۱۴۶٬۱۸۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
* {{ب|'' لله حمدٌ لا يزالُ سرمدا ''|2='' يُؤذن بازدياد منٍّ ابدا''}} | * {{ب|'' لله حمدٌ لا يزالُ سرمدا ''|2='' يُؤذن بازدياد منٍّ ابدا''}} | ||
{{پایان شعر}}. | {{پایان شعر}}. | ||
در شرح و توضیح این بیت چنین آمده است: قوله (لله حمدٌ) مبتدا و خبر و جمله (لا يزال) صفت برای حمد است. (يؤذن) به ضم یاء، از مصدر ایذان به معنای اعلام است و (المنّ) به فتح میم و تشدید نون، به معنای عطا است؛ یعنی: آن حمد و سپاس الهی، همواره فراوان شدن عطا و نعمت را اعلام میکند؛ چراکه شکر سبب افزایش است؛ همان گونه که در آیه 7 سوره ابراهیم آمده است: '''لئن شكرتم لأزيدنكم'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص7</ref>. | در شرح و توضیح این بیت چنین آمده است: قوله (لله حمدٌ) مبتدا و خبر و جمله (لا يزال) صفت برای حمد است. (يؤذن) به ضم یاء، از مصدر ایذان به معنای اعلام است و (المنّ) به فتح میم و تشدید نون، به معنای عطا است؛ یعنی: آن حمد و سپاس الهی، همواره فراوان شدن عطا و نعمت را اعلام میکند؛ چراکه شکر سبب افزایش است؛ همان گونه که در آیه 7 سوره ابراهیم آمده است:'''لئن شكرتم لأزيدنكم'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص7</ref>. | ||
شارح در توضیح ابیات دیگری از منظومه در ضمن یک تنبیه چنین آورده که: ممدوح و پسندیده بودن این منظومه و اصل آن بهلحاظ آن است که اصولیان متأخر، روش متکلمان را اساس و پایه برای بنای اصول فقه و اصول دین میدانند، اما بهلحاظ حقیقت، این منظومه و اصل آن، مستحق ثنا و ستایش نیست؛ چراکه در آن با پیشینیان در بسیاری از مسائل مخالفت شده است و در جای خود به این مخالفتها اشاره خواهد شد<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | شارح در توضیح ابیات دیگری از منظومه در ضمن یک تنبیه چنین آورده که: ممدوح و پسندیده بودن این منظومه و اصل آن بهلحاظ آن است که اصولیان متأخر، روش متکلمان را اساس و پایه برای بنای اصول فقه و اصول دین میدانند، اما بهلحاظ حقیقت، این منظومه و اصل آن، مستحق ثنا و ستایش نیست؛ چراکه در آن با پیشینیان در بسیاری از مسائل مخالفت شده است و در جای خود به این مخالفتها اشاره خواهد شد<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | ||