۱۱۶٬۸۴۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می برد' به ' میبرد') |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
خورموجى جلد اول را در سال 1279ق، به پایان رسانید و در همان سال به تهران آمد و هنوز به حضور شاه نرسیده بود که به درخواست طهماسب میرزا مؤیدالدوله حاکم فارس برای تصفیه حسابهای مالیاتی به شیراز اعزام شد و به هر حال از خطراتی که او را تهدید میکرد جان سالم به در برد. در سال 1283ق، بار دیگر به تهران آمد و به حضور ناصرالدین شاه رسید و کتاب را به او تقدیم کرد و بار دیگر بر اثر شکایت سلطان مرادمیرزا حسام السلطنه حاکم فارس که ظاهراً از تاریخنویسی او بیمناک بود در خطر اعزام مجدد به شیراز قرار گرفت اما این بار با حمایتهای عزیزخان مکری از خطر اعزام دوباره به شیراز در امان و همچنان در تهران باقی ماند. | خورموجى جلد اول را در سال 1279ق، به پایان رسانید و در همان سال به تهران آمد و هنوز به حضور شاه نرسیده بود که به درخواست طهماسب میرزا مؤیدالدوله حاکم فارس برای تصفیه حسابهای مالیاتی به شیراز اعزام شد و به هر حال از خطراتی که او را تهدید میکرد جان سالم به در برد. در سال 1283ق، بار دیگر به تهران آمد و به حضور ناصرالدین شاه رسید و کتاب را به او تقدیم کرد و بار دیگر بر اثر شکایت سلطان مرادمیرزا حسام السلطنه حاکم فارس که ظاهراً از تاریخنویسی او بیمناک بود در خطر اعزام مجدد به شیراز قرار گرفت اما این بار با حمایتهای عزیزخان مکری از خطر اعزام دوباره به شیراز در امان و همچنان در تهران باقی ماند. | ||
در حکومت سلطان مسعود میرزا ظلالسلطان، ظاهراً در فارس به سر | در حکومت سلطان مسعود میرزا ظلالسلطان، ظاهراً در فارس به سر میبرده و کتاب «نزهه الأخبار» را در همین سال به او اتحاف کرده است. | ||
خورموجی، چهار کتاب نوشته است که سه فقره آنها در تاریخ و جغرافیای فارس و تاریخ سلطنت ناصرالدین شاه و یک فقره در عزاداری امام حسین(ع) است. کتابهای او به ترتیب عبارتند از: «آثار جعفری» در تاریخ و جغرافیای فارس و شمهای از جغرافیای عالم، «حقایق الأخبار ناصری» شرح سلطنت قاجاریه تا سال 1283ق، که بخش اعظم آن را، دوران سلطنت ناصرالدین شاه تشکیل میدهد، «حقایق المصیبه» در احوال سیدالشهدا(ع) از زمان ولادت و شرح شهادت ایشان که این کتاب را به درخواست میرزا ابوالحسن خان مشیرالملک وزیر فارس تألیف کرده بود، «نزههالأخبار» مشتمل بر دو جلد که جلد اول آن در تاریخ و جغرافیای فارس نوشته شده و جلد دوم به نام «آیینه مظفری» که با استفاده از تحقیقات علمی و جغرافیایی درباره جغرافیای عالم است. این کتاب در حقیقت بر پایه آثار جعفری تألیف شده و صورت بسط یافته و مفصل آن کتاب است. | خورموجی، چهار کتاب نوشته است که سه فقره آنها در تاریخ و جغرافیای فارس و تاریخ سلطنت ناصرالدین شاه و یک فقره در عزاداری امام حسین(ع) است. کتابهای او به ترتیب عبارتند از: «آثار جعفری» در تاریخ و جغرافیای فارس و شمهای از جغرافیای عالم، «حقایق الأخبار ناصری» شرح سلطنت قاجاریه تا سال 1283ق، که بخش اعظم آن را، دوران سلطنت ناصرالدین شاه تشکیل میدهد، «حقایق المصیبه» در احوال سیدالشهدا(ع) از زمان ولادت و شرح شهادت ایشان که این کتاب را به درخواست میرزا ابوالحسن خان مشیرالملک وزیر فارس تألیف کرده بود، «نزههالأخبار» مشتمل بر دو جلد که جلد اول آن در تاریخ و جغرافیای فارس نوشته شده و جلد دوم به نام «آیینه مظفری» که با استفاده از تحقیقات علمی و جغرافیایی درباره جغرافیای عالم است. این کتاب در حقیقت بر پایه آثار جعفری تألیف شده و صورت بسط یافته و مفصل آن کتاب است. | ||
در میان نوشتههای خورموجی، «حقایق الأخبار» از اعتبار خاصی برخوردار است. در این اثر به حوادث تاریخ ایران از آغاز سلطنت قاجاریه تا سال 1284ق، اشاره شده است. آغاز قاجاریه را به اختصار اما وقایع دوران سلطنت ناصرالدین شاه را مفصلتر نوشته است. این کتاب، صرف نظر از تکلّفات و صنایع ادبی که در آن زمان به کار رفته، به سبب رعایت اعتدال در ستایش ممدوحان و دقت نظر و رعایت امانت و انصاف و به ویژه اشاره صریح به نقش ناصرالدین شاه در قتل امیرکبیر که در سایر تواریخ رسمی دوران ناصری دیده نمیشود، از مراجع معتبر و مفید دوران ناصری به شمار میآید. خورموجی درباره قتل امیرکبیر مینویسد: «پس از مدت یک اربعین برحسب صوابدید امنا و امرا فنایش بر بقا مرجح گردید. حاجی علیخان فراشباشی به کاشان شتافت روز هجدهم ربیع الأول در گرمابه بدون ظهور عجز و لابه، ایادئی که مدتی متمادی از یمین و یسار اعادی و اشرار را مقهور و خوار | در میان نوشتههای خورموجی، «حقایق الأخبار» از اعتبار خاصی برخوردار است. در این اثر به حوادث تاریخ ایران از آغاز سلطنت قاجاریه تا سال 1284ق، اشاره شده است. آغاز قاجاریه را به اختصار اما وقایع دوران سلطنت ناصرالدین شاه را مفصلتر نوشته است. این کتاب، صرف نظر از تکلّفات و صنایع ادبی که در آن زمان به کار رفته، به سبب رعایت اعتدال در ستایش ممدوحان و دقت نظر و رعایت امانت و انصاف و به ویژه اشاره صریح به نقش ناصرالدین شاه در قتل امیرکبیر که در سایر تواریخ رسمی دوران ناصری دیده نمیشود، از مراجع معتبر و مفید دوران ناصری به شمار میآید. خورموجی درباره قتل امیرکبیر مینویسد: «پس از مدت یک اربعین برحسب صوابدید امنا و امرا فنایش بر بقا مرجح گردید. حاجی علیخان فراشباشی به کاشان شتافت روز هجدهم ربیع الأول در گرمابه بدون ظهور عجز و لابه، ایادئی که مدتی متمادی از یمین و یسار اعادی و اشرار را مقهور و خوار میداشت، فصاد دژخیم نهد اجل به قصد یمین و یسارش پرداخته و به دیار عدمش روانه ساخت». در نتیجه برای اولین بار او در باب قتل امیرکبیر كه همه مورخان معاصر او، درگذشت امیرکبیر را بر اثر ناخوشى و تورم دست و پا و آماس بدن دانستهاند او اين واقعه را به صراحت قتل نوشته است. | ||
ستایشهای خورموجی از امیرکبیر، صرف نظر از احتیاط و انتقادی که به ضرورت مأموریت خود متوجه امیر کرده است، و توصیف او به منزله مردی که «به حُسن رأی و رؤیت و کمال کفایت و رزانت خویش مملکت را در سلک نظام درآورد و آیین عدل و انصاف بگسترد و امرا را به اندازه پایه مایه داد و رعایا را به گنجایش مؤونه خراج نهاد و معاندان را در ربقه اطاعت کشید و کشور را انتظام و لشکر را نظام داد و پیشکاری ادیب و کارگزاری مهیب و سیاسی عاقل و حارسی کامل و ضمیر منیرش معجزنما و خاطر مهر مظاهرش عقده گشای ایام بود» 6 برای ناصرالدین شاه ناخوشایند آمد و حتی ظاهراً به | ستایشهای خورموجی از امیرکبیر، صرف نظر از احتیاط و انتقادی که به ضرورت مأموریت خود متوجه امیر کرده است، و توصیف او به منزله مردی که «به حُسن رأی و رؤیت و کمال کفایت و رزانت خویش مملکت را در سلک نظام درآورد و آیین عدل و انصاف بگسترد و امرا را به اندازه پایه مایه داد و رعایا را به گنجایش مؤونه خراج نهاد و معاندان را در ربقه اطاعت کشید و کشور را انتظام و لشکر را نظام داد و پیشکاری ادیب و کارگزاری مهیب و سیاسی عاقل و حارسی کامل و ضمیر منیرش معجزنما و خاطر مهر مظاهرش عقده گشای ایام بود» 6 برای ناصرالدین شاه ناخوشایند آمد و حتی ظاهراً به جمعآوری نسخههای منتشره آن فرمان داد. این کتاب تقریباً از درازگوییهای ملالآور خالی است و اختصار و ایجاز به کار رفته در آن اختلالی در فهم تاریخ ایجاد نمیکند. «حقایقالأخبار» با وجود تکلف و تصنعی که در آن دیده میشود، از لحاظ ادبی در مجموع کتابی پسندیده و پذیرفتنی است و صداقتی که در آن دیده میشود بعضی معایب ادبی آن را جبران میکند و اهمیت آن را محفوظ داشته است. | ||
== وفات == | == وفات == |