۸۳٬۲۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می خواند' به 'میخواند') |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام]] (نویسنده) | [[ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام]] (نویسنده) | ||
[[ | |||
[[مزیدی، احمد فرید]] (محقق) | |||
[[ابن غانم، عبدالسلام بن احمد]] (نویسنده) | [[ابن غانم، عبدالسلام بن احمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
خط ۱۹: | خط ۲۱: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =16874 | ||
| کتابخوان همراه نور =16874 | | کتابخوان همراه نور =16874 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۳۱: | خط ۳۳: | ||
کتاب «شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال» در یک مقدمه و 20 باب با فصول متعدد نگاشته شده است. | کتاب «شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال» در یک مقدمه و 20 باب با فصول متعدد نگاشته شده است. | ||
کتاب «الشجرة فی الوعظ» فاقد تبویب و فصل بندی است و مطالب آن، پس از | کتاب «الشجرة فی الوعظ» فاقد تبویب و فصل بندی است و مطالب آن، پس از مقدمهای کوتاه از [[مزیدی، احمد فرید|احمد فرید مزیدی]]، به شکل سلسله وار آمده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در کتاب شجرة المعارف، نویسنده در ابتدا درباره متخلق شدن انسان به صفات خداوند سخن گفته و سعادت آدمی را در شناخت خدا و اطاعت از او در پیدا و پنهان و انجام اوامرش و تخلق به صفات رحمانی و ترک آنچه خداوند نهی فرموده، میداند<ref>ر.ک: متن، ص22-32</ref> | در کتاب شجرة المعارف، نویسنده در ابتدا درباره متخلق شدن انسان به صفات خداوند سخن گفته و سعادت آدمی را در شناخت خدا و اطاعت از او در پیدا و پنهان و انجام اوامرش و تخلق به صفات رحمانی و ترک آنچه خداوند نهی فرموده، میداند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=22&viewType=html ر.ک: متن، ص22-32]</ref> | ||
مؤلف، قلب را منبع هر احسان و گناه و دشمنی میداند و بر این اعتقاد است که اصلاح قلب به واسطه شناخت و ایمان، سبب اصلاح همه اعضاء و جوارح آدمی در اطاعت و اذعان میگردد و درصورتی که قلب به واسطه جهل و کفران فاسد گردد، موجب فاسد شدن تمام بدن به سبب گناه و عصیان میشود<ref>ر.ک: مقدمه، ص12</ref> | مؤلف، قلب را منبع هر احسان و گناه و دشمنی میداند و بر این اعتقاد است که اصلاح قلب به واسطه شناخت و ایمان، سبب اصلاح همه اعضاء و جوارح آدمی در اطاعت و اذعان میگردد و درصورتی که قلب به واسطه جهل و کفران فاسد گردد، موجب فاسد شدن تمام بدن به سبب گناه و عصیان میشود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=12&viewType=html ر.ک: مقدمه، ص12]</ref> | ||
نویسنده سپس به بیان صلاح قلب و بدن پرداخته و عوامل فساد قلب را ذکر میکند که سبب فساد جسم و بدن آدمی میگردد. | نویسنده سپس به بیان صلاح قلب و بدن پرداخته و عوامل فساد قلب را ذکر میکند که سبب فساد جسم و بدن آدمی میگردد. | ||
مؤلف، معتقد است که پروردگار فرمان نمیدهد جز به کاری که مصلحت هر دو جهان یا یکی از آن دو، در آن است و نهی نمیکند مگر از عملی که مفسده هر دو جهان یا یکی از آن دو، در آن وجود دارد<ref>ر.ک: همان</ref> | مؤلف، معتقد است که پروردگار فرمان نمیدهد جز به کاری که مصلحت هر دو جهان یا یکی از آن دو، در آن است و نهی نمیکند مگر از عملی که مفسده هر دو جهان یا یکی از آن دو، در آن وجود دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=12&viewType=html ر.ک: همان]</ref> | ||
نویسنده در باب اول، تخلق به صفات رحمان به حسب امکان را در فروع و شاخههای زیر دنبال کرده است: | نویسنده در باب اول، تخلق به صفات رحمان به حسب امکان را در فروع و شاخههای زیر دنبال کرده است: | ||
#فرع اول: معرفت به صفات سالبه، مانند: ظلم و دشمنی<ref>ر.ک: متن، ص22</ref> | #فرع اول: معرفت به صفات سالبه، مانند: ظلم و دشمنی<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=22&viewType=html ر.ک: متن، ص22]</ref> | ||
# معرفت به صفات ذات و شاخههای هفت گانه آن: حیات، علم، قدرت، اراده، شنوایی، بینایی و کلام<ref>ر.ک: همان، ص26-30</ref> | # معرفت به صفات ذات و شاخههای هفت گانه آن: حیات، علم، قدرت، اراده، شنوایی، بینایی و کلام<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=26&viewType=html ر.ک: همان، ص26-30]</ref> | ||
#معرفت به صفات فعلیه که شاخههای آن زیاد میباشد، مانند: ضرر و نفع، بخشایش و پوشش<ref>ر.ک: همان، ص43</ref> | #معرفت به صفات فعلیه که شاخههای آن زیاد میباشد، مانند: ضرر و نفع، بخشایش و پوشش<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=43&viewType=html ر.ک: همان، ص43]</ref> | ||
نتیجه و ثمره معرفت و شناخت، در هریک از این دستهها، متناسب با حالات گوناگون آن گروه و میزان شباهت آن گفتار و کردار با آن میباشد. پس کسی که شناخت به جمال خداوند پیدا کرد، محب میگردد و کسی که به جلال او شناخت پیدا کند، از او هراسان میگردد و کسی که به سعه رحمت او شناخت پیدا کند، به او راغب میگردد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref> | نتیجه و ثمره معرفت و شناخت، در هریک از این دستهها، متناسب با حالات گوناگون آن گروه و میزان شباهت آن گفتار و کردار با آن میباشد. پس کسی که شناخت به جمال خداوند پیدا کرد، محب میگردد و کسی که به جلال او شناخت پیدا کند، از او هراسان میگردد و کسی که به سعه رحمت او شناخت پیدا کند، به او راغب میگردد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=21&viewType=html ر.ک: همان، ص21]</ref> | ||
نویسنده سعی میکند با ارتباط دادن آیات قرآنی به درخت معارف، بر زیبایی و عمق بخشی کتابش بیفزاید. همچنین در این کتاب موارد فراوانی از احادیث نبوی را آورده است. برای نمونه در باب دوازدهم در نیکی نمودن در گفتار و توصیه به خیر، به آیات قرآن استدلال نموده و افزوده است که این، خود | نویسنده سعی میکند با ارتباط دادن آیات قرآنی به درخت معارف، بر زیبایی و عمق بخشی کتابش بیفزاید. همچنین در این کتاب موارد فراوانی از احادیث نبوی را آورده است. برای نمونه در باب دوازدهم در نیکی نمودن در گفتار و توصیه به خیر، به آیات قرآن استدلال نموده و افزوده است که این، خود وسیلهای برای انجام اعمال خیر میباشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=192&viewType=html ر.ک: همان، ص192]</ref> | ||
مؤلف در بیان فضایل اعمال ظاهری و باطنی میفرماید: افضل اعمال آدمی شناخت ذات و صفات خداوند است و چون متعلق آن اشرف متعلقات میباشد، نتایج آن نیز از بالاترین ثمرات است. بر همین اساس هر آنچه به خداوند تعلق میگیرد، اجابتش بهترین اجابتها و طاعتش بالاترین طاعتها و عبادتش برترین عبادات و ترس از | مؤلف در بیان فضایل اعمال ظاهری و باطنی میفرماید: افضل اعمال آدمی شناخت ذات و صفات خداوند است و چون متعلق آن اشرف متعلقات میباشد، نتایج آن نیز از بالاترین ثمرات است. بر همین اساس هر آنچه به خداوند تعلق میگیرد، اجابتش بهترین اجابتها و طاعتش بالاترین طاعتها و عبادتش برترین عبادات و ترس از نافرمانیاش بالاترین ترسها و مراقبتش زیباترین مراقبتها و محبتش کاملترین محبتها است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=14&viewType=html ر.ک: مقدمه، ص14]</ref> | ||
نویسنده، معتقد است که صفت مهابت (ترس از عظمت حق تعالی) از محبت افضل میباشد؛ زیرا این صفت از شناخت صفت جلال خداوند ناشی شده و به ذات و صفات تعلق دارد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت جمال الهی میآید؛ زیرا ناشی از شناخت جمال خداوند میباشد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت انعام و افضال میآید و پس از آن توکل قرار گرفته که ناشی از ملاحظه توحید افعالی است. سپس خوف و رجا قرار گرفته؛ زیرا این دو ناشی از ملاحظه خیر و شر و متعلقات این دو است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> | نویسنده، معتقد است که صفت مهابت (ترس از عظمت حق تعالی) از محبت افضل میباشد؛ زیرا این صفت از شناخت صفت جلال خداوند ناشی شده و به ذات و صفات تعلق دارد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت جمال الهی میآید؛ زیرا ناشی از شناخت جمال خداوند میباشد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت انعام و افضال میآید و پس از آن توکل قرار گرفته که ناشی از ملاحظه توحید افعالی است. سپس خوف و رجا قرار گرفته؛ زیرا این دو ناشی از ملاحظه خیر و شر و متعلقات این دو است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=15&viewType=html ر.ک: همان، ص15]</ref> | ||
نویسنده در بیان فواید و ثمرات معارف میفرماید: بهترین اوصاف آدمی شناخت و عرفان میباشد و بهترین شناختها، شناخت پروردگار عالم است؛ چون چنین معرفتی، به همه خوبیها | نویسنده در بیان فواید و ثمرات معارف میفرماید: بهترین اوصاف آدمی شناخت و عرفان میباشد و بهترین شناختها، شناخت پروردگار عالم است؛ چون چنین معرفتی، به همه خوبیها فرامیخواند و از همه بدیها بازمی دارد و پس از آن شناخت به احکام قرآنی و به چیزهایی که وعده داده شده به اهل طاعت و ایمان و اهل کفر و عصیان میباشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=16&viewType=html ر.ک: همان، ص16]</ref> | ||
از طرف دیگر بدترین نادانیها، جهالت آدمی است به خداوند بزرگ و به احکام قرآن و آنچه خداوند به اهل طاعت و ایمان و اهل نافرمانی و عصیان وعده داده است. پس جهل به خداوند، نتایجی برخلاف نتایج شناخت وی دارد<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> | از طرف دیگر بدترین نادانیها، جهالت آدمی است به خداوند بزرگ و به احکام قرآن و آنچه خداوند به اهل طاعت و ایمان و اهل نافرمانی و عصیان وعده داده است. پس جهل به خداوند، نتایجی برخلاف نتایج شناخت وی دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=17&viewType=html ر.ک: همان، ص17]</ref> | ||
در کتاب «الشجرة فی الوعظ»، نویسنده به بیان مباحث اخلاقی با | در کتاب «الشجرة فی الوعظ»، نویسنده به بیان مباحث اخلاقی با شیوهای عرفانی پرداخته است. وی کل جهان هستی را به صورت یک درخت تصور نموده و آیاتی از قرآن را به استشهاد طلبیده و با شیوهای تأویلی - عرفانی و گاه شاعرانه به بیان شاخهها و ثمرات این درخت پرداخته است که البته غالباً مطالبی است ذوقی و از هیچ پایه و مایه علمی برخوردار نیست. | ||
گاه روایاتی پرمحتوا را ذکر فرموده، ولی پیرامون آنها توضیحات و توجیهات و تأویلاتی شاعرانه و صرفا ذوقی افاضه نموده است؛ مثلاًاز قول پیامبر بزرگوار اسلام آورده است که: «اسلام بر پنج امر استوار است: شهادتین، اقامه نماز، ایتاء زکات، روزه ماه رمضان و حج»، سپس نوشته است: حواس پنج | گاه روایاتی پرمحتوا را ذکر فرموده، ولی پیرامون آنها توضیحات و توجیهات و تأویلاتی شاعرانه و صرفا ذوقی افاضه نموده است؛ مثلاًاز قول پیامبر بزرگوار اسلام آورده است که: «اسلام بر پنج امر استوار است: شهادتین، اقامه نماز، ایتاء زکات، روزه ماه رمضان و حج»، سپس نوشته است: حواس پنج گانهای که خداوند در وجود انسان نهاده، وی را به این چهار رکن فرامیخواند. حس بینایی، او را به اقامه ارکان نماز میخواند؛ چنان که پیامبر(ص) فرمود: «روشنی چشم من در نماز قرار داده شده است». حس لامسه، وی را به پرداخت زکات میخواند؛ چنان که خدای تعالی میفرماید: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَة؛ «از اموال آنها صدقهای (به عنوان زکات) بگیر»<ref>مکارم، ص203</ref> | ||
حس ذائقه، او را بر ترک لذت طعام برای برپا داشتن رکن روزه میخواند. | حس ذائقه، او را بر ترک لذت طعام برای برپا داشتن رکن روزه میخواند. | ||
حس شنوایی، وی را بر شنیدن اذان و فراخواندن به سوی حج میخواند؛ چنان که خدای تعالی میفرماید: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجّ یأْتُوک رِجالا»؛ «و مردم را دعوت عمومی به حج کن»<ref>مکارم، ص335</ref>حس بویایی، وی را به استشمام انفاس توحیدی میخواند..<ref>ر.ک: متن کتاب، ص348</ref> | حس شنوایی، وی را بر شنیدن اذان و فراخواندن به سوی حج میخواند؛ چنان که خدای تعالی میفرماید: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجّ یأْتُوک رِجالا»؛ «و مردم را دعوت عمومی به حج کن»<ref>مکارم، ص335</ref>حس بویایی، وی را به استشمام انفاس توحیدی میخواند..<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=348&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص348]</ref> | ||
== وضعیت کتاب == | == وضعیت کتاب == | ||
خط ۸۴: | خط ۸۶: | ||
[[رده:اخلاق اسلامی]] | [[رده:اخلاق اسلامی]] | ||
[[رده:اسفند(1400)]] |