۸۲٬۸۱۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نهجالبلاغه' به 'نهجالبلاغة') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
{{کاربردهای دیگر|واقدی (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|واقدی (ابهام زدایی)}} | ||
'''ابوعبداللّٰه محمد بن عمر واقدى''' (130-207ق)، از مشاهير قدمای مورخين اسلامی، بزرگترین متخصص در تاریخ غزوات پیامبر(ص) | '''ابوعبداللّٰه محمد بن عمر واقدى''' (130-207ق)، از مشاهير قدمای مورخين اسلامی، بزرگترین متخصص در تاریخ غزوات پیامبر(ص) | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۲: | ||
اين نكته هم قابل ذكر است كه به [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] هم تهمت گرايش به تشيع و قدرى بودن زدهاند. و چنين به نظر مىرسد كه اتهام واقدى و [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] در اين مورد ارتباطى به عقايد شخصى آن دو ندارد، بلكه اين اتهام از آنجا ناشى شده است كه آنها در کتابهاى خود پارهاى از اقوال و آراء شیعیان را بيان داشتهاند.و اين دليل آن نيست كه معتقد به آن مطالب باشند، بلكه طبيعت نويسندگى در اين گونه تأليفات اقتضاى آن را دارد. | اين نكته هم قابل ذكر است كه به [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] هم تهمت گرايش به تشيع و قدرى بودن زدهاند. و چنين به نظر مىرسد كه اتهام واقدى و [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] در اين مورد ارتباطى به عقايد شخصى آن دو ندارد، بلكه اين اتهام از آنجا ناشى شده است كه آنها در کتابهاى خود پارهاى از اقوال و آراء شیعیان را بيان داشتهاند.و اين دليل آن نيست كه معتقد به آن مطالب باشند، بلكه طبيعت نويسندگى در اين گونه تأليفات اقتضاى آن را دارد. | ||
شايد يكى از دلائل اينكه واقدى را شيعه وصف كردهاند مربوط به بعضى از مسائل مذكور در كتاب او باشد.مثلاًگاهى اسامى گروهى از صحابه را ذكر كرده است كه نام خلفاى راشدين هم ميان آنهاست، و چنانكه بايد و شايد حق ايشان را ادا نكرده است.به عنوان مثال، در نسخۀ خطى كه ما آنرا اصل قرار داديم، فهرستى در مورد نام اشخاصى كه در جنگ احد، از پيش پيامبر(ص) گريختهاند، مىبينيم كه چنين آغاز مىشود: «از جملۀ كسانى كه گريختهاند فلان است و حارث بن حاطب،ثعبلة بن حاطب، سواد بن غزيه، سعد بن عثمان، عقبة بن عثمان، خارجة بن عامر-كه تا ملل(نام جايى است) فرار كرد-اوس بن قيظى و گروهى از بنى حارثه.» در صورتی که همين عبارت را در شرح | شايد يكى از دلائل اينكه واقدى را شيعه وصف كردهاند مربوط به بعضى از مسائل مذكور در كتاب او باشد.مثلاًگاهى اسامى گروهى از صحابه را ذكر كرده است كه نام خلفاى راشدين هم ميان آنهاست، و چنانكه بايد و شايد حق ايشان را ادا نكرده است.به عنوان مثال، در نسخۀ خطى كه ما آنرا اصل قرار داديم، فهرستى در مورد نام اشخاصى كه در جنگ احد، از پيش پيامبر(ص) گريختهاند، مىبينيم كه چنين آغاز مىشود: «از جملۀ كسانى كه گريختهاند فلان است و حارث بن حاطب،ثعبلة بن حاطب، سواد بن غزيه، سعد بن عثمان، عقبة بن عثمان، خارجة بن عامر-كه تا ملل(نام جايى است) فرار كرد-اوس بن قيظى و گروهى از بنى حارثه.» در صورتی که همين عبارت را در شرح نهجالبلاغه [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابىالحديد]] مىبينيم كه بجاى كلمۀ فلان، عمر و عثمان آمده است.و [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] هم اين عبارت را از واقدى فقط با ذكر كلمه عثمان نقل كرده و نام عمر در آن نيست.ظاهرا چنين است كه در نسخه خطى اصلى واقدى عمر و عثمان يا يكى از آن دو را ذكر كرده و از گريختگان روز احد دانسته بوده است، اما كسى كه نسخه را رونويسى كرده، اين مسأله را در مورد عمر و عثمان يا هر يك از ايشان نپذيرفته و آنرا به كلمۀ «فلان» تغيير داده است.و چون متن اصلى و نسخه صحيح واقدى به دست شيعه افتاده است، اين اخبار مربوط به عمر و عثمان را خواندهاند و به طور قطع او را شيعه پنداشتهاند.طبق اين دلائل، نظريه و عبارات ابن نديم در مورد تشيع واقدى سست به نظر مىرسد و هيچ دليل قطعى بر تشيع واقدى نيست.و بايد در جستجوى دلايل ديگرى بود، و بويژه بايد از مطالب صريح خود واقدى استمداد طلبيد. | ||
مقدمه مارسدن جونز بر مغازى واقدى | مقدمه مارسدن جونز بر مغازى واقدى | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۲: | ||
ابن سعد كاتب و شاگرد واقدى او را چنين وصف كرده است: «واقدى آگاه به مغازى، سيره، فتوح، اختلاف مردم دربارۀ احاديث و احكام و اجتماع و هم آهنگى مردم در موضوعات بود.و اين مطالب را در كتبى كه نوشته و تفسير كرده و آنها را استخراج كرده است، مىبينيم.» | ابن سعد كاتب و شاگرد واقدى او را چنين وصف كرده است: «واقدى آگاه به مغازى، سيره، فتوح، اختلاف مردم دربارۀ احاديث و احكام و اجتماع و هم آهنگى مردم در موضوعات بود.و اين مطالب را در كتبى كه نوشته و تفسير كرده و آنها را استخراج كرده است، مىبينيم.» | ||
ما کتابهاى او را همانطور كه در [[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست ابن نديم]] آمده | ما کتابهاى او را همانطور كه در [[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست ابن نديم]] آمده است، ذكر مىكنيم و بعد با منابع ديگر مقايسه و مطابقت كرده و موارد اختلاف را بازگو مىكنيم: | ||
#كتاب التاريخ و المغازى و المبعث. | #كتاب التاريخ و المغازى و المبعث. | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۰: | ||
[[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] در كتاب [[فتوح البلدان]] خود مطالب زيادى از واقدى نقل مىكند و اين بدان جهت است كه او از شاگردان ابن سعد است، كه كاتب واقدى بوده است. | [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] در كتاب [[فتوح البلدان]] خود مطالب زيادى از واقدى نقل مىكند و اين بدان جهت است كه او از شاگردان ابن سعد است، كه كاتب واقدى بوده است. | ||
همچنين [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] هم از واقدى مطالب فراوانى را نقل كردهاند.[[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] بسيارى از حوادث نيمۀ دوم قرن دوم هجرى را از واقدى نقل مىكند-غالباً حوادثى كه در دورۀ زندگى واقدى اتفاق افتاده است. [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] هم قضاياى تاريخى سال 64 ه.ق.را از قول واقدى نقل مىكند. | همچنين [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] هم از واقدى مطالب فراوانى را نقل كردهاند.[[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] بسيارى از حوادث نيمۀ دوم قرن دوم هجرى را از واقدى نقل مىكند-غالباً حوادثى كه در دورۀ زندگى واقدى اتفاق افتاده است. [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] هم قضاياى تاريخى سال 64 ه.ق. را از قول واقدى نقل مىكند. | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۳: | ||
[[فتوح الشام]] | [[فتوح الشام]] | ||
[[تاريخ فتوح الجزيرة و الخابور و ديار بكر و العراق]] | |||
[[فتوح الشام (دار الکتب العلميه)]] | [[فتوح الشام (دار الکتب العلميه)]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |