زندگی و زمانه سید حسن تقیزاده: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
پس از فتح تهران و سقوط محمدعلی شاه، عضور «هیئت مدیره» شد و در زمرۀ کسانی در آمد که با تأیید حکم بر دارکردن شیخ فضلالله نوری، زمینهساز شکست نهضت مشروطه شدند. | پس از فتح تهران و سقوط محمدعلی شاه، عضور «هیئت مدیره» شد و در زمرۀ کسانی در آمد که با تأیید حکم بر دارکردن شیخ فضلالله نوری، زمینهساز شکست نهضت مشروطه شدند. | ||
عملکرد گذشته و مواضع تند و دینستیزانۀ او در مجلس دوم به عنوان لیدر حز دمکرات، موجب شد تا علمای مشروطهخواه نجف او را تفسیق کنند. شهرت ترور | عملکرد گذشته و مواضع تند و دینستیزانۀ او در مجلس دوم به عنوان لیدر حز دمکرات، موجب شد تا علمای مشروطهخواه نجف او را تفسیق کنند. شهرت ترور [[سید عبدالله بهبهانی]] به دستور حزب دمکرات و تظاهرات اعتراضآمیز مردم علیه این حزب و رهبران آن و مطرحشدن حکم تفسیق، عرصه را بر [[تقیزاده، حسن|تقیزاده]] چنان تنگ کرد که مجبور به خروج از ایران شد. در آغاز جنگ جهانی اول، ظاهراً بنا بر درخواست آلمانیها و درواقع به دستور سرویس اطلاعاتی بریتانیا برای مبارزه با روس و انگلیس، کمیتۀ برلن را تشکیل داد که هدفش مبارزه با روس و انگلیس اعلام شده بود و در کنار حسینقلیخان نواب، چهرۀ شاخص وابسته به سفارت انگلیس که در آن زمان به اصرار تقیزاده به عنوان سفیر ایران در آلمان مأموریت یافته بود، نقش پیچیده و بحثبرانگیزی را ایفا کرد. | ||
در جریان انتقال سلطنت به خاندان پهلوی، به عنوان یکی از شخصیتهای مدعی پیشگامی در نهضت مشروطیت و حامی قانون اساسی، به عنوان مخالف طرح خلع قاجاریه از سلطنت سخن گفت؛ اما با وجود مخالفتش با انتقال سلطنت به رضاخان، در دوران سلطنت رضاخان، چون گذشته مورد توجه خاص رضاخان قرار داشت. او در آغاز سلطنت رضاخان مدتی به عنوان والی خراسان و سپس به عنوان سفیر ایران در لندن خدمت کرد. | در جریان انتقال سلطنت به خاندان پهلوی، به عنوان یکی از شخصیتهای مدعی پیشگامی در نهضت مشروطیت و حامی قانون اساسی، به عنوان مخالف طرح خلع قاجاریه از سلطنت سخن گفت؛ اما با وجود مخالفتش با انتقال سلطنت به رضاخان، در دوران سلطنت رضاخان، چون گذشته مورد توجه خاص رضاخان قرار داشت. او در آغاز سلطنت رضاخان مدتی به عنوان والی خراسان و سپس به عنوان سفیر ایران در لندن خدمت کرد. |
نسخهٔ ۲۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۰
زندگی و زمانه سید حسن تقیزاده | |
---|---|
پدیدآوران | علوی، سید علی (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 0ـ63ـ5645ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
زندگی و زمانه سید حسن تقیزاده تألیف سید علی علوی؛ در این کتاب به زندگی تقیزاده از تولد تا مرگ بر اساس اسناد پرداخته شده است و نویسنده میکوشد چهرهای واقعی از سید حسن تقیزاده ارائه نماید.
گزارش کتاب
بررسی و شناخت تاریخ معاصر ایران، بدون شناخت انقلاب مشروطه، عوامل و علل، ریشههای انحراف، علل پیدایش استبداد رضاخانی از دل این انقلاب و موضوعاتی از این قبیل میسر نخواهد بود؛ در این بررسی، رجال و شخصیتهای مؤثر تاریخ معاصر سهم بسزایی دارند.
در بررسی رجال عصر مشروطه، سیدحسن تقیزاده از چهرههای مؤثر به شمار میرود. وی که بین چهرههای روشنفکر غربگرا از شهرت خاصی برخوردار است، نهتنها شعار «از ناخن پا تا موی سر باید غربی شد» را سر داد، بلکه به تعبیر خود «اولین بمب تقلید از غرب را در ایران منفجر کرد» و درنهایت به این آموزهها نیز عمل نمود.
اگر این نوشتار عهدهدار بهتصویرکشیدن زندگینامۀ سید حسن تقیزاده، یکی از شخصیتهای سیاسی صاحبنام در تاریخ معاصر است، آنچه بیشتر توجه نگارنده را به خود معطوف داشته است، تبیین مواضع و عملکر یکی از جریانهای سیاسی است که در حساسترین فرازهای تاریخ معاصر ایران، یعنی نهضت مشروطه، ایفای نقش نمود و تقیزاده نیز در شمار یکی از اعضای شاخص و چهرههای بارز این جریان سیاسی است؛ جریانی که با عنوان «روشنفکری» در بسیاری از حوادث دوران مشروطه و قبل و بعد از آن به صورت پنهان و آشکارا دخیل بوده است.
تقیزاده روحانیزادهای بود که چون دیگر جوانان همروزگار خویش، در حوزۀ علمیۀ زادگاهش تبریز دروس معمول و متعارف حوزوی را خواندن و به حکم سنت، ملبس به لباس روحانیت شد؛ اما از آغاز جوانی تحت تأثیر روشنفکرانی چون طالبوف و میرزا ملکمخان قرار گرفت و با مطالعۀ آثار مکتوب آنان و خواندن نشریاتی که از اسلامبول، مصر، کلکته و ... مخفیانه به ایران میرسید، با آرای لیبرال ـ دمکراتها آشنا شد و پیش از عزیمت به غرب، غربگرایی در ذهن و ضمیرش نضج یافت و رفتهرفته به عنوان روشنفکری سکولار، تلاش خود را برای اشاعۀ آرای پیشکسوتان غربگرایی در زادگاهش تبریز آغاز نمود و در دورۀ اول مجلس به عنوان نمایندۀ مردم تبریز به مجلس راه یافت.
وی عضو کمیتۀ مخفی تهران یا لژ بیداری ایران بود. در تهیۀ پیشنویس قانون اساسی دخیل و به عنوان یکی از چهرههای شاخص و فعال جریان روشنفکری، طرفدار جدایی دین از سیاست بود. او شدیدترین خطابهها را علیه نمایندگان متشرع مجلس بهویژه هنگام طرح لزوم بازنگری پیشنویس قانون اساسی و انطباق آن با قوانین شرع و ارائۀ اصل دوم قانون اساسی ایراد کرد. با حزب اجتماعیون ـ عامیون و شخصیت بارز آن ـ حیدرخان عمواوغلی ـ مشهور به «بمبی» در ارتباط بود و سرانگشت اتهام همکاری با وی در برنامهریزی و عملیات تروریستی از جمله ترور اتابک، محمدعلی شاه و شیخ فضلالله نوری به سوی او نشانه میرفت.
پس از فتح تهران و سقوط محمدعلی شاه، عضور «هیئت مدیره» شد و در زمرۀ کسانی در آمد که با تأیید حکم بر دارکردن شیخ فضلالله نوری، زمینهساز شکست نهضت مشروطه شدند.
عملکرد گذشته و مواضع تند و دینستیزانۀ او در مجلس دوم به عنوان لیدر حز دمکرات، موجب شد تا علمای مشروطهخواه نجف او را تفسیق کنند. شهرت ترور سید عبدالله بهبهانی به دستور حزب دمکرات و تظاهرات اعتراضآمیز مردم علیه این حزب و رهبران آن و مطرحشدن حکم تفسیق، عرصه را بر تقیزاده چنان تنگ کرد که مجبور به خروج از ایران شد. در آغاز جنگ جهانی اول، ظاهراً بنا بر درخواست آلمانیها و درواقع به دستور سرویس اطلاعاتی بریتانیا برای مبارزه با روس و انگلیس، کمیتۀ برلن را تشکیل داد که هدفش مبارزه با روس و انگلیس اعلام شده بود و در کنار حسینقلیخان نواب، چهرۀ شاخص وابسته به سفارت انگلیس که در آن زمان به اصرار تقیزاده به عنوان سفیر ایران در آلمان مأموریت یافته بود، نقش پیچیده و بحثبرانگیزی را ایفا کرد.
در جریان انتقال سلطنت به خاندان پهلوی، به عنوان یکی از شخصیتهای مدعی پیشگامی در نهضت مشروطیت و حامی قانون اساسی، به عنوان مخالف طرح خلع قاجاریه از سلطنت سخن گفت؛ اما با وجود مخالفتش با انتقال سلطنت به رضاخان، در دوران سلطنت رضاخان، چون گذشته مورد توجه خاص رضاخان قرار داشت. او در آغاز سلطنت رضاخان مدتی به عنوان والی خراسان و سپس به عنوان سفیر ایران در لندن خدمت کرد.
تقیزاده در دورۀ سفارت در لندن، در جریان بازی سیاسی تمدید قرارداد دارسی قرار گرفت و پس از چندی برای ایفای نقش در خیمهشببازی تمدید قرارداد دارسی به ایران فراخوانده شد و به عنوان وزیر دارایی در این بازی شرکت جست و به عنوان طرف ایرانی، این قرارداد ننگین را امضا کرد.
در این کتاب به زندگی تقیزاده از تولد تا مرگ بر اساس اسناد پرداخته شده است و نویسنده میکوشد چهرهای واقعی از سیدحسن تقیزاده ارائه نماید.[۱]
پانويس