ارجانی، احمد بن محمد: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
| کد مؤلف = AUTHORCODE70424AUTHORCODE | | کد مؤلف = AUTHORCODE70424AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
''' | '''ابوبكر ناصحالدین احمد بن محمد بن حسین اَرَّجانی'''(460-544ق/ 1068-1149م)، شاعر، فقیه و قاضی شوشتر و عسكر مُكْرَم. | ||
==زادگاه، نسب== | ==زادگاه، نسب== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۱: | ||
==تحصیلات، سفرها، اجازۀ نقل حدیث== | ==تحصیلات، سفرها، اجازۀ نقل حدیث== | ||
وی در جوانی در مدرسۀ نظامیۀ اصفهان به فراگیری فقه شافعی پرداخت. نخست از پدر اجازۀ نقل حدیث گرفت و سپس در طلب حدیث به عراق و شام و مصر سفر كرد. در اصفهان از ابوبكر محمد ابن احمد بن ماجۀ ابهری و در كرمان از ابویعلى ابن هباریه حدیث شنید. | وی در جوانی در مدرسۀ نظامیۀ اصفهان به فراگیری فقه شافعی پرداخت. نخست از پدر اجازۀ نقل حدیث گرفت و سپس در طلب حدیث به عراق و شام و مصر سفر كرد. در اصفهان از ابوبكر محمد ابن احمد بن ماجۀ ابهری و در كرمان از [[ابویعلى ابن هباریه]] حدیث شنید. | ||
==شاگردان، راویان== | ==شاگردان، راویان== | ||
منابع نام تنی چند از شاگردان و راویان او را نیز نقل كردهاند. از آن میان به ویژه از سمعانی میتوان نام برد كه ارجانی اجازۀ نقل همۀ احادیث و مسموعاتش را به او داده بوده است. | منابع نام تنی چند از شاگردان و راویان او را نیز نقل كردهاند. از آن میان به ویژه از [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد|سمعانی]] میتوان نام برد كه ارجانی اجازۀ نقل همۀ احادیث و مسموعاتش را به او داده بوده است. | ||
==مناصب== | |||
ارجانی مدتی طولانی به نیابت قضا در شهرهای خوزستان ازجمله شوشتر و عسكرمكرم اشتغال داشت و شاید به سبب اقامت طولانی وی در شوشتر باشد كه در برخی منابع، وی را با نسبت شوشتری نیز یاد كردهاند. | |||
ارجانی در طی این سالها از دسیسههای دشمنان و رقیبان خود در امان نبود. ازاینرو میكوشید با مدح بزرگان و درباریان از گزند دسیسهچینان رهایی یابد و مقام و منصب خود را حفظ كند؛ اما به رغم همۀ این مدایح، به مقامی بالاتر از نیابت قضا دست نیافت و حتی، چنانكه از برخی اشعارش بر میآید، چندان ثروت نیندوخت كه بتواند زندگی مرفهی فراهم آورد، یا دیون خود را بپردازد. ظاهراً زندگی ارجانی در فقر و تنگدستی میگذشته، و برای تهیۀ پارهای از مایحتاج زندگی نیاز به كمك و عنایت دیگران داشته است. | ارجانی در طی این سالها از دسیسههای دشمنان و رقیبان خود در امان نبود. ازاینرو میكوشید با مدح بزرگان و درباریان از گزند دسیسهچینان رهایی یابد و مقام و منصب خود را حفظ كند؛ اما به رغم همۀ این مدایح، به مقامی بالاتر از نیابت قضا دست نیافت و حتی، چنانكه از برخی اشعارش بر میآید، چندان ثروت نیندوخت كه بتواند زندگی مرفهی فراهم آورد، یا دیون خود را بپردازد. ظاهراً زندگی ارجانی در فقر و تنگدستی میگذشته، و برای تهیۀ پارهای از مایحتاج زندگی نیاز به كمك و عنایت دیگران داشته است. | ||
وی چندین بار به بغداد سفر كرد و به مدح المستظهر بالله و المسترشد بالله پرداخت. | وی چندین بار به بغداد سفر كرد و به مدح المستظهر بالله و المسترشد بالله پرداخت. | ||
اشعار موجود ارجانی حاكی از آن است كه وی با برخی از معاصران نامدار خویش چون ابواسحاق ابراهیم بن عثمان غزّی و عزیزالدین مستوفی، عموی عمادالدین كاتب مصاحبت داشته، و گاهی با آنان اشعاری رد و بدل میكرده، و آنان را مدح نیز میگفته است. | اشعار موجود ارجانی حاكی از آن است كه وی با برخی از معاصران نامدار خویش چون ابواسحاق ابراهیم بن عثمان غزّی و عزیزالدین مستوفی، عموی عمادالدین كاتب مصاحبت داشته، و گاهی با آنان اشعاری رد و بدل میكرده، و آنان را مدح نیز میگفته است. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
ارجانی در شوشتر، یا به روایتی در عسكر مكرم وفات یافت. | ارجانی در شوشتر، یا به روایتی در عسكر مكرم وفات یافت. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
1- دیوان شعر، | 1-دیوان شعر، | ||
تنها اثر برجای مانده از ارجانی دیوان شعر اوست كه ظاهراً بخشی از سرودههای او را در بر میگیرد و برای آگاهی از سیر كلی زندگی و احوال شاعر بسیار سودمند است. | تنها اثر برجای مانده از ارجانی دیوان شعر اوست كه ظاهراً بخشی از سرودههای او را در بر میگیرد و برای آگاهی از سیر كلی زندگی و احوال شاعر بسیار سودمند است. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۴: | ||
شعر ارجانی را در مقام ارزیابی باید از نوع شعر علما دانست. با آنكه شاعر ادعاهای فراوانی در ارزشمندی شعر خویش دارد، بیشتر سرودههایش از هرگونه تازگی و نوآوری خالی است. وصفهای طولانی، استفادۀ فراوان از صنایع لفظی، بهویژه صنعت عكس، از خصوصیات بارز سبك اوست. | شعر ارجانی را در مقام ارزیابی باید از نوع شعر علما دانست. با آنكه شاعر ادعاهای فراوانی در ارزشمندی شعر خویش دارد، بیشتر سرودههایش از هرگونه تازگی و نوآوری خالی است. وصفهای طولانی، استفادۀ فراوان از صنایع لفظی، بهویژه صنعت عكس، از خصوصیات بارز سبك اوست. | ||
غالب اشعار موجود وی را مدح و فخر تشكیل میدهد، اما سایر موضوعات شعری همچون، غزل، وصف، حكمت و عتاب نیز در سرودههای وی به چشم میخورد. | غالب اشعار موجود وی را مدح و فخر تشكیل میدهد، اما سایر موضوعات شعری همچون، غزل، وصف، حكمت و عتاب نیز در سرودههای وی به چشم میخورد. | ||
به رغم تحسین مبالغهآمیز منابع كهن كه به روال معمول، در ستایش از شعر او داد سخن دادهاند، میتوان با علی جواد طاهر هم آواز شد كه شعر ارجانی را، چه از لحاظ ساختمان و چه از لحاظ موضوع، بیاهمیت و فاقد روح ابتكار دانسته، و ستایندگان او را نیز گزافهگویانی خوانده است كه با ستایش از شعر ارجانی در واقع ركود ادبی عصر خود را تأیید كردهاند. | به رغم تحسین مبالغهآمیز منابع كهن كه به روال معمول، در ستایش از شعر او داد سخن دادهاند، میتوان با علی جواد طاهر هم آواز شد كه شعر ارجانی را، چه از لحاظ ساختمان و چه از لحاظ موضوع، بیاهمیت و فاقد روح ابتكار دانسته، و ستایندگان او را نیز گزافهگویانی خوانده است كه با ستایش از شعر ارجانی در واقع ركود ادبی عصر خود را تأیید كردهاند. | ||
تنها ستایشی كه طاهر دربارۀ ارجانی میپذیرد، بیتی است كه شاعر در آن خود را «شاعرترین فقها» یا «فقیهترین شعرا»ی عصر خوانده است. زیرا، به گفتۀ او، هر دانشآموزی میتواند دیوانی مانند دیوان ارجانی به نظم درآورد. | تنها ستایشی كه طاهر دربارۀ ارجانی میپذیرد، بیتی است كه شاعر در آن خود را «شاعرترین فقها» یا «فقیهترین شعرا»ی عصر خوانده است. زیرا، به گفتۀ او، هر دانشآموزی میتواند دیوانی مانند دیوان ارجانی به نظم درآورد. | ||
با اینهمه، اشعار ارجانی، از دیرباز مورد توجه ادب دوستان بوده است و جلالالدین قزوینی (د 739ق/ 1338م)، در اثری موسوم به الشذر المرجانی فی شعر الارجانی، گزیدههایی از آن را گردآوری كرده بوده است. | با اینهمه، اشعار ارجانی، از دیرباز مورد توجه ادب دوستان بوده است و [[خطیب قزوینی، محمد بن عبدالرحمن|جلالالدین قزوینی]] (د 739ق/ 1338م)، در اثری موسوم به الشذر المرجانی فی شعر الارجانی، گزیدههایی از آن را گردآوری كرده بوده است. | ||
با آنكه شاعر در ایران پرورش یافته بود و فارسی را نیز نیك میدانست، اشعاری به زبان فارسی از وی بر جای نمانده است. | با آنكه شاعر در ایران پرورش یافته بود و فارسی را نیز نیك میدانست، اشعاری به زبان فارسی از وی بر جای نمانده است. | ||
دیوان ارجانی نخستین بار به كوشش احمد عباس ازهری در 1307ق/ 1889م در بیروت به چاپ رسید و سپس بار دیگر در 1317ق/ 1899م توسط عبدالباسط انسی در همان شهر منتشر شد. همچنین محمد قاسم مصطفى آن را در دو جزء در بغداد (1400ق/ 1979م) به چاپ رسانیده است<ref>ملاابراهیمی، عزت، ص467-466ج7</ref>. | دیوان ارجانی نخستین بار به كوشش [[احمد عباس ازهری]] در 1307ق/ 1889م در بیروت به چاپ رسید و سپس بار دیگر در 1317ق/ 1899م توسط [[عبدالباسط انسی]] در همان شهر منتشر شد. همچنین [[محمد قاسم مصطفى]] آن را در دو جزء در بغداد (1400ق/ 1979م) به چاپ رسانیده است<ref>ملاابراهیمی، عزت، ص467-466ج7</ref>. | ||
| | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۳۳
ابوبكر ناصحالدین احمد بن محمد بن حسین اَرَّجانی(460-544ق/ 1068-1149م)، شاعر، فقیه و قاضی شوشتر و عسكر مُكْرَم.
زادگاه، نسب
وی در ارجان فارس زاده شد، ولی خانوادۀ او در شوشتر و عسكر مكرم در خوزستان اقامت داشتند. نسب او از جانب مادر به زاهد مشهور ابوعبدالله محمد بن احمد ارجانی(د 400ق) و از جانب پدر به انصار میرسد.
تحصیلات، سفرها، اجازۀ نقل حدیث
وی در جوانی در مدرسۀ نظامیۀ اصفهان به فراگیری فقه شافعی پرداخت. نخست از پدر اجازۀ نقل حدیث گرفت و سپس در طلب حدیث به عراق و شام و مصر سفر كرد. در اصفهان از ابوبكر محمد ابن احمد بن ماجۀ ابهری و در كرمان از ابویعلى ابن هباریه حدیث شنید.
شاگردان، راویان
منابع نام تنی چند از شاگردان و راویان او را نیز نقل كردهاند. از آن میان به ویژه از سمعانی میتوان نام برد كه ارجانی اجازۀ نقل همۀ احادیث و مسموعاتش را به او داده بوده است.
مناصب
ارجانی مدتی طولانی به نیابت قضا در شهرهای خوزستان ازجمله شوشتر و عسكرمكرم اشتغال داشت و شاید به سبب اقامت طولانی وی در شوشتر باشد كه در برخی منابع، وی را با نسبت شوشتری نیز یاد كردهاند.
ارجانی در طی این سالها از دسیسههای دشمنان و رقیبان خود در امان نبود. ازاینرو میكوشید با مدح بزرگان و درباریان از گزند دسیسهچینان رهایی یابد و مقام و منصب خود را حفظ كند؛ اما به رغم همۀ این مدایح، به مقامی بالاتر از نیابت قضا دست نیافت و حتی، چنانكه از برخی اشعارش بر میآید، چندان ثروت نیندوخت كه بتواند زندگی مرفهی فراهم آورد، یا دیون خود را بپردازد. ظاهراً زندگی ارجانی در فقر و تنگدستی میگذشته، و برای تهیۀ پارهای از مایحتاج زندگی نیاز به كمك و عنایت دیگران داشته است.
وی چندین بار به بغداد سفر كرد و به مدح المستظهر بالله و المسترشد بالله پرداخت.
اشعار موجود ارجانی حاكی از آن است كه وی با برخی از معاصران نامدار خویش چون ابواسحاق ابراهیم بن عثمان غزّی و عزیزالدین مستوفی، عموی عمادالدین كاتب مصاحبت داشته، و گاهی با آنان اشعاری رد و بدل میكرده، و آنان را مدح نیز میگفته است.
وفات
ارجانی در شوشتر، یا به روایتی در عسكر مكرم وفات یافت.
آثار
1-دیوان شعر،
تنها اثر برجای مانده از ارجانی دیوان شعر اوست كه ظاهراً بخشی از سرودههای او را در بر میگیرد و برای آگاهی از سیر كلی زندگی و احوال شاعر بسیار سودمند است. شاعر اصل و نسب، سفرها، بسیاری از تجربههای شخصی و شرایط مادی زندگی خود را در اشعار خویش بیان كرده است. دیوان وی ظاهراً در زمانی بسیار نزدیك به عصر او توسط فرزندش محمد گردآوری و تدوین شد. ارجانی شاعری پرگوی بود. گویند شعر را از اواخر دورۀ نظامالملك وزیر ملكشاه سلجوقی، یعنی از حدود سال 480ق/ 1087م، آغاز كرد و تا پایان عمر، روزانه به طور مستمر 8 بیت شعر میسرود.
سبك شعری
شعر ارجانی را در مقام ارزیابی باید از نوع شعر علما دانست. با آنكه شاعر ادعاهای فراوانی در ارزشمندی شعر خویش دارد، بیشتر سرودههایش از هرگونه تازگی و نوآوری خالی است. وصفهای طولانی، استفادۀ فراوان از صنایع لفظی، بهویژه صنعت عكس، از خصوصیات بارز سبك اوست.
غالب اشعار موجود وی را مدح و فخر تشكیل میدهد، اما سایر موضوعات شعری همچون، غزل، وصف، حكمت و عتاب نیز در سرودههای وی به چشم میخورد. به رغم تحسین مبالغهآمیز منابع كهن كه به روال معمول، در ستایش از شعر او داد سخن دادهاند، میتوان با علی جواد طاهر هم آواز شد كه شعر ارجانی را، چه از لحاظ ساختمان و چه از لحاظ موضوع، بیاهمیت و فاقد روح ابتكار دانسته، و ستایندگان او را نیز گزافهگویانی خوانده است كه با ستایش از شعر ارجانی در واقع ركود ادبی عصر خود را تأیید كردهاند. تنها ستایشی كه طاهر دربارۀ ارجانی میپذیرد، بیتی است كه شاعر در آن خود را «شاعرترین فقها» یا «فقیهترین شعرا»ی عصر خوانده است. زیرا، به گفتۀ او، هر دانشآموزی میتواند دیوانی مانند دیوان ارجانی به نظم درآورد. با اینهمه، اشعار ارجانی، از دیرباز مورد توجه ادب دوستان بوده است و جلالالدین قزوینی (د 739ق/ 1338م)، در اثری موسوم به الشذر المرجانی فی شعر الارجانی، گزیدههایی از آن را گردآوری كرده بوده است.
با آنكه شاعر در ایران پرورش یافته بود و فارسی را نیز نیك میدانست، اشعاری به زبان فارسی از وی بر جای نمانده است.
دیوان ارجانی نخستین بار به كوشش احمد عباس ازهری در 1307ق/ 1889م در بیروت به چاپ رسید و سپس بار دیگر در 1317ق/ 1899م توسط عبدالباسط انسی در همان شهر منتشر شد. همچنین محمد قاسم مصطفى آن را در دو جزء در بغداد (1400ق/ 1979م) به چاپ رسانیده است[۱].
پانویس
- ↑ ملاابراهیمی، عزت، ص467-466ج7
منابع مقاله
ملاابراهیمی، عزت، دایره المعارف، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، سال1377