۱۰۶٬۷۵۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURزندگینامهی هانا آرنتJ1.jpg | عنوان =زندگینامهی هانا آرنت | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = رز هیل، سامانتا (نویسنده) معظمی، علی (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =برج | مکان ن...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''زندگینامۀ هانا آرنت''' تألیف سامانتا رز هیل، ترجمه علی | '''زندگینامۀ هانا آرنت''' تألیف [[رز هیل، سامانتا|سامانتا رز هیل،]] ترجمه [[معظمی، علی|علی معظمی]]؛ این کتاب حاصل جستجو در میان هزاران سند شخصی، دفترچۀ خاطرات، نامهها، اشعار و میراث مکتوبی است که از [[هانا آرنت]] باقی مانده است. سامانتا رز هیل تصویری واقعی و چندبعدی از زندگی آرنت ساخته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب از یک مقدمه و بیست عنوان تشکیل شده است. در پایان کتاب هم ارجاعات، کتابشناسی منتخب و قدردانی آمده است. | کتاب از یک مقدمه و بیست عنوان تشکیل شده است. در پایان کتاب هم ارجاعات، کتابشناسی منتخب و قدردانی آمده است. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
فصلهای نهم، دهم و یازدهم کتاب، فصلهایی هستند که سامانتا رز هیل در آنها ازجمله به رسیدن هانا آرنت و هاینریش بلوشر در ۲۲ مه ۱۹۴۱ به جزیره الیس در نیویورک میپردازد. آرنت در تابستان ۱۹۴۵، اولین موقعیت تدریساش را در بخش تحصیلات تکمیلی کالج بروکلین بهدست آورد و قرارداد نوشتن کتاب «خاستگاههای تمامیتخواهی» را با ناشر بست. آرنت این کتاب را در سال ۱۹۵۱ منتشر کرد؛ همان سالی که شهروندی آمریکا را گرفت. سامانتا رز هیل در فصل دوازدهم با عنوان «خاستگاههای تمامیتخواهی»، از این مینویسد که این کتاب نخستین شرح مفصلی بود که درخصوص ظهور جریانهای هیتلری و استالینی منتشر میشد. طبق آنچه در فصل سیزدهم، «عشق به دنیا» آمده است؛ کتاب بعدی هانا آرنت، «وضع بشر» بود که در سال ۱۹۵۸ منتشر شد. «وضع بشر» که بلافاصله پس از «خاستگاههای تمامیتخواهی» نوشته شد، اثری درخصوص کشف آزادی انسان و راجع به محوشدن تدریجی و بدفرجام آزادی از دنیا و ناپایدار بودن شرایط احیای آن است. آرنت وقتی نوشتن «وضع بشر» را تمام کرد، کار روی «مقدمهای بر سیاست» را آغاز کرد؛ موضوعی که در فصل چهاردهم با عنوان «میان گذشته و آینده»، به آن پرداخته شده است. «مقدمهای بر سیاست»، تبدیل به کتاب «میان گذشته و آینده: هشت ممارست در اندیشه سیاسی» شد. وقتی در تابستان ۱۹۶۰ خبر دستگیری آدولف آیشمن توسط ماموران موساد در آرژانتین پخش شد، آرنت به مجله نیویورکر نامهای نوشت و برای پوششدادن محاکمه آیشمن اعلام آمادگی کرد. دادگاه در ۵ دسامبر ۱۹۶۱ پایان یافت و آدولف آیشمن به جرم جنایت علیه مردم یهود، گناهکار شناخته و به مرگ محکوم شد. گزارش آرنت از دادگاه آیشمن در 5قسمت پیاپی از ۱۵ فوریه تا ۱۶ مارس ۱۹۶۳ در نیویورکر منتشر شد. وقتی کتاب منتشر شد، هانا آرنت توسط بخشی از افکار عمومی متهم شد که نازیها را بیشتر از قربانیانشان قابل همدلی دانسته و یهودیان را به دلیل رنجهایی که متحمل شدهاند، ملامت کرده است. سوءبرداشتهای متعددی که در خصوص این کتاب رواج یافت و سامانتا رز هیل در فصلهای پانزدهم و شانزدهم «زندگینامه هانا آرنت» با عناوین «آیشمن در اورشلیم» و «انقلاب» به آن پرداخته است، آرنت را ناچار کرد تا چندسال بعد از انتشار آن، مشغول پاسخگویی باشد. حرف آرنت این بود که آیشمن فاقد تخیل گسترده بود، یعنی فاقد توانایی تصور دنیا از دیدگاه دیگری و قصد داشت افسانه عظمت شر و عظمت نیروی اهریمنی را درهم بکوبد. هانا آرنت و هاینریش بلوشر در پاییز سال ۱۹۶۳ به خانه برگشتند و انتشار کتاب «انقلاب»؛ مطالعه تطبیقی انقلابهای فرانسه و آمریکا در این سال، تحتالشعاع غوغاهایی قرار گرفت که حول «آیشمن در اورشلیم» بهپا شده بود. آرنت پاییز ۱۹۶۶ «حقیقت و سیاست» را در قالب سخنرانیهایی ارائه کرد. آرنت این رساله را برآمده از مناقشهای دانست که بعد از انتشار «آیشمن در اورشلیم» درگرفت. | فصلهای نهم، دهم و یازدهم کتاب، فصلهایی هستند که سامانتا رز هیل در آنها ازجمله به رسیدن هانا آرنت و هاینریش بلوشر در ۲۲ مه ۱۹۴۱ به جزیره الیس در نیویورک میپردازد. آرنت در تابستان ۱۹۴۵، اولین موقعیت تدریساش را در بخش تحصیلات تکمیلی کالج بروکلین بهدست آورد و قرارداد نوشتن کتاب «خاستگاههای تمامیتخواهی» را با ناشر بست. آرنت این کتاب را در سال ۱۹۵۱ منتشر کرد؛ همان سالی که شهروندی آمریکا را گرفت. سامانتا رز هیل در فصل دوازدهم با عنوان «خاستگاههای تمامیتخواهی»، از این مینویسد که این کتاب نخستین شرح مفصلی بود که درخصوص ظهور جریانهای هیتلری و استالینی منتشر میشد. طبق آنچه در فصل سیزدهم، «عشق به دنیا» آمده است؛ کتاب بعدی هانا آرنت، «وضع بشر» بود که در سال ۱۹۵۸ منتشر شد. «وضع بشر» که بلافاصله پس از «خاستگاههای تمامیتخواهی» نوشته شد، اثری درخصوص کشف آزادی انسان و راجع به محوشدن تدریجی و بدفرجام آزادی از دنیا و ناپایدار بودن شرایط احیای آن است. آرنت وقتی نوشتن «وضع بشر» را تمام کرد، کار روی «مقدمهای بر سیاست» را آغاز کرد؛ موضوعی که در فصل چهاردهم با عنوان «میان گذشته و آینده»، به آن پرداخته شده است. «مقدمهای بر سیاست»، تبدیل به کتاب «میان گذشته و آینده: هشت ممارست در اندیشه سیاسی» شد. وقتی در تابستان ۱۹۶۰ خبر دستگیری آدولف آیشمن توسط ماموران موساد در آرژانتین پخش شد، آرنت به مجله نیویورکر نامهای نوشت و برای پوششدادن محاکمه آیشمن اعلام آمادگی کرد. دادگاه در ۵ دسامبر ۱۹۶۱ پایان یافت و آدولف آیشمن به جرم جنایت علیه مردم یهود، گناهکار شناخته و به مرگ محکوم شد. گزارش آرنت از دادگاه آیشمن در 5قسمت پیاپی از ۱۵ فوریه تا ۱۶ مارس ۱۹۶۳ در نیویورکر منتشر شد. وقتی کتاب منتشر شد، هانا آرنت توسط بخشی از افکار عمومی متهم شد که نازیها را بیشتر از قربانیانشان قابل همدلی دانسته و یهودیان را به دلیل رنجهایی که متحمل شدهاند، ملامت کرده است. سوءبرداشتهای متعددی که در خصوص این کتاب رواج یافت و سامانتا رز هیل در فصلهای پانزدهم و شانزدهم «زندگینامه هانا آرنت» با عناوین «آیشمن در اورشلیم» و «انقلاب» به آن پرداخته است، آرنت را ناچار کرد تا چندسال بعد از انتشار آن، مشغول پاسخگویی باشد. حرف آرنت این بود که آیشمن فاقد تخیل گسترده بود، یعنی فاقد توانایی تصور دنیا از دیدگاه دیگری و قصد داشت افسانه عظمت شر و عظمت نیروی اهریمنی را درهم بکوبد. هانا آرنت و هاینریش بلوشر در پاییز سال ۱۹۶۳ به خانه برگشتند و انتشار کتاب «انقلاب»؛ مطالعه تطبیقی انقلابهای فرانسه و آمریکا در این سال، تحتالشعاع غوغاهایی قرار گرفت که حول «آیشمن در اورشلیم» بهپا شده بود. آرنت پاییز ۱۹۶۶ «حقیقت و سیاست» را در قالب سخنرانیهایی ارائه کرد. آرنت این رساله را برآمده از مناقشهای دانست که بعد از انتشار «آیشمن در اورشلیم» درگرفت. | ||
هیل در فصول هفدهم و هجدهم از این میگوید که آرنت پیشازاینکه در سال ۱۹۶۱ به اورشلیم سفر کند، دورهای آموزشی را درخصوص برتولت برشت تدارک میدید. محتوای این دوره درنهایت در سال ۱۹۶۶ بهصورت مقالهای در مجله نیویورکر، سپس با بازبینیهایی در سال ۱۹۶۸ در کتاب «مردمان زمانه ظلمانی» منتشر شد. او در نشستی در سال ۱۹۶۹ در «تماشاخانه اندیشهها»، در نیویورک راجع به ازدسترفتن ایمان آمریکاییان به نهادهای سیاسی بحث کرد و ایده محوریاش در این نشست تبدیل به مبنای کتاب «بحرانهای جمهوری» شد؛ مجموعه مقالاتی که به بررسی بیماریهای معاصر دموکراسی آمریکا میپرداخت. آرنت «بحرانهای جمهوری» را در سال ۱۹۷۲ چاپ کرد. او در پاییز ۱۹۷۰ شروع به تدارک نوشتن «حیات ذهن»؛ کتابی که در آن از گفتگوی دو تن در یک تن، گفتگوی درونی شخص با خود سخن میگوید، کرده بود که همسرش هاینریش بلوشر، ۳۱ اکتبر درگذشت. بلوشر هنگام مرگ ۷۱ساله بود. | [[رز هیل، سامانتا|هیل]] در فصول هفدهم و هجدهم از این میگوید که آرنت پیشازاینکه در سال ۱۹۶۱ به اورشلیم سفر کند، دورهای آموزشی را درخصوص برتولت برشت تدارک میدید. محتوای این دوره درنهایت در سال ۱۹۶۶ بهصورت مقالهای در مجله نیویورکر، سپس با بازبینیهایی در سال ۱۹۶۸ در کتاب «مردمان زمانه ظلمانی» منتشر شد. او در نشستی در سال ۱۹۶۹ در «تماشاخانه اندیشهها»، در نیویورک راجع به ازدسترفتن ایمان آمریکاییان به نهادهای سیاسی بحث کرد و ایده محوریاش در این نشست تبدیل به مبنای کتاب «بحرانهای جمهوری» شد؛ مجموعه مقالاتی که به بررسی بیماریهای معاصر دموکراسی آمریکا میپرداخت. آرنت «بحرانهای جمهوری» را در سال ۱۹۷۲ چاپ کرد. او در پاییز ۱۹۷۰ شروع به تدارک نوشتن «حیات ذهن»؛ کتابی که در آن از گفتگوی دو تن در یک تن، گفتگوی درونی شخص با خود سخن میگوید، کرده بود که همسرش هاینریش بلوشر، ۳۱ اکتبر درگذشت. بلوشر هنگام مرگ ۷۱ساله بود. | ||
هیل در دو فصل پایانی به سالهای پایانی زندگی آرنت میپردازد. سالهایی که وقف نوشتن کتاب «حیات ذهن» شد و آرنت قصد داشت آن را در سه بخش بنویسد؛ اندیشیدن، داوری و اراده. آرنت معتقد بود این کتاب بزرگترین دستاوردش خواهد بود. او در ژوئیه ۱۹۷۲ قراردادی برای انتشار «حیات ذهن» دریافت کرد و از این فرصت بهره برد تا روی بخش اندیشیدن کار کند. در بهار ۱۹۷۵، دولت دانمارک به دلیل سهمی که آرنت در شکلگیری تمدن اروپایی داشت، جایزه سونینگ را به او داد. هانا آرنت روزهایش را با کار منظم روی «حیات ذهن» میگذراند و بهتازگی شصتونهمین سالگرد تولدش را جشن گرفته بود که چهارم دسامبر ۱۹۷۵ بر اثر سکته قلبی در خانهاش در نیویورک درگذشت.<ref> [https://literaturelib.com/books/7416 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | [[رز هیل، سامانتا|هیل]] در دو فصل پایانی به سالهای پایانی زندگی آرنت میپردازد. سالهایی که وقف نوشتن کتاب «حیات ذهن» شد و آرنت قصد داشت آن را در سه بخش بنویسد؛ اندیشیدن، داوری و اراده. آرنت معتقد بود این کتاب بزرگترین دستاوردش خواهد بود. او در ژوئیه ۱۹۷۲ قراردادی برای انتشار «حیات ذهن» دریافت کرد و از این فرصت بهره برد تا روی بخش اندیشیدن کار کند. در بهار ۱۹۷۵، دولت دانمارک به دلیل سهمی که آرنت در شکلگیری تمدن اروپایی داشت، جایزه سونینگ را به او داد. هانا آرنت روزهایش را با کار منظم روی «حیات ذهن» میگذراند و بهتازگی شصتونهمین سالگرد تولدش را جشن گرفته بود که چهارم دسامبر ۱۹۷۵ بر اثر سکته قلبی در خانهاش در نیویورک درگذشت.<ref> [https://literaturelib.com/books/7416 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |