۱۰۶٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: دی (98)' به '') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" |[[ديوان أبيطالب بن عبدالمطلب]] | | data-type="authorWritings" |[[ديوان أبيطالب بن عبدالمطلب]] | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
خط ۳۶: | خط ۳۵: | ||
'''ابوهِفّان، عبدالله بن احمد بن حرب مهزمى''' (متوفاى 255ق)، ادیب، لغوی، نحوی، از شعراى هرزوى قرن سوم هجرى است. | '''ابوهِفّان، عبدالله بن احمد بن حرب مهزمى''' (متوفاى 255ق)، ادیب، لغوی، نحوی، از شعراى هرزوى قرن سوم هجرى است. | ||
هفان را به كسر و فتحها خواندهاند و روايات کتابهاى لغت و ادب در این باب یکسان نيست. منابع، در نام او و پدرانش اتفاق نظر | ==نام، نام پدران== | ||
هفان را به كسر و فتحها خواندهاند و روايات کتابهاى لغت و ادب در این باب یکسان نيست. منابع، در نام او و پدرانش اتفاق نظر دارند، اما معلوم نیست چرا حصری او را منصور بن بجره خوانده است. | |||
==خاندان ابوهفان== | ==خاندان ابوهفان== | ||
ظاهراً زادگاه و خاستگاه ابوهفان شهر بصره است، زيرا قوم او، بنى مهزم كه شاخهاى از عبدقيس بود، در آنجا مىزيست. چند تن از اعضاى این قوم، به روايت اخبار، شهرت يافتهاند. عموهایش، محمد و على و دايىاش، مسلمه، منابع روايت او بودند و مسلمه به شاعرى نيز شهرت داشت؛ بنابراین، شگفت نيست كه او از نوجوانى به شعر و روايت اخبار روى آورده باشد. | ظاهراً زادگاه و خاستگاه ابوهفان شهر بصره است، زيرا قوم او، بنى مهزم كه شاخهاى از عبدقيس بود، در آنجا مىزيست. چند تن از اعضاى این قوم، به روايت اخبار، شهرت يافتهاند. عموهایش، محمد و على و دايىاش، مسلمه، منابع روايت او بودند و مسلمه به شاعرى نيز شهرت داشت؛ بنابراین، شگفت نيست كه او از نوجوانى به شعر و روايت اخبار روى آورده باشد. | ||
==در بغداد== | |||
ابوهفان، سرانجام، بصره را ترك گفت و در بغداد مسكن گزيد و از آن پس، همه اخبارى كه از او در دست داريم، گویا در همین شهر رخ داده است. | ابوهفان، سرانجام، بصره را ترك گفت و در بغداد مسكن گزيد و از آن پس، همه اخبارى كه از او در دست داريم، گویا در همین شهر رخ داده است. | ||
==ابوهفان و ابونواس== | |||
ابوهفان را «غلام و راوى» ابونواس دانستهاند و از اينجا پيداست كه او پيش از همه، شيفته این شاعر بزرگ گرديده، به حلقه ياران او پيوسته و شيوه زندگى و شعرسرايى او را پيش گرفته است؛ بااينهمه، ابوهفان در وهله نخست، راوى است و همین امر، او را برای روايت شعر و لغت و شايد هم حديث، نزد اصمعى كشانده است. | ابوهفان را «غلام و راوى» ابونواس دانستهاند و از اينجا پيداست كه او پيش از همه، شيفته این شاعر بزرگ گرديده، به حلقه ياران او پيوسته و شيوه زندگى و شعرسرايى او را پيش گرفته است؛ بااينهمه، ابوهفان در وهله نخست، راوى است و همین امر، او را برای روايت شعر و لغت و شايد هم حديث، نزد اصمعى كشانده است. | ||
==جایگاه | ==جایگاه ادبی ابوهفان== | ||
وى، به قول | وى، به قول «خطیب»، در ادب به مقام بزرگى نايل آمد يا به قول ديگران، نحوى، اديب، لغوى و عالم به شعر شد و سرانجام، كسانى چون ابن ابىطاهر، جنيد بن حكيم دقاق و يموت بن مزرع او را مرجع خویش قرار داده، از او روايت كردهاند. ابن معتز، ابن جراح، [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، ابوحيان، حصرى و ديگران بارها از قول او اخبارى را نقل كردهاند. روش كار او در روايت، با روش راویان معاصرش هيچ تفاوتى ندارد و این امر در منابعى كه ياد شده، مشهود است. | ||
از زندگى علمى ابوهفان، بيش از این در دست نيست و روايات بىشمار ديگرى كه درباره او نقل شده، همه به مجالس عياشى، هجاى این و آن و دو مدح، منحصر مىشود. | از زندگى علمى ابوهفان، بيش از این در دست نيست و روايات بىشمار ديگرى كه درباره او نقل شده، همه به مجالس عياشى، هجاى این و آن و دو مدح، منحصر مىشود. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۳: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[ديوان أبيطالب بن عبدالمطلب]] | |||
[[ | [[شعر أبيطالب و أخباره و المستدرك عليه]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:ادیبان]] |