شناختنامۀ دکتر محمدرضا باطنی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURشناختنامۀ دکتر محمدرضا باطنیJ1.jpg | عنوان =شناختنامۀ دکتر محمدرضا باطنی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = نریمان، مجتبا (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =نریمان | مکان نشر =ته...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۰۴
شناختنامۀ دکتر محمدرضا باطنی | |
---|---|
پدیدآوران | نریمان، مجتبا (نویسنده) |
ناشر | نریمان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 7ـ5ـ93327ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
شناختنامۀ دکتر محمدرضا باطنی به کوشش مجتبا نریمان؛ دکتر باطنی در سطح مقولهبندی یا قالببندی مفاهیم به کمک واژههای زبان نیز پیشتاز و اثرگذار بوده است. در تدوین فرهنگهای دوزبانۀ انگلیسی ـ فارسی در فرهنگ معاصر پیشتاز بوده و راه و روش علمی فرهنگنویسی را هم در عمل در فرهنگ پویا و دیگر فرهنگهای معاصر و هم رهروان صدیقی را در فرهنگهای نویسی به جامعۀ علمی تحویل داده است.
گزاش کتاب
دکتر باطنی متولد 1313 در اصفهان است. تا ششم ادبی را در اصفهان گذراندند. سال 1336 دانشجوی سال اول زبان انگلیسی دانشسرای عالی میشوند. در سال 1339 موفق به اخذ درجۀ لیسانس در زبان انگلیسی میشوند. به موجب قانون آن روزگار کسانی که شاگرد اول میشدند، میتوانستند به خارج از کشور برای ادامۀ تحصیل بروند. در انگلستان در دانشگاه لیدز ادامۀ تحصیل دادند و موفق به دریافت «دیپلم بعد از لیسانس با درجۀ ممتاز» شدند و همچنین در سال بعد موفق به دریافت درجۀ فوقلیسانس در زبانشناسی با گرایش ادبیات از همان دانشگاه میشوند و بقیۀ کار دانشگاهی دکتر باطنی در دانشگاه تهران است.
کارنامۀ پژوهشها و تألیفات دکتر باطنی در حوزۀ مسائل تئوریک زبانشناسی تا کنون در هشت جلد منتشر شده است که مهمترین اثر که بیش از چهل و پنج سال است در تمامی مراکز دانشگاهی تدریس میشود، کتاب «توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی» ایشان است که به چاپ بیستوهشتم رسیده است و دو ترجمه از رابرت هال و مانفرد بییرویش در حوزۀ زبانشناسی از دیگر آثار استاد است.
دکتر باطنی پس از دریافت درجۀ دکتری در «گروه زبانشناسی» دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران تدریس میکردند که تا دیماه 1360 ادامه داشت و سرانجام به تقاضای خودشان بازنشسته شدند. او سرانجام در روز سهشنبه 21 اردیبهشت 1400 درگذشت. از آثار او میتوان به این موارد اشاره کرد: «مسائل زبانشناسی نوین»، «نگاهی تازه به دستور زبان»، «چهار گفتار درباره زبان»، «دربارۀ زبان»، «زبان و تفکر»، «پیرامون زبان و زبانشناسی» و ... . از آثارش در زمینه ترجمه نیز «زبان و زبانشناسی» رابرت هال، «زبانشناسی جدید» مانفرد بییرویش، «درآمدی بر فلسفه» بوخینسکی، «دانشنامه مصور»، «مغز و رفتار» فرانک کمپبل، «خواب» یان اوزوالد، «ساخت و کار ذهن» بلیک مور، «انسان به روایت زیستشناسی» و ... هستند. فرهنگها نیز بخش دیگری از تألیفات او هستند: «فرهنگ معاصر پویا: اصطلاحات و عبارات رایج فارسی (فارسی - انگلیسی)» تألیف باطنی توانست عنوان برگزیده سیودومین دورۀ جایزۀ «کتاب سال جمهوری اسلامی» را در سال ۹۳ به خود اختصاص دهد.
این کتاب پنج بخش دارد: در بخش نخست، از بین مقالاتِ پرشمارِ استاد محمدرضا باطنی، زبانشناس، فرهنگنویس و مترجم کشور سیزده مقاله، برگزیده و بازنشر شده است. در بخش دومِ کتاب، چهار گفتگوی سیروس علینژاد با دکتر باطنی آمده است که طی سالهای مختلف صورت گرفته است. بخش سوم گزارشِ متنی و تصویریِ بزرگداشتها و دیدارهای دکتر باطنی در شبهای بخارا را شامل میشود. در بخش چهارمِ کتاب، 33 یادداشت از همکاران و شاگردان زبانشناسِ استاد و چهرههای ادبی و فرهنگی ایران دربارهٔ دکتر باطنی آمده است. بخش پایانیِ کتاب به آلبوم عکسهای شخصی جاویدنام محمدرضا باطنی اختصاص یافته است.
در بخشی از کتاب با عنوان «هیچ خطری زبان فارسی را تهدید نمیکند» که گفتگو با سیروس علینژاد است، آمده است:
دربارۀ متون ادبی در برنامه دبیرستانها و دانشگاهها چه نظری دارید. مخصوصاً برنامه درسی دانشگاهی متون ادبی برای رشتههای غیر از رشته زبان و ادبیات فارسی چگونه باید باشد؟
مسئله مهم در گنجاندن ادبیات در کتابها این است که اثر ادبی باید متناسب با فهم و قوه ادراک خواننده باشد تا بتواند ارزش ادبی آن را درک کند. به این اعتبار، ما در کتابهای دبستان و دبیرستان باید از ادبیات معاصر شروع کنیم. ولی مسئله اینجاست که ادبای ما، و نه مردم، (و تاکید میکنم ادبای ما و نه مردم) چیزی را یک اثر ادبی تلقی میکنند که حتماً گرد زمان گرفته باشد و لااقل یک قرن زمان بر آن گذشته باشد. به بیان دیگر، چیز نو و همزمان و همسر را به عنوان یک اثر ادبی قبول ندارند. نکته دیگر درباره آثار ادبی کهن این است که باید صورتهای ساده شدهای از این آثار تهیه شود و دانشآموزان و دانشجویانی که در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل نمیکنند نخست با این آثار ساده شده آشنا شوند و سپس به سراغ متون اصلی بروند.
آیا شکاف بین فارسی کنونی و ادبیات کهن ما روزبهروز عمیقتر نمیشود؟
درست است، شکاف بین فارسی کنونی و ادبیات کهن ما روزبهروز عمیقتر میشود، و باید هم چنین باشد. فارسی مثل هر زبان دیگری در حال تحول است و با گذشت زمان از ادبیات کهن فاصله میگیرد. اینکه ما هنوز فردوسی و تاریخ بیهقی و دیگر آثار کهن را به این راحتی میفهمیم بیشتر مایه تعجب است و احتیاج به توجیه و تبیین علمی دارد، و گرنه در زبان انگلیسی امروز کتاب خوانندههای معمولی نیز دیگر آثار شکسپیر را بدون تفسیر نمیفهمند. بههرحال مطمئن باشید که آن روز خواهد رسید که آثار ادبی کهن ما برای آیندگان نامفهوم خواهدشد و احتیاج به ترجمه خواهد داشت. تغییر جزء واجبات زبان است و از آن گریزی نیست. تلاش برای جلوگیری از این تغییر همیشه با ناکامی مواجه شده است. عمیقتر شدن این شکاف هم مانعی نیست که نیاز به اشک ریختن داشته باشد. از راه همین تغییرات بوده که فارسی میانه باستان و فارسی کنونی از فارسی میانه جدا شده است (ص ۱۶۹ و ۱۷۰).
در یادداشت دکتر رضا نیلیپور آمده است: «به گمان من آثار علمی دکتر باطنی در چند حوزه پیشتاز و تأثیرگذار بوده است. نخست در حوزۀ رواج بینش علمی دربارۀ زبان و سازوکار آن. رواج این بینش علمی نهتنها در سطح تخصصی رشتۀ زبانشناسی، بلکه در سطح جامعۀ عمومی علمی و حتی در تدوین کتابهای درسی ابتدایی و دبیرستانی اثرگذار بوده است. این بینش علمی هم در حوزۀ دستورنویسی و هم در حوزههای فرهنگنویسی یکزبانه فارسی و فرهنگهای دوزبانه بسیار اثرگذار بوده است. طبعاً در این دو حوزه شاگردان و رهروانی را هم به جامعه علمی تحویل داده است.
دکتر باطنی در سطح مقولهبندی یا قالببندی مفاهیم به کمک واژههای زبان نیز پیشتاز و اثرگذار بوده است. در تدوین فرهنگهای دوزبانۀ انگلیسی ـ فارسی در فرهنگ معاصر پیشتاز بوده و راه و روش علمی فرهنگنویسی را هم در عمل در فرهنگ پویا و دیگر فرهنگهای معاصر و هم رهروان صدیقی را در فرهنگهای نویسی به جامعۀ علمی تحویل داده است» (ص 366 ـ 367).[۱]
پانويس