شهابی، محمود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ن شناسی ' به 'نشناسی ') |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR02604.jpg|بندانگشتی|شهابی، محمود]] | [[پرونده:NUR02604.jpg|بندانگشتی|شهابی، محمود]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |شهابی، محمود | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | خراسانی، محمود | ||
شهابی خراسانی، محمود | شهابی خراسانی، محمود | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |عبدالسلام | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |1282 ش | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |تربت حيدريه | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |1365 ش | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |آقا بزرگ حكيم، آقا ميرزا محمد فرزند [[آخوند خراسانى]]، [[اديب نيشابورى]] | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[ادوار فقه]] | ||
[[دو رساله]] | |||
[[ | [[تقریرات اصول]] | ||
[[ | [[النظرة الدقيقة في قاعدة بسيط الحقيقة]] | ||
|- class="articleCode" | |||
|کد مؤلف | |||
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE02604AUTHORCODE | |||
|} | |||
</div> | |||
{{کاربردهای دیگر|شهابی (ابهام زدایی)}} | |||
'''محمود شهابى''' (1282-1365ش)، فقیه، حقوقدان، فیلسوف و استاد ممتاز دانشگاه تهران | |||
[[ | [[شهابی، علیاکبر|علیاکبر شهابی]] برادر کوچکتر ایشان است. | ||
== ولادت == | |||
در سال 1282ش، در تربت حيدريه، از شهرهاى خراسان، در خانوادهاى اهل علم متولد شد. | |||
== تحصیلات == | |||
در پنج سالگى، بر حسب سنت خاندانهاى علمى، راه مكتبخانه را پيش گرفت و در مدت شش ماه نزد آموزگاری که خانمی بود، پس از فراگيرى الفبا و هجاى كلمات، يك دوره كامل قرآن را فراگرفت. | |||
وى، پس از فراگيرى مقدمات فارسى و عربى، عازم حوزه علميه مشهد كه استادان بنامى در آن به تدريس و تحقيق اشتغال داشتند، شد؛ استادان مبرزى، مانند آقا بزرگ حكيم، آقا ميرزا محمد فرزند [[آخوند خراسانى]]، [[اديب نيشابورى]]. | |||
وى، در جلسه درس همه بزرگان ياد شده و برخى ديگر از استادان متخصص و متبحر گمنام كه جمعى از خواص و حقيقتجويان از محضر آنان استفاده میكردند، حاضر شد و در تمام حوزههاى درسى از شاگردان نكتهدان و شاخص بود. در همان زمان كه خود به فراگرفتن دروس سطح و خارج و مطالعه و مباحثه و نوشتن تقريرات استادان مىپرداخت، به خواهش جمعى از طالبان علم كه در مرحله سطح(متوسطه) اشتغال داشتند، منطق و معانى و بيان و اصول و برخى ديگر از علوم درسى، براى آنان تدريس مىكرد و شاگردان بسيارى از درس پرمايه ايشان برخوردار مىشدند. | وى، در جلسه درس همه بزرگان ياد شده و برخى ديگر از استادان متخصص و متبحر گمنام كه جمعى از خواص و حقيقتجويان از محضر آنان استفاده میكردند، حاضر شد و در تمام حوزههاى درسى از شاگردان نكتهدان و شاخص بود. در همان زمان كه خود به فراگرفتن دروس سطح و خارج و مطالعه و مباحثه و نوشتن تقريرات استادان مىپرداخت، به خواهش جمعى از طالبان علم كه در مرحله سطح(متوسطه) اشتغال داشتند، منطق و معانى و بيان و اصول و برخى ديگر از علوم درسى، براى آنان تدريس مىكرد و شاگردان بسيارى از درس پرمايه ايشان برخوردار مىشدند. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۶: | ||
در حدود سال 1305ش، درسهاى اصلى خود را كه عبارت از فلسفه عالى و دوره اجتهاد و فقه و اصول و ادبيات عالى بود، در مشهد به پايان رسانيد و از چند تن از استادان بزرگ به دريافت اجازه اجتهاد نايل شد و چون شنيده بود كه در اصفهان استادان بنامى، خاصه در فلسفه وجود دارند، رهسپار اصفهان گرديد، اما پس از برخورد با استادان حوزه آنجا، خود را از حضور در جلسات درس آنها بىنياز ديد؛ فقط با چند تن از افاضل جوان آنجا كه مجتهد يا قريب به اجتهاد بودند، جلسات مذاكره و مباحثه برقرار كرد و بيشتر اوقاتش به تدريس فلسفه و علوم منقول صرف مىشد. | در حدود سال 1305ش، درسهاى اصلى خود را كه عبارت از فلسفه عالى و دوره اجتهاد و فقه و اصول و ادبيات عالى بود، در مشهد به پايان رسانيد و از چند تن از استادان بزرگ به دريافت اجازه اجتهاد نايل شد و چون شنيده بود كه در اصفهان استادان بنامى، خاصه در فلسفه وجود دارند، رهسپار اصفهان گرديد، اما پس از برخورد با استادان حوزه آنجا، خود را از حضور در جلسات درس آنها بىنياز ديد؛ فقط با چند تن از افاضل جوان آنجا كه مجتهد يا قريب به اجتهاد بودند، جلسات مذاكره و مباحثه برقرار كرد و بيشتر اوقاتش به تدريس فلسفه و علوم منقول صرف مىشد. | ||
اقامت وى در اصفهان، تا سال 1308ش، ادامه يافت. در اين مدت با مرحوم شيخ محمد | اقامت وى در اصفهان، تا سال 1308ش، ادامه يافت. در اين مدت با مرحوم شيخ [[محمد گنابادى]]، معروف به حكيم خراسانى كه در فلسفه و علوم ادب و منقول در اصفهان بىهمتا و در زهد و قناعت كمنظير بود و مرحوم [[سيد محمد صادق خاتونآبادى]] كه در منقول، خاصه در علم اصول، بسيار قوى و متبحر بود، ارتباطى بسيار صميمى داشت. | ||
از اوايل پاييز 1308، تهران را براى اقامت انتخاب كرد و با اصرار روحانیون و دانشگاهیان، حوزه درسى تشكيل داد و به تدريس فقه و اصول و فلسفه اشتغال يافت و در مكتب او، شاگردانى همچون استاد خليل ملكى و دكتر اصغر وهابزاده پرورش يافتند. از سال 1310ش كه دانشكده معقول و منقول(الهيات) در تهران تأسيس شد، از استاد، براى تدريس در آنجا دعوت به عمل آمد و از همان هنگام، به تدريس در دانشگاه اشتغال پيدا كرد. | از اوايل پاييز 1308، تهران را براى اقامت انتخاب كرد و با اصرار روحانیون و دانشگاهیان، حوزه درسى تشكيل داد و به تدريس فقه و اصول و فلسفه اشتغال يافت و در مكتب او، شاگردانى همچون استاد خليل ملكى و دكتر اصغر وهابزاده پرورش يافتند. از سال 1310ش كه دانشكده معقول و منقول(الهيات) در تهران تأسيس شد، از استاد، براى تدريس در آنجا دعوت به عمل آمد و از همان هنگام، به تدريس در دانشگاه اشتغال پيدا كرد. | ||
در سال 1313ش كه قانون تأسيس دانشگاه از مجلس گذشت و تصويب شد كه دانشمندان شاغل در دانشكدهها كه داراى مقام شامخ علمى و ادبى و تحصيلات عاليه در علوم و فلسفه و ادب هستند، پس از نوشتن رسالهاى و قبول شدن آن در هيئت رسيدگى، به مقام استادى نايل شوند، وى نيز در يكى از مباحث فلسفه، رسالهاى نوشت و با درجه ممتاز پذيرفته شد و از آن تاريخ، استاد، با چند تن ديگر از مشاهير دانشمندان و اديبان، مانند مرحوم عصار، مرحوم بهمنيار و مرحوم بديعالزمان فروزانفر از نخستين كسانى بودند كه به درجه استادى دانشگاه نايل شدند. | در سال 1313ش كه قانون تأسيس دانشگاه از مجلس گذشت و تصويب شد كه دانشمندان شاغل در دانشكدهها كه داراى مقام شامخ علمى و ادبى و تحصيلات عاليه در علوم و فلسفه و ادب هستند، پس از نوشتن رسالهاى و قبول شدن آن در هيئت رسيدگى، به مقام استادى نايل شوند، وى نيز در يكى از مباحث فلسفه، رسالهاى نوشت و با درجه ممتاز پذيرفته شد و از آن تاريخ، استاد، با چند تن ديگر از مشاهير دانشمندان و اديبان، مانند مرحوم [[عصار، سید محمدکاظم|عصار]]، مرحوم [[بهمنیار، احمد|بهمنيار]] و مرحوم [[فروزانفر، بدیعالزمان|بديعالزمان فروزانفر]] از نخستين كسانى بودند كه به درجه استادى دانشگاه نايل شدند. | ||
در زمان پرفسور رضا ریاست دانشگاه عنوان (استاد ممتاز) بنام ایشان صادر شد. استاد در منطق، فلسفه، اصول، عرفان و فقه صاحب نظر بود و ذیوجوه بودن وجه بر جسته ایشان بود و صاحب هویت فکری بود. | |||
استاد شهابى، از سال 1320 تا 1350ش، به مدت سى سال در دانشكدهى حقوق دانشگاه تهران تدريس كرد. كرسى قواعد فقه و اصول كه مبناى حقوق مدنى ايران است، به ايشان محول گرديد. آن بزرگوار در معقول و منقول مجتهد مسلم بود. | |||
استاد هفت سال آخر زندگیش را در فرانسه در نزدیکی یک از فرزندان خود دکتر منصور شهابی زندگی کرد. با آنکه مستقل زندگی میکرد ولی تمام امور شخصی و طبی زندگی استاد با فرزندش دکتر منصور و خانومش کلود Cloud انجام میشد. منصور حتی بعد از فوت استاد بدن شریف او را با دست خودش غسل داد. | |||
استاد | == وفات == | ||
استاد در سحرگاه ۲۶ ژوئیه ۱۹۸۶ میلادی برابر [ روز چهارم مرداد 1365ش] در فرانسه بدرود حیات گفت. آرامگاه او در پاریس در قبرستان پاریسی تیه Thias در قسمت مسلمانان است. | |||
== آثار == | == آثار == | ||
{{ستون-شروع|2}} | |||
# | |||
# قواعد | # تقریرات اصول | ||
# | # قواعد فقه | ||
# | # تعلیقات بر شرایع الاسلام | ||
# | # دو رساله | ||
# | # سیر و تحول اصول فقه | ||
# | # رساله بود و نمود | ||
# | # منطق | ||
# فروغ | # عظمت محمد(ص.) | ||
# | # مبداء و معاد | ||
# تصحیح كتاب «التنبیه و الاشارات» بوعلی سینا | |||
# مقدمه بر روانشناسی شیخ الرئیس | |||
# فروغ ایمان | |||
# نوزده شماره از مجله ایمان | |||
# شیعه (فصلی از كتاب Islam The Straight Path كه از فارسی به انگلیسی ترجمه شده و در برخی دانشگاههای امریكا تدریس میشد. این كتاب به چند زبان دیگر نیز ترجمه شده است). | |||
# ظل الممدود فی امهات | |||
# مباحث الوجود (به زبان عربی) | |||
# شرح الفوداد فی ترجمه السید الداماد (به زبان عربی) | |||
# اجر الفلك فی تفسیر سوره الملك (به زبان عربی) | |||
# رساله بیم و امید (در شرح حدیث من سئل عن التوحید) | |||
# خردسنج | |||
# رهبر خرد | |||
# زنده عشق | |||
{{پایان}} | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
#مقاله يادى از دانشمند فقيد محمود شهابى، استاد ممتاز دانشگاه، على اكبر شهابى، مجله كيهان فرهنگى، تير1366، شماره 40، ص 4 و 5. | |||
#[https://www.ghazavatonline.com/42447/prof-mahmoud-shahabi/ پایگاه قضاوت آنلاین] | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[ادوار فقه]] | [[ادوار فقه]] | ||
[[دو رساله]] | [[دو رساله]] | ||
خط ۹۴: | خط ۱۱۸: | ||
[[رساله در روانشناسی]] | [[رساله در روانشناسی]] | ||
[[قواعد فقه (شهابی)]] | |||
[[الإشارات و التنبيهات]] | [[الإشارات و التنبيهات]] | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۲۸: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:استادان دانشگاه]] | |||
[[رده:درگذشتگان 1365]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۵
نام | شهابی، محمود |
---|---|
نامهای دیگر | خراسانی، محمود
شهابی خراسانی، محمود |
نام پدر | عبدالسلام |
متولد | 1282 ش |
محل تولد | تربت حيدريه |
رحلت | 1365 ش |
اساتید | آقا بزرگ حكيم، آقا ميرزا محمد فرزند آخوند خراسانى، اديب نيشابورى |
برخی آثار | ادوار فقه |
کد مؤلف | AUTHORCODE02604AUTHORCODE |
محمود شهابى (1282-1365ش)، فقیه، حقوقدان، فیلسوف و استاد ممتاز دانشگاه تهران
علیاکبر شهابی برادر کوچکتر ایشان است.
ولادت
در سال 1282ش، در تربت حيدريه، از شهرهاى خراسان، در خانوادهاى اهل علم متولد شد.
تحصیلات
در پنج سالگى، بر حسب سنت خاندانهاى علمى، راه مكتبخانه را پيش گرفت و در مدت شش ماه نزد آموزگاری که خانمی بود، پس از فراگيرى الفبا و هجاى كلمات، يك دوره كامل قرآن را فراگرفت.
وى، پس از فراگيرى مقدمات فارسى و عربى، عازم حوزه علميه مشهد كه استادان بنامى در آن به تدريس و تحقيق اشتغال داشتند، شد؛ استادان مبرزى، مانند آقا بزرگ حكيم، آقا ميرزا محمد فرزند آخوند خراسانى، اديب نيشابورى.
وى، در جلسه درس همه بزرگان ياد شده و برخى ديگر از استادان متخصص و متبحر گمنام كه جمعى از خواص و حقيقتجويان از محضر آنان استفاده میكردند، حاضر شد و در تمام حوزههاى درسى از شاگردان نكتهدان و شاخص بود. در همان زمان كه خود به فراگرفتن دروس سطح و خارج و مطالعه و مباحثه و نوشتن تقريرات استادان مىپرداخت، به خواهش جمعى از طالبان علم كه در مرحله سطح(متوسطه) اشتغال داشتند، منطق و معانى و بيان و اصول و برخى ديگر از علوم درسى، براى آنان تدريس مىكرد و شاگردان بسيارى از درس پرمايه ايشان برخوردار مىشدند.
در حدود سال 1305ش، درسهاى اصلى خود را كه عبارت از فلسفه عالى و دوره اجتهاد و فقه و اصول و ادبيات عالى بود، در مشهد به پايان رسانيد و از چند تن از استادان بزرگ به دريافت اجازه اجتهاد نايل شد و چون شنيده بود كه در اصفهان استادان بنامى، خاصه در فلسفه وجود دارند، رهسپار اصفهان گرديد، اما پس از برخورد با استادان حوزه آنجا، خود را از حضور در جلسات درس آنها بىنياز ديد؛ فقط با چند تن از افاضل جوان آنجا كه مجتهد يا قريب به اجتهاد بودند، جلسات مذاكره و مباحثه برقرار كرد و بيشتر اوقاتش به تدريس فلسفه و علوم منقول صرف مىشد.
اقامت وى در اصفهان، تا سال 1308ش، ادامه يافت. در اين مدت با مرحوم شيخ محمد گنابادى، معروف به حكيم خراسانى كه در فلسفه و علوم ادب و منقول در اصفهان بىهمتا و در زهد و قناعت كمنظير بود و مرحوم سيد محمد صادق خاتونآبادى كه در منقول، خاصه در علم اصول، بسيار قوى و متبحر بود، ارتباطى بسيار صميمى داشت.
از اوايل پاييز 1308، تهران را براى اقامت انتخاب كرد و با اصرار روحانیون و دانشگاهیان، حوزه درسى تشكيل داد و به تدريس فقه و اصول و فلسفه اشتغال يافت و در مكتب او، شاگردانى همچون استاد خليل ملكى و دكتر اصغر وهابزاده پرورش يافتند. از سال 1310ش كه دانشكده معقول و منقول(الهيات) در تهران تأسيس شد، از استاد، براى تدريس در آنجا دعوت به عمل آمد و از همان هنگام، به تدريس در دانشگاه اشتغال پيدا كرد.
در سال 1313ش كه قانون تأسيس دانشگاه از مجلس گذشت و تصويب شد كه دانشمندان شاغل در دانشكدهها كه داراى مقام شامخ علمى و ادبى و تحصيلات عاليه در علوم و فلسفه و ادب هستند، پس از نوشتن رسالهاى و قبول شدن آن در هيئت رسيدگى، به مقام استادى نايل شوند، وى نيز در يكى از مباحث فلسفه، رسالهاى نوشت و با درجه ممتاز پذيرفته شد و از آن تاريخ، استاد، با چند تن ديگر از مشاهير دانشمندان و اديبان، مانند مرحوم عصار، مرحوم بهمنيار و مرحوم بديعالزمان فروزانفر از نخستين كسانى بودند كه به درجه استادى دانشگاه نايل شدند.
در زمان پرفسور رضا ریاست دانشگاه عنوان (استاد ممتاز) بنام ایشان صادر شد. استاد در منطق، فلسفه، اصول، عرفان و فقه صاحب نظر بود و ذیوجوه بودن وجه بر جسته ایشان بود و صاحب هویت فکری بود.
استاد شهابى، از سال 1320 تا 1350ش، به مدت سى سال در دانشكدهى حقوق دانشگاه تهران تدريس كرد. كرسى قواعد فقه و اصول كه مبناى حقوق مدنى ايران است، به ايشان محول گرديد. آن بزرگوار در معقول و منقول مجتهد مسلم بود.
استاد هفت سال آخر زندگیش را در فرانسه در نزدیکی یک از فرزندان خود دکتر منصور شهابی زندگی کرد. با آنکه مستقل زندگی میکرد ولی تمام امور شخصی و طبی زندگی استاد با فرزندش دکتر منصور و خانومش کلود Cloud انجام میشد. منصور حتی بعد از فوت استاد بدن شریف او را با دست خودش غسل داد.
وفات
استاد در سحرگاه ۲۶ ژوئیه ۱۹۸۶ میلادی برابر [ روز چهارم مرداد 1365ش] در فرانسه بدرود حیات گفت. آرامگاه او در پاریس در قبرستان پاریسی تیه Thias در قسمت مسلمانان است.
آثار
- تقریرات اصول
- قواعد فقه
- تعلیقات بر شرایع الاسلام
- دو رساله
- سیر و تحول اصول فقه
- رساله بود و نمود
- منطق
- عظمت محمد(ص.)
- مبداء و معاد
- تصحیح كتاب «التنبیه و الاشارات» بوعلی سینا
- مقدمه بر روانشناسی شیخ الرئیس
- فروغ ایمان
- نوزده شماره از مجله ایمان
- شیعه (فصلی از كتاب Islam The Straight Path كه از فارسی به انگلیسی ترجمه شده و در برخی دانشگاههای امریكا تدریس میشد. این كتاب به چند زبان دیگر نیز ترجمه شده است).
- ظل الممدود فی امهات
- مباحث الوجود (به زبان عربی)
- شرح الفوداد فی ترجمه السید الداماد (به زبان عربی)
- اجر الفلك فی تفسیر سوره الملك (به زبان عربی)
- رساله بیم و امید (در شرح حدیث من سئل عن التوحید)
- خردسنج
- رهبر خرد
- زنده عشق
منابع مقاله
- مقاله يادى از دانشمند فقيد محمود شهابى، استاد ممتاز دانشگاه، على اكبر شهابى، مجله كيهان فرهنگى، تير1366، شماره 40، ص 4 و 5.
- پایگاه قضاوت آنلاین