۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه اش ' به 'هاش ') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
نها الراضی (2004-1941) هنرمندی عراقی بود که در یادداشت های | نها الراضی (2004-1941) هنرمندی عراقی بود که در یادداشت های روزانهاش چهرهی متفاوتی از عراقی که تاکنون شنیده ایم ترسیم کرده و نشان می دهد. عراقی که با قدمت چند هزارسالهاش گهوارهی تمدن بشر بوده چطور در چند دهه چنان ویران می شود که بازسازی آن در افق روزگار امروز به امری محال می ماند. تاریخ شروع این یادداشت ها ژانویهی 1991، هم زمان با زمزمههای شروع جنگ اول خیلج فارس، است و پایان آن مارس 2003. در این مدت، عراقی که هنوز از جنگ هشت ساله با ایران نفس تازه نکرده چند جنگ ویرانگر دیگر را پش سر می گذارد، این بار با قوای بین المللی، به سرکردگی آمریکا و پشت سر آن، تحریم های کمرشکنی که اندک رمق های باقی مانده را هم از ته ماندهی منابع و ذخایر آن سرزمین بیرون می کشد و مردم را در بی پناه ترین وضع ممکن اقتصادی و اجتماعی رها میکند. سال 2003، پس از حملهی یازده سپتامبر و برای انتقام جویی دوباره از صدام و این بار به قصد ویرانی کامل او، یک بار دیگر آمریکای وحشت زده، دنیا را علیه عراق بسیج میکند و جنگی دیگر را بر سر مردمان آن آوار میکند. | ||
در این دوازده سال، روایت نها الراضی از آن چه به او و اطرافیانش می گذرد همواره پیوسته نیست؛ گاه هر روز مینویسد و گاه ممکن است چند مان بین نوشته هایش وقفه بیفتد. با این حال، ورقی از خاطرات او نیست که کسالت بار باشد و در هر یادداشت اطلاعات و رخداد های شخصی و اجتماعی را، بدون حاشیه رفتن و لفاظی، روی کاغذ می آورد. گرچه محل شروع یادداشت ها بغداد است و نام کتاب را هم در انتها یاداشت های بغداد گذاشته، اما این نوشته ها به بغداد محدود نمی شوند. او همهی این سال ها در بغداد نمی ماند و مدتی را در عمان (اردن) و بیروت می گذراند. هر کدام از این فصل ها عناوین متفاوتی دارند که دغدغههای ذهنی او را به خوبی نشان می دهند: تحریم، تبعید، هویت. نویسنده نام فصل اول را به طعنه و طنزی شیرین هتل السعادة یا هتل پارادیز گذاشته. این نام اشاره به محل زندگی وی در آن دوران دارد. توصیف زندگی آدم هایی که در دورهی جنگ در گوشه و کنار این محل، در کنار هم زندگی می کنند و وصف کمبودها و تلاشهای شان برای تأمین نیازهای اولیه خواندنی است. | در این دوازده سال، روایت نها الراضی از آن چه به او و اطرافیانش می گذرد همواره پیوسته نیست؛ گاه هر روز مینویسد و گاه ممکن است چند مان بین نوشته هایش وقفه بیفتد. با این حال، ورقی از خاطرات او نیست که کسالت بار باشد و در هر یادداشت اطلاعات و رخداد های شخصی و اجتماعی را، بدون حاشیه رفتن و لفاظی، روی کاغذ می آورد. گرچه محل شروع یادداشت ها بغداد است و نام کتاب را هم در انتها یاداشت های بغداد گذاشته، اما این نوشته ها به بغداد محدود نمی شوند. او همهی این سال ها در بغداد نمی ماند و مدتی را در عمان (اردن) و بیروت می گذراند. هر کدام از این فصل ها عناوین متفاوتی دارند که دغدغههای ذهنی او را به خوبی نشان می دهند: تحریم، تبعید، هویت. نویسنده نام فصل اول را به طعنه و طنزی شیرین هتل السعادة یا هتل پارادیز گذاشته. این نام اشاره به محل زندگی وی در آن دوران دارد. توصیف زندگی آدم هایی که در دورهی جنگ در گوشه و کنار این محل، در کنار هم زندگی می کنند و وصف کمبودها و تلاشهای شان برای تأمین نیازهای اولیه خواندنی است. |