۱۰۶٬۴۰۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می د' به ' مید') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آن ها ' به 'آنها ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
دربارهی [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|سید برهان الدین محقق ترمذی]] اطلاعات محدودی در دست است. در منابع او را با القاب گوناگون قید کرده اند. زادگاه او ترمذ شهری خرم، و بر ساحل رود جیحون واقع بودکه چنگیز آن را با خاک یکسان کرد. ترمذ امروزی در دو میلی خرابههای ترمذ سابق بنا شده است. از تولد، تحصیلات، استادان و خاندان او اطلاعی در دست نیست. گفته شده برهان الدین در ترمذ در حالت انزوا بود. چون به بلخ آمد و سراغ مرشدش را گرفت خبر یافت که وی در دیار روم است. وی در عنفوان جوانی چهل روز تمام ملازم صحبت مولانای بزرگ بوده و هرچه حاصل کرده از ولایت و کشوف در آن چهل روز بوده است. برهان الدین برای کسب علم سفرهایی داشته است. وی برای رسیدن به قونیه از قیصریه گذشته، مدتی در آن شهر اقامت کرده بود. [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] به سال 629 ق وارد قونیه شد. مولانا زمان ورود برهان الدین در لارنده به سر می برد. لارنده یا قرامان در نظر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] شهری قابل احترام بود. سید از قونیه نامهای به مولانا نوشت. مولانا به دیدار معلم خود به قونیه آمد. برهان الدین مولانا را روزها آزمود و او را در علم قال به کمال یافت و گفت از امروز می خواهم در علم حال هم سلوک کنی و آنچه را که من از شیخم یافته ام، از من حاصل کنی. برهان الدین مولانا را به حلب و دمشق فرستاد. خود در قونیه ماند و به تربیت مریدان پرداخت. در ابتدای این سفر سیّد هم تا قیصریه با [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] همراه شد. چون مولانا به قیصریه رسید، بزرگان به پیشوازش آمدند. پس از بازگشت مولانا به قونیه، برهان الدین می خواست مولانا به او رخصت دهد که به قیصریه سفر کند. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] موافقت نمی کرد. تا اینکه اجازهی سفر داد. بعد از مدتی عظیم ترین حادثه در زندگی مولانا جلال الدین رخ داد. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] شمس الدین تبریز به قوینه آمد. تاریخ ورود شمس به قونیه بسیار روشن است. در همان سالهای اقامت وی در قونیه سید برهان الدین از دنیارفت. از این رو تاریخ وفات [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] را به سال 638 ق یا در آن حدود میدانند. | دربارهی [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|سید برهان الدین محقق ترمذی]] اطلاعات محدودی در دست است. در منابع او را با القاب گوناگون قید کرده اند. زادگاه او ترمذ شهری خرم، و بر ساحل رود جیحون واقع بودکه چنگیز آن را با خاک یکسان کرد. ترمذ امروزی در دو میلی خرابههای ترمذ سابق بنا شده است. از تولد، تحصیلات، استادان و خاندان او اطلاعی در دست نیست. گفته شده برهان الدین در ترمذ در حالت انزوا بود. چون به بلخ آمد و سراغ مرشدش را گرفت خبر یافت که وی در دیار روم است. وی در عنفوان جوانی چهل روز تمام ملازم صحبت مولانای بزرگ بوده و هرچه حاصل کرده از ولایت و کشوف در آن چهل روز بوده است. برهان الدین برای کسب علم سفرهایی داشته است. وی برای رسیدن به قونیه از قیصریه گذشته، مدتی در آن شهر اقامت کرده بود. [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] به سال 629 ق وارد قونیه شد. مولانا زمان ورود برهان الدین در لارنده به سر می برد. لارنده یا قرامان در نظر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] شهری قابل احترام بود. سید از قونیه نامهای به مولانا نوشت. مولانا به دیدار معلم خود به قونیه آمد. برهان الدین مولانا را روزها آزمود و او را در علم قال به کمال یافت و گفت از امروز می خواهم در علم حال هم سلوک کنی و آنچه را که من از شیخم یافته ام، از من حاصل کنی. برهان الدین مولانا را به حلب و دمشق فرستاد. خود در قونیه ماند و به تربیت مریدان پرداخت. در ابتدای این سفر سیّد هم تا قیصریه با [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] همراه شد. چون مولانا به قیصریه رسید، بزرگان به پیشوازش آمدند. پس از بازگشت مولانا به قونیه، برهان الدین می خواست مولانا به او رخصت دهد که به قیصریه سفر کند. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] موافقت نمی کرد. تا اینکه اجازهی سفر داد. بعد از مدتی عظیم ترین حادثه در زندگی مولانا جلال الدین رخ داد. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] شمس الدین تبریز به قوینه آمد. تاریخ ورود شمس به قونیه بسیار روشن است. در همان سالهای اقامت وی در قونیه سید برهان الدین از دنیارفت. از این رو تاریخ وفات [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] را به سال 638 ق یا در آن حدود میدانند. | ||
در طریقت ها معمول بوده است که مجالس وعظ برپا شود و مریدان سخنان مرشد خود را تحریر کنند و کتابی به نام معارف، مقالات، مجالس، ملفوظات، فواید و ...فراهم آورند. از [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] هم کتابی کم حجم به نام معارف باقی مانده است. در انتساب معارف به برهان الدین جای تردید نیست. با توجه به ادلهی زیر در اینکه مقالات هم از قلم و بیان برهان الدین است که برخی از | در طریقت ها معمول بوده است که مجالس وعظ برپا شود و مریدان سخنان مرشد خود را تحریر کنند و کتابی به نام معارف، مقالات، مجالس، ملفوظات، فواید و ...فراهم آورند. از [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] هم کتابی کم حجم به نام معارف باقی مانده است. در انتساب معارف به برهان الدین جای تردید نیست. با توجه به ادلهی زیر در اینکه مقالات هم از قلم و بیان برهان الدین است که برخی از آنها دلیل انتساب معارف به برهان الدین است، جای شک نیست: | ||
اولا: در کتاب چهار بار نام برهان الدین آمده است. | اولا: در کتاب چهار بار نام برهان الدین آمده است. |