لهستانیان و ایران: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی های ' به 'یهای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می گیرد' به 'میگیرد') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''لهستانیان و ایران''' تألیف علیرضا دولتشاهی؛ نویسنده در این کتاب بر آن است تا مسئلهی برخورد دو جانبهی ایران و لهستان را در یک انگارهی گستردهی تاریخی ترسیم نماید. این نوشتار سیر تحول برخورد این دو ملت را از ابتدا تا جریان غم انگیز آوارگان لهستانی در ایران در زمان جنگ جهانی دوم، در | '''لهستانیان و ایران''' تألیف علیرضا دولتشاهی؛ نویسنده در این کتاب بر آن است تا مسئلهی برخورد دو جانبهی ایران و لهستان را در یک انگارهی گستردهی تاریخی ترسیم نماید. این نوشتار سیر تحول برخورد این دو ملت را از ابتدا تا جریان غم انگیز آوارگان لهستانی در ایران در زمان جنگ جهانی دوم، در برمیگیرد. سعی نویسنده این است که چگونگی حضور لهستانی ها را در ابعاد مختلف زندگی ایرانی ها دنبال نماید. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مطالعات اسلاویک در ایران چندان پیشینه ای ندارد. لهستان و ایران گذشته از روابط فرهنگی دیرپا در تاریخ خود نقاط مشابه و تجربه های مشابهی دارند. از یورش ایلغار مغول گرفته تا عهدشکنی بناپارت. هردو در سایهی همساه ای غدار یعنی روسیه روزگار گذراندهاند و لهستان اما از این همسایه زخم های جدی تری - تجزیه - برداشته است. لهستان و ایران در سایهی غدار دیگری نیز روزگار سپری کردهاند و آن حکومت عثمانی است. هردوی این کشورها زخمی این همسایگی بودند. از این رو دست یاری به سوی یکدیگر گشودند و اتحادی هرچند ناپایدار از بازی روزگار میان این دو کشور موجب شد تا برگه هایی از صفحات تاریخ را به خود سرگرم سازد. لهستان و ایران در پی گشودن دری بر گسترهی پژوهش در پیشینهی این روابط است. اما دسترسی به آنچه به طور پراکنده در منابع و مآخذ مختلف وجود دارد، استخراج آن را با سختی همراه کرده است. نویسندهی این پژوهش درصدد بر آمد تا با جمع آوری مطالب در کتابش کار را بر علاقمندان آسان گرداند. او نخستین کسی است که مسئلهی برخورد دو جانبهی ایران و لهستان را در یک انگارهی گستردهی تاریخی ترسیم می نماید. کتاب پیش رو سیر تحول برخورد این دو ملت را از ابتدا تا جریان غم انگیز آوارگان لهستانی در ایران در زمان جنگ جهانی دوم، | مطالعات اسلاویک در ایران چندان پیشینه ای ندارد. لهستان و ایران گذشته از روابط فرهنگی دیرپا در تاریخ خود نقاط مشابه و تجربه های مشابهی دارند. از یورش ایلغار مغول گرفته تا عهدشکنی بناپارت. هردو در سایهی همساه ای غدار یعنی روسیه روزگار گذراندهاند و لهستان اما از این همسایه زخم های جدی تری - تجزیه - برداشته است. لهستان و ایران در سایهی غدار دیگری نیز روزگار سپری کردهاند و آن حکومت عثمانی است. هردوی این کشورها زخمی این همسایگی بودند. از این رو دست یاری به سوی یکدیگر گشودند و اتحادی هرچند ناپایدار از بازی روزگار میان این دو کشور موجب شد تا برگه هایی از صفحات تاریخ را به خود سرگرم سازد. لهستان و ایران در پی گشودن دری بر گسترهی پژوهش در پیشینهی این روابط است. اما دسترسی به آنچه به طور پراکنده در منابع و مآخذ مختلف وجود دارد، استخراج آن را با سختی همراه کرده است. نویسندهی این پژوهش درصدد بر آمد تا با جمع آوری مطالب در کتابش کار را بر علاقمندان آسان گرداند. او نخستین کسی است که مسئلهی برخورد دو جانبهی ایران و لهستان را در یک انگارهی گستردهی تاریخی ترسیم می نماید. کتاب پیش رو سیر تحول برخورد این دو ملت را از ابتدا تا جریان غم انگیز آوارگان لهستانی در ایران در زمان جنگ جهانی دوم، دربرمیگیرد. انگاره ای که نویسنده به منظور به ثمر رساندن کارش اختیار کرده است، به خوانندهی ایرانی این مجال را می دهد که برای خود ویژگی منحصر به فرد روابط ایران و لهستان را در مقایسه با دیگر ممالک اروپا از جمله انگلیس، ایتالیا و فرانسه مجسم نماید. خاص بودن این داد و ستد را عنوان کتاب که تأکیدی بر مردم لهستان و برخوردشان با ایران دارد، خلاصه می کند. | ||
از دیرباز از سرزمین ایران اقوام زیادی گذشتند یا ماندند، ولی همهی آن ها بلااستثناء از نواحی آسیا بوده اند. لهستانی ها تنها قوم فرنگی (اروپایی) به حساب می آمدند که نه به خاطر منافع خاص سیاسی و اعمال قدرت، بلکه از روی نیاز در میان ایران ها سکنی گزیدند. لهستانی ها شاید تنها قوم فرنگی بودند که با تصویر ذهنی فرنگیهای ثروتمند، نزد ایرانی ها هیچ سازگاری نداشتند. سعی نویسنده در این کتاب بر این است که چگونگی حضور لهستانی ها را در ابعاد مختلف زندگی ایرانی ها دنبال کند.<ref> [https://www.historylib.com/books/2494 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | از دیرباز از سرزمین ایران اقوام زیادی گذشتند یا ماندند، ولی همهی آن ها بلااستثناء از نواحی آسیا بوده اند. لهستانی ها تنها قوم فرنگی (اروپایی) به حساب می آمدند که نه به خاطر منافع خاص سیاسی و اعمال قدرت، بلکه از روی نیاز در میان ایران ها سکنی گزیدند. لهستانی ها شاید تنها قوم فرنگی بودند که با تصویر ذهنی فرنگیهای ثروتمند، نزد ایرانی ها هیچ سازگاری نداشتند. سعی نویسنده در این کتاب بر این است که چگونگی حضور لهستانی ها را در ابعاد مختلف زندگی ایرانی ها دنبال کند.<ref> [https://www.historylib.com/books/2494 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> |
نسخهٔ ۱۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۰۰
لهستانیان و ایران | |
---|---|
پدیدآوران | دولتشاهی، علیرضا (نویسنده) |
ناشر | انتشارات بال |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۸۶ش |
شابک | 2-03-2574-964-978 |
کد کنگره | |
لهستانیان و ایران تألیف علیرضا دولتشاهی؛ نویسنده در این کتاب بر آن است تا مسئلهی برخورد دو جانبهی ایران و لهستان را در یک انگارهی گستردهی تاریخی ترسیم نماید. این نوشتار سیر تحول برخورد این دو ملت را از ابتدا تا جریان غم انگیز آوارگان لهستانی در ایران در زمان جنگ جهانی دوم، در برمیگیرد. سعی نویسنده این است که چگونگی حضور لهستانی ها را در ابعاد مختلف زندگی ایرانی ها دنبال نماید.
ساختار
مطالب در 9 بخش ارائه شده است.
گزارش محتوا
مطالعات اسلاویک در ایران چندان پیشینه ای ندارد. لهستان و ایران گذشته از روابط فرهنگی دیرپا در تاریخ خود نقاط مشابه و تجربه های مشابهی دارند. از یورش ایلغار مغول گرفته تا عهدشکنی بناپارت. هردو در سایهی همساه ای غدار یعنی روسیه روزگار گذراندهاند و لهستان اما از این همسایه زخم های جدی تری - تجزیه - برداشته است. لهستان و ایران در سایهی غدار دیگری نیز روزگار سپری کردهاند و آن حکومت عثمانی است. هردوی این کشورها زخمی این همسایگی بودند. از این رو دست یاری به سوی یکدیگر گشودند و اتحادی هرچند ناپایدار از بازی روزگار میان این دو کشور موجب شد تا برگه هایی از صفحات تاریخ را به خود سرگرم سازد. لهستان و ایران در پی گشودن دری بر گسترهی پژوهش در پیشینهی این روابط است. اما دسترسی به آنچه به طور پراکنده در منابع و مآخذ مختلف وجود دارد، استخراج آن را با سختی همراه کرده است. نویسندهی این پژوهش درصدد بر آمد تا با جمع آوری مطالب در کتابش کار را بر علاقمندان آسان گرداند. او نخستین کسی است که مسئلهی برخورد دو جانبهی ایران و لهستان را در یک انگارهی گستردهی تاریخی ترسیم می نماید. کتاب پیش رو سیر تحول برخورد این دو ملت را از ابتدا تا جریان غم انگیز آوارگان لهستانی در ایران در زمان جنگ جهانی دوم، دربرمیگیرد. انگاره ای که نویسنده به منظور به ثمر رساندن کارش اختیار کرده است، به خوانندهی ایرانی این مجال را می دهد که برای خود ویژگی منحصر به فرد روابط ایران و لهستان را در مقایسه با دیگر ممالک اروپا از جمله انگلیس، ایتالیا و فرانسه مجسم نماید. خاص بودن این داد و ستد را عنوان کتاب که تأکیدی بر مردم لهستان و برخوردشان با ایران دارد، خلاصه می کند.
از دیرباز از سرزمین ایران اقوام زیادی گذشتند یا ماندند، ولی همهی آن ها بلااستثناء از نواحی آسیا بوده اند. لهستانی ها تنها قوم فرنگی (اروپایی) به حساب می آمدند که نه به خاطر منافع خاص سیاسی و اعمال قدرت، بلکه از روی نیاز در میان ایران ها سکنی گزیدند. لهستانی ها شاید تنها قوم فرنگی بودند که با تصویر ذهنی فرنگیهای ثروتمند، نزد ایرانی ها هیچ سازگاری نداشتند. سعی نویسنده در این کتاب بر این است که چگونگی حضور لهستانی ها را در ابعاد مختلف زندگی ایرانی ها دنبال کند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران