ابن دقیق‌ عید، محمد بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' به'''' به ' به ''''
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت')
جز (جایگزینی متن - ' به'''' به ' به '''')
برچسب: واگردانی دستی
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵۳: خط ۵۳:


==اساتید==
==اساتید==
او فقه مالكى را نزد پدر و نيز فقه شافعى را از پدر و بهاءالدين هبةالله قِفطى- شاگردان پدرش- آموخت. پس از آن به قاهره رفت و در آن‌جا هم از ابومحمد ابن عبدالسلام بهره گرفت و از ابوالحسن ابن مقيّر، ابن رواج، سبط و جمعى ديگر استماع حديث كرد و سپس به دمشق سفر كرد و نزد ابن عبدالدائم و ابوالبقاء خالد بن يوسف به استماع حديث پرداخت. وى همچنين در طلب و استماع حديث به اسكندريه و شهرهاى ديگر سفر كرد و از افراد بسيارى استماع حديث نمود كه عبارتند از عبدالعظيم منذرى، ابوالحسن محمد بن انجب صوفى بغدادى، ابوعلى حسن بن محمد تيمى [[بکری، عبدالله بن عبدالعزیز|بكرى]]، ابوالحسن عبدالوهاب بن حسن دمشقى و بسيارى ديگر كه ادفوى به تفصيل نام آن‌ها را ذكر كرده است. او در دانش و فقاهت از استاد خود ابن عبدالسلام پيش افتاد. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] او را امام و صاحب فنون و محدّثى نیکو و فقيهى دقيق و باوقار و داراى عقلى وافر و كم سخن دانسته است كه صيت اشتهارش در زمان حيات خود او و استادانش در همه جا پيچيد. به علاوه او را عارف به مذاهب مالكى و شافعى معرفى كرده و نوشته است كه وى ابتدا مالكى مذهب بود، اما بعد مذهب شافعى را پذيرفت. وى را مجدّد فقه شافعى در آغاز سده 7ق دانسته‌اند و سبکىبرخى از نظرهاى فقهى او را آورده است.
او فقه مالكى را نزد پدر و نيز فقه شافعى را از پدر و بهاءالدين هبةالله قِفطى- شاگردان پدرش- آموخت. پس از آن به قاهره رفت و در آن‌جا هم از ابومحمد ابن عبدالسلام بهره گرفت و از ابوالحسن ابن مقيّر، ابن رواج، سبط و جمعى ديگر استماع حديث كرد و سپس به دمشق سفر كرد و نزد ابن عبدالدائم و ابوالبقاء خالد بن يوسف به استماع حديث پرداخت. وى همچنين در طلب و استماع حديث به اسكندريه و شهرهاى ديگر سفر كرد و از افراد بسيارى استماع حديث نمود كه عبارتند از عبدالعظيم منذرى، ابوالحسن محمد بن انجب صوفى بغدادى، ابوعلى حسن بن محمد تيمى [[بکری، عبدالله بن عبدالعزیز|بكرى]]، ابوالحسن عبدالوهاب بن حسن دمشقى و بسيارى ديگر كه ادفوى به تفصيل نام آن‌ها را ذكر كرده است. او در دانش و فقاهت از استاد خود ابن عبدالسلام پيش افتاد. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] او را امام و صاحب فنون و محدّثى نیکو و فقيهى دقيق و باوقار و داراى عقلى وافر و كم سخن دانسته است كه صيت اشتهارش در زمان حيات خود او و استادانش در همه جا پيچيد. به علاوه او را عارف به مذاهب مالكى و شافعى معرفى كرده و نوشته است كه وى ابتدا مالكى مذهب بود، اما بعد مذهب شافعى را پذيرفت. وى را مجدّد فقه شافعى در آغاز سده 7ق دانسته‌اند و سبکی برخى از نظرهاى فقهى او را آورده است.


==شاگردان==
==شاگردان==
وى پس از این سفرها، به قوص بازگشت و در مدرسه نجيبيّه و مدارس ديگر به تدريس پرداخت و سپس به قاهره رفت و در آن‌جا در مدارس فاضليه، كامليه، صالحيه و در مدرسه مجاور مقبره شافعى به تدريس پرداخت. بسيارى از علما و اصحاب حديث از جمله، فتح‌الدين ابن سيدالناس، قطب‌الدين ابن منير، علاءالدّين قونوى، علم‌الدين اخنائى، شمس‌الدين محمد بن ابى‌القاسم بن عبدالسلام، شمس‌الدين محمد بن احمد بن حيدره، شمس‌الدين محمد بن احمد بن عَدْلان، اثيرالدين ابوحيّان محمد بن يوسف غرناطى و جمعى ديگر از او استماع حديث كرده‌اند و [[ذهبى]] به تصريح خود، 20 حديث از وى شنيده است.
وى پس از این سفرها، به قوص بازگشت و در مدرسه نجيبيّه و مدارس ديگر به تدريس پرداخت و سپس به قاهره رفت و در آن‌جا در مدارس فاضليه، كامليه، صالحيه و در مدرسه مجاور مقبره شافعى به تدريس پرداخت. بسيارى از علما و اصحاب حديث از جمله، فتح‌الدين ابن سيدالناس، قطب‌الدين ابن منير، علاءالدّين قونوى، علم‌الدين اخنائى، شمس‌الدين محمد بن ابى‌القاسم بن عبدالسلام، شمس‌الدين محمد بن احمد بن حيدره، شمس‌الدين محمد بن احمد بن عَدْلان، اثيرالدين ابوحيّان محمد بن يوسف غرناطى و جمعى ديگر از او استماع حديث كرده‌اند و [[ذهبى]] به تصريح خود، 20 حديث از وى شنيده است.


او از نظر اجتماعى نيز داراى مقامى ممتاز و نزد سلاطين و امراى زمان خود از احترام برخوردار بوده است. چنان‌كه [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] به موردى از آن كه او وقتى بر سلطان حسام‌الدين لاجين وارد شد و سلطان به احترام وى از جاى برخاست و در جايى فروتر از او نشست، اشاره كرده است. وى مدتى مقام قضاى مالكيّه را در قوص به عهده داشت، اما بعد از آن به قاهره رفت و پس از مدت‌ها كناره‌گيرى از این مقام، قاضى القضاتى شافعيه را پذيرفت (695ق) و سال‌ها در آن مقام باقى ماند. وى در زمان قاضى القضاتى به اقداماتى اصلاحى دست زد. همچنين هنگامى كه تقى‌الدين بن بنت الاعز از مقام قاضى القضاتى عزل و به اشاره شمس‌الدين ابن سلعوس وزير، مجمعى از فقها تشكيل شد كه وى را تكفير كنند، ابن دقيق جان وى را نجات داد. ابن دقيق با عبدالحق ابن سبعين اندلسى نيز ملاقات و گویا با وى بحث و مناظره داشته است. ابن دقيق در شعر و ادب نيز دستى داشته است. محتواى اشعار وى بيشتر پند، وصف وضع خود و ذكر مفارقت دوستان، مدح و ستايش پيامبر(ص) و قصايدى ديگر است.
او از نظر اجتماعى نيز داراى مقامى ممتاز و نزد سلاطين و امراى زمان خود از احترام برخوردار بوده است. چنان‌كه [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] به موردى از آن كه او وقتى بر سلطان حسام‌الدين لاجين وارد شد و سلطان به احترام وى از جاى برخاست و در جايى فروتر از او نشست، اشاره كرده است. وى مدتى مقام قضاى مالكيّه را در قوص به عهده داشت، اما بعد از آن به قاهره رفت و پس از مدت‌ها كناره‌گیرى از این مقام، قاضى القضاتى شافعيه را پذيرفت (695ق) و سال‌ها در آن مقام باقى ماند. وى در زمان قاضى القضاتى به اقداماتى اصلاحى دست زد. همچنين هنگامى كه تقى‌الدين بن بنت الاعز از مقام قاضى القضاتى عزل و به اشاره شمس‌الدين ابن سلعوس وزير، مجمعى از فقها تشكيل شد كه وى را تكفير كنند، ابن دقيق جان وى را نجات داد. ابن دقيق با عبدالحق ابن سبعين اندلسى نيز ملاقات و گویا با وى بحث و مناظره داشته است. ابن دقيق در شعر و ادب نيز دستى داشته است. محتواى اشعار وى بيشتر پند، وصف وضع خود و ذكر مفارقت دوستان، مدح و ستايش پيامبر(ص) و قصايدى ديگر است.


==وفات==
==وفات==
خط ۸۱: خط ۸۱:
==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references/>
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==


خط ۹۷: خط ۹۸:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:قاضیان]]