انگشتر سحرآمیز: قصه‌های عامیانۀ روسی از مجموعۀ الکساندر آفاناسیف با تصویرگری الکساندر کورکین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۴۸: خط ۴۸:
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مقالات(اردیبهشت) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(اردیبهشت) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1403]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۱

    انگشتر سحرآمیز: قصه‌های عامیانۀ روسی از مجموعۀ الکساندر آفاناسیف با تصویرگری الکساندر کورکین
    انگشتر سحرآمیز: قصه‌های عامیانۀ روسی از مجموعۀ الکساندر آفاناسیف با تصویرگری الکساندر کورکین
    پدیدآورانآفاناسیف، الکساندر (نویسنده) اولاد، فرنوش (مترجم)
    ناشرچرخ
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک1ـ45ـ5250ـ622ـ978
    کد کنگره

    انگشتر سحرآمیز: قصه‌های عامیانۀ روسی از مجموعۀ الکساندر آفاناسیف با تصویرگری الکساندر کورکین تألیف الکساندر آفاناسیف، ترجمه فرنوش اولاد؛ این کتاب، گزیده‌ای است از مجموعۀ عظیم قصه‌های عامیانۀ روسی که الکساندر آفاناسیف، از پیشگامان پژوهش در فرهنگ عامۀ روسی در سال‌های 1855 تا 1863 با نام قصه‌های پریان روسی در هشت مجلد و شامل ششصد قصه منتشر کرد که قصه‌هایی از سراسر روسیه و نیز بلاروس و اوکراین را در‌بر می‌گرفت.

    گزارش کتاب

    الکساندر نیکولایویچ آفاناسیف (1826 ـ 1871) تاریخ‌نگار، منتقد ادبی، فولکلورپژوه و محقق سنت‌ها، باورها و آداب و رسوم مردم اسلاو بود. او مجموعه‌ای از افسانه‌های عامیانۀ روسی را گردآوری کرد که در 1860 منتشر شد و افسانۀ «انگشتر سحرآمیز» یکی از آنهاست.

    در اغلب این قصه‌ها، شخصیت‌ها و قهرمانان پرآوازۀ افسانه‌های سرزمین کهنسال روسیه به چشم می‌خورد: ایوان ابله که مشخصۀ اصلی‌اش نجابت، سخاوت، محبت و شجاعت است. او همواره با یاری اسب خود یا گرگ خاکستری که نماد وفاداری و گاه حیله‌گری است و با گوش‌سپردن به ندای قلب مهربان خود از مهلکه نجات می‌یابد. بابا یاگا، جادوگری که در جنگل درون کلبه‌ای استوار بر پای مرغ و در احاطۀ جمجمه‌های انسان به سر می‌برد و با هاون و دسته هاون و جارویی ترکه‌ای رفت‌وآمد می‌کند. او زنی پیر و ظالم و فریب‌کار است؛ ولی همۀ نمودهایش همواره شریرانه نیست و می‌توان دید در برخی داستان‌ها شخصیتی خاکستری دارد. واسیلیای زیبا که مظهر زیبایی و حکمت و فضیلت و وفاداری است. او نیک‌پندار و نیک‌کردار است و جسم و روحی زیبا دارد. به یاری همین زیبایی ظاهر و کردار نیکو و هنرش در ریسندگی و سحر و افسون و اقبال نیک و دعای خیر مادر همواره بر شر پیروز است.

    افسانه‌های روسی همچون افسانه‌های دیگر ملل، گاه سرشار از جادو و اشیای سحرآمیزند؛ اشیایی مانند کشتی پرنده، انگشتر و آینۀ سحرآمیز و آب مرگ و حیات و گاه داستان‌هایی پندآمیز و عبرت‌آموزند. گاهی در آنها تنها انسان ایفای نقش می‌کند و گاهی تنها حیواناتی چون گرگ ساده‌اندیش یا روباه حیله‌گر و خودشیفته یا گربۀ شکم‌پرست و مکار؛ همچنین گاهی حیواناتی مانند گرگ خاکستری، ماهی طلایی، اسب خال‌خالی نقره‌فام و درنای کوچک قهرمانانی‌اند که به یاری آدمی‌زاد می‌شتابند و در این جهان میان نیکی و پلیدی تعادلی برقرار می‌کنند.

    این کتاب، گزیده‌ای است از مجموعۀ عظیم قصه‌های عامیانۀ روسی که الکساندر آفاناسیف، از پیشگامان پژوهش در فرهنگ عامۀ روسی در سال‌های 1855 تا 1863 با نام قصه‌های پریان روسی در هشت مجلد و شامل ششصد قصه منتشر کرد که قصه‌هایی از سراسر روسیه و نیز بلاروس و اوکراین را در‌بر می‌گرفت. مجموعۀ آفاناسیف اولین مجموعه از نوع خود در روسیه محسوب می‌شد و نقش مهمی در پژوهش‌های بعدی دربارۀ فرهنگ عامۀ روسیه و نیز آشنایی نویسندگان و هنرمندان با قصه‌هایی داشت که چه بسا چندین سده سینه به سینه میان مردمان عادی در آن سرزمین‌های پهناور نقل می‌شد. کار آفاناسیف همچنین از منابع اصلی ولادیمیر پراپ در کتاب «ریخت‌شناسی قصه‌های پریان» به شمار می‌آید. بسیاری از پژوهشگران قصه‌های پریان روسی را همتای مجموعۀ مشهور «برادران گریم» می‌دانند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها