آگاهی و مسؤولیت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '.↵==ساختار==' به '. ==ساختار==')
    جز (جایگزینی متن - '= ' به '=')
     
    (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
    خط ۳: خط ۳:
    | عنوان =‏آگاهی و مسؤولیت
    | عنوان =‏آگاهی و مسؤولیت
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =
    [[محمدی ری‌شهری، محمد]] (نویسنده)
    [[محمدی ری‌شهری، محمد]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    خط ۱۱: خط ۱۱:
    اخلاق اسلامی
    اخلاق اسلامی
    مسئولیت (اسلام)
    مسئولیت (اسلام)
    | ناشر =  
    | ناشر =
    دفتر تبليغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز انتشارات
    دفتر تبليغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز انتشارات
    | مکان نشر =قم - ایران
    | مکان نشر =قم - ایران
    | سال نشر = 1375 ش  
    | سال نشر =1375 ش  
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19990AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19990AUTOMATIONCODE
    | چاپ =2
    | چاپ =2
    خط ۲۹: خط ۲۹:
    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب با مقدمه مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علمیه قم در اشاره به رابطه منزلت و مسئولیت آغاز <ref>ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، مقدمه، ص8</ref>و مطالب در شش بخش، تنظيم شده است.
    کتاب با مقدمه مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علمیه قم در اشاره به رابطه منزلت و مسئولیت آغاز <ref>ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، مقدمه، ص8</ref>و مطالب در شش بخش، تنظيم شده است.
    کتاب حاضر، تلاشى است در اثبات این مدعاست كه هر كه منزلت و موقعيت مهم‌تر و شعاع تأثيرگذارى بيشترى در میان مردم دارد، مسئولیت او خطیرتر و سنگین‌تر است و از اين‌رو، معيار واقعى سنجش آگاهان جامعه، ايفاى مسئولیتى است كه بر دوش آنان سنگینى مى‌كند.
    کتاب حاضر، تلاشى است در اثبات این مدعاست كه هر كه منزلت و موقعيت مهم‌تر و شعاع تأثيرگذارى بيشترى در میان مردم دارد، مسئولیت او خطیرتر و سنگین‌تر است و از اين‌رو، معيار واقعى سنجش آگاهان جامعه، ايفاى مسئولیتى است كه بر دوش آنان سنگینى مى‌كند.
    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در بخش اول، معيار ارزش آگاهان، بررسى شده است.<ref>ر.ک: همان، متن کتاب، ص15</ref> نویسنده معتقد است اسلام بيش از هر مكتبى، به واژه «آگاهى» اهمیت داده است و این یکى از امتيازهاى بزرگ این آيين آسمانى است كه زيربناى آن را در ابعاد مختلف، تفكر، بينش و آگاهى تشكيل مى‌دهد و بر همین اساس، واژه‌هاى بازگوكننده این واقعيت از قبيل: «علم»، «تعقل»، «تفكر» و «تفقه» در قرآن و روايات اسلامى، بيش از هر چيز ديگر، مورد توجه قرار گرفته‌اند.
    در بخش اول، معيار ارزش آگاهان، بررسى شده است.<ref>ر.ک: همان، متن کتاب، ص15</ref> نویسنده معتقد است اسلام بيش از هر مكتبى، به واژه «آگاهى» اهمیت داده است و این یکى از امتيازهاى بزرگ این آيين آسمانى است كه زيربناى آن را در ابعاد مختلف، تفكر، بينش و آگاهى تشكيل مى‌دهد و بر همین اساس، واژه‌هاى بازگوكننده این واقعيت از قبيل: «علم»، «تعقل»، «تفكر» و «تفقه» در قرآن و روايات اسلامى، بيش از هر چيز ديگر، مورد توجه قرار گرفته‌اند.
    به باور وى، اسلام با تمام ارزشى كه برای علم و آگاهى قائل است، ارزش انسان را با معيار تعهد و مسئولیتى كه آگاهى برای او ايجاد كرده مى‌سنجد. اسلام برای آن علم و آگاهى ارزش قائل است كه در مسير مسئولیت قرار گیرد و آن دانشجو و دانشمندى را محترم مى‌شمارد كه داراى حس مسئولیت باشد.
    به باور وى، اسلام با تمام ارزشى كه برای علم و آگاهى قائل است، ارزش انسان را با معيار تعهد و مسئولیتى كه آگاهى برای او ايجاد كرده مى‌سنجد. اسلام برای آن علم و آگاهى ارزش قائل است كه در مسير مسئولیت قرار گیرد و آن دانشجو و دانشمندى را محترم مى‌شمارد كه داراى حس مسئولیت باشد.
    به نظر وى از ديدگاه اسلام، مسئولیت عالم، تنها اشتغال داشتن به سازندگى خویش نيست، بلكه او بايد در سازندگى و رشد و تكامل جامعه هم سهيم باشد و تا آنجا كه مى‌تواند، برای پياده كردن منطق حق و عدالت و مبازره با هرگونه فساد و جنايت، اقدام كند. به اعتقاد وى، از همین روست كه قرآن، تحصيل علوم اسلامى و يافتن بينش مذهبى را مقدمه‌اى برای سازندگى جامعه اسلامى مى‌داند.
    به نظر وى از ديدگاه اسلام، مسئولیت عالم، تنها اشتغال داشتن به سازندگى خویش نيست، بلكه او بايد در سازندگى و رشد و تكامل جامعه هم سهيم باشد و تا آنجا كه مى‌تواند، برای پياده كردن منطق حق و عدالت و مبازره با هرگونه فساد و جنايت، اقدام كند. به اعتقاد وى، از همین روست كه قرآن، تحصيل علوم اسلامى و يافتن بينش مذهبى را مقدمه‌اى برای سازندگى جامعه اسلامى مى‌داند.
    نویسنده در این بخش از کتاب با مطرح كردن عناوینى همچون «وارثان پيامبران»، «مرزبان جامعه تشيع» و «دژهاى اسلام» برای عالمان و رواياتى كه درباره برترى عالم بر عابد وارده شده است، بر این واقعيت تأكيد مى‌كند كه آگاهان جامعه اسلامى، بزرگ‌ترين مسئولیت‌هاى اجتماعى را به‌عهده دارند و ارزش و عظمتى كه اسلام برای این گروه قائل شده، در صورتى است كه از عهده این مسئولیت‌ها برآيند و ستايش‌هاى اسلام از دانشمندان قطعاً مربوط به آگاهان بى‌مسئولیت نيست.
    نویسنده در این بخش از کتاب با مطرح كردن عناوینى همچون «وارثان پيامبران»، «مرزبان جامعه تشيع» و «دژهاى اسلام» برای عالمان و رواياتى كه درباره برترى عالم بر عابد وارده شده است، بر این واقعيت تأكيد مى‌كند كه آگاهان جامعه اسلامى، بزرگ‌ترين مسئولیت‌هاى اجتماعى را به‌عهده دارند و ارزش و عظمتى كه اسلام برای این گروه قائل شده، در صورتى است كه از عهده این مسئولیت‌ها برآيند و ستايش‌هاى اسلام از دانشمندان قطعاً مربوط به آگاهان بى‌مسئولیت نيست.
    در بخش دوم، مطالبى پيرامون آگاهان بى‌مسئولیت مطرح شده است. نویسنده معتقد است اسلام نه تنها برای آگاهان بى‌مسئولیت اهمیتى قائل نيست، بلكه به شدت آن‌ها را نكوهش كرده و با زشت‌ترين تعبيرات و تشبيهات، از جمله تشبيه به سگ، درازگوشى كه کتاب بر دوش دارد، بدترين مردم، زيان‌آورتر از ارتش يزيد، حيوانى به شكل انسان و مانند آن پرده از واقعيت زيان‌بخش آن‌ها برداشته و خطر وجود آن‌ها را برای جامعه، بيان كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص 22</ref>
    در بخش دوم، مطالبى پيرامون آگاهان بى‌مسئولیت مطرح شده است. نویسنده معتقد است اسلام نه تنها برای آگاهان بى‌مسئولیت اهمیتى قائل نيست، بلكه به شدت آن‌ها را نكوهش كرده و با زشت‌ترين تعبيرات و تشبيهات، از جمله تشبيه به سگ، درازگوشى كه کتاب بر دوش دارد، بدترين مردم، زيان‌آورتر از ارتش يزيد، حيوانى به شكل انسان و مانند آن پرده از واقعيت زيان‌بخش آن‌ها برداشته و خطر وجود آن‌ها را برای جامعه، بيان كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص 22</ref>
    در رواياتى كه در این بخش آمده، سخت‌ترين كيفرها، از آن دانشمندان بى‌مسئولیت دانسته شده است. در روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آمده است: «سخت‌ترين شكنجه‌هاى دوزخ، برای دانشمندى است كه از دانش خود بهره نگیرد.» در روايتى ديگر از پيامبر(ص) آمده است كه بوى گند دانشمندى كه به دانش خود عمل نمى‌كند، اهل دوزخ را آزار مى‌دهد و پشيمان‌ترين و پرحسرت‌ترين اهل جهنم، دانشمندى است كه بنده‌اى را به سوى خدا بخواند و او این دعوت را بپذيرد و از خدا اطاعت كند و در نتيجه، خدا او را وارد بهشت سازد، ولى آن دانشمند را بر اثر عمل نكردن به مسئولیت خود، وارد جهنم گرداند.
    در رواياتى كه در این بخش آمده، سخت‌ترين كيفرها، از آن دانشمندان بى‌مسئولیت دانسته شده است. در روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آمده است: «سخت‌ترين شكنجه‌هاى دوزخ، برای دانشمندى است كه از دانش خود بهره نگیرد.» در روايتى ديگر از پيامبر(ص) آمده است كه بوى گند دانشمندى كه به دانش خود عمل نمى‌كند، اهل دوزخ را آزار مى‌دهد و پشيمان‌ترين و پرحسرت‌ترين اهل جهنم، دانشمندى است كه بنده‌اى را به سوى خدا بخواند و او این دعوت را بپذيرد و از خدا اطاعت كند و در نتيجه، خدا او را وارد بهشت سازد، ولى آن دانشمند را بر اثر عمل نكردن به مسئولیت خود، وارد جهنم گرداند.
    در بخش سوم کتاب، دو پيام آموزنده مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص36</ref> پيام اول، مربوط به «محمد بن مسلم زهرى» است. او از علماى برجسته و از صاحبان فتوا در زمان امام چهارم(ع) است كه دستگاه خلافت بنى امیه، حدود پنجاه سال، در اجراى سياست‌هاى خود، از وجود او استفاده مى‌كرد. [[امام سجاد(ع)]] نامه بسيار جالب و آموزنده‌اى برای این عالم مزدور و خود فروخته دارد كه در این بخش از کتاب، به قسمت‌هاى از آن اشاره شده است. فرازهایى از این دعا، بدين شرح مى‌باشند:
    در بخش سوم کتاب، دو پيام آموزنده مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص36</ref> پيام اول، مربوط به «محمد بن مسلم زهرى» است. او از علماى برجسته و از صاحبان فتوا در زمان امام چهارم(ع) است كه دستگاه خلافت بنى امیه، حدود پنجاه سال، در اجراى سياست‌هاى خود، از وجود او استفاده مى‌كرد. [[امام سجاد(ع)]] نامه بسيار جالب و آموزنده‌اى برای این عالم مزدور و خود فروخته دارد كه در این بخش از کتاب، به قسمت‌هاى از آن اشاره شده است. فرازهایى از این دعا، بدين شرح مى‌باشند:
    «... تو در شرايطى قرار گرفته‌اى كه هر كس تو را با آن وضع بشناسد، سزاوار است بر بدبختى تو ترحم كند. نعمت‌هاى خداوند، تو را از هر سو فرا گرفته‌اند، زيرا كه [خداوند] جسم تو را سالم و عمرت را طولانى نموده است و تو را با کتاب خویش، آشنا ساخته و با دادن بينش دينى و شناخت سنت پيامبرش، مسئولیت‌هاى فردى و اجتماعى را برایت روشن نموده است و راه عذر و بهانه‌جویى را بر تو بسته است. فكر كن فرداى قيامت خود را چگونه مى‌بينى...»
    «... تو در شرايطى قرار گرفته‌اى كه هر كس تو را با آن وضع بشناسد، سزاوار است بر بدبختى تو ترحم كند. نعمت‌هاى خداوند، تو را از هر سو فرا گرفته‌اند، زيرا كه [خداوند] جسم تو را سالم و عمرت را طولانى نموده است و تو را با کتاب خویش، آشنا ساخته و با دادن بينش دينى و شناخت سنت پيامبرش، مسئولیت‌هاى فردى و اجتماعى را برایت روشن نموده است و راه عذر و بهانه‌جویى را بر تو بسته است. فكر كن فرداى قيامت خود را چگونه مى‌بينى...»
    پيام دوم، سخنان گهربار امام حسین(ع) در یک سخنرانى آتشين در برابر گروهى از آگاهان و دانشمندان بى‌مسئولیت زمان خویش است كه ابتدا، سرزنش‌هایى كه خداوند از دانشمندان فاسد پيش از اسلام نموده را نقل مى‌كنند و پس از آن، اهمیت امر به معروف و نهى از منكر و نقاط ضعف زندگى آگاهان بى‌مسئولیت مسلمان را بيان نموده و راز انحطاط جامعه اسلامى و راه اصلاح آن را، توضيح مى‌دهند.
    پيام دوم، سخنان گهربار امام حسین(ع) در یک سخنرانى آتشين در برابر گروهى از آگاهان و دانشمندان بى‌مسئولیت زمان خویش است كه ابتدا، سرزنش‌هایى كه خداوند از دانشمندان فاسد پيش از اسلام نموده را نقل مى‌كنند و پس از آن، اهمیت امر به معروف و نهى از منكر و نقاط ضعف زندگى آگاهان بى‌مسئولیت مسلمان را بيان نموده و راز انحطاط جامعه اسلامى و راه اصلاح آن را، توضيح مى‌دهند.
    در بخش چهارم<ref>ر.ک: همان، ص50</ref> و پنجم<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>، مسئولیت آگاهان بيان شده است. نویسنده، خودسازى را اولین مسئولیت مردم مسلمان، خصوصاً دانشمندان شمرده است زيرا معتقد است این امر، زيربنا و اساس تمام مسئولیت‌هاى ديگرى است كه اسلام از یک مسلمان راستين خواسته تنها افراد خود ساخته‌اند كه مى‌توانند خدمتگذاران جامعه و سازنده ديگران باشند.
    در بخش چهارم<ref>ر.ک: همان، ص50</ref> و پنجم<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>، مسئولیت آگاهان بيان شده است. نویسنده، خودسازى را اولین مسئولیت مردم مسلمان، خصوصاً دانشمندان شمرده است زيرا معتقد است این امر، زيربنا و اساس تمام مسئولیت‌هاى ديگرى است كه اسلام از یک مسلمان راستين خواسته تنها افراد خود ساخته‌اند كه مى‌توانند خدمتگذاران جامعه و سازنده ديگران باشند.
    وى این امر را بديهى مى‌داند كه كسى كه خود مبتلا به انواع آلودگى‌ها و بيمارى‌هاى روانى و اخلاقى است، نمى‌تواند با فساد، آلودگى‌ها و نابسامانى‌هاى جامعه خود، مبارزه كند؛ آن‌كه در اسارت هوس‌هاى گوناگون حيوانى به سر مى‌برد، به طور حتم نمى‌تواند نجات‌بخش جامعه از اسارت‌ها و بردگى‌ها در ابعاد مختلف باشد.
    وى این امر را بديهى مى‌داند كه كسى كه خود مبتلا به انواع آلودگى‌ها و بيمارى‌هاى روانى و اخلاقى است، نمى‌تواند با فساد، آلودگى‌ها و نابسامانى‌هاى جامعه خود، مبارزه كند؛ آن‌كه در اسارت هوس‌هاى گوناگون حيوانى به سر مى‌برد، به طور حتم نمى‌تواند نجات‌بخش جامعه از اسارت‌ها و بردگى‌ها در ابعاد مختلف باشد.
    به باور وى، تمام فعالیت‌های حيات انسان، وابسته به ملكات و خصوصيات روانى و عادت‌هاى اوست و كردار انسان، آيينه و جلوه‌گاه صفات روحى او مى‌باشد و بر این اساس، با معالجه بيمارى‌هاى روانى، صفات زشت و عادت‌هاى ناپسند، كردار آدمى به طور كلى اصلاح مى‌گردد.
    به باور وى، تمام فعالیت‌های حيات انسان، وابسته به ملكات و خصوصيات روانى و عادت‌هاى اوست و كردار انسان، آيينه و جلوه‌گاه صفات روحى او مى‌باشد و بر این اساس، با معالجه بيمارى‌هاى روانى، صفات زشت و عادت‌هاى ناپسند، كردار آدمى به طور كلى اصلاح مى‌گردد.
    وى یکى از نقص‌هایى كه جهان معاصر گرفتار آن مى‌باشد را این امر مى‌داند كه مسئولین مى‌خواند بدون توجه به ريشه جرايم و جنايات، با وضع قوانين كيفرى و بالا بردن سطح كيفرها، با مفاسد فردى مبارزه كنند؛ در حالى كه لازم است ريشه جنايت را در ابعاد مختلف پيدا كرد و آن را قطع نمود زيرا به نظر وى، بدون توجه به ريشه مفاسد، نتيجه قوانين كيفرى، بسيار محدود و ناقص است.
    وى یکى از نقص‌هایى كه جهان معاصر گرفتار آن مى‌باشد را این امر مى‌داند كه مسئولین مى‌خواند بدون توجه به ريشه جرايم و جنايات، با وضع قوانين كيفرى و بالا بردن سطح كيفرها، با مفاسد فردى مبارزه كنند؛ در حالى كه لازم است ريشه جنايت را در ابعاد مختلف پيدا كرد و آن را قطع نمود زيرا به نظر وى، بدون توجه به ريشه مفاسد، نتيجه قوانين كيفرى، بسيار محدود و ناقص است.
    وى برای خودسازى، دو راه زير را پيشنهاد و آن‌ها را توضيح داده است:
    وى برای خودسازى، دو راه زير را پيشنهاد و آن‌ها را توضيح داده است:
    #معالجه تك تك صفات ناپسند: بدين صورت كه هر خوى ناپسند را با ضد آن معالجه كرد؛ مثلاً كسى كه مبتلا به بيمارى حسد است و این خوى زشت، او را وادار مى‌كند تا موجبات سلب آسايش ديگران را فراهم كند، لازم است مدتى خود را به كارهایى كه موجب آسايش كسى مى‌شود كه به او حسادت مى‌ورزيد، عادت دهد. نویسنده بر این روش، دو انتقاد وارد كرده است:
    #معالجه تك تك صفات ناپسند: بدين صورت كه هر خوى ناپسند را با ضد آن معالجه كرد؛ مثلاً كسى كه مبتلا به بيمارى حسد است و این خوى زشت، او را وادار مى‌كند تا موجبات سلب آسايش ديگران را فراهم كند، لازم است مدتى خود را به كارهایى كه موجب آسايش كسى مى‌شود كه به او حسادت مى‌ورزيد، عادت دهد. نویسنده بر این روش، دو انتقاد وارد كرده است:
    خط ۵۰: خط ۶۵:
    #معالجه تمام صفات یک‌جا؛ كه انتقادات مطرح شده در روش قبلى، در آن راهى ندارد.
    #معالجه تمام صفات یک‌جا؛ كه انتقادات مطرح شده در روش قبلى، در آن راهى ندارد.
    آخرين بخش، در مورد لغزش آگاهان مى‌باشد.<ref>ر.ک: همان، ص85</ref> نویسنده بر این باور است كه لغزش و انحراف كسانى كه در جامعه به عنوان رهبر فكرى و عقيدتى و الگوى عمل شناخته شده‌اند، تأثير مستقيم و نقشى بزرگ در فساد و انحطاط آن جامعه دارد.
    آخرين بخش، در مورد لغزش آگاهان مى‌باشد.<ref>ر.ک: همان، ص85</ref> نویسنده بر این باور است كه لغزش و انحراف كسانى كه در جامعه به عنوان رهبر فكرى و عقيدتى و الگوى عمل شناخته شده‌اند، تأثير مستقيم و نقشى بزرگ در فساد و انحطاط آن جامعه دارد.
    در انتهاى این بخش، جامعه مسلمانان از ديدگاه [[امام على(ع)]]، به چهار دسته زير تقسيم شده است:
    در انتهاى این بخش، جامعه مسلمانان از ديدگاه [[امام على(ع)]]، به چهار دسته زير تقسيم شده است:
    # كسانى كه تنها نداشتن قدرت و ثروت، مانع از فساد و جنايت آن‌هاست.
    # كسانى كه تنها نداشتن قدرت و ثروت، مانع از فساد و جنايت آن‌هاست.
    خط ۵۵: خط ۷۱:
    # كسانى كه دين خدا و مذهب را وسيله‌اى برای زندگى قرار مى‌دهند و زندگى را وسيله‌اى برای دين‌دارى نمى‌كنند.
    # كسانى كه دين خدا و مذهب را وسيله‌اى برای زندگى قرار مى‌دهند و زندگى را وسيله‌اى برای دين‌دارى نمى‌كنند.
    # كسانى كه ناتوانى و حقارت و نداشتن وسيله برای رياست طلبى، آن‌ها را خانه‌نشين كرده است و با نام قناعت، خود را زيور مى‌دهند و با لباس اهل زهد، خویش را مى‌آرايند، در حالى كه اهل زهد و قناعت نيستند، بلكه نمى‌فهمند كه مفهوم حقيقى این دو كلمه چيست.<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>
    # كسانى كه ناتوانى و حقارت و نداشتن وسيله برای رياست طلبى، آن‌ها را خانه‌نشين كرده است و با نام قناعت، خود را زيور مى‌دهند و با لباس اهل زهد، خویش را مى‌آرايند، در حالى كه اهل زهد و قناعت نيستند، بلكه نمى‌فهمند كه مفهوم حقيقى این دو كلمه چيست.<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>
    ==وضعيت کتاب==
    ==وضعيت کتاب==
    فهرست مطالب در ابتدا و کتاب‌نامه منابع مورد استفاده نویسنده<ref>ر.ک: همان، ص111</ref>، در انتهاى کتاب آمده است.
    فهرست مطالب در ابتدا و کتاب‌نامه منابع مورد استفاده نویسنده<ref>ر.ک: همان، ص111</ref>، در انتهاى کتاب آمده است.
    در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، نص روايات و آياتى كه در متن به ترجمه آن‌ها اشاره شده، آمده است.
    در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، نص روايات و آياتى كه در متن به ترجمه آن‌ها اشاره شده، آمده است.
    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references />
    خط ۶۳: خط ۸۱:
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه و متن کتاب.
    مقدمه و متن کتاب.
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[اخلاق و معاشرت در اسلام]]
    [[اخلاق و معاشرت در اسلام]]
    [[استقامت]]
    [[استقامت]]
    [[التعريف بوجوب حق الوالدین]]
    [[التعريف بوجوب حق الوالدین]]
    [[التوازن الإسلامي بین الدنيا و الآخرة]]
    [[التوازن الإسلامي بین الدنيا و الآخرة]]
    [[تربية الأجيال علی أخلاقيات و آداب المناقشة و المحاورة و المناظرة العلمية]]
    [[تربية الأجيال علی أخلاقيات و آداب المناقشة و المحاورة و المناظرة العلمية]]
    [[نقش معلم در تربیت دینی]]
    [[نقش معلم در تربیت دینی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:مباحث خاص اخلاق اسلامی]]
    [[رده:مباحث خاص اخلاق اسلامی]]
    [[رده:بهمن (1400)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۱

    ‏آگاهی و مسؤولیت
    آگاهی و مسؤولیت
    پدیدآورانمحمدی ری‌شهری، محمد (نویسنده)
    ناشردفتر تبليغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز انتشارات
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1375 ش
    چاپ2
    موضوعاخلاق اجتماعی

    اخلاق اسلامی

    مسئولیت (اسلام)
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏254‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏آ‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    آگاهى و مسئولیت اثر فارسی آيت‌الله محمد محمدى رى‌شهرى است كه در آن به بررسى وظيفه‌ى عالمان و دانشمندان، در قبال مسؤولیت‌هاى فردى و اجتماعى‌شان پرداخته است. هدف نویسنده از تأليف این اثر، آن بوده تا بر پايه منابع اسلامى، احساس مسئولیتى را كه امروزه بيش از هر زمان ديگرى بدان نيازمنديم، در دل‌ها زنده سازد.

    ساختار

    کتاب با مقدمه مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علمیه قم در اشاره به رابطه منزلت و مسئولیت آغاز [۱]و مطالب در شش بخش، تنظيم شده است.

    کتاب حاضر، تلاشى است در اثبات این مدعاست كه هر كه منزلت و موقعيت مهم‌تر و شعاع تأثيرگذارى بيشترى در میان مردم دارد، مسئولیت او خطیرتر و سنگین‌تر است و از اين‌رو، معيار واقعى سنجش آگاهان جامعه، ايفاى مسئولیتى است كه بر دوش آنان سنگینى مى‌كند.

    گزارش محتوا

    در بخش اول، معيار ارزش آگاهان، بررسى شده است.[۲] نویسنده معتقد است اسلام بيش از هر مكتبى، به واژه «آگاهى» اهمیت داده است و این یکى از امتيازهاى بزرگ این آيين آسمانى است كه زيربناى آن را در ابعاد مختلف، تفكر، بينش و آگاهى تشكيل مى‌دهد و بر همین اساس، واژه‌هاى بازگوكننده این واقعيت از قبيل: «علم»، «تعقل»، «تفكر» و «تفقه» در قرآن و روايات اسلامى، بيش از هر چيز ديگر، مورد توجه قرار گرفته‌اند.

    به باور وى، اسلام با تمام ارزشى كه برای علم و آگاهى قائل است، ارزش انسان را با معيار تعهد و مسئولیتى كه آگاهى برای او ايجاد كرده مى‌سنجد. اسلام برای آن علم و آگاهى ارزش قائل است كه در مسير مسئولیت قرار گیرد و آن دانشجو و دانشمندى را محترم مى‌شمارد كه داراى حس مسئولیت باشد.

    به نظر وى از ديدگاه اسلام، مسئولیت عالم، تنها اشتغال داشتن به سازندگى خویش نيست، بلكه او بايد در سازندگى و رشد و تكامل جامعه هم سهيم باشد و تا آنجا كه مى‌تواند، برای پياده كردن منطق حق و عدالت و مبازره با هرگونه فساد و جنايت، اقدام كند. به اعتقاد وى، از همین روست كه قرآن، تحصيل علوم اسلامى و يافتن بينش مذهبى را مقدمه‌اى برای سازندگى جامعه اسلامى مى‌داند.

    نویسنده در این بخش از کتاب با مطرح كردن عناوینى همچون «وارثان پيامبران»، «مرزبان جامعه تشيع» و «دژهاى اسلام» برای عالمان و رواياتى كه درباره برترى عالم بر عابد وارده شده است، بر این واقعيت تأكيد مى‌كند كه آگاهان جامعه اسلامى، بزرگ‌ترين مسئولیت‌هاى اجتماعى را به‌عهده دارند و ارزش و عظمتى كه اسلام برای این گروه قائل شده، در صورتى است كه از عهده این مسئولیت‌ها برآيند و ستايش‌هاى اسلام از دانشمندان قطعاً مربوط به آگاهان بى‌مسئولیت نيست.

    در بخش دوم، مطالبى پيرامون آگاهان بى‌مسئولیت مطرح شده است. نویسنده معتقد است اسلام نه تنها برای آگاهان بى‌مسئولیت اهمیتى قائل نيست، بلكه به شدت آن‌ها را نكوهش كرده و با زشت‌ترين تعبيرات و تشبيهات، از جمله تشبيه به سگ، درازگوشى كه کتاب بر دوش دارد، بدترين مردم، زيان‌آورتر از ارتش يزيد، حيوانى به شكل انسان و مانند آن پرده از واقعيت زيان‌بخش آن‌ها برداشته و خطر وجود آن‌ها را برای جامعه، بيان كرده است.[۳]

    در رواياتى كه در این بخش آمده، سخت‌ترين كيفرها، از آن دانشمندان بى‌مسئولیت دانسته شده است. در روايتى از امام صادق(ع) آمده است: «سخت‌ترين شكنجه‌هاى دوزخ، برای دانشمندى است كه از دانش خود بهره نگیرد.» در روايتى ديگر از پيامبر(ص) آمده است كه بوى گند دانشمندى كه به دانش خود عمل نمى‌كند، اهل دوزخ را آزار مى‌دهد و پشيمان‌ترين و پرحسرت‌ترين اهل جهنم، دانشمندى است كه بنده‌اى را به سوى خدا بخواند و او این دعوت را بپذيرد و از خدا اطاعت كند و در نتيجه، خدا او را وارد بهشت سازد، ولى آن دانشمند را بر اثر عمل نكردن به مسئولیت خود، وارد جهنم گرداند.

    در بخش سوم کتاب، دو پيام آموزنده مطرح شده است.[۴] پيام اول، مربوط به «محمد بن مسلم زهرى» است. او از علماى برجسته و از صاحبان فتوا در زمان امام چهارم(ع) است كه دستگاه خلافت بنى امیه، حدود پنجاه سال، در اجراى سياست‌هاى خود، از وجود او استفاده مى‌كرد. امام سجاد(ع) نامه بسيار جالب و آموزنده‌اى برای این عالم مزدور و خود فروخته دارد كه در این بخش از کتاب، به قسمت‌هاى از آن اشاره شده است. فرازهایى از این دعا، بدين شرح مى‌باشند:

    «... تو در شرايطى قرار گرفته‌اى كه هر كس تو را با آن وضع بشناسد، سزاوار است بر بدبختى تو ترحم كند. نعمت‌هاى خداوند، تو را از هر سو فرا گرفته‌اند، زيرا كه [خداوند] جسم تو را سالم و عمرت را طولانى نموده است و تو را با کتاب خویش، آشنا ساخته و با دادن بينش دينى و شناخت سنت پيامبرش، مسئولیت‌هاى فردى و اجتماعى را برایت روشن نموده است و راه عذر و بهانه‌جویى را بر تو بسته است. فكر كن فرداى قيامت خود را چگونه مى‌بينى...»

    پيام دوم، سخنان گهربار امام حسین(ع) در یک سخنرانى آتشين در برابر گروهى از آگاهان و دانشمندان بى‌مسئولیت زمان خویش است كه ابتدا، سرزنش‌هایى كه خداوند از دانشمندان فاسد پيش از اسلام نموده را نقل مى‌كنند و پس از آن، اهمیت امر به معروف و نهى از منكر و نقاط ضعف زندگى آگاهان بى‌مسئولیت مسلمان را بيان نموده و راز انحطاط جامعه اسلامى و راه اصلاح آن را، توضيح مى‌دهند.

    در بخش چهارم[۵] و پنجم[۶]، مسئولیت آگاهان بيان شده است. نویسنده، خودسازى را اولین مسئولیت مردم مسلمان، خصوصاً دانشمندان شمرده است زيرا معتقد است این امر، زيربنا و اساس تمام مسئولیت‌هاى ديگرى است كه اسلام از یک مسلمان راستين خواسته تنها افراد خود ساخته‌اند كه مى‌توانند خدمتگذاران جامعه و سازنده ديگران باشند.

    وى این امر را بديهى مى‌داند كه كسى كه خود مبتلا به انواع آلودگى‌ها و بيمارى‌هاى روانى و اخلاقى است، نمى‌تواند با فساد، آلودگى‌ها و نابسامانى‌هاى جامعه خود، مبارزه كند؛ آن‌كه در اسارت هوس‌هاى گوناگون حيوانى به سر مى‌برد، به طور حتم نمى‌تواند نجات‌بخش جامعه از اسارت‌ها و بردگى‌ها در ابعاد مختلف باشد.

    به باور وى، تمام فعالیت‌های حيات انسان، وابسته به ملكات و خصوصيات روانى و عادت‌هاى اوست و كردار انسان، آيينه و جلوه‌گاه صفات روحى او مى‌باشد و بر این اساس، با معالجه بيمارى‌هاى روانى، صفات زشت و عادت‌هاى ناپسند، كردار آدمى به طور كلى اصلاح مى‌گردد.

    وى یکى از نقص‌هایى كه جهان معاصر گرفتار آن مى‌باشد را این امر مى‌داند كه مسئولین مى‌خواند بدون توجه به ريشه جرايم و جنايات، با وضع قوانين كيفرى و بالا بردن سطح كيفرها، با مفاسد فردى مبارزه كنند؛ در حالى كه لازم است ريشه جنايت را در ابعاد مختلف پيدا كرد و آن را قطع نمود زيرا به نظر وى، بدون توجه به ريشه مفاسد، نتيجه قوانين كيفرى، بسيار محدود و ناقص است.

    وى برای خودسازى، دو راه زير را پيشنهاد و آن‌ها را توضيح داده است:

    1. معالجه تك تك صفات ناپسند: بدين صورت كه هر خوى ناپسند را با ضد آن معالجه كرد؛ مثلاً كسى كه مبتلا به بيمارى حسد است و این خوى زشت، او را وادار مى‌كند تا موجبات سلب آسايش ديگران را فراهم كند، لازم است مدتى خود را به كارهایى كه موجب آسايش كسى مى‌شود كه به او حسادت مى‌ورزيد، عادت دهد. نویسنده بر این روش، دو انتقاد وارد كرده است:
      الف- برای توده مردم قابل عمل و پياده كردن نيست.
      ب- زمانى طولانى را به خود اختصاص مى‌دهد.
    2. معالجه تمام صفات یک‌جا؛ كه انتقادات مطرح شده در روش قبلى، در آن راهى ندارد.

    آخرين بخش، در مورد لغزش آگاهان مى‌باشد.[۷] نویسنده بر این باور است كه لغزش و انحراف كسانى كه در جامعه به عنوان رهبر فكرى و عقيدتى و الگوى عمل شناخته شده‌اند، تأثير مستقيم و نقشى بزرگ در فساد و انحطاط آن جامعه دارد.

    در انتهاى این بخش، جامعه مسلمانان از ديدگاه امام على(ع)، به چهار دسته زير تقسيم شده است:

    1. كسانى كه تنها نداشتن قدرت و ثروت، مانع از فساد و جنايت آن‌هاست.
    2. كسانى كه با شمشير برهنه به جان مردم مى‌افتند و آشكارا ستم مى‌كنند و به وسيله مأموران سواره و پياده خویش، بر جامعه مسلط مى‌شوند و دين خود را از بين مى‌برند تا از این رهگذر، بتوانند مال و ثروت ديگران را بربايند.
    3. كسانى كه دين خدا و مذهب را وسيله‌اى برای زندگى قرار مى‌دهند و زندگى را وسيله‌اى برای دين‌دارى نمى‌كنند.
    4. كسانى كه ناتوانى و حقارت و نداشتن وسيله برای رياست طلبى، آن‌ها را خانه‌نشين كرده است و با نام قناعت، خود را زيور مى‌دهند و با لباس اهل زهد، خویش را مى‌آرايند، در حالى كه اهل زهد و قناعت نيستند، بلكه نمى‌فهمند كه مفهوم حقيقى این دو كلمه چيست.[۸]

    وضعيت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و کتاب‌نامه منابع مورد استفاده نویسنده[۹]، در انتهاى کتاب آمده است. در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، نص روايات و آياتى كه در متن به ترجمه آن‌ها اشاره شده، آمده است.

    پانويس

    1. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، مقدمه، ص8
    2. ر.ک: همان، متن کتاب، ص15
    3. ر.ک: همان، ص 22
    4. ر.ک: همان، ص36
    5. ر.ک: همان، ص50
    6. ر.ک: همان، ص70
    7. ر.ک: همان، ص85
    8. ر.ک: همان، ص106
    9. ر.ک: همان، ص111

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها