مجمل التواريخ و القصص (تصحیح بهار): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سه‌گانه')
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۹: خط ۲۹:
| چاپ =2
| چاپ =2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12799
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02877
| کتابخوان همراه نور =02877
| کتابخوان همراه نور =02877
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۴۰: خط ۴۰:
به همين جهت و به كمك دلايلى ديگر، يكى از محققان معاصر پرويز اذكائى، تاريخنگاران ايران نام ابن شادى را براى مؤلف اين كتاب برگزيده و مى‌گويد بسيارى از كسانى كه با اضافۀ بنوت شهرت دارند به اجداد خود منسوبند و از آنجا كه قطعا جد سوم مؤلف، شادى نام دارد بايد او را ابن شادى معرفى كنيم. وى اظهار اميدوارى كرده از اين پس كتاب مجمل التواريخ با عنوان مجهول المؤلف شناخته نشود.
به همين جهت و به كمك دلايلى ديگر، يكى از محققان معاصر پرويز اذكائى، تاريخنگاران ايران نام ابن شادى را براى مؤلف اين كتاب برگزيده و مى‌گويد بسيارى از كسانى كه با اضافۀ بنوت شهرت دارند به اجداد خود منسوبند و از آنجا كه قطعا جد سوم مؤلف، شادى نام دارد بايد او را ابن شادى معرفى كنيم. وى اظهار اميدوارى كرده از اين پس كتاب مجمل التواريخ با عنوان مجهول المؤلف شناخته نشود.


اين كتاب از ابتداى خلقت تا سال 520 هجرى را در بر دارد و علاوه بر تاريخ، گاه به جغرافياى شهرها پرداخته و علاوه بر اين دو موضوع در بخش‌هاى مختلف كتاب اهميت ويژه‌اى به حكايات و افسه‌گانه‌هاى تاريخى و محلى در آن عصر داده و معلوم مى‌شود مؤلف به جمع‌آورى داستانهاى عاميانه و افسه‌گانه‌هايى كه مربوط به اشخاص و مكانها و آثار تاريخى بوده، علاقه داشته است و گويا به همين جهت نام كتاب را مجمل التواريخ و القصص نهاده است. اين كتاب بنا به تصريح مكرر مؤلف، در سال 520 هجرى و در عهد المسترشد عباسى و مصادف با سلطنت سلطان سنجر، سلطان محمود ملكشاه و بهراه غزنوى نوشته شده است اما شخص ديگرى در برخى از قسمت‌هاى كتاب وقايع تاريخى تا سال 600 را ادامه داده و به كتاب ملحق كرده است مثلاًدر جدول نام خلفاى عباسى، خلفاى پس از مسترشد را نيز ذكر كرده است.
اين كتاب از ابتداى خلقت تا سال 520 هجرى را در بر دارد و علاوه بر تاريخ، گاه به جغرافياى شهرها پرداخته و علاوه بر اين دو موضوع در بخش‌هاى مختلف كتاب اهميت ويژه‌اى به حكايات و افسانه‌هاى تاريخى و محلى در آن عصر داده و معلوم مى‌شود مؤلف به جمع‌آورى داستانهاى عاميانه و افسانه‌هايى كه مربوط به اشخاص و مكانها و آثار تاريخى بوده، علاقه داشته است و گويا به همين جهت نام كتاب را مجمل التواريخ و القصص نهاده است. اين كتاب بنا به تصريح مكرر مؤلف، در سال 520 هجرى و در عهد المسترشد عباسى و مصادف با سلطنت سلطان سنجر، سلطان محمود ملكشاه و بهراه غزنوى نوشته شده است اما شخص ديگرى در برخى از قسمت‌هاى كتاب وقايع تاريخى تا سال 600 را ادامه داده و به كتاب ملحق كرده است مثلاًدر جدول نام خلفاى عباسى، خلفاى پس از مسترشد را نيز ذكر كرده است.


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مؤلف در ديباچه به برخى از مآخذ خود اشاره كرده و در اثناء كتاب نيز برخى از منابع خود را نام برده است. از مطالعۀ كتاب روشن مى‌شود كه وى از منابع معتبرى استفاده كرده كه گر چه برخى از آنها مانند [[تاريخ اليعقوبي|تاريخ يعقوبى]] و [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و تاريخ حمزۀ اصفهانى اكنون باقى است ولى بسيارى از مصادر او امروزه موجود نيست مانند: تاريخ اصفهان [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]]، اخبار نريمان و سام و كيقباد و افراسياب از ابوالمؤيد بلخى، همدان نامۀ عبدالرحمن بن عيسى كاتب همدانى، اخبار سهراسف از ابوالمؤيد بلخى، پيروز نامه، سير و فتوح سلطان سنجر. وجود اين كتب از دست رفته نزد مؤلف اهميت كتاب مجمل التواريخ را بيشتر مى‌كند اما منابع ديگر وى عبارتند از: شاهنامه فردوسى، المعارف، گرساسف نامه، سير المعجم يا سير الملوك [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، عجائب الدنيا، عجائب العلوم، فرامرز نامه، مجموعه ابوسعيد آبى، دلائل القبله، سكندر نامه و...
مؤلف در ديباچه به برخى از مآخذ خود اشاره كرده و در اثناء كتاب نيز برخى از منابع خود را نام برده است. از مطالعۀ كتاب روشن مى‌شود كه وى از منابع معتبرى استفاده كرده كه گر چه برخى از آنها مانند [[تاريخ اليعقوبي|تاريخ يعقوبى]] و [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و تاريخ حمزۀ اصفهانى اكنون باقى است ولى بسيارى از مصادر او امروزه موجود نيست مانند: تاريخ اصفهان [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]]، اخبار نريمان و سام و كيقباد و افراسياب از ابوالمؤيد بلخى، همدان نامۀ عبدالرحمن بن عيسى كاتب همدانى، اخبار سهراسف از ابوالمؤيد بلخى، پيروز نامه، سير و فتوح سلطان سنجر. وجود اين كتب از دست رفته نزد مؤلف اهميت كتاب مجمل التواريخ را بيشتر مى‌كند اما منابع ديگر وى عبارتند از: شاهنامه فردوسى، المعارف، گرساسف نامه، سير المعجم يا سير الملوك [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، عجائب الدنيا، عجائب العلوم، فرامرز نامه، مجموعه ابوسعيد آبى، دلائل القبله، سكندر نامه و...


==اهميت كتاب==
==اهميت كتاب==
خط ۵۸: خط ۵۸:




مجمل التواريخ و القصص در زمانى تدوين شده كه هنوز سبک انشاى سادۀ درى دست نخورده و با تكلفات فنى زبان عرب آميخته نشده بود. از سادگى و ايجاز برخوردار و از مترادفات و موازنه و سجع و تركيبات عربى بركنار است. جمله‌هاى معترضه و حشوهايى كه متن را نازيبا مى‌كند در كتاب فراوان است. اعراب كنيه‌ها و ماههاى عربى رعايت نشده و الف و لام‌هاى زايد حذف نشده است. جملاتى كه به سبب بدى ترجمه از قاعده و سياق فارسى بيرون رفته و به عربى هم شباهتى ندارد بسيار است. بعضى جمله‌ها بر خلاف دستور زبان فارسى به فعل تمام نمى‌شود و گاه عبارات به گونه‌اى مختصر بيان شده كه به معنا ضرر مى‌رساند. مؤلف در ترجمۀ مطالب اشتباهاتى نيز دارد. در رسم الخط كتاب، حروفى كه سه نقطه دارند با يك نقطه آمده (و البته در متن چاپى تصحيح شده است) و مواردى مانند «كه» به رسم قديم «كى» نوشته شده است. مرحوم [[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]] در صفحاتى از مقدمۀ كتاب موارد زيادى از آنچه مربوط به سبک انشاء كتاب است و همچنين چگونگى استعمال لغات و رسم الخط آن به تفصيل سخن گفته كه نمونه‌هايى از آن در زير مى‌آيد: باء تاكيد بر سر افعالى مانند بنرود و بنماند، اگر به معنى يا، اوميد به جاى اميد، يا به معنى به، بودن به معنى گرديدن، پادشاهى به معنى مملكت، بيران ويران، زن پدر و زن خواهر به معنى پدر زن و خواهر زن، سفرد سپرد، على الحال على اى حال و موارد ديگرى كه به مقدمه بايد رجوع شود.
مجمل التواريخ و القصص در زمانى تدوين شده كه هنوز سبک انشاى سادۀ درى دست نخورده و با تكلفات فنى زبان عرب آميخته نشده بود. از سادگى و ايجاز برخوردار و از مترادفات و موازنه و سجع و تركيبات عربى بركنار است. جمله‌هاى معترضه و حشوهايى كه متن را نازيبا مى‌كند در كتاب فراوان است. اعراب كنيه‌ها و ماه‌هاى عربى رعايت نشده و الف و لام‌هاى زايد حذف نشده است. جملاتى كه به سبب بدى ترجمه از قاعده و سياق فارسى بيرون رفته و به عربى هم شباهتى ندارد بسيار است. بعضى جمله‌ها بر خلاف دستور زبان فارسى به فعل تمام نمى‌شود و گاه عبارات به گونه‌اى مختصر بيان شده كه به معنا ضرر مى‌رساند. مؤلف در ترجمۀ مطالب اشتباهاتى نيز دارد. در رسم الخط كتاب، حروفى كه سه نقطه دارند با يك نقطه آمده (و البته در متن چاپى تصحيح شده است) و مواردى مانند «كه» به رسم قديم «كى» نوشته شده است. مرحوم [[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]] در صفحاتى از مقدمۀ كتاب موارد زيادى از آنچه مربوط به سبک انشاء كتاب است و همچنين چگونگى استعمال لغات و رسم الخط آن به تفصيل سخن گفته كه نمونه‌هايى از آن در زير مى‌آيد: باء تاكيد بر سر افعالى مانند بنرود و بنماند، اگر به معنى يا، اوميد به جاى اميد، يا به معنى به، بودن به معنى گرديدن، پادشاهى به معنى مملكت، بيران ويران، زن پدر و زن خواهر به معنى پدر زن و خواهر زن، سفرد سپرد، على الحال على اى حال و موارد ديگرى كه به مقدمه بايد رجوع شود.


==نسخۀ اصلى==
==نسخۀ اصلى==
خط ۷۴: خط ۷۴:
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ آسیا]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده: 25 آبان الی 24 آذر]]