۱۱۸٬۶۸۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی اش ' به 'یاش ') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
از فهرست مطالب چنین بر میآید که چیزی را از زندگی و سلوک و اندیشهی [[ابوحامد غزالی]] را از قلم نینداخته است. همان گونه که او در فقه و کلام و فلسفه و تصوّف به نوعی ورود کرده یکایک آنها مدّ نظر قرار گرفته و مورد شرح و تفسیر واقع شده است، منتها در این کتاب نیز بسان دیگر آثار استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با نقدهای تند و اصولی مواجه هستیم، در اینجا نیز [[ابوحامد غزالی]] از نقدهای منطقی و تند و تیز این نویسنده در امان نمانده است و لذا در هر چهار مورد که [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]] به آن ورود کرده مباحث مهمیرا مورد نقد قرار داده که دیگران یا به آنها توجّه نکردهاند و یا اندک مورد نظرشان واقع شده است. | از فهرست مطالب چنین بر میآید که چیزی را از زندگی و سلوک و اندیشهی [[ابوحامد غزالی]] را از قلم نینداخته است. همان گونه که او در فقه و کلام و فلسفه و تصوّف به نوعی ورود کرده یکایک آنها مدّ نظر قرار گرفته و مورد شرح و تفسیر واقع شده است، منتها در این کتاب نیز بسان دیگر آثار استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با نقدهای تند و اصولی مواجه هستیم، در اینجا نیز [[ابوحامد غزالی]] از نقدهای منطقی و تند و تیز این نویسنده در امان نمانده است و لذا در هر چهار مورد که [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]] به آن ورود کرده مباحث مهمیرا مورد نقد قرار داده که دیگران یا به آنها توجّه نکردهاند و یا اندک مورد نظرشان واقع شده است. | ||
نویسنده در بخشی از مقدّمه مینویسد: چهارمین کتاب از این مجموعه، شرح حال شخصیّت بزرگ و به گمان بسیاری استثنایی است، شخصیّت نامور و شهیری که در دوران | نویسنده در بخشی از مقدّمه مینویسد: چهارمین کتاب از این مجموعه، شرح حال شخصیّت بزرگ و به گمان بسیاری استثنایی است، شخصیّت نامور و شهیری که در دوران زندگیاش و پس از خود تأثیرات ژرفی به جای گذاشته و از جهاتی جامعهی دینی ـ فرهنگیِ اسلامیمدیون اوست. این بزرگ مرد فقیه، اصولی، متکلّم، مفسّر، فیلسوف و متصوّفی است به نام [[غزالی، محمد بن محمد|امام ابوحامد محمّد بن محمد غزالی طوسی]]... فقیهی شافعی با مسلکی اشعری که در نوع خود بی نظیر بوده و در حکم شافعی شافعیان و اشعری اشعریان در آمده، لا اقل افکار او میتواند برای جویندگان فقه شافعی و اندیشههای وابسته به اشعری بسیار نافذ و عالی باشد، امّا همهی غزّالی در این دو خلاصه نمیشود، او یک فیلسوف مایل به تصوّف نیز هست، هر چند فیلسوف ضد فلسفه و هر چند صوفیِ سلوک نکرده بر مدار طریقت<ref>مقدمه، ص 9</ref>. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در مقدّمهی خود نام کتابهایی که از دیرباز تا کنون در بارهی [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمّد غزالی]] نوشته شده را یا میکند و بعد از آن از نویسندگان غربی که به او متوجّه بودهاند نیز با فهرستی مطوّل و جامع یاد میکند ولی در نهایت مینویسد: امّا در این همه نوشتهی داخلی و خارجی کمتر نویسندهای کار نقد آراء [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را آنگونه که شایسته و بایسته است به عهده گرفته است و بیشتر کسانی که از او و در بارهی او نوشتهاند یا کینمدارانه و یا جانبدارانه برخورد کرده، یا تنها به شرح حالی اکتفا نمودهاند<ref>مقدمه، ص 10</ref>. | استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در مقدّمهی خود نام کتابهایی که از دیرباز تا کنون در بارهی [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمّد غزالی]] نوشته شده را یا میکند و بعد از آن از نویسندگان غربی که به او متوجّه بودهاند نیز با فهرستی مطوّل و جامع یاد میکند ولی در نهایت مینویسد: امّا در این همه نوشتهی داخلی و خارجی کمتر نویسندهای کار نقد آراء [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را آنگونه که شایسته و بایسته است به عهده گرفته است و بیشتر کسانی که از او و در بارهی او نوشتهاند یا کینمدارانه و یا جانبدارانه برخورد کرده، یا تنها به شرح حالی اکتفا نمودهاند<ref>مقدمه، ص 10</ref>. | ||
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخش دیگری از مقدّمه موضع خود را در این تحقیق بیشتر معلوم میکند، چنانکه مینویسد: به واقع جای آن داشت که یکبار دیگر زندگانی، اندیشه و سلوک او را با دقّت نظر بیشتر و با موشکافیهای بهتری بکاوند و غزالی را با دیدی نقادانه در ترازوی اندیشههای راستین قرار بدهند. امّا چنین نقدی یا نیست و یا بسیار نادر است. چه بشتر کسانی که سراغ او رفتهاند در مقابل عظمت و نام و شهرت او رنگ باخته و فقط به تمجید وی پرداختهاند، هر چند که جای تمجید دارد امّا در این بین بیشتر از کسی باید تمجید کرد که بتواند نقد شفّافی به شخصیت و آثار و اندیشههای او بزند و شخصیت او را از این پیچیدگی و ابهام بیرون بکشد تا برای جوانان و دانشجویان هم قابل استفاده و | استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخش دیگری از مقدّمه موضع خود را در این تحقیق بیشتر معلوم میکند، چنانکه مینویسد: به واقع جای آن داشت که یکبار دیگر زندگانی، اندیشه و سلوک او را با دقّت نظر بیشتر و با موشکافیهای بهتری بکاوند و غزالی را با دیدی نقادانه در ترازوی اندیشههای راستین قرار بدهند. امّا چنین نقدی یا نیست و یا بسیار نادر است. چه بشتر کسانی که سراغ او رفتهاند در مقابل عظمت و نام و شهرت او رنگ باخته و فقط به تمجید وی پرداختهاند، هر چند که جای تمجید دارد امّا در این بین بیشتر از کسی باید تمجید کرد که بتواند نقد شفّافی به شخصیت و آثار و اندیشههای او بزند و شخصیت او را از این پیچیدگی و ابهام بیرون بکشد تا برای جوانان و دانشجویان هم قابل استفاده و بهرهگیری باشد، امّا نقدی استوار و بی خلل، محکم و متین و مستند و قابل دفاع<ref>مقدمه، ص 11</ref>. | ||
بخش نخست که روایتی روان و دقیق از زندگی و دوران بالندگی وی را رقم میزند از بهترین روایتها در خصوص این زمان است. همین نوع نگارش و قلم که در خواننده اشتیاق مرور و ادامه را ایجاد میکند. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در سال 450 متولّد شد برادر کوچکتر وی احمد نیز بعدها مانند خود او اهل علم شد، منتها چونان محمّد به شاخههای گوناگون چنگ نزد، از همان ابتدا رو به تصوّف داشت و نهایتاً نیز صوفی بزرگ و پر آوازهای شد. وجود خانقاههایی که در محل رشد و بالندگی این دو برادر فعّال بود، بانضمام دوست پدر این دو که کفالت و سرپرستی ایشان را پذیرفته بود و خود هم صوفی بود و هم به تصوّف علاقهی وافر داشت این دو فرزند را از همان آغاز با جریان فکر صوفیانه آشنا ساخت<ref>متن، ص 16</ref>. | بخش نخست که روایتی روان و دقیق از زندگی و دوران بالندگی وی را رقم میزند از بهترین روایتها در خصوص این زمان است. همین نوع نگارش و قلم که در خواننده اشتیاق مرور و ادامه را ایجاد میکند. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در سال 450 متولّد شد برادر کوچکتر وی احمد نیز بعدها مانند خود او اهل علم شد، منتها چونان محمّد به شاخههای گوناگون چنگ نزد، از همان ابتدا رو به تصوّف داشت و نهایتاً نیز صوفی بزرگ و پر آوازهای شد. وجود خانقاههایی که در محل رشد و بالندگی این دو برادر فعّال بود، بانضمام دوست پدر این دو که کفالت و سرپرستی ایشان را پذیرفته بود و خود هم صوفی بود و هم به تصوّف علاقهی وافر داشت این دو فرزند را از همان آغاز با جریان فکر صوفیانه آشنا ساخت<ref>متن، ص 16</ref>. |