۱۱۸٬۶۸۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می ک' به ' میک') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می شود ' به ' میشود ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
کتاب پیش رو نسخهی خلاصه شدهی کتاب «سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران» است که با توجه به علاقهی جدی محققان برای خواندن آن از یک سو و مشکل حجم زیاد کتاب از سوی دیگر، به طور خلاصه ارائه گردیده است. کتاب پیش رو با چنین هدفی فراهم آمده و بدون هرگونه تغییر، فقط از شیوهی تلخیص در آن استفاده شده است. کتاب «سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران»، نگاهی جامعه شناختی به آموزش عالی دارد و دانشگاه را به مثابه یک «نهاد اجتماعی» مورد مطالعهی علمی و محل تأمل قرار داده است و تحولات آن را به روش زمینه کاوی تاریخی با تأکید بر تجربهی معاصر ایرانی بررسی کرده است. فرض اصلی این کتاب، آن است که دانشگاه به صورت اجتماعی ساخته | کتاب پیش رو نسخهی خلاصه شدهی کتاب «سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران» است که با توجه به علاقهی جدی محققان برای خواندن آن از یک سو و مشکل حجم زیاد کتاب از سوی دیگر، به طور خلاصه ارائه گردیده است. کتاب پیش رو با چنین هدفی فراهم آمده و بدون هرگونه تغییر، فقط از شیوهی تلخیص در آن استفاده شده است. کتاب «سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران»، نگاهی جامعه شناختی به آموزش عالی دارد و دانشگاه را به مثابه یک «نهاد اجتماعی» مورد مطالعهی علمی و محل تأمل قرار داده است و تحولات آن را به روش زمینه کاوی تاریخی با تأکید بر تجربهی معاصر ایرانی بررسی کرده است. فرض اصلی این کتاب، آن است که دانشگاه به صورت اجتماعی ساخته میشود و حسب شرایط محیط نهادی کار میکند. اما وضعیت نهادی در جامعهی ایران نامساعد بود و علم آموزی و علم ورزی را دشوار می ساخت. تاریخ ما تا امروز، ستارگان درخشان علمی زیادی را شاهد بوده است اما برای تأسیس اجتماعی نهاد علمی بر روی زمین، با انواع مشکلات مواجه بوده ایم. دانشگاه، نهادی اجتماعی است و از طریق تعالم با نهادهای دیگر در یک هم بافت اجتماعی و به صورت تاریخی ساخته می شود؛ در کتاب پیش رو، این موضوع به شیوهی زمینه کاوی تاریخی با تأکید بر دورهی معاصر و ضمن استفاده از اسناد و شواهد ملی بررسی شده است. چکیدهی کتاب این است که نهاد علم در تاریخ معاصر ما هشت دوره را سپری کرده است که عبارتند از: | ||
# دورهی تأخیر تاریخی؛ به مدت طولانی در دورهی انحطاط | # دورهی تأخیر تاریخی؛ به مدت طولانی در دورهی انحطاط |