۱۰۲٬۶۳۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ها ' به 'یها ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی های ' به 'یهای ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
فهرست مطالب، غیر از مقدّمات چنین است: 1- آئینهی تعریف 2- زورق عقل، دریای عشق 3- آفتاب تجربه 4- در مجلس مشاهده 5- رمز کارگاه سخن 6- نقد صوفی 7- تعلیم نو 8- شش گوشهی انسانی. امّا با این حال گویا دو بحث مقدّماتی تمهیدی بر گسترهی عرفان و نیز در گفت و گوی معنا با تطویل و انسجامیکه دارد نیز میتواست جزئی از فهرست محسوب شود، هر چند محسوب نشده در عین حال هر دو بحث زمینه را برای خوانش بهتر و فهم دقیق تر مساعد و آماده میکند. با تمام شدن هشت بخش اصلی کتاب بخشی نیز بدون شماره نوشته شده تحت عنوان «پی رنگ ریشههای عرفان و تصوّف» که خود بحثی مستوفی و گویاست پیامد آن نیز عنوانی دیگر دیده میشود و آن هم «نقد سوفی بر صوفی» که بسیار قابل تأمّل است. در آخر کتاب هم گزیدهی منابع و فهرست راهنما به چشم میخورد کهیاریگر خواننده برای پیوستن به نکات مهم جهت ربط به اصل است. | فهرست مطالب، غیر از مقدّمات چنین است: 1- آئینهی تعریف 2- زورق عقل، دریای عشق 3- آفتاب تجربه 4- در مجلس مشاهده 5- رمز کارگاه سخن 6- نقد صوفی 7- تعلیم نو 8- شش گوشهی انسانی. امّا با این حال گویا دو بحث مقدّماتی تمهیدی بر گسترهی عرفان و نیز در گفت و گوی معنا با تطویل و انسجامیکه دارد نیز میتواست جزئی از فهرست محسوب شود، هر چند محسوب نشده در عین حال هر دو بحث زمینه را برای خوانش بهتر و فهم دقیق تر مساعد و آماده میکند. با تمام شدن هشت بخش اصلی کتاب بخشی نیز بدون شماره نوشته شده تحت عنوان «پی رنگ ریشههای عرفان و تصوّف» که خود بحثی مستوفی و گویاست پیامد آن نیز عنوانی دیگر دیده میشود و آن هم «نقد سوفی بر صوفی» که بسیار قابل تأمّل است. در آخر کتاب هم گزیدهی منابع و فهرست راهنما به چشم میخورد کهیاریگر خواننده برای پیوستن به نکات مهم جهت ربط به اصل است. | ||
در طول اثر | در طول اثر پاورقیهای زیادی به چشم میخورد که عموماً سند دادن به مطالبی است که مورد استفاده نویسنده بوده است. در این پاورقیها کمابیش سندهایی از آیات و احادیث دیده میشود که نویسنده در متن اثر از آنها استفاده کرده است. اشاره به منابع و مآخذ بسیار برای پرسیدن کار پرسش را هرچند دشوار ولی علمیکرده است. نویسنده در انتهای مقدّمه از عنوان کتاب که شهروندی جهان است سخن میگوید و علّت آن انتخاب را اینگونه توضیح میدهد: «من شهروند جهانم» نامیاست که بر این پژوهش نهادهام. جملهای که نمودار اندیشهی جهان وطنی است و نخستین بار توسط فیلسوف کلبی، دیوجانس/ دیوژن (404 تا 323 پیش از میلاد مسیح) شاگرد آنتیستِنِس که او خود شاگرد سقراط بود، مطرح شد<ref>پیشگفتار، ص 15</ref>. توضیح وی برای جهان وطنی نیز چنین است: اصطلاح «جهان وطنی» دیوژن یکی از جملاتی است که میتواند افقهای مشترکی از طریق خوانش هرمنوتیکیِ متون عرفانی در تمدنها و فرهنگهای گوناگون را ایجاد کند. رهایی از اسارت در جغرافیا، طبقهبندی در گروههای گوناگون و فراهم آوردن بستری مناسب برای گفت و گو که مرزهای انحصار طلبی، بین دیدگاههای گوناگون را در مینوردد، تا بتواند به شناختی بایسته از یک مفهوم متعالی برسد، همان چیزی است که از عرفان انتظار میرود. پذیرشی به نام انسانیت و عشق ورزی به حضرت رفیق اعلی بدون هیچگونه رتبه بندی و تمایز<ref>پیشگفتار، ص 15</ref>. | ||