آزادی در اندیشه امام خمینی(ره): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حاكم' به 'حاكم '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'حاكم' به 'حاكم ')
خط ۷۵: خط ۷۵:
فصل چهارم، به آزادى‌هاى قشرهاى مختلف جامعه اختصاص دارد و مطالبى درباره آزادى زن، آزادى در دانشگاه‌ها و فعاليت‌هاى دانشجويى، آزادى حوزه‌هاى علميه و حقوق و آزادى‌هاى اقليت‌هاى مذهبى را شامل مى‌شود <ref>همان، ص101-</ref>.
فصل چهارم، به آزادى‌هاى قشرهاى مختلف جامعه اختصاص دارد و مطالبى درباره آزادى زن، آزادى در دانشگاه‌ها و فعاليت‌هاى دانشجويى، آزادى حوزه‌هاى علميه و حقوق و آزادى‌هاى اقليت‌هاى مذهبى را شامل مى‌شود <ref>همان، ص101-</ref>.


فصل پنجم، با عنوان «رابطه آزادى با مفاهيم بنيادين حكومت»، مواضع امام(ره) را در مورد حاكميت اسلامى، آزادى و قانون اساسى، آزادى انتخابات، مشاركت آزادانه مردم در تصميم‌گيرى‌ها و آزادى و استقلال شوراها بيان مى‌كند <ref>همان، ص163-253</ref>.
فصل پنجم، با عنوان «رابطه آزادى با مفاهيم بنيادين حكومت»، مواضع امام(ره) را در مورد [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم]] يت اسلامى، آزادى و قانون اساسى، آزادى انتخابات، مشاركت آزادانه مردم در تصميم‌گيرى‌ها و آزادى و استقلال شوراها بيان مى‌كند <ref>همان، ص163-253</ref>.


در خلال مباحث و مطالب کتاب، به تبيين ديدگاه‌ها و انديشه‌هاى حضرت امام(ره) پيرامون آزادى، پرداخته شده است. روشن است كه مفهوم آزادى در مكتب اسلام، با آنچه كه در مكتب ليبراليسم مطرح است كاملا متفاوت است. حضرت امام(ره)، ضمن انتقاد از آزادى به شكل غربى آن - كه نوعى بى‌بندوبارى بدون قيد و شرط و در راستاى رويارويى با اخلاق و سنت‌هاى انسانى و برخلاف شرع و عقل بوده است - آزادى را در چهارچوب تعاليم اسلام، مصالح جامعه و قوانين مبتنى بر احكام الهى، نيازها و منافع عمومى، مطلوب دانسته‌اند <ref>مقدمه، ص4</ref>.
در خلال مباحث و مطالب کتاب، به تبيين ديدگاه‌ها و انديشه‌هاى حضرت امام(ره) پيرامون آزادى، پرداخته شده است. روشن است كه مفهوم آزادى در مكتب اسلام، با آنچه كه در مكتب ليبراليسم مطرح است كاملا متفاوت است. حضرت امام(ره)، ضمن انتقاد از آزادى به شكل غربى آن - كه نوعى بى‌بندوبارى بدون قيد و شرط و در راستاى رويارويى با اخلاق و سنت‌هاى انسانى و برخلاف شرع و عقل بوده است - آزادى را در چهارچوب تعاليم اسلام، مصالح جامعه و قوانين مبتنى بر احكام الهى، نيازها و منافع عمومى، مطلوب دانسته‌اند <ref>مقدمه، ص4</ref>.
خط ۸۳: خط ۸۳:
امام(ره) ضمن پذيرش و جانب‌دارى از آزادى، به‌خصوص آزادى‌هاى سياسى، اجتماعى، آن را به‌مثابه يكى از حقوق فطرى و طبيعى مردم در عرصه‌هاى مختلف فردى و اجتماعى، از جمله حقوق غير اكتسابى مى‌شمارند؛ زيرا آزادى از مقوله حقوق موضوعى نيست تا انسانى به انسان ديگر اعطا كند، بلكه پاره‌اى از طبيعت آدمى و از جمله حقوق طبيعى اوست؛ حتى اگر دولت و حكومت آن را به رسميت نشناسد. درعين‌حال، جامعه به‌منظور حفظ اركان خود و تأمين نظم و امنيت، مى‌تواند حدود، شرايط و قيودى در استفاده از آزادى مقرر نمايد؛ اما ايجاد تزلزل در اساس و پايه آن از حدود صلاحيت دولت، حكومت و جامعه بيرون است. خلاصه آنكه، آزادى در ذات انسان است و انسان به اقتضاى انسانيت خويش آزاد و آزادى‌طلب است <ref>همان</ref>.
امام(ره) ضمن پذيرش و جانب‌دارى از آزادى، به‌خصوص آزادى‌هاى سياسى، اجتماعى، آن را به‌مثابه يكى از حقوق فطرى و طبيعى مردم در عرصه‌هاى مختلف فردى و اجتماعى، از جمله حقوق غير اكتسابى مى‌شمارند؛ زيرا آزادى از مقوله حقوق موضوعى نيست تا انسانى به انسان ديگر اعطا كند، بلكه پاره‌اى از طبيعت آدمى و از جمله حقوق طبيعى اوست؛ حتى اگر دولت و حكومت آن را به رسميت نشناسد. درعين‌حال، جامعه به‌منظور حفظ اركان خود و تأمين نظم و امنيت، مى‌تواند حدود، شرايط و قيودى در استفاده از آزادى مقرر نمايد؛ اما ايجاد تزلزل در اساس و پايه آن از حدود صلاحيت دولت، حكومت و جامعه بيرون است. خلاصه آنكه، آزادى در ذات انسان است و انسان به اقتضاى انسانيت خويش آزاد و آزادى‌طلب است <ref>همان</ref>.


حضرت امام(ره) كوشيده‌اند تا به مدد مصاديق، معناى آزادى را تا حدود زيادى تبيين و مشخص نمايند؛ تأكيد بر حضور مردم در روند حاكميت و نقش آنان در ساختار قدرت انتخابات و گزينش حاكم، نظارت و... را مى‌توان از جمله مصاديقِ تبلور آزادى در بيانات ايشان دانست. امام(ره) ضمن به رسميت شناختن آزادى‌هاى فردى و سياسى، انديشه و بيان، احزاب و اجتماعات، عقيده و مذهب، مشاركت آزادانه مردم در تصميم‌گيرى‌ها و... مواردى چون شرع و عقل، اخلاق و سنت‌هاى انسانى، قانون، عدم توطئه‌چينى، عدم فسادانگيزى و عدم ضرررسانى را تحت عنوان حدود آزادى مطرح كرده‌اند <ref>همان، ص4-5</ref>.
حضرت امام(ره) كوشيده‌اند تا به مدد مصاديق، معناى آزادى را تا حدود زيادى تبيين و مشخص نمايند؛ تأكيد بر حضور مردم در روند [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم]] يت و نقش آنان در ساختار قدرت انتخابات و گزينش [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم]] ، نظارت و... را مى‌توان از جمله مصاديقِ تبلور آزادى در بيانات ايشان دانست. امام(ره) ضمن به رسميت شناختن آزادى‌هاى فردى و سياسى، انديشه و بيان، احزاب و اجتماعات، عقيده و مذهب، مشاركت آزادانه مردم در تصميم‌گيرى‌ها و... مواردى چون شرع و عقل، اخلاق و سنت‌هاى انسانى، قانون، عدم توطئه‌چينى، عدم فسادانگيزى و عدم ضرررسانى را تحت عنوان حدود آزادى مطرح كرده‌اند <ref>همان، ص4-5</ref>.


ايشان همچنين خاطرنشان ساخته‌اند در اسلام فقط آزادى‌هايى از مردم سلب مى‌شود كه برخلاف مصلحت آنان و به حيثيت انسانى فرد لطمه وارد سازد. به نظر نويسنده، نگاه امام(ره) به واژه مدرن آزادى، بيشتر به مضمون مثبت آن گرايش دارد؛ چه، ايشان به‌وضوح بر تجربه داخلى يا ملى و اهميت آن در درك آزادى تأكيد مى‌ورزند؛ ازاين‌رو، مى‌توان به‌سهولت داورى كرد كه امام(ره) بيشتر در انديشه «آزادى براى» هستند تا معناى ليبرالى «آزادى از»؛ همان كه به آزادى منفى نيز مشهور شده است <ref>ر.ك: همان، ص5</ref>.
ايشان همچنين خاطرنشان ساخته‌اند در اسلام فقط آزادى‌هايى از مردم سلب مى‌شود كه برخلاف مصلحت آنان و به حيثيت انسانى فرد لطمه وارد سازد. به نظر نويسنده، نگاه امام(ره) به واژه مدرن آزادى، بيشتر به مضمون مثبت آن گرايش دارد؛ چه، ايشان به‌وضوح بر تجربه داخلى يا ملى و اهميت آن در درك آزادى تأكيد مى‌ورزند؛ ازاين‌رو، مى‌توان به‌سهولت داورى كرد كه امام(ره) بيشتر در انديشه «آزادى براى» هستند تا معناى ليبرالى «آزادى از»؛ همان كه به آزادى منفى نيز مشهور شده است <ref>ر.ك: همان، ص5</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش