حائری مازندرانی، محمدصالح: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی اش ' به 'ی‌اش '
جز (←‏وابسته‌ها: + رده)
جز (جایگزینی متن - 'ی اش ' به 'ی‌اش ')
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴۸: خط ۴۸:
|}
|}
</div>
</div>


{{کاربردهای دیگر|محمدصالح مازندرانی (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|محمدصالح مازندرانی (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|مازندرانی (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|مازندرانی (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|حائری (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|حائری (ابهام زدایی)}}


'''محمدصالح حائرى مازندرانی''' (1258-1350ش)، معروف به علامه سمنانی'''،''' فقیه، فیلسوف مشاء، ادیب، شاعر قرن چهاردهم
'''محمدصالح حائرى مازندرانی''' (1258-1350ش)، معروف به علامه سمنانی'''،''' فقیه، فیلسوف مشاء، ادیب، شاعر قرن چهاردهم
خط ۸۰: خط ۷۲:


== فعالیت‌های مذهبی، علمی و سیاسی ==
== فعالیت‌های مذهبی، علمی و سیاسی ==
 شیخ محمد صالح علامه مازندرانی؛ پس از ۱۲ سال بهره وری از معارف استادانی برجسته در نجف به علت ابتلا به درد شدید چشم، در سال ۱۳۲۴ق، به زادگاه نیاکانی اش بابل آمد و به تدریس، وعظ و اقامه جماعت پرداخت و از مراجع تقلید گردید.
 شیخ محمد صالح علامه مازندرانی؛ پس از ۱۲ سال بهره وری از معارف استادانی برجسته در نجف به علت ابتلا به درد شدید چشم، در سال ۱۳۲۴ق، به زادگاه نیاکانی‌اش بابل آمد و به تدریس، وعظ و اقامه جماعت پرداخت و از مراجع تقلید گردید.


حضور ایشان در بابل هم زمان بود با دوران تسلط بیگانگان. وی با مشاهده اوضاع و احوال به حکم وظیفه دینی و صنفی، ساکت ننشست و به مبارزه با استعمار و استبداد پرداخت. سخنرانی وی در مسجد جامع بابل علیه دولت رضاخان سبب دستگیری وی شد که به مدت نه ماه زندانی و سپس به سمنان تبعید شد. در سمنان نیز به تدریس و تألیف و اقامه نماز جماعت پرداخت. بعد از پایان دوران تبعیدش خواست به بابل برگردد، اما به درخواست مردم سمنان تا پایان عمرش در آنجا ماند و به این سبب به «علامه سمنانی» هم لقب گرفت.
حضور ایشان در بابل هم زمان بود با دوران تسلط بیگانگان. وی با مشاهده اوضاع و احوال به حکم وظیفه دینی و صنفی، ساکت ننشست و به مبارزه با استعمار و استبداد پرداخت. سخنرانی وی در مسجد جامع بابل علیه دولت رضاخان سبب دستگیری وی شد که به مدت نه ماه زندانی و سپس به سمنان تبعید شد. در سمنان نیز به تدریس و تألیف و اقامه نماز جماعت پرداخت. بعد از پایان دوران تبعیدش خواست به بابل برگردد، اما به درخواست مردم سمنان تا پایان عمرش در آنجا ماند و به این سبب به «علامه سمنانی» هم لقب گرفت.