جمعیت نسوان وطنخواه ایران (سالهای 1314-1301ش): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های ' به 'ههای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ت های ' به 'تهای ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==ساختار کتاب== | ==ساختار کتاب== | ||
در سال 1285 ش، انقلاب مشروطیت ایران سلطنت مشروطه پارلمانی را جایگیزن نظام دیرپای استبداد مطلقه کرد. این تحول تنها به عرصه ی سیاسی محدود نماند و با افتتاح مجلس شورای ملی، انتشار روزنامههای آزاد، متشکل شدن مردم در انجمن ها و بعدا در احزاب سیاسی، تدوین قانون اساسی و متمم آن و ... به تدریج ابعاد فرهنگی و اجتماعی هم پیدا کرد. هر یک از اقشار و طبقات جامه با استفاده از امکانابات و | در سال 1285 ش، انقلاب مشروطیت ایران سلطنت مشروطه پارلمانی را جایگیزن نظام دیرپای استبداد مطلقه کرد. این تحول تنها به عرصه ی سیاسی محدود نماند و با افتتاح مجلس شورای ملی، انتشار روزنامههای آزاد، متشکل شدن مردم در انجمن ها و بعدا در احزاب سیاسی، تدوین قانون اساسی و متمم آن و ... به تدریج ابعاد فرهنگی و اجتماعی هم پیدا کرد. هر یک از اقشار و طبقات جامه با استفاده از امکانابات و فرصتهای ناشی از انقلاب، نظرات و مطالبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود را مطرح کردند و برای دستیابی به آن کوشیدند. از سال 1285 ش به بعد، زنان تجدد طلب و تحول خواه ایران هم، به رغم شمار اندک شان، در صدد بر آمدند تحولی در شرایط زندگی زنان پدید آورند. به این منظور، آن ها برای دستیابی به حقوق فردی و اجتماعی و نوسازی شرایط زندگی زن ایرانی، تشکل های عمدتا فرهنگی و اجتماعی تشکیل دادند، مدارس دخترانه را با اتکا به سرمایه و امکانات خویش تأسیس کردند، فرهنگ مرد سالار را به چالش کشیدند، طرح ها و برنامههای اصلاح سیاسی و اجتماعی ارائه کردند، به پاسداری از انقلاب مشروطه و دستاوردهای آن برخاستند. مناسبات سنتی حاکم بر خانواده را نقادی و روزنامه ها و مجلههای خود را منتشر کردند، شیوههای نوین خانه داری و بچه داری را آموزش دادند، با همتایان آسیایی و اروپایی خود مرتبط شدند و ...؛ به عبارت دیگر، زنان عصر مشروطه بنیان های نهضت اجتماعی زن ایرانی برای احقاق حقوق فردی و اجتماعی اش را در قرن بیستم پی افکند و با فعالیتهای پیگیر خود توانستند بر پاره ای از موانع غلبه کنند و به برخی از مطالبات اولیه ی فردی و اجتماعی زن ایرانی دست یابند. این جنبش غیر سیاسی بود که ابتدا به کندی شکل گرفت. فعالان آن با ایجاد تشکل ها و انتشار روزنامه ها و مجله ها نه تنها هدف ها و مطالبات خود را مطرح کردند بلکه توانستند توجه عده ای از دختران جوانی را که در مدرسههای دخترانه تحصیل می کردند به خود جلب کنند و نسل دیگری از فعالان حقوق زنان را پرورش دهند. این جنبش در سال های پایانی سلطنت قاجار تشکیل شد و سنتهای مبارزاتی جنبش زن ایرانی را که با انقلاب مشروطه آغاز شده بود در سال های 1301 تا 1314 ش ادامه داد. مجموعه ی حاضر در دو بخش به بحث و بررسی پیرامون این جمعیت می پردازد.<ref> [https://www.historylib.com/books/2363 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۸
جمعیت نسوان وطنخواه ایران (سالهای 1314-1301ش) | |
---|---|
پدیدآوران | خسرو پناه، محمدحسین (نویسنده) |
ناشر | نشر خجسته |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۷ش |
شابک | 978-964-2975-47-1 |
کد کنگره | |
جمعیت نسوان وطنخواه ایران (سالهای 1314-1301ش) تألیف محمدحسین خسرو پناه؛ در سال های 1314-1285ش، جنبش زنان ایرانی جنبشی تجدد طلبانه و عمدتا غیر سیاسی بود. این جنبش که مستقل و جدا از حکومت بود، به کندی شکل گرفت و با تأسیس تشکل ها و انتشار روزنامه ها و مجله ها اهداف و مطالبات خود را مطرح می کردند. «جمعیت نسوان وطن خواه ایران» یکی از پایدارترین تشکل های زنان ایرانی است. مجموعه ی حاضر به چگونگی شکل گیری، فعالیت ها، مشکلات و موانعی که در برابر این جنبش قرار داشته و نیز نحوه ی انحلال آن ها می پردازد. همچنین برگزیده ای از مقالات و مطالبی را که می تواند به شناخت بیشتر فعالیت این جمعیت و جنبش آنان در آن مقطع کمک کند، ارائه می نماید.
ساختار کتاب
در سال 1285 ش، انقلاب مشروطیت ایران سلطنت مشروطه پارلمانی را جایگیزن نظام دیرپای استبداد مطلقه کرد. این تحول تنها به عرصه ی سیاسی محدود نماند و با افتتاح مجلس شورای ملی، انتشار روزنامههای آزاد، متشکل شدن مردم در انجمن ها و بعدا در احزاب سیاسی، تدوین قانون اساسی و متمم آن و ... به تدریج ابعاد فرهنگی و اجتماعی هم پیدا کرد. هر یک از اقشار و طبقات جامه با استفاده از امکانابات و فرصتهای ناشی از انقلاب، نظرات و مطالبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود را مطرح کردند و برای دستیابی به آن کوشیدند. از سال 1285 ش به بعد، زنان تجدد طلب و تحول خواه ایران هم، به رغم شمار اندک شان، در صدد بر آمدند تحولی در شرایط زندگی زنان پدید آورند. به این منظور، آن ها برای دستیابی به حقوق فردی و اجتماعی و نوسازی شرایط زندگی زن ایرانی، تشکل های عمدتا فرهنگی و اجتماعی تشکیل دادند، مدارس دخترانه را با اتکا به سرمایه و امکانات خویش تأسیس کردند، فرهنگ مرد سالار را به چالش کشیدند، طرح ها و برنامههای اصلاح سیاسی و اجتماعی ارائه کردند، به پاسداری از انقلاب مشروطه و دستاوردهای آن برخاستند. مناسبات سنتی حاکم بر خانواده را نقادی و روزنامه ها و مجلههای خود را منتشر کردند، شیوههای نوین خانه داری و بچه داری را آموزش دادند، با همتایان آسیایی و اروپایی خود مرتبط شدند و ...؛ به عبارت دیگر، زنان عصر مشروطه بنیان های نهضت اجتماعی زن ایرانی برای احقاق حقوق فردی و اجتماعی اش را در قرن بیستم پی افکند و با فعالیتهای پیگیر خود توانستند بر پاره ای از موانع غلبه کنند و به برخی از مطالبات اولیه ی فردی و اجتماعی زن ایرانی دست یابند. این جنبش غیر سیاسی بود که ابتدا به کندی شکل گرفت. فعالان آن با ایجاد تشکل ها و انتشار روزنامه ها و مجله ها نه تنها هدف ها و مطالبات خود را مطرح کردند بلکه توانستند توجه عده ای از دختران جوانی را که در مدرسههای دخترانه تحصیل می کردند به خود جلب کنند و نسل دیگری از فعالان حقوق زنان را پرورش دهند. این جنبش در سال های پایانی سلطنت قاجار تشکیل شد و سنتهای مبارزاتی جنبش زن ایرانی را که با انقلاب مشروطه آغاز شده بود در سال های 1301 تا 1314 ش ادامه داد. مجموعه ی حاضر در دو بخش به بحث و بررسی پیرامون این جمعیت می پردازد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران