۱۰۶٬۶۱۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنس' به 'ابن س') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'دانشگاه ها' به 'دانشگاهها') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در پیشگفتار کتاب چنین میخوانیم: هنگامیکه از استاد [[نصر، سید حسین|نصر]] دعوت شد تا در ایام اقامت «مرکز تحقیقات در ادیان جهانی» درباره سه حکیم مسلمان سخنرانی کنند، بنای ایشان بر آن نبود که این سخنرانیها چاپ و منتشر شود؛ ولی مستمعان قدرشناس اصرار ورزیدند که سخنرانیها بهصورت کتابی در دسترس ایشان قرار گیرد. و ما از استاد [[نصر، سید حسین|نصر]] سپاسگزاریم که به تقاضای آنان پاسخ مثبت دادند. نیز از دستگاه انتشارات | در پیشگفتار کتاب چنین میخوانیم: هنگامیکه از استاد [[نصر، سید حسین|نصر]] دعوت شد تا در ایام اقامت «مرکز تحقیقات در ادیان جهانی» درباره سه حکیم مسلمان سخنرانی کنند، بنای ایشان بر آن نبود که این سخنرانیها چاپ و منتشر شود؛ ولی مستمعان قدرشناس اصرار ورزیدند که سخنرانیها بهصورت کتابی در دسترس ایشان قرار گیرد. و ما از استاد [[نصر، سید حسین|نصر]] سپاسگزاریم که به تقاضای آنان پاسخ مثبت دادند. نیز از دستگاه انتشارات دانشگاههاروارد بسیار امتنان داریم که بهآسانی همکاری نمودند تا انتشار آن سخنرانیها بهصورت کتاب حاضر امکان پذیرفت. | ||
بحث و تحقیق روشن استاد [[نصر، سید حسین|نصر]] درباره سه متفکر مسلمان –که در این کتاب آمده- سبب آن خواهد شد که خوانندگانی که پیشازاین با آثار متفکران آشنایی نداشتهاند، فرصت یابند تا میراث گرانبهای اسلامی را از دیدگاه جدیدی ببینند. همانگونه که خود ایشان گفتهاند: «هر یک از آنان از چشماندازی سخن میگوید که آزموده شده و حیات داشته، و از نظری جهانی بحث میکند که نسلهای متوالی حکیمان و عارفان در طی قرون آن را مورد تأمل و مشاهده قرار دادهاند».<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص4</ref>. | بحث و تحقیق روشن استاد [[نصر، سید حسین|نصر]] درباره سه متفکر مسلمان –که در این کتاب آمده- سبب آن خواهد شد که خوانندگانی که پیشازاین با آثار متفکران آشنایی نداشتهاند، فرصت یابند تا میراث گرانبهای اسلامی را از دیدگاه جدیدی ببینند. همانگونه که خود ایشان گفتهاند: «هر یک از آنان از چشماندازی سخن میگوید که آزموده شده و حیات داشته، و از نظری جهانی بحث میکند که نسلهای متوالی حکیمان و عارفان در طی قرون آن را مورد تأمل و مشاهده قرار دادهاند».<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص4</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
این کتاب که اسما عهدهدار بیان حکمت تنها سه تن از بزرگان عالم فکر اسلامی است در حقیقت کتابی است که بهکل تفکر اسلامی نظر دارد و در سلسله جبال تفکر اسلامی تنها با ذکر قلههای بلند و نمایان اکتفا نکرده و پیوستگی این سلسله را از خاور تا باختر و از آغاز تا امروز آشکار ساخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/123727/169 ر.ک: درویشوند، رحمان، ص169]</ref>. | این کتاب که اسما عهدهدار بیان حکمت تنها سه تن از بزرگان عالم فکر اسلامی است در حقیقت کتابی است که بهکل تفکر اسلامی نظر دارد و در سلسله جبال تفکر اسلامی تنها با ذکر قلههای بلند و نمایان اکتفا نکرده و پیوستگی این سلسله را از خاور تا باختر و از آغاز تا امروز آشکار ساخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/123727/169 ر.ک: درویشوند، رحمان، ص169]</ref>. | ||
سه فصل این کتاب در ابتدا صورت سخنرانیهای آزادی را داشت که بنا بر دعوت مرکز مطالعات خاورمیانه و مرکز تحقیقات در ادیان جهانی، در ماه مارس 1962م، در | سه فصل این کتاب در ابتدا صورت سخنرانیهای آزادی را داشت که بنا بر دعوت مرکز مطالعات خاورمیانه و مرکز تحقیقات در ادیان جهانی، در ماه مارس 1962م، در دانشگاههاروارد ایراد شده بود. استاد ر.ه.ل. سلیتر، رئیس مرکز تحقیقات در ادیان جهانی مقدمات این سخنرانیها را فراهم آوردند، و با مساعدت ایشان بود که اکنون بهصورت کتاب درآمده است.<ref>ر.ک: مقدمه (سپاسگزاری)، ص6</ref> | ||
ازآنجاکه این سخنرانیها و کتابی که به زبان انگلیسی مبتنی بر آنها تألیف شد، در درجه اول برای مردم مغربزمین در نظر گرفته شده است، طبعاً بیشتر اشارات و مقایسهها و تطبیقهایی که انجام گرفته است، مطابق مشارب و مذاهب فکر مغربزمین و فصول تاریخ فکری آن دیار است. نیز در حواشی بیشتر به کتب و مقالات به زبانهای اروپایی استناد شده است. وانگهی ازآنجاکه تاکنون در غرب توجهی به معارف اسلامی بهعنوان یک واحد کلی- نشده و اکثر به چند قرن اول و مکتبهایی که در پیدایش فلسفه و کلام مسیحی قرونوسطی مدخلیت داشته است، اکتفا شده است، در این کتاب کوشش شد تا تحت لوای افکار و عقاید سه تن از برجستهترین حکمای اسلام، یعنی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، ضمناً مکتبهای بزرگ مشایی و اشراقی و عرفان نظری نیز تا حدی روشن شود و پیکر علوم عقلی و معارف اسلامی بهطورکلی تا آنجا که در این مختصر گنجد آشکار گردد. چون برای برخی از فارسیزبانان، مخصوصاً آنان که فقط با تحصیلات جدید آشنایی دارند، منابع مربوط به معارف و علوم اسلامی و ایرانی چنانکه درخور استفاده آنها باشد کم است، نظر بر این شد که شاید ترجمه این کتاب به زبان فارسی بیفایده نباشد. لذا مؤسسه فرانکلین به ترجمه آن مبادرت ورزید، لکن در متن و حواشی، جز در یکی دو مورد، تغییری داده نشد و مراجع فارسی و عربی که ممکن است مورد استفاده این گروه از خوانندگان قرار گیرد بر آنچه در اصل موجود بود افزوده نگردید. امید میرود از این قصور چشمپوشی شود. ولی چون کتاب ترجمه است نه تألیفی مستقل، بهناچار، به اصل متن و حواشی اکتفا شد.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف بر ترجمه فارسی، ص8</ref> | ازآنجاکه این سخنرانیها و کتابی که به زبان انگلیسی مبتنی بر آنها تألیف شد، در درجه اول برای مردم مغربزمین در نظر گرفته شده است، طبعاً بیشتر اشارات و مقایسهها و تطبیقهایی که انجام گرفته است، مطابق مشارب و مذاهب فکر مغربزمین و فصول تاریخ فکری آن دیار است. نیز در حواشی بیشتر به کتب و مقالات به زبانهای اروپایی استناد شده است. وانگهی ازآنجاکه تاکنون در غرب توجهی به معارف اسلامی بهعنوان یک واحد کلی- نشده و اکثر به چند قرن اول و مکتبهایی که در پیدایش فلسفه و کلام مسیحی قرونوسطی مدخلیت داشته است، اکتفا شده است، در این کتاب کوشش شد تا تحت لوای افکار و عقاید سه تن از برجستهترین حکمای اسلام، یعنی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، ضمناً مکتبهای بزرگ مشایی و اشراقی و عرفان نظری نیز تا حدی روشن شود و پیکر علوم عقلی و معارف اسلامی بهطورکلی تا آنجا که در این مختصر گنجد آشکار گردد. چون برای برخی از فارسیزبانان، مخصوصاً آنان که فقط با تحصیلات جدید آشنایی دارند، منابع مربوط به معارف و علوم اسلامی و ایرانی چنانکه درخور استفاده آنها باشد کم است، نظر بر این شد که شاید ترجمه این کتاب به زبان فارسی بیفایده نباشد. لذا مؤسسه فرانکلین به ترجمه آن مبادرت ورزید، لکن در متن و حواشی، جز در یکی دو مورد، تغییری داده نشد و مراجع فارسی و عربی که ممکن است مورد استفاده این گروه از خوانندگان قرار گیرد بر آنچه در اصل موجود بود افزوده نگردید. امید میرود از این قصور چشمپوشی شود. ولی چون کتاب ترجمه است نه تألیفی مستقل، بهناچار، به اصل متن و حواشی اکتفا شد.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف بر ترجمه فارسی، ص8</ref> |