ترتیب چون بالنده شدن و درخشش علمی و صنعتی ژاپن در عصر جدید، در کنار جلوهی فرهنگ و هنر والای آن، توجه بسیاری را به خود گرفته است، پژوهندگان آگاهیهای تازهای از گوشههای تاریک تمدن و تاریخ ژاپن یافتهاند و آثار بسیاری از روزگار باستان سر از خاک درآورده است. در این میان تاریخ تجدد ژاپن و رویدادهای مهم و سرنوشت ساز دورهی امپراتور میجی (1912-1868) بخش مهمی از تاریخ آن سرزمین به شمار میآید و بی گمان ترکیب و گردش کار جهانی را که امروز میبینیم شکل داده است. امپراتور میجی هم عصر ناصرالدین شاه قاجار بود و از این رو شرح زمانه، سرگذشت و کارهای او برای خوانندگان ایرانی جالب و تأمل برانگیز است.<ref> [https://www.historylib.com/books/2316 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۲۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۶
میجی، امپراتور ژاپن و دنیای او (1912-1852) | |
---|---|
پدیدآوران | کین، دونالد (نویسنده) رجبزاده، هاشم (مترجم) |
ناشر | مؤسسه فرهنگی - هنری جهان کتاب |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۶ش |
شابک | 978-600-6732-92-3 |
کد کنگره | |
میجی، امپراتور ژاپن و دنیای او (1912-1852): نگاهی به جریان تجدد و تعالی ژاپن با مرور زندگینامهی امپراتور میجی تألیف دونالد کین؛ مترجم هاشم رجبزاده، بالنده شدن و درخشش علمی و صنعتی زاپن در عصر جدید، در کنار جلوهی فرهنگ و هنر والای آن، توجه بسیاری را به خود گرفته است. پژوهندگان آگاهیهای تازهای از گوشههای تاریک تمدن و تاریخ ژاپن یافتهاند و آثار بسیاری از روزگار باستان سر از خاک درآورده است. در این میان تاریخ تجدد ژاپن و رویدادهای مهم و سرنوشت ساز دورهی امپراتور میجی (1912-1868) بخش مهمی از تاریخ آن سرزمین به شمار میآید و بی گمان ترکیب و گردش کار جهانی را که امروز میبینیم شکل داده است. امپراتور میجی هم عصر ناصرالدین شاه قاجار بود و از این رو شرح زمانه، سرگذشت و کارهای او برای خوانندگان ایرانی جالب و تأمل برانگیز است.
گزارش کتاب
در سالهای دههی 1850 میشامدها و بلاهای طبیعی سخت روی میداد. روابط ژاپن با ممالک خارجی هم پرالتهاب بود. در سال 1953 ناوگانی به رهبری ناخدا پری آمریکایی که میخواست دروازههای ژاپن را به روی تجارت بگشاید در آبهای ساحلی ژاپن پیدا شد؛ و حکومت سپهسالاری (شوگون) در 31 مارس 1854 پیمان کاناگاوا را بی مشورت امپراتور با آمریکا امضا کرد. در نوامبر 1854 کشتی جنگی روس به خلیج اوساکا رسید؛ و در سال 1856 تا ونزند هریس، وزیر مختار آمریکا، با کشتی جنگی به شیمودا آمد و در این بندر مستقر شد. روز 13 مارس 1861 ناو جنگی تندرو روسی در جزایر تسوشیما میان کره و ژاپن پهلو گرفت. مقاومتها در داخل ژاپن فزاینده بود روز 5 ژوئن 1860 چهارده رونین (سامورانی امیر از دست داده) از ایالت میتو به سفارتخانهی بریتانیا در ادو (توکیو کنونی) پایتخت شوگون حمله کردند. از سوی دیگر امیر ایالت هاگی نمایندهای به کیوتو نزد امپراتور فرستاد و درخواست کرد که دربار ژاپن به سیاست انزوای کشور پایان دهد. امپراتور کؤمی نپذیرفت؛ اما موافق تقویت نیروی نظامی زاپن بود، و قطعهای تانکا (شعر پنج بندی 31 هجانی) در این باره سرود. اکنون مشغلهی عمدهی ذهنی دربار تصمیم به قبول یا رد درخواست شوگون برای وصلت با کازو نومی یا (چیکاکو نومی یا) خواهر کوچک تر کؤمی بود (عروسی سرانجام در 11 مارس 1862 سرگرفت). شورشیان در کیوتو که مخالف این وصلت بودند چند مقام درباری، از آن میان ایواکورا تومومی، را در حصر خانگی نهادند. کؤمی همچنان اصرار داشت که شوگون یا فرمانروای لشکری ژاپن در اجرای سیاست چندصالهی «سونؤ جوی» (احترام به امپراتور و راندن وحشیان) همهی خارجیها را از ژاپن بیرون کند. مقام های حکومت سپهسالاری از فرونشاندن آشوب و ناآرامیها که پیوسته گسترده تر میشد ناتوان ماندند؛ و در بهار سال 1863 شوگون، توکوگاوا یه موچی، برای نخستین بار به کیوتو و نزد امپراتور رفت و همان روز از شاهزاده موتسو هیتو (میجی بعدی) هم دیدن کرد. فکر از میان برداشتن نظام سپهسالاری و بازگرداندن قدرت حکومت به امپراتور میان شماری از درباریان پیدا شده بود، و هرچه میگذشت شمار بیش تری از امیران ولایات (دایمیو) هم با این فکر همراه میشدند.
در این احوال چارلز ریچاردسون انگلیسی با سه همراه خود سواره به موکب امیر شیمیزو هیرامیتسو، دایمیو ایالت ساتسوما، رسید و بی اعتنا گذشت. ملازمان امیر ساتسوما این رفتار او را اهانتی غیرقابل گذشت شناختند، و ریچاردسون را در جا کشتند. دولت بریتانیا خواهان غرامت و جبران وضع از حکومت شوگون و امارت ساتسوما هردو شد.
روز 9 ژوئن 1863 شوگون به دربار گزارش داد که خارجیها روز 24 این ماه اخراج خواهند شد. در این روز و پس از آن از ساحل ایالت چؤشو چند کشتی آمریکایی و فرانسوی و هلندی به به توپ بستند. امپراتور پیام تبریک فرستاد، و دولتهای خارجی به مقابله برآمدند. آشوب و آشفتگی کارها و شورش گروههای ناراضی و مردان سامورائی روز افزون بود. امپراتور کؤمی هم همیشه از اوضاع شکایت داشت و در شعری تمایل خود را به کناره گیری بازگفت. توکوگاوا یه موچی روز 19 سپتامبر 1866 در 21 سالگی به مرگی ناگهانی درگذشت. اندک زمانی پس از آن امپراتور کؤمی در 37 سالگی چشم از جهان فروبست. مرگ او را مشکوک شناختهاند.
موتسوهیتو روز برنشستن به تخت چهل تانکا سرود. شوق شعر سرودن نمایانترین میراثی بود که از پدرش امپراتور کؤمی داشت. کؤمی همیشه نزد خود میخواند و شعر گفتن میآموخت. ساچی نو مییا (شاهزاده ساچی، نامی که میجی در کودکی به ان خوانده میشد) در شش سالگی شعری سرود؛ نخستین قطعه از یکصد هزار تانکا که از او بازمانده است. میجی در روز 19 فوریه 1869 در نخستین مجلس شعر خواهنی نوروزی دورهی پادشاهی خود حضوری یافت. او قطعهای تانکا در وصف «نسیم بهاری که بر دریا می وزد» ساخته بود. گاهی که سرحال بود قطعههایی از نمایش نو را به آواز میخواند و به ندیمه هایش هم یاد داده بود که بخوانند. در سفرهای او به گوشه و کنار ژاپن، مردمی که کنار راه در انتظار دیدن وی ایستاده بودند هریک شعری ساخته بودند. به این امید که فرصتی بیابند و برای امپراتور بخوانند. دیگران نیز در عصر پادشاهی میجی حال و احساس خود را به شعر باز مینمودند.
برنامهی آموزش امپراتور نوجوان از بزرگترین نگرانیهای اطرافیان او و بزرگان دربار بود. میجی از آغاز تمایل خود را به حضور در همهی کارهای حکومت نشان داد. در سال 1869 کیدو، از بزرگان دربار، به درخواست مربیان امپراتور از او خواست که در تحصیل دانش نیز جدیتی شایستهی تبار آسمنی خود نشان دهد. پس از چندی، به معرفی موری آرینوری، وزیر فرهنگ، موتودا معلمی او را عهده دار شد؛ و در سالهای 1871 تا 1891 همچنان او را تعلیم میداد. اندیشه و بینش موتودا اثری شگرف در بارآمدن ذهن و شیوهی نگرش میجی به احوال و امور داشت. موتودا معتقد بود که دانش و حقیقت را باید در کتابهای ششکانه (آثار کلاسیک ادب چین) جست، نه در جایی دیگر؛ و مغرب زمین در روابط انسانی چیزی آموختنی ندارد و فقط علوم جدید را باید از آنجا گرفت. عقیده به اصالت علم غربی و اخلاقیات شرقی در میجی نتیجهی آموزش موتودا بود. موتودا برای سهم و تأثیرش در تدوین منشور یا فرمان سلطنتی آموزش سال 1890 نیز معروف و ممتاز است.
مشاوران میجی حتی در میانهی آشوب و ناآرامی پیامد محاصرهی قشون دولتی در قلعهی کوماموتو (سال 1877 ) همچنان در تدبیر و تلاش بودند که میجی کار تحصیل خود را دنبال کند. امپراتور در سفرش به یاماگاتا، آکیتا و هوکایدو (تابستان 1881) شبها را در تابستانها می ماند. داشن آموزان انشای خود را در معرفی مباحث ادب چین یا آثار کلاسیک ژاپن برای او میخواندند، و او به بسیاری از آنها جایزه میداد؛ بیش تر، کتابهای فرهنگ لغات. میجی که از سفر شمال به توکیو برگشت. ایواکورا از بزرگان دولت خود را - که حق تربیت نیز بر گردن امپراتور داشت - خواست و گفت که بایسته است که اساس تحصیل در مدرسه بر اخلاقیات قدیم گذاشته شود. میجی را برای حافظهی کم نظیرش ستودهاند اما پویایی ذهن او محدود بود. مانند هر انسان دیگر، ضعف نفس هایی هم داشت. آمیزهای از حکمرانی دیرپای و جدیت در کار و احساس مسئولیت میجی را درخشانترین فرمانروا در تاریخ ژاپن ساخته است. در نخستین سالهای پادشاهیاش اعلامیهای به نام او صادر شد گویای این که ادارهی تاریخ در دربار ایجاد شده است تا تاریخ بازنگری شدهای برای ژاپن تألیف کند. در قضایای دشوار سال 1875، استحکام موضوع و استواری میجی نشان داد که دورهی بی تجربگی جوانسالی او سرآمده است. اعتراض پذیری میجی از فضیلتهای دیگر او بود، و ساده زیستیاش همه را به تحسین وامی داشت. در راه سفرش در تاکانو چند شیرینی محلی خرید، و با شیرینی و میوههای ناگونو برای ملکه و ملکه مادر ارمغان فرستاد. این که سوقاتها را به رایگان نگرفت او را از شاهان اروپایی ممتاز میکند. گه گاه هم برای تمجید و تحبیب به خانهی بزرگان دربار و دولت میرفت، و در این مناسبها برای شان هدایای نفیس میبرد و پاداش نقدی شایستهای به آنها میداد. در شرح حال و رفتار شاهان قاجار، به خصوص ناصرالدین شاه که با میجی هم عصر بود و یک عمر پادشاهی کرد، خوانده ایم که به خانهی هریک از بزرگان دولت و والیان و حاکمان بازگشته از مأموریت که میرفت صاحبخانه ناگزیر بود که مبلغی گزاف حق القدم تقدیم کند و قراول و یساول و فراشان شاهی هم خانهی میزبان را غارت میکردند.
در اوصاف میجی نوشتهاند او پادشاهی بود با چشم های نافذ که نشان میداد که او کسی نیست که اختیار کار خود را یکسره در دست وزیرانش بگذارد. پادشاه مردی خوش اندام و خوش سیما بود؛ چشم و ابرو و موی سیاه داشت؛ پیچیدگی چشم ظاهر نبود؛ و رنگ بشره سبزهی تند بود. قیافهی جازم و جاذب داشت. میجی با هوشمندی و دقت نظر و ذهب باز، سران و مشاوران و کارگزاران دولت و دربار خود را خب میشناخت و به ضعف و قوتهای هر یک آگاه بود و از روحیه و رفتار هرکدامشان شناختی درست و دقیق یافته بود. در میانشان، آن که به راستی مورد اعتمادش بود ایتو هیروبومی بود. خلقیات خاص خود را نیز داشت. دوست نداشت که از او عکس بگیرند، و به طبیبانی که عهده دار حفظ تندرستی و درمان ناخوشیاش بودند اعتماد نداشت...
به این ترتیب چون بالنده شدن و درخشش علمی و صنعتی ژاپن در عصر جدید، در کنار جلوهی فرهنگ و هنر والای آن، توجه بسیاری را به خود گرفته است، پژوهندگان آگاهیهای تازهای از گوشههای تاریک تمدن و تاریخ ژاپن یافتهاند و آثار بسیاری از روزگار باستان سر از خاک درآورده است. در این میان تاریخ تجدد ژاپن و رویدادهای مهم و سرنوشت ساز دورهی امپراتور میجی (1912-1868) بخش مهمی از تاریخ آن سرزمین به شمار میآید و بی گمان ترکیب و گردش کار جهانی را که امروز میبینیم شکل داده است. امپراتور میجی هم عصر ناصرالدین شاه قاجار بود و از این رو شرح زمانه، سرگذشت و کارهای او برای خوانندگان ایرانی جالب و تأمل برانگیز است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران