تاریخ ترکان قرقیز؛ از دوران باستان تا قرن بیستم: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های ' به 'ههای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'نمی کنیم' به 'نمیکنیم') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
آخرین سخنرانی کیچیک قوتلوق آلپ یابغو (خاقان هون) خطالب به سربازانش: | آخرین سخنرانی کیچیک قوتلوق آلپ یابغو (خاقان هون) خطالب به سربازانش: | ||
«گردن خم | «گردن خم نمیکنیم. زیرا این بزرگترین اهانت ممکن علیه اجدادمان است که با شان و شرف زندگی کرده اند. پدرانمان همراه با سرزمینهای وسیع، استقلال را نیز برای ما به امانت گذاشتند. ما ملتی شدیم که در سایه زندگی توام با سلحشوری و سوارکاریمان بیگانگان را به واهمه افکندیم. با حفظ این امانتها که موظف بدان هستیم، آنها را با زندگی ذلت بار عوض نمیکنیم. همه ما می دانیم که تقدیر پهلوانان، مرگ در میدان جنگ است. اگر ما بمیریم، شان قرمانیمان خواهد زیست. فرزندان و نسلهای آینده ما ارباب دیگر اقوام خواهند شد».<ref> [https://www.historylib.com/books/2117 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۱۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۸
تاریخ ترکان قرقیز؛ از دوران باستان تا قرن بیستم | |
---|---|
پدیدآوران | گومچ، سعادتالدین (نویسنده)
شهبازی، مقصود (مترجم) قلیزاده، محرم (مترجم) |
ناشر | آذر تورک |
مکان نشر | تبریز |
سال نشر | ۱۳۹۵ش |
کد کنگره | |
تاریخ ترکان قرقیز؛ از دوران باستان تا قرن بیستم تألیف سعادتالدین گومچ، مترجمان مقصود شهبازی، محرم قلیزاده؛ نوشتار حاضر، تاریخ ترکان قرقیز را از دوران باستان تا قرن بیستم مورد بررسی قرار می دهد. درباره دوره باستانی ترکان قیرقیز که یکی از اقوام قدیمی آسیای مرکزی محسوب می شوند، اطلاعات اندکی در دست است.
گزارش محتوا
درباره دوره باستانی ترکان قیرقیز که یکی از اقوام قدیمی آسیای مرکزی محسوب می شوند، اطلاعات اندکی در دست است. اطلاعات موجود در منابع ترکی و چینی متعلق به دورههای باستانی، شدیدا ناکافی است. البته در مقایسه با سایر اقوام و قبایل ترک و با نگاهی به اسناد چینی متوجه این مطلب خواهیم شد که قدیمی ترین اطلاعات موجود در منابع فوق از میان اقوام مختلف منطقه، مربوط به قیرقیزها می باشد. همچنین مطالعه در تاریخ قیرقیزها حائز اهمیت خاصی است؛ بسیاری از قبایل ترک معاصر یا متاخر با قیرقیزها، موفقیت بیشتری در سازگاری با اوضاع و شرایط زمان حاصل کردند؛ اما قیرقیزها فاقد چنین قابلیتی بودند. قیرقیزها که در دوره امپراتوری هون داخل اتحادیه ترک - هون شدند، بعدها به ترتیب به زیر سلطه گوگ ترکها و اویغورها در آمدند. عدم تمکین به دولت متبوع از سوی قیرقیزها، مشخصه ثابت در طول این جریانات محسوب میشود. چنین خصوصیتی را ما در میان اقوام اوغوز نیز مشاهده می کنیم. این عدم سازش و رقابت تاریخی میان قبایل و دستجات ترک از گذشتههای دور جریان داشته است.
دوره امپراتوری گوگ ترک، دوره تاسیس نخستین بنیادهای دولت مدرن در آسیای مرکزی بود. این دوره از جنبه شکل گیری دولت ترکی نیز مهم است. اما قیرقیزهای تحت سلطه گوگ ترک چندان تمایلی به اطاعت از آنها نداشتند؛ چرا که در دوره دویست ساله امپراتوری گوگ ترک، چندین بار علیه بورولوها - خاندان حاکمه امپراتوی - عصیان کردند. گوگ ترکها همان گونه که با اوغوزها وارد کشمکش شده بودند، با قیرقیزها نیز چندین نبرد خونین را پشت سر گذاشتند. بی شک قیرقیزها در فروپاشی امپراتوری گوگ ترک نقش داشته اند. البته آنها وارد اتحاد باسمیل - اویغور - قارلوق نشدند. اما نقش قیرقیزها در پدید آمدن زمینههای ایجاد چنین اتفاق هایی علیه گوگ ترکها غیرقابل انکار است. قیرقیزها که تا اواسط قرن نهم میلادی در راه ایجاد حکومت برخاسته خویش، تلاشهایی کرده بودند، در این زمان علیه سلطه اویغورها نیز بپا خاستند. احتمالا شرایط جغرافیایی منطقه و اسکان قیرقیزها در بروز چنین موضعی بی تأثیر نبوده است. شرایط اقلیمی دشوار، و عدم امکان تماس مستقیم با قدرتهای زمان مانند چین، ایران و بیزانس، به خانات و سرکردگان قیرقیز تحمیل شده بود. این عوامل باعث شد تا سرکردگان مذکور در ایجاد دولت و حکومت خویش موفقیتی حاصل نکنند.
مبارزان ترکان قیرقیز علیه حکومت تحمیلی، در زمان امپراتوری اویغور نیز با تمام قدرت ادامه پیدا کرد. حتی شاید از دوره گوگ ترکها نیز قدری فراتر رفته در تغییر سلالههای اویغور، آنها نقش مهمی بازی کردند. نهایتا، اگرچه فراتر از قدرتشان بود، اما آنها با استفاده از مجادلات میان فرماندها اویغور، اوتوکن؛ سرزمین تاریخی ترک را به دست آوردند. هرچند طولی نکشید که آن را به مغولها تسلیم نمودند.
آخرین سخنرانی کیچیک قوتلوق آلپ یابغو (خاقان هون) خطالب به سربازانش:
«گردن خم نمیکنیم. زیرا این بزرگترین اهانت ممکن علیه اجدادمان است که با شان و شرف زندگی کرده اند. پدرانمان همراه با سرزمینهای وسیع، استقلال را نیز برای ما به امانت گذاشتند. ما ملتی شدیم که در سایه زندگی توام با سلحشوری و سوارکاریمان بیگانگان را به واهمه افکندیم. با حفظ این امانتها که موظف بدان هستیم، آنها را با زندگی ذلت بار عوض نمیکنیم. همه ما می دانیم که تقدیر پهلوانان، مرگ در میدان جنگ است. اگر ما بمیریم، شان قرمانیمان خواهد زیست. فرزندان و نسلهای آینده ما ارباب دیگر اقوام خواهند شد».[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران