تاریخ قوامی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURتاریخ قوامیJ1.jpg | عنوان =تاریخ قوامی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = شیرازی، اسدالله خان ابن حاجی محمد ابراهیم (نویسنده) [[]] (محقق) [[]] (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =نشر سیوند |...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'هی ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تاریخ قوامی''' تألیف حاجی اسدالله خان ابن حاجی محمد ابراهیم شیرازی؛ شیراز و | '''تاریخ قوامی''' تألیف حاجی اسدالله خان ابن حاجی محمد ابراهیم شیرازی؛ شیراز و گسترهی خاندان های آن در حوزه های سیاسی، اجتماعی، ادبی و هنری در دوره های بعد از کریم خان زند؛ بیانگر هویت چشمگیری است که در این عرصه جایگاه شایسته ای داشته و ربانزد خاص و عام می باشد. تاریخ قوامی از آن گونه متونی است که به بیان تجربهی محلی و ذکر رویدادهای شیراز در قرن دوازدهم هجری قمری نسبت به خانواده ای با پیوندهای گسترده در ایالت فارس مبادرت نموده و فراز و نشیب رویدادها را با حسن قلم و اخلاقی مکرم شرح میدهد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
از بررسی اجزاء | از بررسی اجزاء نسخهی حاضر عیان می شود که ابواب سیاهه از سه پاره به اضافهی مرثیه داوری بن وصال در رثاء و یادکرد درگذشته فرزند حاجی اسدالله خان موسوم به هدایت الله (متخلص به درویش) تشکیل می شود. بخش نخست که به واقع پایهی اصلی کتاب حاضر می باشد، شامل چهار باب به قرار ذیل است: | ||
باب اول: در کیفیت نسب | باب اول: در کیفیت نسب | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
باب چهارم: تفصیل احوال بعد از سیاست و یاسا و اعطاف زیاده از حد و احصاء و الطاف شاهنشاه | باب چهارم: تفصیل احوال بعد از سیاست و یاسا و اعطاف زیاده از حد و احصاء و الطاف شاهنشاه | ||
بخش دوم نه در تداوم مقالات سابقه، بل رجوعی است به تاریخ | بخش دوم نه در تداوم مقالات سابقه، بل رجوعی است به تاریخ گذشتهی ایرانی، از ذکر سلطنت و زمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان نه با روح تحقیقی که تلخیصی از کتب هم ارز، است. شاید گسستگی مزبور در این سیاهه نوعی سنجش رفتار در عدل آن ملوک است با پادشاهان زمان، که دیدهی اسدالله خان را به گذشته معطوف داشته، قسمی طعنه، گرچه بی حاصل، رقمی بازیافت روانی هرچند در قعر تاریکی یک زندگی شکوهمند از خانواده ای با عزت. در هر حال طبع این قسمت نوعی بی مهری به خوانندهی کنحکاو است. زیرا گمان نمی رود مطالب تازه یا بدیعی را دربرداشته باشد. | ||
بخش سوم: | بخش سوم: ادامهی بخش نخست بوده، البته در تحریر این قسمت فاصلهی زمانی غریب می باشد و آن چنان که مسطور است در سال یک هزار و دویست و شصت و سه هجری آن را قلمی داشته. حادثات و ذکر واقعات از همان ازمنهی بخش اول آغاز شده و به واقع رجوعی است به گذشته، در سنوات هزار و دویست و چهل و سه هجری، گفتاری از استیلای سپاه منحوس روس تزاری بر تبریز، اختلال احوال در اهل مملکت و مأموریت خوزستان و بلدهی خزم آباد و بررسی اجزاء رویدادهای آن بلاد که منبع خوبی نیز در خصوص تاریخ لرستان بوده و سخن زیاده از آن باعث اطناب کلام است. | ||
اهمیت | اهمیت عمدهی این سیاهه از چند جهت قابل ملاحظه است، نخست ترسیم واقعات تاریخی انتهای روزگار زندیه به بیانی موجز و ذکر اجزاء حادثات ولایات مرکزی در ابتدای دوران قاجار، دو دیگر نقشی از خاندان قوام شیرازی که سهم آن ها در جهات مختلفهی نیکویی و زشتی سیاسی ناحیت فارس مکتوم مانده و خود نیازمند تحقیقی مستقل می باشد؛ و در فرجام از ارزش ادبی آن، هرچند ارجی ندارد لیکن نخستین تبلور شکوفایی نثر بازگشت و ساده نویسی در برخی موارد نوشته مشهود است و برای آنان که در اشعار عصر قاجاری به تتبع مشغول اند منبعی لازم و ضروری جهت ضبط برخی قصاید و قطعات و مراثی به ویژه از شاعران ناحیهی فارس محسوب می شود. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
این کتاب نسخه ای است به تحریر نویسنده که میکرو فیلم آن در تملک | این کتاب نسخه ای است به تحریر نویسنده که میکرو فیلم آن در تملک کتابخانهی مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران بوده اما جزء فهرست میکرو فیلم های دانشگاه تهران چاپ استاد محمدتقی دانش پژوه نیامده و معرفی آن بر اهل نظر و تحقیق مکتوم مانده است. نوشتار حاضر از آن گونه متونی است که به بیان تجربهی محلی و ذکر رویدادهای شیراز در قرن دوازدهم هجری قمری نسبت به خانواده ای با پیوندهای گسترده در ایالت فارس مبادرت نموده و فراز و نشیب رویدادها را با حسن قلم و اخلاقی مکرم شرح می دهد؛ آنچه از پس این حوادث عیان می شود خشونت جانکاهی است که توسط حکام عنان گسیخته بر پاره ای از اعیان فاقد اقتدار و فارغ از توان، جاری می شود به قسمی که لکه های نکبت و خوف بر قطعات متن، روح انسان را آزرده خاطر ساخته و شرمی نامطبوع بر چهره ظاهر می سازد. مصنف این کتاب، حاجی اسدالله خان، فرزند دوم حاجی ابراهیم خان اعتمادالدولهی شیرازی نخستین صدر اعظم دورهی قاجار از ایام آغا محمدخان و سپس ابتدای دورهی فتحعلی شاه قاجار تا سنهی 1215 قمری می باشد.<ref> [https://historylib.com/books/2686 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۴۲
تاریخ قوامی | |
---|---|
پدیدآوران | شیرازی، اسدالله خان ابن حاجی محمد ابراهیم (نویسنده)
[[]] (محقق) [[]] (مترجم) |
ناشر | نشر سیوند |
مکان نشر | شیراز |
سال نشر | ۱۳۹۹ |
شابک | 3-00-7271-622-978 |
کد کنگره | |
تاریخ قوامی تألیف حاجی اسدالله خان ابن حاجی محمد ابراهیم شیرازی؛ شیراز و گسترهی خاندان های آن در حوزه های سیاسی، اجتماعی، ادبی و هنری در دوره های بعد از کریم خان زند؛ بیانگر هویت چشمگیری است که در این عرصه جایگاه شایسته ای داشته و ربانزد خاص و عام می باشد. تاریخ قوامی از آن گونه متونی است که به بیان تجربهی محلی و ذکر رویدادهای شیراز در قرن دوازدهم هجری قمری نسبت به خانواده ای با پیوندهای گسترده در ایالت فارس مبادرت نموده و فراز و نشیب رویدادها را با حسن قلم و اخلاقی مکرم شرح میدهد.
ساختار
از بررسی اجزاء نسخهی حاضر عیان می شود که ابواب سیاهه از سه پاره به اضافهی مرثیه داوری بن وصال در رثاء و یادکرد درگذشته فرزند حاجی اسدالله خان موسوم به هدایت الله (متخلص به درویش) تشکیل می شود. بخش نخست که به واقع پایهی اصلی کتاب حاضر می باشد، شامل چهار باب به قرار ذیل است:
باب اول: در کیفیت نسب
باب دوم: از زمان ولادت الی اوان مغضوب شدن از سلطان جهانیان
باب سیوم: در انحراف مزاج مبارک سلطانی
باب چهارم: تفصیل احوال بعد از سیاست و یاسا و اعطاف زیاده از حد و احصاء و الطاف شاهنشاه
بخش دوم نه در تداوم مقالات سابقه، بل رجوعی است به تاریخ گذشتهی ایرانی، از ذکر سلطنت و زمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان نه با روح تحقیقی که تلخیصی از کتب هم ارز، است. شاید گسستگی مزبور در این سیاهه نوعی سنجش رفتار در عدل آن ملوک است با پادشاهان زمان، که دیدهی اسدالله خان را به گذشته معطوف داشته، قسمی طعنه، گرچه بی حاصل، رقمی بازیافت روانی هرچند در قعر تاریکی یک زندگی شکوهمند از خانواده ای با عزت. در هر حال طبع این قسمت نوعی بی مهری به خوانندهی کنحکاو است. زیرا گمان نمی رود مطالب تازه یا بدیعی را دربرداشته باشد.
بخش سوم: ادامهی بخش نخست بوده، البته در تحریر این قسمت فاصلهی زمانی غریب می باشد و آن چنان که مسطور است در سال یک هزار و دویست و شصت و سه هجری آن را قلمی داشته. حادثات و ذکر واقعات از همان ازمنهی بخش اول آغاز شده و به واقع رجوعی است به گذشته، در سنوات هزار و دویست و چهل و سه هجری، گفتاری از استیلای سپاه منحوس روس تزاری بر تبریز، اختلال احوال در اهل مملکت و مأموریت خوزستان و بلدهی خزم آباد و بررسی اجزاء رویدادهای آن بلاد که منبع خوبی نیز در خصوص تاریخ لرستان بوده و سخن زیاده از آن باعث اطناب کلام است.
اهمیت عمدهی این سیاهه از چند جهت قابل ملاحظه است، نخست ترسیم واقعات تاریخی انتهای روزگار زندیه به بیانی موجز و ذکر اجزاء حادثات ولایات مرکزی در ابتدای دوران قاجار، دو دیگر نقشی از خاندان قوام شیرازی که سهم آن ها در جهات مختلفهی نیکویی و زشتی سیاسی ناحیت فارس مکتوم مانده و خود نیازمند تحقیقی مستقل می باشد؛ و در فرجام از ارزش ادبی آن، هرچند ارجی ندارد لیکن نخستین تبلور شکوفایی نثر بازگشت و ساده نویسی در برخی موارد نوشته مشهود است و برای آنان که در اشعار عصر قاجاری به تتبع مشغول اند منبعی لازم و ضروری جهت ضبط برخی قصاید و قطعات و مراثی به ویژه از شاعران ناحیهی فارس محسوب می شود.
گزارش محتوا
این کتاب نسخه ای است به تحریر نویسنده که میکرو فیلم آن در تملک کتابخانهی مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران بوده اما جزء فهرست میکرو فیلم های دانشگاه تهران چاپ استاد محمدتقی دانش پژوه نیامده و معرفی آن بر اهل نظر و تحقیق مکتوم مانده است. نوشتار حاضر از آن گونه متونی است که به بیان تجربهی محلی و ذکر رویدادهای شیراز در قرن دوازدهم هجری قمری نسبت به خانواده ای با پیوندهای گسترده در ایالت فارس مبادرت نموده و فراز و نشیب رویدادها را با حسن قلم و اخلاقی مکرم شرح می دهد؛ آنچه از پس این حوادث عیان می شود خشونت جانکاهی است که توسط حکام عنان گسیخته بر پاره ای از اعیان فاقد اقتدار و فارغ از توان، جاری می شود به قسمی که لکه های نکبت و خوف بر قطعات متن، روح انسان را آزرده خاطر ساخته و شرمی نامطبوع بر چهره ظاهر می سازد. مصنف این کتاب، حاجی اسدالله خان، فرزند دوم حاجی ابراهیم خان اعتمادالدولهی شیرازی نخستین صدر اعظم دورهی قاجار از ایام آغا محمدخان و سپس ابتدای دورهی فتحعلی شاه قاجار تا سنهی 1215 قمری می باشد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران