الرد على سير الأوزاعي: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR51229J1.jpg | عنوان = الرد على سير الأوزاعي | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابویوسف قاضی، یعقوب بن ابراهیم (نويسنده) افغانی، ابوالوفاء (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = الف2ر4 196 BP | موضوع = |ناشر...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    '''الرد علی سيَر الأوزاعي'''، نوشته ابویوسف یعقوب بن ابراهیم انصاری (113-182ق) است. این اثر درباره احکام شرعی مربوط به جنگ است که ابویوسف در آن ضمن دفاع از مواضع استاد خویش ابوحنیفه (البته در غالب موارد، نه در همه موارد)، حملات فقیه حدیث‌گرای شام، عبدالرحمان بن عمرو اوزاعی (د ۱۵۷ق) به ابوحنیفه را پاسخ گفته است.
    '''الرد علی سيَر الأوزاعي'''، نوشته [[ابویوسف قاضی، یعقوب بن ابراهیم|ابویوسف یعقوب بن ابراهیم انصاری]] (113-182ق) است. این اثر درباره احکام شرعی مربوط به جنگ است که [[ابویوسف قاضی، یعقوب بن ابراهیم|ابویوسف]] در آن ضمن دفاع از مواضع استاد خویش [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] (البته در غالب موارد، نه در همه موارد)، حملات فقیه حدیث‌گرای شام، [[عبدالرحمان بن عمرو اوزاعی]] (د ۱۵۷ق) به [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] را پاسخ گفته است.


    این کتاب، احکامی درباره جنگ، غنیمت، خراج، دارالاسلام، دارالحرب، پناهندگان، ازدین‌برگشتگان، جزیه، اسارت و مانند اینها را در بر دارد. اوزاعی را باید حلقه‌ای مهم در انتقال فقه اصحاب حدیث از حالت آغازین خود به تدوین شافعی تلقی کرد. او از پیش‌گامان تألیف و تدوین آثاری در باب فقه و سنن بوده است؛ هرچند اکنون مهم‌ترین بخش برجای‌مانده از آثار فقهی وی، فقط بریده‌هایی اقتباس‌شده توسط ابویوسف از نوشته او در باب «سیر» است. اوزاعی از جمله فقیهانی است که (همچون شافعی) در جهت فرابومی کردن منابع فقهی خود پیش‌گام بوده‌اند. البته او در برخورد با آثار صحابه و تابعین و حجت شمردن آن‌ها، در کنار مالک جای می‌گیرد. در بررسی نمونه‌ای از استدلال اوزاعی، چنین می‌نماید که وی همچون جماعتی از فقیهان پیشین اصحاب حدیث در تقلید صحابه و گاه ترجیح نهادن اقوال منقول از آنان بر احادیث مرفوع اشکالی ندیده است. او در پاره‌های بازمانده از ردیه‌اش بر «سیر» ابوحنیفه به اشکال گوناگون اجماع را مورد استناد قرار داده است. وی در برخی از این موارد به اجماع به‌عنوان دلیلی مستقل و گاه به‌عنوان تأکید‌کننده‌ای بر مدلول دیگر ادله نگریسته و از یک قول دیگر او برمی‌آید که اجماع را حکم مشروع شمرده است. اجماع مورد نظر اوزاعی، برخلاف تکیه مالک بر اجماع اهل مدینه، چهره‌ای کاملاً غیر بومی داشته است. او در روش درایی خود همچون جمعی دیگر از فقهای حدیث‌گرای سده ۲ق، رأی و قیاس را در حد قابل ملاحظه‌ای می‌پذیرفته است. استحسان نیز به شکل آغازین و نامدوّن آن در فقه اوزاعی نمونه‌هایی دارد<ref>ر.ک: پاکتچی، احمد، ج10، ص435-434</ref>. ابویوسف در این اثر، ذیل هر دیدگاه و فتوای اوزاعی در نقد آرای ابوحنیفه، رأی و تفسیر خود را درج نموده است. ‏
    این کتاب، احکامی درباره جنگ، غنیمت، خراج، دارالاسلام، دارالحرب، پناهندگان، ازدین‌برگشتگان، جزیه، اسارت و مانند اینها را در بر دارد. [[اوزاعی]] را باید حلقه‌ای مهم در انتقال فقه اصحاب حدیث از حالت آغازین خود به تدوین شافعی تلقی کرد. او از پیش‌گامان تألیف و تدوین آثاری در باب فقه و سنن بوده است؛ هرچند اکنون مهم‌ترین بخش برجای‌مانده از آثار فقهی وی، فقط بریده‌هایی اقتباس‌شده توسط [[ابویوسف قاضی، یعقوب بن ابراهیم|ابویوسف]] از نوشته او در باب «سیر» است. [[اوزاعی]] از جمله فقیهانی است که (همچون شافعی) در جهت فرابومی کردن منابع فقهی خود پیش‌گام بوده‌اند. البته او در برخورد با آثار صحابه و تابعین و حجت شمردن آن‌ها، در کنار مالک جای می‌گیرد. در بررسی نمونه‌ای از استدلال [[اوزاعی]]، چنین می‌نماید که وی همچون جماعتی از فقیهان پیشین اصحاب حدیث در تقلید صحابه و گاه ترجیح نهادن اقوال منقول از آنان بر احادیث مرفوع اشکالی ندیده است. او در پاره‌های بازمانده از ردیه‌اش بر «سیر» [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] به اشکال گوناگون اجماع را مورد استناد قرار داده است. وی در برخی از این موارد به اجماع به‌عنوان دلیلی مستقل و گاه به‌عنوان تأکید‌کننده‌ای بر مدلول دیگر ادله نگریسته و از یک قول دیگر او برمی‌آید که اجماع را حکم مشروع شمرده است. اجماع مورد نظر اوزاعی، برخلاف تکیه مالک بر اجماع اهل مدینه، چهره‌ای کاملاً غیر بومی داشته است. او در روش درایی خود همچون جمعی دیگر از فقهای حدیث‌گرای سده ۲ق، رأی و قیاس را در حد قابل ملاحظه‌ای می‌پذیرفته است. استحسان نیز به شکل آغازین و نامدوّن آن در فقه اوزاعی نمونه‌هایی دارد<ref>ر.ک: پاکتچی، احمد، ج10، ص435-434</ref>. [[ابویوسف قاضی، یعقوب بن ابراهیم|ابویوسف]] در این اثر، ذیل هر دیدگاه و فتوای [[اوزاعی]] در نقد آرای ابوحنیفه، رأی و تفسیر خود را درج نموده است. ‏


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۴۰: خط ۴۰:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده: فقه و اصول]]
    [[رده: مباحث خاص فقه]]


    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1402 توسط محسن عزیزی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1402 توسط محسن عزیزی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۷

    الرد على سير الأوزاعي
    الرد على سير الأوزاعي
    پدیدآورانابویوسف قاضی، یعقوب بن ابراهیم (نويسنده) افغانی، ابوالوفاء (محقق)
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر13سده
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    الف2ر4 196 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الرد علی سيَر الأوزاعي، نوشته ابویوسف یعقوب بن ابراهیم انصاری (113-182ق) است. این اثر درباره احکام شرعی مربوط به جنگ است که ابویوسف در آن ضمن دفاع از مواضع استاد خویش ابوحنیفه (البته در غالب موارد، نه در همه موارد)، حملات فقیه حدیث‌گرای شام، عبدالرحمان بن عمرو اوزاعی (د ۱۵۷ق) به ابوحنیفه را پاسخ گفته است.

    این کتاب، احکامی درباره جنگ، غنیمت، خراج، دارالاسلام، دارالحرب، پناهندگان، ازدین‌برگشتگان، جزیه، اسارت و مانند اینها را در بر دارد. اوزاعی را باید حلقه‌ای مهم در انتقال فقه اصحاب حدیث از حالت آغازین خود به تدوین شافعی تلقی کرد. او از پیش‌گامان تألیف و تدوین آثاری در باب فقه و سنن بوده است؛ هرچند اکنون مهم‌ترین بخش برجای‌مانده از آثار فقهی وی، فقط بریده‌هایی اقتباس‌شده توسط ابویوسف از نوشته او در باب «سیر» است. اوزاعی از جمله فقیهانی است که (همچون شافعی) در جهت فرابومی کردن منابع فقهی خود پیش‌گام بوده‌اند. البته او در برخورد با آثار صحابه و تابعین و حجت شمردن آن‌ها، در کنار مالک جای می‌گیرد. در بررسی نمونه‌ای از استدلال اوزاعی، چنین می‌نماید که وی همچون جماعتی از فقیهان پیشین اصحاب حدیث در تقلید صحابه و گاه ترجیح نهادن اقوال منقول از آنان بر احادیث مرفوع اشکالی ندیده است. او در پاره‌های بازمانده از ردیه‌اش بر «سیر» ابوحنیفه به اشکال گوناگون اجماع را مورد استناد قرار داده است. وی در برخی از این موارد به اجماع به‌عنوان دلیلی مستقل و گاه به‌عنوان تأکید‌کننده‌ای بر مدلول دیگر ادله نگریسته و از یک قول دیگر او برمی‌آید که اجماع را حکم مشروع شمرده است. اجماع مورد نظر اوزاعی، برخلاف تکیه مالک بر اجماع اهل مدینه، چهره‌ای کاملاً غیر بومی داشته است. او در روش درایی خود همچون جمعی دیگر از فقهای حدیث‌گرای سده ۲ق، رأی و قیاس را در حد قابل ملاحظه‌ای می‌پذیرفته است. استحسان نیز به شکل آغازین و نامدوّن آن در فقه اوزاعی نمونه‌هایی دارد[۱]. ابویوسف در این اثر، ذیل هر دیدگاه و فتوای اوزاعی در نقد آرای ابوحنیفه، رأی و تفسیر خود را درج نموده است. ‏

    پانویس

    1. ر.ک: پاکتچی، احمد، ج10، ص435-434

    منابع مقاله

    پاکتچی، احمد، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1392.


    وابسته‌ها