روابط دیپلماتیک ایران با انگلستان، عثمانی و روسیه (1830- 1815): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ت های ' به 'تهای ') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
اثر پیش رو، رسالهی دکتری فریدون آدمیت، تاریخ نگار نام آشنای ایران، به دورهای از تاریخ ایران می پردازد که اهمیت سترگی در تاریخ روابط خارجی ایران، حتی تا روزگار کنونی دارد. در دورهی تاریخی بررسی شده، ایران با نیروهایی به واقع مدرن در صحنهی بین الملل رو به رو گردید و روندهایی در سیاست خارجی ایران پا گرفت که جایگاه این کشور را در صحنهی بین الملل رقم زد. آن چنان که هنوز نیز سیاست خارجی ایران به آن به گونهای دست به گریبان است. گزینش هوشمندانهی این دوره برای پژوهش در زمینهی تاریخ روابط خارجی ایران، نشان از بینشی معاصر دارد. تاریخ معاصر ایران، چه در گسترهی خارجی و چه داخلی، هنوز هم از پیامدهای رویدادهای این دوره متأثر است. از این رو، خواندن این بررسی که یکسره بر پایهی اسناد است، برای تعیین دیدگاه نسبت به تبیین سیاست داخلی و خارجی ایران بسیار بایسته به نظر می رسد. | اثر پیش رو، رسالهی دکتری فریدون آدمیت، تاریخ نگار نام آشنای ایران، به دورهای از تاریخ ایران می پردازد که اهمیت سترگی در تاریخ روابط خارجی ایران، حتی تا روزگار کنونی دارد. در دورهی تاریخی بررسی شده، ایران با نیروهایی به واقع مدرن در صحنهی بین الملل رو به رو گردید و روندهایی در سیاست خارجی ایران پا گرفت که جایگاه این کشور را در صحنهی بین الملل رقم زد. آن چنان که هنوز نیز سیاست خارجی ایران به آن به گونهای دست به گریبان است. گزینش هوشمندانهی این دوره برای پژوهش در زمینهی تاریخ روابط خارجی ایران، نشان از بینشی معاصر دارد. تاریخ معاصر ایران، چه در گسترهی خارجی و چه داخلی، هنوز هم از پیامدهای رویدادهای این دوره متأثر است. از این رو، خواندن این بررسی که یکسره بر پایهی اسناد است، برای تعیین دیدگاه نسبت به تبیین سیاست داخلی و خارجی ایران بسیار بایسته به نظر می رسد. | ||
دورهی بررسی شده در این کتاب از اهمیت برجستهای در تاریخ معاصر ایران برخوردار است و پیامدهای دامنه دارش همچنان قابل ملاحظه است. روسیه برای تکمیل استیلای خود بر قفقاز می جنگید، انگلستان برای حفظ برتری اش در خلیج فارس می کوشید و ایران برای تضمین منافعش، بر آخرین نبردهای البته محکوم به شکست، می جنگید. در دههی 1820 تغییرات بنیادی در وضعیت قفقاز، دریای خزر و خلیج فارس رخ داد که به ترتیب ایالتی روسی و دریاچهای روسی شدند و آخری به طور غیررسمی دریای اختصاصی انگلستان شد. به علاوه این دوره شاهد آخرین جنگ در رقابت میان ایران و عثمانی و از آن مهم تر نخستین تلاش برای از میان بردن | دورهی بررسی شده در این کتاب از اهمیت برجستهای در تاریخ معاصر ایران برخوردار است و پیامدهای دامنه دارش همچنان قابل ملاحظه است. روسیه برای تکمیل استیلای خود بر قفقاز می جنگید، انگلستان برای حفظ برتری اش در خلیج فارس می کوشید و ایران برای تضمین منافعش، بر آخرین نبردهای البته محکوم به شکست، می جنگید. در دههی 1820 تغییرات بنیادی در وضعیت قفقاز، دریای خزر و خلیج فارس رخ داد که به ترتیب ایالتی روسی و دریاچهای روسی شدند و آخری به طور غیررسمی دریای اختصاصی انگلستان شد. به علاوه این دوره شاهد آخرین جنگ در رقابت میان ایران و عثمانی و از آن مهم تر نخستین تلاش برای از میان بردن علتهای مناقشات پیشین بود؛ تلاشی که فصل تازهای در روابط میان دو همسایه بر پایهی درک متقابل بهتر گشود. به رغم اهمیت بسیار، پژوهشهای علمی چندانی از منظر تاریخ دیپلماتیک دربارهی حوزهی این بررسی انجام نپذیرفته است. در این اثر سعی بر بررسی روابط دیپلماتیک ایران در سال هایی بوده است که استیلای سیاسی، راهبردی و اقتصادی روسیه در شمال و برتری انگلستان در جنوب استقرار یافت و کار دشوار به پایان رساندن مناقشات دیرپا میان ایران و عثمان دورنمای نوید بخشی یافت. این کتاب در چهار بخش تنظیم شده است.<ref> [https://www.historylib.com/books/2252 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۹
روابط دیپلماتیک ایران با انگلستان، عثمانی و روسیه | |
---|---|
پدیدآوران | آدمیت، فریدون (نویسنده) پلاسیّد، علیرضا (مترجم) |
ناشر | نشر گستر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۷ش |
موضوع | ایران -- روابط خارجی -- قرن ۱۳ق,ایران -- روابط خارجی -- روسیه,روسیه -- روابط خارجی -- ایران,ایران -- روابط خارجی -- انگلستان,انگلستان --روابط خارجی -- ایران,ایران -- روابط خارجی -- ترکیه |
کد کنگره | DSR۱۳۴/آ۴ر۹ ۱۳۹۷ |
روابط دیپلماتیک ایران با انگلستان، عثمانی و روسیه (1830- 1815) تألیف فریدون آدمیت؛ ترجمه علیرضا پلاسیّد؛ اثر پیش رو، رسالهی دکتری نویسنده است که به دورهای از تاریخ ایران می پردازد. این دوره اهمیت سترگی در تاریخ روابط خارجی ایران، حتی تا روزگار کنونی دارد. در دورهی تاریخی بررسی شده، ایران با نیروهایی به واقع مدرن در صحنهی بین الملل رو به رو گردید و روندهایی در سیاست خارجی ایران پا گرفت که جایگاه این کشور را در صحنهی بین الملل رقم زد. آن چنان که هنوز نیز سیاست خارجی ایران به آن به گونهای دست به گریبان است. گزینش هوشمندانهی این دوره برای پژوهش در زمینهی تاریخ روابط خارجی ایران، نشان از بینشی معاصر دارد.
ساختار
کتاب در چهار بخش و یازده فصل نگاشته شده استو
بخش نخست: این بخش به تحلیل سازوکار سیاست خارجی روابط ایران و انگلیس می پردازد. موضوع سه بخش دیگر روابط ایران با روسیه، عثمانی، و مسئلهی خلیج فارس در روابط ایران و انگلیس است.
فصل 1. مقدمه
فصل 2. سازوکار سیاست خارجی ایران
بخش دوم – روابط ایران و روسیه
فصل 3. تحلیل کلی و روابط ایران و روسیه
فصل 4. سفر هیئت سرگوراوزلی و میرزا ابوالحسن خان به سن پترزبورگ
فصل 5. سفر هیئت ژنرال یرملف به ایران و مناقشات مرزی ایران و روسیه
فصل 6. بروز جنگ، مسئولیت آن و نگرش انگلستان
فصل 7. مذاکرات صلح و زمینههای آن، پیمان ترکمان چای، 22فوریهی 1828
فصل 8. سفر هیئت گریبایدوف به ایران، کشته شدن او و سفر هیئت خسرو میرزا به سن پترزبورگ
بخش سوم- روابط ایران و عثمانی
فصل 9. جنگ ایران و عثمانی و پیمان ارزروم، 28 ژوئیهی 1823
بخش چهارم- خلیج فارس در روابط ایران و انگلستان
فصل 10. لشکرکشی انگلستان در 1810، و مسئلهی جزیرهی قشم
فصل 11. مسئلهی جزیرهی بحرین و پیمان شیراز، 30 اوت 1822
گزارش کتاب
اثر پیش رو، رسالهی دکتری فریدون آدمیت، تاریخ نگار نام آشنای ایران، به دورهای از تاریخ ایران می پردازد که اهمیت سترگی در تاریخ روابط خارجی ایران، حتی تا روزگار کنونی دارد. در دورهی تاریخی بررسی شده، ایران با نیروهایی به واقع مدرن در صحنهی بین الملل رو به رو گردید و روندهایی در سیاست خارجی ایران پا گرفت که جایگاه این کشور را در صحنهی بین الملل رقم زد. آن چنان که هنوز نیز سیاست خارجی ایران به آن به گونهای دست به گریبان است. گزینش هوشمندانهی این دوره برای پژوهش در زمینهی تاریخ روابط خارجی ایران، نشان از بینشی معاصر دارد. تاریخ معاصر ایران، چه در گسترهی خارجی و چه داخلی، هنوز هم از پیامدهای رویدادهای این دوره متأثر است. از این رو، خواندن این بررسی که یکسره بر پایهی اسناد است، برای تعیین دیدگاه نسبت به تبیین سیاست داخلی و خارجی ایران بسیار بایسته به نظر می رسد.
دورهی بررسی شده در این کتاب از اهمیت برجستهای در تاریخ معاصر ایران برخوردار است و پیامدهای دامنه دارش همچنان قابل ملاحظه است. روسیه برای تکمیل استیلای خود بر قفقاز می جنگید، انگلستان برای حفظ برتری اش در خلیج فارس می کوشید و ایران برای تضمین منافعش، بر آخرین نبردهای البته محکوم به شکست، می جنگید. در دههی 1820 تغییرات بنیادی در وضعیت قفقاز، دریای خزر و خلیج فارس رخ داد که به ترتیب ایالتی روسی و دریاچهای روسی شدند و آخری به طور غیررسمی دریای اختصاصی انگلستان شد. به علاوه این دوره شاهد آخرین جنگ در رقابت میان ایران و عثمانی و از آن مهم تر نخستین تلاش برای از میان بردن علتهای مناقشات پیشین بود؛ تلاشی که فصل تازهای در روابط میان دو همسایه بر پایهی درک متقابل بهتر گشود. به رغم اهمیت بسیار، پژوهشهای علمی چندانی از منظر تاریخ دیپلماتیک دربارهی حوزهی این بررسی انجام نپذیرفته است. در این اثر سعی بر بررسی روابط دیپلماتیک ایران در سال هایی بوده است که استیلای سیاسی، راهبردی و اقتصادی روسیه در شمال و برتری انگلستان در جنوب استقرار یافت و کار دشوار به پایان رساندن مناقشات دیرپا میان ایران و عثمان دورنمای نوید بخشی یافت. این کتاب در چهار بخش تنظیم شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران