دروس تمهيدية في القواعد الرجالية: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آيت الله ' به 'آیتالله ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مقدمه با بررسى آراء مطرح در حجيت اخبار، نياز فقيه را به علم رجال روشن مىسازد؛ زيرا مطابق با نظريه مختار اصوليين متأخر، ملاك حجيت اخبار آحاد، ثقه بودن روات آن است. ازاينرو براى سنجش اعتبار روايت نيازمند شناخت احوال راويان آن هستيم | مقدمه با بررسى آراء مطرح در حجيت اخبار، نياز فقيه را به علم رجال روشن مىسازد؛ زيرا مطابق با نظريه مختار اصوليين متأخر، ملاك حجيت اخبار آحاد، ثقه بودن روات آن است. ازاينرو براى سنجش اعتبار روايت نيازمند شناخت احوال راويان آن هستيم <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص97-102</ref>. | ||
از آنجا كه بخش دوم كتاب در حقيقت تفصيل مباحث بخش اول است، ازاينرو بررسى مباحث بخش دوم ما را از محتواى كل كتاب آگاه مىسازد. | از آنجا كه بخش دوم كتاب در حقيقت تفصيل مباحث بخش اول است، ازاينرو بررسى مباحث بخش دوم ما را از محتواى كل كتاب آگاه مىسازد. | ||
مباحث اولين فصل كتاب، به بررسى راههاى اثبات وثاقت راوى اختصاص دارد. در ابتدا روشهايى كه وثاقت يك راوى خاص را ثابت مىكند در هشت عنوان بررسى شده و از آن ميان نص معصومين(ع)، توثيق رجاليون متقدم و ادعاى اجماع بر وثاقت راوى، معتبر و در مواردى مانند روايت ثقه از راوى، وكالت از طرف معصوم(ع) و واقع شدن در اسناد روايات صحيحه، مناقشه شده است. نقل آراء برخى از فقهاى معاصر درباره اعتبار اين طرق از مزاياى كتاب به شمار مىرود | مباحث اولين فصل كتاب، به بررسى راههاى اثبات وثاقت راوى اختصاص دارد. در ابتدا روشهايى كه وثاقت يك راوى خاص را ثابت مىكند در هشت عنوان بررسى شده و از آن ميان نص معصومين(ع)، توثيق رجاليون متقدم و ادعاى اجماع بر وثاقت راوى، معتبر و در مواردى مانند روايت ثقه از راوى، وكالت از طرف معصوم(ع) و واقع شدن در اسناد روايات صحيحه، مناقشه شده است. نقل آراء برخى از فقهاى معاصر درباره اعتبار اين طرق از مزاياى كتاب به شمار مىرود <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص109-168</ref>. | ||
در بررسى توثيقات عام نيز ابتدا وثاقت راويان تفسير قمى مطرح شده است. مؤلف پس از جواب دادن به برخى اشكالات اين طريق، به جهت تشكيك در متن موجود از تفسير قمى، اين روش را معتبر نمىداند | در بررسى توثيقات عام نيز ابتدا وثاقت راويان تفسير قمى مطرح شده است. مؤلف پس از جواب دادن به برخى اشكالات اين طريق، به جهت تشكيك در متن موجود از تفسير قمى، اين روش را معتبر نمىداند <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص171-175</ref>. | ||
در بحث از راويان مذكور در اسناد «كامل الزيارات» نيز به طرح سه نظريه مشهور پرداخته شده است. جمعى از محدثين تمام راويان اين كتاب را مشمول شهادت ابن قولويه (مؤلف كامل الزيارات) دانسته و آنها را ثقه محسوب مىكنند. گروهى ديگر اين شهادت را تنها در مورد مشايخ بلاواسطه معتبر مىدانند و جمعى از فقها هم اين شهادت را به جهت حدسى بودن و موارد نقض متعدد قابل اعتنا نمىدانند. وثاقت مشايخ نجاشى سومين طريق عامى است كه در كتاب بررسى شده است | در بحث از راويان مذكور در اسناد «كامل الزيارات» نيز به طرح سه نظريه مشهور پرداخته شده است. جمعى از محدثين تمام راويان اين كتاب را مشمول شهادت ابن قولويه (مؤلف كامل الزيارات) دانسته و آنها را ثقه محسوب مىكنند. گروهى ديگر اين شهادت را تنها در مورد مشايخ بلاواسطه معتبر مىدانند و جمعى از فقها هم اين شهادت را به جهت حدسى بودن و موارد نقض متعدد قابل اعتنا نمىدانند. وثاقت مشايخ نجاشى سومين طريق عامى است كه در كتاب بررسى شده است <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص175-180</ref>. | ||
در چهارمين راه توثيقات عام، بحث از مشايخ باواسطه و بىواسطه اصحاب اجماع به ميان آمده است و نويسنده موافق رأى اكثر فقهاى متأخر، عبارت كشّى را بر عظمت و بزرگى مقام اين راويان معنى كرده است. اما شهادت شيخ در حق مشايخ ثلاثه را به جهت آنكه مىتواند منشأ حسى داشته باشد معتبر دانسته و بنابراين علاوه بر توثيق مشايخ بىواسطه ايشان، برخى مرسلات آنها را نيز معتبر شمرده است | در چهارمين راه توثيقات عام، بحث از مشايخ باواسطه و بىواسطه اصحاب اجماع به ميان آمده است و نويسنده موافق رأى اكثر فقهاى متأخر، عبارت كشّى را بر عظمت و بزرگى مقام اين راويان معنى كرده است. اما شهادت شيخ در حق مشايخ ثلاثه را به جهت آنكه مىتواند منشأ حسى داشته باشد معتبر دانسته و بنابراين علاوه بر توثيق مشايخ بىواسطه ايشان، برخى مرسلات آنها را نيز معتبر شمرده است <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص181</ref>. | ||
بررسى دليل حجيت قول رجالى، آخرين موضوع فصل اول است. دراينباره به چهار نظريه اشاره شده است: | بررسى دليل حجيت قول رجالى، آخرين موضوع فصل اول است. دراينباره به چهار نظريه اشاره شده است: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
3- اطمينان شخصى ملاك حجيت قول رجالى است. | 3- اطمينان شخصى ملاك حجيت قول رجالى است. | ||
4- نظر محقق خويى و جمعى از فقهاى معاصر كه اعتبار قول رجالى را به جهت سيره عقلا مىپذيرند. ذيل اين آراء، درباره اشكال وارد بر مرسل بودن توثيقات رجاليون بحث كاملى ارائه شده است | 4- نظر محقق خويى و جمعى از فقهاى معاصر كه اعتبار قول رجالى را به جهت سيره عقلا مىپذيرند. ذيل اين آراء، درباره اشكال وارد بر مرسل بودن توثيقات رجاليون بحث كاملى ارائه شده است <ref>همان؛ متن كتاب، ص191-196</ref>. | ||
نويسنده در فصل دوم، به تبيين اصطلاحات رايج درباره احاديث از جهت اسناد آنها پرداخته و برخى احكام مربوط به اين احاديث را بررسى كرده است. وى در تقسيمبندى احاديث، چهار عنوان صحيح، موثق، حسن و ضعيف را ذكر كرده ولى متأسفانه اختلاف در استعمال اين اصطلاحات را در ادوار گوناگون فقه مورد توجه قرار نداده است. در بررسى حجيت اين اخبار، ابتدا تأثير شهرتى كه برخلاف مضمون خبر صحيح است بررسى شده است. شرايط خبر «موثوقٌبه» از جهت وثاقت و عدالت راوى و نيز اطمينانآور بودن آن از مباحثى است كه در حجيت خبر موثّق درباره آن بحث شده است | نويسنده در فصل دوم، به تبيين اصطلاحات رايج درباره احاديث از جهت اسناد آنها پرداخته و برخى احكام مربوط به اين احاديث را بررسى كرده است. وى در تقسيمبندى احاديث، چهار عنوان صحيح، موثق، حسن و ضعيف را ذكر كرده ولى متأسفانه اختلاف در استعمال اين اصطلاحات را در ادوار گوناگون فقه مورد توجه قرار نداده است. در بررسى حجيت اين اخبار، ابتدا تأثير شهرتى كه برخلاف مضمون خبر صحيح است بررسى شده است. شرايط خبر «موثوقٌبه» از جهت وثاقت و عدالت راوى و نيز اطمينانآور بودن آن از مباحثى است كه در حجيت خبر موثّق درباره آن بحث شده است <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص 201-208</ref>. | ||
در خصوص اعتبار خبر حَسَن نيز پس از بيان رأى مساعد محقق نائينى و خويى، اشكالات وارد بر آن بيان شده است. نظريه جبران ضعف سند به فتواى مشهور نيز در باب حجيت خبر ضعيف مطرح شده است. همچنين از ميان اخبار ضعيف و مضمرات و همچنين مرسلات و آراء و اقوال رجاليون درباره اين دو طايفه از روايات به همراه ادله آنها بيان شده است | در خصوص اعتبار خبر حَسَن نيز پس از بيان رأى مساعد محقق نائينى و خويى، اشكالات وارد بر آن بيان شده است. نظريه جبران ضعف سند به فتواى مشهور نيز در باب حجيت خبر ضعيف مطرح شده است. همچنين از ميان اخبار ضعيف و مضمرات و همچنين مرسلات و آراء و اقوال رجاليون درباره اين دو طايفه از روايات به همراه ادله آنها بيان شده است <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص208-216</ref>. | ||
فصل سوم كه بخش عمده مباحث كتاب را در بر مىگيرد، تتبعى در كتب اربعه و بررسى اقوال مطرح درباره آنها از جهت اعتبار و شيوه اِسناد و نقل حديث در آنهاست. مقدمه اين فصل به بررسى و ردّ ادعاى اخبارىها مبنى بر حجيت كل احاديث كتب اربعه اختصاص دارد. در پايان آن نيز به شبهه مرسل بودن روايات شيخ طوسى و شيخ صدوق پاسخ داده شده است | فصل سوم كه بخش عمده مباحث كتاب را در بر مىگيرد، تتبعى در كتب اربعه و بررسى اقوال مطرح درباره آنها از جهت اعتبار و شيوه اِسناد و نقل حديث در آنهاست. مقدمه اين فصل به بررسى و ردّ ادعاى اخبارىها مبنى بر حجيت كل احاديث كتب اربعه اختصاص دارد. در پايان آن نيز به شبهه مرسل بودن روايات شيخ طوسى و شيخ صدوق پاسخ داده شده است <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص223-234</ref>. | ||
در ادامه اين فصل بررسى كتاب «كافى» با توجه به تقدم و نيز گستردگى موضوعات آن و نيز اشتمال آن بر بيش از 16 هزار روايت بر ديگر كتب مقدم شده است. اولين نكته در خصوص اسناد كافى، اتّكاء كلينى بر سند قبلى در بيان اسناد بعدى است كه در اصطلاح «تعليق» گفته مىشود. دومين مطلب بررسى ادعاى صحت جميع روايات كافى است كه پس از بيان دلايل مدعيان، اين ادعا رد شده است. نكته سوم رفع ابهام از عبارت «عدّة من اصحابنا» در اسناد كافى است. در بسيارى از روايات، كلينى سند خود را با عبارت ياد شده آغاز مىكند و رجاليون در تطبيق آن با روات اختلاف نظر دارند. اهميت اين بحث به جهت آن است كه با تعيين مصاديق عبارت مىتوان درباره صحت و سقم اين روايات اظهار نظر كرد. در انتها نيز مشايخ كلينى به ترتيب كثرت نقل، فهرست شدهاند | در ادامه اين فصل بررسى كتاب «كافى» با توجه به تقدم و نيز گستردگى موضوعات آن و نيز اشتمال آن بر بيش از 16 هزار روايت بر ديگر كتب مقدم شده است. اولين نكته در خصوص اسناد كافى، اتّكاء كلينى بر سند قبلى در بيان اسناد بعدى است كه در اصطلاح «تعليق» گفته مىشود. دومين مطلب بررسى ادعاى صحت جميع روايات كافى است كه پس از بيان دلايل مدعيان، اين ادعا رد شده است. نكته سوم رفع ابهام از عبارت «عدّة من اصحابنا» در اسناد كافى است. در بسيارى از روايات، كلينى سند خود را با عبارت ياد شده آغاز مىكند و رجاليون در تطبيق آن با روات اختلاف نظر دارند. اهميت اين بحث به جهت آن است كه با تعيين مصاديق عبارت مىتوان درباره صحت و سقم اين روايات اظهار نظر كرد. در انتها نيز مشايخ كلينى به ترتيب كثرت نقل، فهرست شدهاند <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص237-256</ref>. | ||
بررسى «كتاب من لا يحضره الفقيه» با معرفى مؤلف بزرگوار آن محمد بن على بن بابويه قمى معروف به شيخ صدوق آغاز مىشود. اولين نكتهاى كه در اسناد «فقيه» به آن اشاره شده، اتّكا آن بر مشيخه است. صدوق بيشتر روايات را تنها با ذكر راوى مباشر با امام نقل كرده و طريق خود آنان را در مشيخهاش آورده است. متأسفانه طريق صدوق به برخى از اين راويان در مشيخه موجود نيست و روايات آنان مرسل محسوب مىشود | بررسى «كتاب من لا يحضره الفقيه» با معرفى مؤلف بزرگوار آن محمد بن على بن بابويه قمى معروف به شيخ صدوق آغاز مىشود. اولين نكتهاى كه در اسناد «فقيه» به آن اشاره شده، اتّكا آن بر مشيخه است. صدوق بيشتر روايات را تنها با ذكر راوى مباشر با امام نقل كرده و طريق خود آنان را در مشيخهاش آورده است. متأسفانه طريق صدوق به برخى از اين راويان در مشيخه موجود نيست و روايات آنان مرسل محسوب مىشود <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص259-262</ref>. | ||
نكته سوم، بحث از ادعايى است كه تمامى روايات اين كتاب را حجت مىداند و آن را به فرازهايى از مقدمه «فقيه» مستند مىسازد. آنچه در مقدمه آمده اگر هم به معنى حجيت روايات فقيه باشد، اعتبار آن را نزد مؤلف ثابت مىكند و نمىتواند ملاك اطمينان براى ديگر فقها باشد | نكته سوم، بحث از ادعايى است كه تمامى روايات اين كتاب را حجت مىداند و آن را به فرازهايى از مقدمه «فقيه» مستند مىسازد. آنچه در مقدمه آمده اگر هم به معنى حجيت روايات فقيه باشد، اعتبار آن را نزد مؤلف ثابت مىكند و نمىتواند ملاك اطمينان براى ديگر فقها باشد <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص263-266</ref>. | ||
بحث از روايات مرسل صدوق در كتاب «فقيه» نيز اهميت ويژهاى دارد، زيرا قريب به نيمى از روايات اين كتاب را دربرمىگيرد. برخى مدعى شدهاند مرسلان صدوق هم مانند ابن ابى عمير معتبرند. اين ادعا متكى بر همان نظريهاى است كه به اعتماد قول صدوق در مقدمه، تمام روايات كتاب را حجت مىداند. اما برخى ديگر از فقها ميان مرسلات صدوق تفصيل قائل شدهاند و در مواردى كه صدوق با لفظ «قال» به نحو جزم روايتى را به معصومين(ع) نسبت داده، آن را حجت دانستهاند و در مواردى كه با لفظ «رُوى» نقل حديث كرده، آن را مانند ديگر مرسلات فاقد اعتبار دانستهاند | بحث از روايات مرسل صدوق در كتاب «فقيه» نيز اهميت ويژهاى دارد، زيرا قريب به نيمى از روايات اين كتاب را دربرمىگيرد. برخى مدعى شدهاند مرسلان صدوق هم مانند ابن ابى عمير معتبرند. اين ادعا متكى بر همان نظريهاى است كه به اعتماد قول صدوق در مقدمه، تمام روايات كتاب را حجت مىداند. اما برخى ديگر از فقها ميان مرسلات صدوق تفصيل قائل شدهاند و در مواردى كه صدوق با لفظ «قال» به نحو جزم روايتى را به معصومين(ع) نسبت داده، آن را حجت دانستهاند و در مواردى كه با لفظ «رُوى» نقل حديث كرده، آن را مانند ديگر مرسلات فاقد اعتبار دانستهاند <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص267-268</ref>. | ||
«تهذيب» و «استبصار» دو تأليف گرانسنگ شيخ طوسى، اگر چه در واقع كتب استدلالى فقهاند، اما از آنجا كه به ترتيب مشتمل بر بيش از سيزده هزار و پنج هزار حديث هستند، به عنوان منابع روايى احكام مورد توجه قرار مىگيرند | «تهذيب» و «استبصار» دو تأليف گرانسنگ شيخ طوسى، اگر چه در واقع كتب استدلالى فقهاند، اما از آنجا كه به ترتيب مشتمل بر بيش از سيزده هزار و پنج هزار حديث هستند، به عنوان منابع روايى احكام مورد توجه قرار مىگيرند <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص270-271</ref>. | ||
آخرين كتاب روايى مورد بررسى، «وسايل الشيعة»، اثر ارزشمند شيخ حر عاملى است. در نظر گرفتن قريب به 180 كتاب روايى در گردآورى «وسايل الشيعه» آن را به دايرةالمعارفى ارزشمند در روايات فقهى بدل ساخته است. با وجود اهتمام و تلاش اين محدث بزرگ، برخى مشكلات در استفاده از اين كتاب وجود دارد كه نيازمند مهارت در حل آنهاست كه عبارتند از: | آخرين كتاب روايى مورد بررسى، «وسايل الشيعة»، اثر ارزشمند شيخ حر عاملى است. در نظر گرفتن قريب به 180 كتاب روايى در گردآورى «وسايل الشيعه» آن را به دايرةالمعارفى ارزشمند در روايات فقهى بدل ساخته است. با وجود اهتمام و تلاش اين محدث بزرگ، برخى مشكلات در استفاده از اين كتاب وجود دارد كه نيازمند مهارت در حل آنهاست كه عبارتند از: | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
4- در برخى احاديث سند مذكور در وسايل با سند كتاب اصلى تفاوت دارد. | 4- در برخى احاديث سند مذكور در وسايل با سند كتاب اصلى تفاوت دارد. | ||
5- برخى احاديث مرتبط با يك باب در ديگر ابواب ذكر شده و از ذكر مجدد آن پرهيز نشده است | 5- برخى احاديث مرتبط با يك باب در ديگر ابواب ذكر شده و از ذكر مجدد آن پرهيز نشده است <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص305-309</ref>. | ||
اشكالات فوق و برخى نواقص ديگر موجب آن شد كه مرحوم آیتالله بروجردى درصدد تأليف «جامع الرواة الشيعة» برآيد. محدث نورى هم به جهت وجود برخى كتب روايى كه شيخ حر عاملى احاديث آنها را در وسايل نياورده است كتاب «مستدرك الوسايل» را تأليف كرده است | اشكالات فوق و برخى نواقص ديگر موجب آن شد كه مرحوم آیتالله بروجردى درصدد تأليف «جامع الرواة الشيعة» برآيد. محدث نورى هم به جهت وجود برخى كتب روايى كه شيخ حر عاملى احاديث آنها را در وسايل نياورده است كتاب «مستدرك الوسايل» را تأليف كرده است <ref>تبيان، متن كتاب، ص309-310</ref>. | ||
مرورى بر مهمترين منابع مكتوب علم رجال آخرين بخش كتاب است. چهار كتاب «رجال كشّى»، «رجال» و «فهرست» شيخ طوسى و «رجال نجاشى»، منابع دست اول علم رجالند كه اكنون در دسترس فقها قرار دارد. كتب ديگر يا اقتباس از آنهاست و يا آنكه به سند معتبر و صحيح تا به امروز باقى نماندهاند | مرورى بر مهمترين منابع مكتوب علم رجال آخرين بخش كتاب است. چهار كتاب «رجال كشّى»، «رجال» و «فهرست» شيخ طوسى و «رجال نجاشى»، منابع دست اول علم رجالند كه اكنون در دسترس فقها قرار دارد. كتب ديگر يا اقتباس از آنهاست و يا آنكه به سند معتبر و صحيح تا به امروز باقى نماندهاند <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص317-318</ref>. | ||
كشّى از معاصرين شيخ كلينى و از شاگردان عياشى بوده است. اگر چه تأليف خود او امروز در دسترس نيست، ولى تلخيصى كه شيخ طوسى از آن به نگارش درآورده با نام «اختيار معرفه الرجال» موجود است. شيوه كشّى بر نقل روايات وارد شده در مدح و ذم روات است و معمولاً نظر خود را درباره توثيق و تضعيف ايشان ذكر نكرده است | كشّى از معاصرين شيخ كلينى و از شاگردان عياشى بوده است. اگر چه تأليف خود او امروز در دسترس نيست، ولى تلخيصى كه شيخ طوسى از آن به نگارش درآورده با نام «اختيار معرفه الرجال» موجود است. شيوه كشّى بر نقل روايات وارد شده در مدح و ذم روات است و معمولاً نظر خود را درباره توثيق و تضعيف ايشان ذكر نكرده است <ref>تبيان، متن كتاب، ص319-320</ref>. | ||
رجال شيخ طوسى در بيان روات و اصحاب پيامبر(ص) و ائمه(ع) است و در بيشتر موارد به بررسى حال راويان از جهت وثاقت نپرداخته است. شيخ ابتدا معاصرينى را نام مىبرد كه از ائمه(ع) نقل حديث كردهاند و پس از آن كسانى را كه راوى احاديث نبودهاند، اما در برخى موارد نام اصحاب در هر دو گروه آمده است | رجال شيخ طوسى در بيان روات و اصحاب پيامبر(ص) و ائمه(ع) است و در بيشتر موارد به بررسى حال راويان از جهت وثاقت نپرداخته است. شيخ ابتدا معاصرينى را نام مىبرد كه از ائمه(ع) نقل حديث كردهاند و پس از آن كسانى را كه راوى احاديث نبودهاند، اما در برخى موارد نام اصحاب در هر دو گروه آمده است <ref>تبيان، متن كتاب، ص321-323</ref>. | ||
فهرست شيخ طوسى در برگيرنده اسامى تمام مصنفين شيعه است. اگر چه شيخ طوسى در مقدمه كتاب وعده داده كه آنچه در حق اين مصنفين از باب عدالت يا ضعف گفته شده، نقل كند اما به جز عده محدودى درباره ديگران چنين نكرده است. اما اين كتاب به جهت اشتمال بر طرق متعدد شيخ به مصنفين از اهميت ويژهاى برخوردار است. چنانكه ممكن است ضعف طرقى را كه در مشيخه تهذيبين آمده، جبران كند | فهرست شيخ طوسى در برگيرنده اسامى تمام مصنفين شيعه است. اگر چه شيخ طوسى در مقدمه كتاب وعده داده كه آنچه در حق اين مصنفين از باب عدالت يا ضعف گفته شده، نقل كند اما به جز عده محدودى درباره ديگران چنين نكرده است. اما اين كتاب به جهت اشتمال بر طرق متعدد شيخ به مصنفين از اهميت ويژهاى برخوردار است. چنانكه ممكن است ضعف طرقى را كه در مشيخه تهذيبين آمده، جبران كند <ref>تبيان، متن كتاب ص327-328</ref>. | ||
نجاشى از معاصرين شيخ طوسى است و در برخى از مشايخ با او مشترك است. شيوه نجاشى در رجالش مشابه فهرست شيخ طوسى است؛ چنانكه تنها روات صاحب كتاب را ذكر مىكند و طريق خودش را به آنان بيان مىكند. اگر چه نجاشى در مقدمه كتاب ملتزم به ذكر حال روات از جهت وثاقت نشده است، اما در جاىجاى كتاب به وثاقت و ضعف آنان اشاره كرده است. با توجه به تمركز نجاشى در علم حديث و رجال، دقت وى در اين كتاب بيش از دو كتاب شيخ طوسى است | نجاشى از معاصرين شيخ طوسى است و در برخى از مشايخ با او مشترك است. شيوه نجاشى در رجالش مشابه فهرست شيخ طوسى است؛ چنانكه تنها روات صاحب كتاب را ذكر مىكند و طريق خودش را به آنان بيان مىكند. اگر چه نجاشى در مقدمه كتاب ملتزم به ذكر حال روات از جهت وثاقت نشده است، اما در جاىجاى كتاب به وثاقت و ضعف آنان اشاره كرده است. با توجه به تمركز نجاشى در علم حديث و رجال، دقت وى در اين كتاب بيش از دو كتاب شيخ طوسى است <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص329-331</ref>. | ||
رجال برقى از جهت مؤلف ميان پدر و پسر و فرد ديگرى محل ترديد است، اما چون تنها به بيان طبقات راويان اختصاص دارد، چندان در فهم حال راويان تأثير ندارد. كتاب رجال ابن غضائرى نيز به تصريح شيخ طوسى از ميان رفته است، ازاينرو نقل علامه و سيد ابن طاووس از آن قابل اعتماد نيست. علاوه بر اين طريق علامه و سيد ابن طاووس به آن مجهول است. در قرون بعد نيز كتب رجالىاى تأليف شده كه بحث و بررسى از حال راويان با اتكا بر اصول رجالى ياد شده است | رجال برقى از جهت مؤلف ميان پدر و پسر و فرد ديگرى محل ترديد است، اما چون تنها به بيان طبقات راويان اختصاص دارد، چندان در فهم حال راويان تأثير ندارد. كتاب رجال ابن غضائرى نيز به تصريح شيخ طوسى از ميان رفته است، ازاينرو نقل علامه و سيد ابن طاووس از آن قابل اعتماد نيست. علاوه بر اين طريق علامه و سيد ابن طاووس به آن مجهول است. در قرون بعد نيز كتب رجالىاى تأليف شده كه بحث و بررسى از حال راويان با اتكا بر اصول رجالى ياد شده است <ref>تبيان؛ متن كتاب، ص332-334</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع، توضيحات مختصرى پيرامون برخى الفاظ، عبارات و يا اعلام متن آمده است. | در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع، توضيحات مختصرى پيرامون برخى الفاظ، عبارات و يا اعلام متن آمده است. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
1- مقدمه و متن كتاب. | 1- مقدمه و متن كتاب. |
نسخهٔ ۹ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۱۶
نام کتاب | دروس تمهیدیة فی القواعد الرجالیة |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ایروانی، باقر (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 114 /الف9د4 |
موضوع | حدیث - علم الرجال |
ناشر | مدين |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1431 هـ.ق یا 2010 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE35016AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«دروس تمهيدية في القواعد الرجالية» اثر باقر ايروانى، متنى آموزشى به زبان عربى است كه با هدف افزايش آگاهىها و مهارتهاى رجالى طلاب دوره سطح تدوين شده است. نويسنده در سال 1416ق بر اين كتاب مقدمه نوشته است.
ساختار
كتاب از دو بخش مجزا -با مدخل و فهرست جداگانه- تشكيل شده است.بخش اول براى استفاده طلاب مبتدى است كه قصد آشنايى با مباحث رجالى داشته باشند و در بخش دوم، تفصيل همان مطالب آمده است؛ لذا هر بخش مشتمل بر چهار فصل مىباشد.
نويسنده در مباحث اين اثر ابتدا طرق اثبات وثاقت راوى و سپس، اقسام حديث را بررسى نموده و در نهايت، به بحث از برخى كتب روايى و رجالى پرداخته است.
از جمله مزاياى كتاب، ارائه تمرينهاى متعدد به همراه پرسشهاى مفهومى در پايان هر فصل است كه خواننده را قادر مىسازد از فراگيرى محتواى هر فصل اطمينان يابد.
گزارش محتوا
مقدمه با بررسى آراء مطرح در حجيت اخبار، نياز فقيه را به علم رجال روشن مىسازد؛ زيرا مطابق با نظريه مختار اصوليين متأخر، ملاك حجيت اخبار آحاد، ثقه بودن روات آن است. ازاينرو براى سنجش اعتبار روايت نيازمند شناخت احوال راويان آن هستيم [۱].
از آنجا كه بخش دوم كتاب در حقيقت تفصيل مباحث بخش اول است، ازاينرو بررسى مباحث بخش دوم ما را از محتواى كل كتاب آگاه مىسازد.
مباحث اولين فصل كتاب، به بررسى راههاى اثبات وثاقت راوى اختصاص دارد. در ابتدا روشهايى كه وثاقت يك راوى خاص را ثابت مىكند در هشت عنوان بررسى شده و از آن ميان نص معصومين(ع)، توثيق رجاليون متقدم و ادعاى اجماع بر وثاقت راوى، معتبر و در مواردى مانند روايت ثقه از راوى، وكالت از طرف معصوم(ع) و واقع شدن در اسناد روايات صحيحه، مناقشه شده است. نقل آراء برخى از فقهاى معاصر درباره اعتبار اين طرق از مزاياى كتاب به شمار مىرود [۲].
در بررسى توثيقات عام نيز ابتدا وثاقت راويان تفسير قمى مطرح شده است. مؤلف پس از جواب دادن به برخى اشكالات اين طريق، به جهت تشكيك در متن موجود از تفسير قمى، اين روش را معتبر نمىداند [۳].
در بحث از راويان مذكور در اسناد «كامل الزيارات» نيز به طرح سه نظريه مشهور پرداخته شده است. جمعى از محدثين تمام راويان اين كتاب را مشمول شهادت ابن قولويه (مؤلف كامل الزيارات) دانسته و آنها را ثقه محسوب مىكنند. گروهى ديگر اين شهادت را تنها در مورد مشايخ بلاواسطه معتبر مىدانند و جمعى از فقها هم اين شهادت را به جهت حدسى بودن و موارد نقض متعدد قابل اعتنا نمىدانند. وثاقت مشايخ نجاشى سومين طريق عامى است كه در كتاب بررسى شده است [۴].
در چهارمين راه توثيقات عام، بحث از مشايخ باواسطه و بىواسطه اصحاب اجماع به ميان آمده است و نويسنده موافق رأى اكثر فقهاى متأخر، عبارت كشّى را بر عظمت و بزرگى مقام اين راويان معنى كرده است. اما شهادت شيخ در حق مشايخ ثلاثه را به جهت آنكه مىتواند منشأ حسى داشته باشد معتبر دانسته و بنابراين علاوه بر توثيق مشايخ بىواسطه ايشان، برخى مرسلات آنها را نيز معتبر شمرده است [۵].
بررسى دليل حجيت قول رجالى، آخرين موضوع فصل اول است. دراينباره به چهار نظريه اشاره شده است:
1- رأى صاحب معالم كه قول رجالى را از باب شهادت معتبر مىداند.
2- قول رجالى از باب حجيت نظر اهل خبره اعتبار دارد.
3- اطمينان شخصى ملاك حجيت قول رجالى است.
4- نظر محقق خويى و جمعى از فقهاى معاصر كه اعتبار قول رجالى را به جهت سيره عقلا مىپذيرند. ذيل اين آراء، درباره اشكال وارد بر مرسل بودن توثيقات رجاليون بحث كاملى ارائه شده است [۶].
نويسنده در فصل دوم، به تبيين اصطلاحات رايج درباره احاديث از جهت اسناد آنها پرداخته و برخى احكام مربوط به اين احاديث را بررسى كرده است. وى در تقسيمبندى احاديث، چهار عنوان صحيح، موثق، حسن و ضعيف را ذكر كرده ولى متأسفانه اختلاف در استعمال اين اصطلاحات را در ادوار گوناگون فقه مورد توجه قرار نداده است. در بررسى حجيت اين اخبار، ابتدا تأثير شهرتى كه برخلاف مضمون خبر صحيح است بررسى شده است. شرايط خبر «موثوقٌبه» از جهت وثاقت و عدالت راوى و نيز اطمينانآور بودن آن از مباحثى است كه در حجيت خبر موثّق درباره آن بحث شده است [۷].
در خصوص اعتبار خبر حَسَن نيز پس از بيان رأى مساعد محقق نائينى و خويى، اشكالات وارد بر آن بيان شده است. نظريه جبران ضعف سند به فتواى مشهور نيز در باب حجيت خبر ضعيف مطرح شده است. همچنين از ميان اخبار ضعيف و مضمرات و همچنين مرسلات و آراء و اقوال رجاليون درباره اين دو طايفه از روايات به همراه ادله آنها بيان شده است [۸].
فصل سوم كه بخش عمده مباحث كتاب را در بر مىگيرد، تتبعى در كتب اربعه و بررسى اقوال مطرح درباره آنها از جهت اعتبار و شيوه اِسناد و نقل حديث در آنهاست. مقدمه اين فصل به بررسى و ردّ ادعاى اخبارىها مبنى بر حجيت كل احاديث كتب اربعه اختصاص دارد. در پايان آن نيز به شبهه مرسل بودن روايات شيخ طوسى و شيخ صدوق پاسخ داده شده است [۹].
در ادامه اين فصل بررسى كتاب «كافى» با توجه به تقدم و نيز گستردگى موضوعات آن و نيز اشتمال آن بر بيش از 16 هزار روايت بر ديگر كتب مقدم شده است. اولين نكته در خصوص اسناد كافى، اتّكاء كلينى بر سند قبلى در بيان اسناد بعدى است كه در اصطلاح «تعليق» گفته مىشود. دومين مطلب بررسى ادعاى صحت جميع روايات كافى است كه پس از بيان دلايل مدعيان، اين ادعا رد شده است. نكته سوم رفع ابهام از عبارت «عدّة من اصحابنا» در اسناد كافى است. در بسيارى از روايات، كلينى سند خود را با عبارت ياد شده آغاز مىكند و رجاليون در تطبيق آن با روات اختلاف نظر دارند. اهميت اين بحث به جهت آن است كه با تعيين مصاديق عبارت مىتوان درباره صحت و سقم اين روايات اظهار نظر كرد. در انتها نيز مشايخ كلينى به ترتيب كثرت نقل، فهرست شدهاند [۱۰].
بررسى «كتاب من لا يحضره الفقيه» با معرفى مؤلف بزرگوار آن محمد بن على بن بابويه قمى معروف به شيخ صدوق آغاز مىشود. اولين نكتهاى كه در اسناد «فقيه» به آن اشاره شده، اتّكا آن بر مشيخه است. صدوق بيشتر روايات را تنها با ذكر راوى مباشر با امام نقل كرده و طريق خود آنان را در مشيخهاش آورده است. متأسفانه طريق صدوق به برخى از اين راويان در مشيخه موجود نيست و روايات آنان مرسل محسوب مىشود [۱۱].
نكته سوم، بحث از ادعايى است كه تمامى روايات اين كتاب را حجت مىداند و آن را به فرازهايى از مقدمه «فقيه» مستند مىسازد. آنچه در مقدمه آمده اگر هم به معنى حجيت روايات فقيه باشد، اعتبار آن را نزد مؤلف ثابت مىكند و نمىتواند ملاك اطمينان براى ديگر فقها باشد [۱۲].
بحث از روايات مرسل صدوق در كتاب «فقيه» نيز اهميت ويژهاى دارد، زيرا قريب به نيمى از روايات اين كتاب را دربرمىگيرد. برخى مدعى شدهاند مرسلان صدوق هم مانند ابن ابى عمير معتبرند. اين ادعا متكى بر همان نظريهاى است كه به اعتماد قول صدوق در مقدمه، تمام روايات كتاب را حجت مىداند. اما برخى ديگر از فقها ميان مرسلات صدوق تفصيل قائل شدهاند و در مواردى كه صدوق با لفظ «قال» به نحو جزم روايتى را به معصومين(ع) نسبت داده، آن را حجت دانستهاند و در مواردى كه با لفظ «رُوى» نقل حديث كرده، آن را مانند ديگر مرسلات فاقد اعتبار دانستهاند [۱۳].
«تهذيب» و «استبصار» دو تأليف گرانسنگ شيخ طوسى، اگر چه در واقع كتب استدلالى فقهاند، اما از آنجا كه به ترتيب مشتمل بر بيش از سيزده هزار و پنج هزار حديث هستند، به عنوان منابع روايى احكام مورد توجه قرار مىگيرند [۱۴].
آخرين كتاب روايى مورد بررسى، «وسايل الشيعة»، اثر ارزشمند شيخ حر عاملى است. در نظر گرفتن قريب به 180 كتاب روايى در گردآورى «وسايل الشيعه» آن را به دايرةالمعارفى ارزشمند در روايات فقهى بدل ساخته است. با وجود اهتمام و تلاش اين محدث بزرگ، برخى مشكلات در استفاده از اين كتاب وجود دارد كه نيازمند مهارت در حل آنهاست كه عبارتند از:
1- تقطيع احاديث موجب شده فهم معناى صحيح آنها ميسر نباشد.
2- اعتماد بر اسناد روايات گذشته در بيان روايات بعدى موجب تشويش ذهن استفاده كننده مىشود.
3- در برخى احاديث به اختلاف نقل صاحب كتب اشاره نشده است.
4- در برخى احاديث سند مذكور در وسايل با سند كتاب اصلى تفاوت دارد.
5- برخى احاديث مرتبط با يك باب در ديگر ابواب ذكر شده و از ذكر مجدد آن پرهيز نشده است [۱۵].
اشكالات فوق و برخى نواقص ديگر موجب آن شد كه مرحوم آیتالله بروجردى درصدد تأليف «جامع الرواة الشيعة» برآيد. محدث نورى هم به جهت وجود برخى كتب روايى كه شيخ حر عاملى احاديث آنها را در وسايل نياورده است كتاب «مستدرك الوسايل» را تأليف كرده است [۱۶].
مرورى بر مهمترين منابع مكتوب علم رجال آخرين بخش كتاب است. چهار كتاب «رجال كشّى»، «رجال» و «فهرست» شيخ طوسى و «رجال نجاشى»، منابع دست اول علم رجالند كه اكنون در دسترس فقها قرار دارد. كتب ديگر يا اقتباس از آنهاست و يا آنكه به سند معتبر و صحيح تا به امروز باقى نماندهاند [۱۷].
كشّى از معاصرين شيخ كلينى و از شاگردان عياشى بوده است. اگر چه تأليف خود او امروز در دسترس نيست، ولى تلخيصى كه شيخ طوسى از آن به نگارش درآورده با نام «اختيار معرفه الرجال» موجود است. شيوه كشّى بر نقل روايات وارد شده در مدح و ذم روات است و معمولاً نظر خود را درباره توثيق و تضعيف ايشان ذكر نكرده است [۱۸].
رجال شيخ طوسى در بيان روات و اصحاب پيامبر(ص) و ائمه(ع) است و در بيشتر موارد به بررسى حال راويان از جهت وثاقت نپرداخته است. شيخ ابتدا معاصرينى را نام مىبرد كه از ائمه(ع) نقل حديث كردهاند و پس از آن كسانى را كه راوى احاديث نبودهاند، اما در برخى موارد نام اصحاب در هر دو گروه آمده است [۱۹].
فهرست شيخ طوسى در برگيرنده اسامى تمام مصنفين شيعه است. اگر چه شيخ طوسى در مقدمه كتاب وعده داده كه آنچه در حق اين مصنفين از باب عدالت يا ضعف گفته شده، نقل كند اما به جز عده محدودى درباره ديگران چنين نكرده است. اما اين كتاب به جهت اشتمال بر طرق متعدد شيخ به مصنفين از اهميت ويژهاى برخوردار است. چنانكه ممكن است ضعف طرقى را كه در مشيخه تهذيبين آمده، جبران كند [۲۰].
نجاشى از معاصرين شيخ طوسى است و در برخى از مشايخ با او مشترك است. شيوه نجاشى در رجالش مشابه فهرست شيخ طوسى است؛ چنانكه تنها روات صاحب كتاب را ذكر مىكند و طريق خودش را به آنان بيان مىكند. اگر چه نجاشى در مقدمه كتاب ملتزم به ذكر حال روات از جهت وثاقت نشده است، اما در جاىجاى كتاب به وثاقت و ضعف آنان اشاره كرده است. با توجه به تمركز نجاشى در علم حديث و رجال، دقت وى در اين كتاب بيش از دو كتاب شيخ طوسى است [۲۱].
رجال برقى از جهت مؤلف ميان پدر و پسر و فرد ديگرى محل ترديد است، اما چون تنها به بيان طبقات راويان اختصاص دارد، چندان در فهم حال راويان تأثير ندارد. كتاب رجال ابن غضائرى نيز به تصريح شيخ طوسى از ميان رفته است، ازاينرو نقل علامه و سيد ابن طاووس از آن قابل اعتماد نيست. علاوه بر اين طريق علامه و سيد ابن طاووس به آن مجهول است. در قرون بعد نيز كتب رجالىاى تأليف شده كه بحث و بررسى از حال راويان با اتكا بر اصول رجالى ياد شده است [۲۲].
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع، توضيحات مختصرى پيرامون برخى الفاظ، عبارات و يا اعلام متن آمده است.
پانويس
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص97-102
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص109-168
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص171-175
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص175-180
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص181
- ↑ همان؛ متن كتاب، ص191-196
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص 201-208
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص208-216
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص223-234
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص237-256
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص259-262
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص263-266
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص267-268
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص270-271
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص305-309
- ↑ تبيان، متن كتاب، ص309-310
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص317-318
- ↑ تبيان، متن كتاب، ص319-320
- ↑ تبيان، متن كتاب، ص321-323
- ↑ تبيان، متن كتاب ص327-328
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص329-331
- ↑ تبيان؛ متن كتاب، ص332-334
منابع مقاله
1- مقدمه و متن كتاب.
2- پايگاه اينترنتى تبيان، «دروس تمهيدية في القواعد الرجالية در يك نگاه»، برگرفته در تاريخ پنجشنبه 15 آبان 1393، به آدرس اينترنتى:
http://library.tebyan.net/newindex.aspx?pid 102834&ParentID �&BookID 110808&MetaDataID 47087&Volume 1&PageIndex �&PersonalID �&NavigateMode CommonLibrary&Content