مرزهای کرانمندی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی ها ' به 'ی‌ها '
جز (جایگزینی متن - 'ه ها ' به 'ه‌ها ')
جز (جایگزینی متن - 'ی ها ' به 'ی‌ها ')
خط ۵۲: خط ۵۲:
آنچه که در صورت ظاهر از آیه‌ی نخست سوره‌ی طلاق در ابتدای بحث دیده می‌شود گر چه کاملاً دینی است و احیاناً فقها از آن حدود و احکام را استنباط می‌کنند، ولی واقع این است که دایره‌ی حدود بسیار گسترده‌تر از حدود ظاهری و فقهی است. طبیعت و جامعه، فرد و خانواده، روابط انسانی، هر چه که دیده می‌شود و یا دیده خواهد شد تابع حدود الهی است و چیزی یا کسی نیست که نام «موجود» داشته باشد و مشمول حدود و مرز نباشد. بحث حدود و نامحدود و یا کرانمند و ناکرانمند، کرانمندی و ناکرانمندی ما را به جهان و خدا ربط می‌دهد. خداوند حقیقتی ناکرانمند و نامحدود است، هر چند که این الفاظ نیز از آنجا که زائیده‌ی ذهن و عقل فلسفی انسان است برازنده‌ی حق نیست ولی در عین حال نشان از آن دارد که محدود و کرانمند نیست و این مصداقی است که باید به آن توجّه کرد.
آنچه که در صورت ظاهر از آیه‌ی نخست سوره‌ی طلاق در ابتدای بحث دیده می‌شود گر چه کاملاً دینی است و احیاناً فقها از آن حدود و احکام را استنباط می‌کنند، ولی واقع این است که دایره‌ی حدود بسیار گسترده‌تر از حدود ظاهری و فقهی است. طبیعت و جامعه، فرد و خانواده، روابط انسانی، هر چه که دیده می‌شود و یا دیده خواهد شد تابع حدود الهی است و چیزی یا کسی نیست که نام «موجود» داشته باشد و مشمول حدود و مرز نباشد. بحث حدود و نامحدود و یا کرانمند و ناکرانمند، کرانمندی و ناکرانمندی ما را به جهان و خدا ربط می‌دهد. خداوند حقیقتی ناکرانمند و نامحدود است، هر چند که این الفاظ نیز از آنجا که زائیده‌ی ذهن و عقل فلسفی انسان است برازنده‌ی حق نیست ولی در عین حال نشان از آن دارد که محدود و کرانمند نیست و این مصداقی است که باید به آن توجّه کرد.


در فصل مرزهای کرانمندی از انواع مرزها سخن می‌رود، طبیعی، اجتماعی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی،  و در این کتاب چنین می‌گوید که همه چیز دارای مرز است، چه شناخته و چه ناشناس. نویسنده در بخشی از این مقوله سخن می‌گوید که چرا باید مرز باشد و یا اصلاً مرز از کجا پدیدار شده است. <ref>متن، ص 88</ref>. نویسنده اشاره ای قابل تأمّل دارد که: عمده آن است که انسان در هیچ حالی از مرزهای خود نمی‌تواند عبور کند. برای عبور کردن از خود، باید فرد به تمامیِ خود راه یافته باشد. این نکته‌ی بسیار مهم است. یعنی هر چه که تصوّر کنیم خواهی نخواهی در پنهانی ها در مرزهای ناشناخته و درونی وابسته هستیم و هرگز نمی‌توانیم از مرزهای عقلانی و معنوی عبور کنیم، گویی که ما تا هرجا که برویم همچنان داخل مرز عبور می‌کنیم و امکان عدول از مرز برای هیچ کس ممکن نیست.
در فصل مرزهای کرانمندی از انواع مرزها سخن می‌رود، طبیعی، اجتماعی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی،  و در این کتاب چنین می‌گوید که همه چیز دارای مرز است، چه شناخته و چه ناشناس. نویسنده در بخشی از این مقوله سخن می‌گوید که چرا باید مرز باشد و یا اصلاً مرز از کجا پدیدار شده است. <ref>متن، ص 88</ref>. نویسنده اشاره ای قابل تأمّل دارد که: عمده آن است که انسان در هیچ حالی از مرزهای خود نمی‌تواند عبور کند. برای عبور کردن از خود، باید فرد به تمامیِ خود راه یافته باشد. این نکته‌ی بسیار مهم است. یعنی هر چه که تصوّر کنیم خواهی نخواهی در پنهانی‌ها در مرزهای ناشناخته و درونی وابسته هستیم و هرگز نمی‌توانیم از مرزهای عقلانی و معنوی عبور کنیم، گویی که ما تا هرجا که برویم همچنان داخل مرز عبور می‌کنیم و امکان عدول از مرز برای هیچ کس ممکن نیست.