آیرونی: سیر مفهوم آیرونی در فلسفه از افلاطون تا نیچه، دریدا، دومان و دلوز: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURآیرونیJ1.jpg | عنوان =آیرونی: سیر مفهوم آیرونی در فلسفه از افلاطون تا نیچه، دریدا، دومان و دلوز | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = کولبرگ، کلر (نویسنده) بشیری، سینا (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موض...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۸
آیرونی: سیر مفهوم آیرونی در فلسفه از افلاطون تا نیچه، دریدا، دومان و دلوز | |
---|---|
پدیدآوران | کولبرگ، کلر (نویسنده) بشیری، سینا (مترجم) |
ناشر | طرح نو |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 1ـ199ـ489ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
آیرونی: سیر مفهوم آیرونی در فلسفه از افلاطون تا نیچه، دریدا، دومان و دلوز تألیف کلر کولبرگ، مترجم سینا بشیری؛ کولبرگ در این کتاب به فلسفۀ آیرونی و کارکردهای این تمهید ادبی در فلسفه، ادبیات و سیاست میپرازد.
ساختار
کتاب از هشت بخش تشکیل شده که عبارتند از:
- مفهوم آیرونی
- فلسفۀ آیرونی
- آیرونی رمانتیک
- فراسوی آیرونی و سوژگی: بایرون و سوئیفت
- آیرونی بیرون از بافت: دریدا، نیچه و دومان
- طنز و محدودیتهای آیرونی: از بایرون و سوئیفت تا باتلر
- شوخی و آیرونی: دلوز و گاتاری
- پسامدرنیسم، نقیضه و آیرونی: رورتی، هاچن، آستین، جویس و کارتر
گزارش کتاب
آیرونی مسئلۀ عصر ماست. عصر هجوم و آوار اطلاعات نامتوازن و پراکندهای که نه سوژۀ مشخصی دارند و نه از بافت و زمینۀ واحد و معینی برخاستهاند. عصر متناقض تعلیق معنا، دلالت و ارتباط، در عین وفور معنا، دلالت و ارتباط، عصر تسلط رسانهها و شبکههای اینترنتی و ریزپردازندههایی که بیش از اصالت، به رونوشتسازی میل دارند و وانمود و تکثیر را بر حقیقت و تکینگی اولویت میبخشند. در چنین عصری سخنگفتن از فلسفهای که در پی دستیابی شناخت حقیقت یکۀ ایدهها باشد، ادعایی گزاف و نامربوط است و ادبیات، جز برملاکردن تمهیدات و ادبیت خویش و افشای فاصلۀ پرناشدنیاش با واقعیت، وظیفه و مسئولیتی ندارد؛ بنابراین در این دوران ـ که طرفین تقابلی دیالکتیکی، نه صادق و نه کاذباند و مرزی میان کمدی و تراژدی یا خنده و گریه قابل تصور نیست ـ سخنگفتن از تناقض، ابهام، منفیت و تفاوت، اهمیتی مضاعف مییابد؛ پس آیرونی مسئلۀ عصر ماست.
امروزه هیچچیز معنایی صریح ندارد. بافت تاریخی ما عمیقاً آیرونیک است. ما در جهانی از نقل قول، التقاط، وانمود و بدبینی زندگی میکنیم؛ یک آیرونی کلی و فراگیر. آیرونی به دلیل سادگی تعریفش به طرز عجیبی تعریفناپذیر است؛ بنابراین باید معضل آیرونی را بشناسیم. اگر فقط متن را در اختیار داریم، چگونه میتوان معنایی دیگر یا معنایی آیرونیک داشت؟ مگر مراد از معناداربودن این نیست که مفهومی یا عمقی در متن هست که در مقابل سطح آن قرار میگیرد؟ و اگر این معنای دیگر وجود دارد و ما فقط این معنا را از طریق آنچه بهصراحت گفته میشود میدانیم، ماهیت و موقعیت این معنا چیست؟ آیرونی نه به دست میآید و نه میتوان بر آن غلبه کرد. همیشه یک آیرونی خاص وجود دارد، همیشه مخمصهای در مورد فاصلۀ بین وجود فرد و معنایش، هم برای خودش و هم برای دیگران وجود دارد.
کولبرگ در این کتاب به فلسفۀ آیرونی و کارکردهای این تمهید ادبی در فلسفه، ادبیات و سیاست میپرازد. تبیین کولبرگ از آیرونی بیش از آنکه بر خصلت ادبی، بلاغی و سنتی آن تمرکز داشته باشد، به نقش آن در شکلگیری اندیشه توجه دارد. درواقع وجه تمایز این کتاب با دیگر آثار مشابه دربارۀ آیرونی، در تبیین روایی منسجمی است که با تعریف آیرونی سقراطی و آیرونی بلاغی در آثار افلاطون و سیسرون آغاز میکند و سپس به آیرونی رمانتیک و مدرن میرسد؛ اما بخش اساسیتر آن به شرح آیرونی از منظر متفکران قرن بیستم چون دریدا، دومان دلوز ـ گاتاری و جان سرل میپردازد. نظریات این روشنفکران تلفیقی از سنت و مدرنیته را با تأکید بر اهمیت مفهوم طنز در تقابل با آیرونی سنتی و رمانتیک ارائه میدهد که درنهایت در جهان پسامدرن به بازتعریف آیرونی از منظر پساساختارگرایی، پسااستعماری و فمینیستی ختم میشود.[۱]
پانويس