۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های ' به 'ههای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'هی ') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''مقالات برهانالدین محقق ترمذی''' تصحیح و توضیح توفیق و نازنین هاشمپور سبحانی؛ در مقالات این مجموعه اشعاری از سنائی، خاقانی، نظامی، یک رباعی از خیام، رباعیاتی از مولانا جلال الدین و بیتی از عمادی شهریاری نقل شده است. اشعار نقل شده همه حکمی - عرفانی است. نقل این اشعار در این مجموعه که تاریخ کتابت آن از نظر تاریخی کهنه تر از نسخههای خطی و اصلی برخی دیوان هاست، می تواند در تصحیح و | '''مقالات برهانالدین محقق ترمذی''' تصحیح و توضیح توفیق و نازنین هاشمپور سبحانی؛ در مقالات این مجموعه اشعاری از سنائی، خاقانی، نظامی، یک رباعی از خیام، رباعیاتی از مولانا جلال الدین و بیتی از عمادی شهریاری نقل شده است. اشعار نقل شده همه حکمی - عرفانی است. نقل این اشعار در این مجموعه که تاریخ کتابت آن از نظر تاریخی کهنه تر از نسخههای خطی و اصلی برخی دیوان هاست، می تواند در تصحیح و مقابلهی اشعار آن شاعران مفید باشد. همچنین نسخهی حاضر مجموعهای است دربارهی بزرگان مولویه و حاوی فیه مافیه، مکتوبات، مجالس سبعه، بخشی از معارف سلطان العلماء، بخشی از مقالات شمس تبریزی، بعضی از سخنان مولانا و مقالات سید برهان. در مقالات بخش عمدهای از سوانح خواجه احمد غزالی نیز بدون هیچ اشارهای نقل شده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
دربارهی سید برهان الدین محقق ترمذی اطلاعات محدودی در دست است. در منابع او را با القاب گوناگون قید کرده اند. زادگاه او ترمذ شهری خرم، و بر ساحل رود جیحون واقع بودکه چنگیز آن را با خاک یکسان کرد. ترمذ امروزی در دو میلی خرابههای ترمذ سابق بنا شده است. از تولد، تحصیلات، استادان و خاندان او اطلاعی در دست نیست. گفته شده برهان الدین در ترمذ در حالت انزوا بود. چون به بلخ آمد و سراغ مرشدش را گرفت خبر یافت که وی در دیار روم است. وی در عنفوان جوانی چهل روز تمام ملازم صحبت مولانای بزرگ بوده و هرچه حاصل کرده از ولایت و کشوف در آن چهل روز بوده است. برهان الدین برای کسب علم سفرهایی داشته است. وی برای رسیدن به قونیه از قیصریه گذشته، مدتی در آن شهر اقامت کرده بود. برهان الدین به سال 629 ق وارد قونیه شد. مولانا زمان ورود برهان الدین در لارنده به سر می برد. لارنده یا قرامان در نظر مولوی شهری قابل احترام بود. سید از قونیه نامهای به مولانا نوشت. مولانا به دیدار معلم خود به قونیه آمد. برهان الدین مولانا را روزها آزمود و او را در علم قال به کمال یافت و گفت از امروز می خواهم در علم حال هم سلوک کنی و آنچه را که من از شیخم یافته ام، از من حاصل کنی. برهان الدین مولانا را به حلب و دمشق فرستاد. خود در قونیه ماند و به تربیت مریدان پرداخت. در ابتدای این سفر سیّد هم تا قیصریه با مولانا همراه شد. چون مولانا به قیصریه رسید، بزرگان به پیشوازش آمدند. پس از بازگشت مولانا به قونیه، برهان الدین می خواست مولانا به او رخصت دهد که به قیصریه سفر کند. مولانا موافقت نمی کرد. تا اینکه اجازهی سفر داد. بعد از مدتی عظیم ترین حادثه در زندگی مولانا جلال الدین رخ داد. مولانا شمس الدین تبریز به قوینه آمد. تاریخ ورود شمس به قونیه بسیار روشن است. در همان سالهای اقامت وی در قونیه سید برهان الدین از دنیارفت. از این رو تاریخ وفات برهان الدین را به سال 638 ق یا در آن حدود می دانند. | |||
در طریقت ها معمول بوده است که مجالس وعظ برپا شود و مریدان سخنان مرشد خود را تحریر کنند و کتابی به نام معارف، مقالات، مجالس، ملفوظات، فواید و ...فراهم آورند. از برهان الدین هم کتابی کم حجم به نام معارف باقی مانده است. در انتساب معارف به برهان الدین جای تردید نیست. با توجه به | در طریقت ها معمول بوده است که مجالس وعظ برپا شود و مریدان سخنان مرشد خود را تحریر کنند و کتابی به نام معارف، مقالات، مجالس، ملفوظات، فواید و ...فراهم آورند. از برهان الدین هم کتابی کم حجم به نام معارف باقی مانده است. در انتساب معارف به برهان الدین جای تردید نیست. با توجه به ادلهی زیر در اینکه مقالات هم از قلم و بیان برهان الدین است که برخی از آن ها دلیل انتساب معارف به برهان الدین است، جای شک نیست: | ||
اولا: در کتاب چهار بار نام برهان الدین آمده است. | اولا: در کتاب چهار بار نام برهان الدین آمده است. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
ثانیا: مطلبی که سلطان ولد در ولدنامه از سید نقل کرده (ص237) عینا در معارف هم دیده می شود و افلاکی هم همان مطلب را نقل می کند. | ثانیا: مطلبی که سلطان ولد در ولدنامه از سید نقل کرده (ص237) عینا در معارف هم دیده می شود و افلاکی هم همان مطلب را نقل می کند. | ||
ثالثا: نسخه هایی از کتاب در سال 687 ق استنساخ شده که سلطان ولد و دیگر یاران مولانا در حیات بودند. | ثالثا: نسخه هایی از کتاب در سال 687 ق استنساخ شده که سلطان ولد و دیگر یاران مولانا در حیات بودند. نسخهی دیگر از 754 ق است. | ||
رابعا: سید به تصریح مولانا در کلام خود شعر سنائی را زیاد به کار می برد. با تحقیق های انجام شده از 105 بیت فارسی در معارف، 24 بیت از سنائی است و 12 بیت دیگر نیز به احتمال از سنائی است. این نشان می دهد که وی | رابعا: سید به تصریح مولانا در کلام خود شعر سنائی را زیاد به کار می برد. با تحقیق های انجام شده از 105 بیت فارسی در معارف، 24 بیت از سنائی است و 12 بیت دیگر نیز به احتمال از سنائی است. این نشان می دهد که وی شیفتهی سنائی بوده است. | ||
خامسا: سید از سرسپردگان سلطان العلما پدر مولانا بوده و بارها در مقالات از وی به عنوان مولانای بزرگ یاد می کند. | خامسا: سید از سرسپردگان سلطان العلما پدر مولانا بوده و بارها در مقالات از وی به عنوان مولانای بزرگ یاد می کند. | ||
سادسا: نسخهای که به نام مقالات خوانده شده و در اینجا هم به همان نام نامیده شده است، درون مجموعة الرسائلی متعلق به | سادسا: نسخهای که به نام مقالات خوانده شده و در اینجا هم به همان نام نامیده شده است، درون مجموعة الرسائلی متعلق به نیمهی سدهی هشتم هجری است و سه رسالهی آن ترقیمه دارد. همهی رسالات هفتگانه دربارهی مولویه است و این مسئله نشان می دهد که جمع کنندهی آن از مولویان بوده است. نسخهی پیش رو با توجه به سبک بیان و آوردن شواهد شعری از گویندگان بزرگ، بسیار شبیه کتاب معارف تصحیح استاد فروزانفر است. محتوای مجموعه هم شباهت زیادی به مجموعهی شمارهی 576 کتابخانهی سلیم آغا (استانبول) دارد. در مقالات این مجموعه اشعاری از سنائی، خاقانی، نظامی، یک رباعی از خیام، رباعیاتی از مولانا جلال الدین و بیتی از عمادی شهریاری نقل شده است. شایان یادآوری است که اشعار نقل شده همه حکمی - عرفانی است. نقل این اشعار در این مجموعه که تاریخ کتابت آن از نظر تاریخی کهنه تر از نسخههای خطی و اصلی برخی دیوان هاست، می تواند در تصحیح و مقابلهی اشعار آن شاعران مفید باشد. لازم به ذکر است که نسخهی حاضر امتیازاتی دارد از آن جمله اینکه مجموعهای است دربارهی بزرگان مولویه و حاوی فیه مافیه، مکتوبات، مجالس سبعه، بخشی از معارف سلطان العلماء، بخشی از مقالات شمس الدین تبریزی، بعضی از سخنان مولانا و مقالات سیدبرهان الدین محقق ترمذی. در مقالات بخشی عمده از سوانح خواجه احمد غزالی هم بدون هیچ اشارهای نقل شده است. سوانح اولین کتاب مستقلی است که به زبان فارسی دربارهی عشق تألیف شده است و از حیث معنوی، اثری صوفیانه و عارفانهی محض است.<ref> [https://www.historylib.com/books/2253 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |