۸۴٬۴۳۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بب' به 'بب') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ای ' به 'یای ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =28369 | ||
| کتابخوان همراه نور =28369 | |||
| کد پدیدآور =18406 | | کد پدیدآور =18406 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۹: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با سه مقدمه از استاد وحیدنیا، علیاکبر کنیپور (مستی) و جمال رضایی آغاز و اشعار در قالب قصائد، غزلیات، تغزل، مثنویها، ترکیببند، دوبیتی ترکیب، دوبیتی پیوسته، | کتاب با سه مقدمه از استاد وحیدنیا، علیاکبر کنیپور (مستی) و جمال رضایی آغاز و اشعار در قالب قصائد، غزلیات، تغزل، مثنویها، ترکیببند، دوبیتی ترکیب، دوبیتی پیوسته، ترجیعبند، قطعات، رباعیات، پندنامهها، ترانهها، شعر آزاد، اخوانیات، مذهبیها و سوگنامهها سروده شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
{{ب|''چو شاخ خشک نیم سرکش از گرانجانی ''|2=''چو شاخ بارور افتاده از فروتنیام''}} | {{ب|''چو شاخ خشک نیم سرکش از گرانجانی ''|2=''چو شاخ بارور افتاده از فروتنیام''}} | ||
{{ب|''مرا بهار بقا، از پی خزان فناست''|2='' من آن گلم که سر خاک خود شکفتنیام''}} | {{ب|''مرا بهار بقا، از پی خزان فناست''|2='' من آن گلم که سر خاک خود شکفتنیام''}} | ||
{{ب|''تو آفتابی و روشن | {{ب|''تو آفتابی و روشن ستارهی سحری است''|2=''تو نور محضی و من سایهای ز روشنیام''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۵۸: | خط ۵۹: | ||
{{ب|''روشن، غبار درگه روشندلان شدم ''|2=''بوی عبیر سوده از آن دامنم گرفت''<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>}}{{پایان شعر}}. | {{ب|''روشن، غبار درگه روشندلان شدم ''|2=''بوی عبیر سوده از آن دامنم گرفت''<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>}}{{پایان شعر}}. | ||
[[وثوقی، کيومرث|وثوقی]]، مسلمانی خداترس و خدادوست است و این معنی، در اشعار و آثار او | [[وثوقی، کيومرث|وثوقی]]، مسلمانی خداترس و خدادوست است و این معنی، در اشعار و آثار او بهچشم میخورد. طلیعه دفتر خود را با نام خدا و جایجای آن را به نعت رسول اکرم(ص) و ائمه طاهرین(ع)، زیب و زیور بخشیده است؛ بهعنوان مثال: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۶۷: | خط ۶۸: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''مقتدایی مرتجائی ملجئی ''|2=''مصطفایی راستینپیغمبری''}} | {{ب|''مقتدایی مرتجائی ملجئی ''|2=''مصطفایی راستینپیغمبری''}} | ||
{{ب|''کهکشانافرازی و | {{ب|''کهکشانافرازی و کیهانوشی ''|2='' آفتابافروزی و انجمفری''<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>}}{{پایان شعر}}. | ||
شاعر این دیوان ارزشمند، انسانی نازکخیال بوده که از هنگامی که قلم به دست گرفته و چامهسرایی را آغاز کرده، جز درباره دردها و آلام مردم، زیباشناسی، دوستیابی، | شاعر این دیوان ارزشمند، انسانی نازکخیال بوده که از هنگامی که قلم به دست گرفته و چامهسرایی را آغاز کرده، جز درباره دردها و آلام مردم، زیباشناسی، دوستیابی، محبتپروری و مشاعره با بزرگان ادب و هنر معاصر خود و اخوانیات و چامههای عاشقانه و چکامههای باارزش ادبی، سخنی نگفته و خلق اثری نکرده است. او در نهایت سادگی و روانی، زیباترین واژهها را استخدام و قشنگترین مضمونها را آفریده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''بیفروغ آید به چشمم چشمه خورشید و ماه''|2='' بینم ار بی روی و مویت رنگ صبح و شام را''}} | {{ب|''بیفروغ آید به چشمم چشمه خورشید و ماه''|2='' بینم ار بی روی و مویت رنگ صبح و شام را''}} | ||
{{ب|''نیمهشب شد غمگسارا | {{ب|''نیمهشب شد غمگسارا بادهی روشن بیار''|2='' تا برد از خاطر روشن غم ایام را''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
ملاحظه میفرمایید که چه زیبا واژه تخلص «روشن» را آورده است. شاعر یک لحظه زندگی را بی دوست نگذرانیده و در این راه گرچه مشقت زیادی را هم پذیرفته، اما حرمت دوست و قدر دوستی را نشکسته و دلی را نرنجانیده است.<ref>ر.ک: مقدمه کنیپور، ص12</ref>. | ملاحظه میفرمایید که چه زیبا واژه تخلص «روشن» را آورده است. شاعر یک لحظه زندگی را بی دوست نگذرانیده و در این راه گرچه مشقت زیادی را هم پذیرفته، اما حرمت دوست و قدر دوستی را نشکسته و دلی را نرنجانیده است.<ref>ر.ک: مقدمه کنیپور، ص12</ref>. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۹: | ||
بااینکه از دیرزمان، حتی قرنها پیش، سرقت ادبی و دزدیدن مضمونهای دیگران، رسم و باب بوده و امروزه هم متأسفانه از این صفت مذموم و نکوهیده، دور نماندهایم، [[وثوقی، کيومرث|وثوقی]] مرد و مردانه قد علم کرده و میگوید: | بااینکه از دیرزمان، حتی قرنها پیش، سرقت ادبی و دزدیدن مضمونهای دیگران، رسم و باب بوده و امروزه هم متأسفانه از این صفت مذموم و نکوهیده، دور نماندهایم، [[وثوقی، کيومرث|وثوقی]] مرد و مردانه قد علم کرده و میگوید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' | {{ب|''خوشهچینی سازگار طبع روشن نیست نیست ''|2=''خوشهای نایاب و دور از دسترس باید مرا''<ref>ر.ک: همان، ص12-13</ref>}}{{پایان شعر}}. | ||
او مانند همه نازکطبعان و شکستهدلان، از جور روزگار مینالد و میگوید: | او مانند همه نازکطبعان و شکستهدلان، از جور روزگار مینالد و میگوید: | ||
خط ۸۷: | خط ۸۸: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ای برگ یاسمن که سراسر لطافتی ''|2=''ای شاخ نسترن که سراپا طراوتی''}} | {{ب|''ای برگ یاسمن که سراسر لطافتی ''|2=''ای شاخ نسترن که سراپا طراوتی''}} | ||
{{ب|''در شام عمر من تو سحرگاه روشنی ''|2='' بر بام بخت من تو همای سعادتی'' | {{ب|''در شام عمر من تو سحرگاه روشنی ''|2='' بر بام بخت من تو همای سعادتی''<ref>ر.ک: همان</ref>}}{{پایان شعر}}. | ||
[[وثوقی، کيومرث|وثوقی]] معشوق را آمرانه میستاید؛ تا جایی که او را وادار میکند حرمت عاشق دلسوخته را نگاه دارد. این معشوق که غالباً دختر یا همسر اوست، در بادی نظر، هیچ اشاره مستقیمی به او نشده است: | [[وثوقی، کيومرث|وثوقی]] معشوق را آمرانه میستاید؛ تا جایی که او را وادار میکند حرمت عاشق دلسوخته را نگاه دارد. این معشوق که غالباً دختر یا همسر اوست، در بادی نظر، هیچ اشاره مستقیمی به او نشده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''برگیر از آن | {{ب|''برگیر از آن بنفشهی مو، شانه ''|2=''بر یاس شانه، مشک تر افشان کن''}} | ||
{{ب|''در چشمهسار، سرمه بشوی از چشم''|2='' در جویبار، موی پریشان کن''<ref>ر.ک: همان</ref>}}{{پایان شعر}}. | {{ب|''در چشمهسار، سرمه بشوی از چشم''|2='' در جویبار، موی پریشان کن''<ref>ر.ک: همان</ref>}}{{پایان شعر}}. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۸: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و یا در قصیده ظهور که بسیار | و یا در قصیده ظهور که بسیار ملتمسهگانه از حضرت بقیةالله(عج) استدعای ظهور میکند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ای بهشت جاودان در گلخن دنیا ظهورت ''|2=''ای بهار بیخزان در گلشن عقبا ظهورت''}} | {{ب|''ای بهشت جاودان در گلخن دنیا ظهورت ''|2=''ای بهار بیخزان در گلشن عقبا ظهورت''}} | ||
{{ب|''نوبهار هر | {{ب|''نوبهار هر خزانیای گل گلزار نرگس''|2='' خرمیبخش جنانی، خرما، خوشا، ظهورت''}} | ||
{{ب|''آرزوی جانی و در سینه امیدآفرینی ''|2='' بر همه امیدواران تهنیت بادا ظهورت''}} | {{ب|''آرزوی جانی و در سینه امیدآفرینی ''|2='' بر همه امیدواران تهنیت بادا ظهورت''}} | ||
{{ب|''عرشیان تا حشر تسبیح تو میگویند و «روشن» ''|2=''جز به نعت تو نخواهد لب گشودن تا ظهورت''<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>}} | {{ب|''عرشیان تا حشر تسبیح تو میگویند و «روشن» ''|2=''جز به نعت تو نخواهد لب گشودن تا ظهورت''<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>}} | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۳: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۴: | ||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | ||