۱۹٬۵۴۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نـ' به 'ن') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | ') |
||
| (۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| مکان نشر = ایران - قم | | مکان نشر = ایران - قم | ||
| سال نشر = |مجلد1: 1387ش , | | سال نشر = |مجلد1: 1387ش , | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13798AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13798AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =13798 | ||
| کتابخوان همراه نور =13798 | | کتابخوان همراه نور =13798 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| خط ۲۹: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''الأسرار الخفية في العلوم العقلية''' تألیف [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی]] (متوفی 726ق) به اسم هارون بن شمسالدین جوینی، ملقب به خواجه شرفالدین (متوفی 685ق) داماد خلیفه عباسی، نوشته شده است. این اثر از امهات متون فلسفی اسلامی پس از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و پیش از مکتب اصفهان به شمار میرود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/5015/84 بینام، ص84]</ref>. | |||
'''الأسرار الخفية في العلوم العقلية''' تألیف [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی]] (متوفی 726ق) به اسم هارون بن شمسالدین جوینی، ملقب به خواجه شرفالدین (متوفی 685ق) داماد خلیفه عباسی، نوشته شده است. این اثر از امهات متون فلسفی اسلامی پس از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | |||
این اثر در سه علم منطق، طبیعیات و فلسفه تألیف شده و علی اوسطی ناطقی بر آن مقدمه نوشته است. | این اثر در سه علم منطق، طبیعیات و فلسفه تألیف شده و علی اوسطی ناطقی بر آن مقدمه نوشته است. | ||
| خط ۳۸: | خط ۳۵: | ||
کتاب در سه بخش (فن) منطق، طبیعیات و الهیات تألیف شده است. هر بخش خود مشتمل بر چند مبحث است که مطالب آن تحت عنوان «سرّ» مطرح شده است. | کتاب در سه بخش (فن) منطق، طبیعیات و الهیات تألیف شده است. هر بخش خود مشتمل بر چند مبحث است که مطالب آن تحت عنوان «سرّ» مطرح شده است. | ||
[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در نگارش این اثر از آثار استادش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجهنصیرالدین طوسی]] (متوفای 672ق) که با تعبیر «بعض المحققین» در کتابش از او یاد کرده، تأثیر پذیرفته که مهمترین آنها «شرح الإشارات و التنبيهات» و «[[تلخیص المحصل|تلخيص المحصل]]» است. همچنین از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در نگارش این اثر از آثار استادش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجهنصیرالدین طوسی]] (متوفای 672ق) که با تعبیر «بعض المحققین» در کتابش از او یاد کرده، تأثیر پذیرفته که مهمترین آنها «شرح الإشارات و التنبيهات» و «[[تلخیص المحصل|تلخيص المحصل]]» است. همچنین از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] که از او با تعابیر «صاحب الاشارات» و «الشیخ» یاد کرده و نیز [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] با تعابیر «فاضل الشارح» و یا «بعض المتأخرین» بهره برده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16444/1/26 ر.ک: مقدمه تحقیق، ص26]</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
| خط ۴۹: | خط ۴۶: | ||
از جمله نظریات [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]]، بحث در مسئله اصالت وجود و اصالت ماهیت است که بهصورت مستقل در عصر علامه و پیش از او مطرح نبود؛ اما میبینیم رأی علامه پیرامون این مسئله در یکی از اسرار کتاب ذکر شده است. او در یکی از اسرار کتاب مینویسد که بعضی معتقدند وجود صفتی دارد که حصولش را در اعیان اقتضا میکند. بدون شک این همان قول به اصالت وجود است. او سپس با تعبیر «و هو محال» از این دیدگاه تعبیر میکند که بهصراحت نشان میدهد که او قائل به اصالت ماهیت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16444/1/27 ر.ک: مقدمه تحقیق، ص27]</ref>. | از جمله نظریات [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]]، بحث در مسئله اصالت وجود و اصالت ماهیت است که بهصورت مستقل در عصر علامه و پیش از او مطرح نبود؛ اما میبینیم رأی علامه پیرامون این مسئله در یکی از اسرار کتاب ذکر شده است. او در یکی از اسرار کتاب مینویسد که بعضی معتقدند وجود صفتی دارد که حصولش را در اعیان اقتضا میکند. بدون شک این همان قول به اصالت وجود است. او سپس با تعبیر «و هو محال» از این دیدگاه تعبیر میکند که بهصراحت نشان میدهد که او قائل به اصالت ماهیت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16444/1/27 ر.ک: مقدمه تحقیق، ص27]</ref>. | ||
[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] همچنین بر روی این دیدگاه تأکید میکند که حقیقت انسان | [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] همچنین بر روی این دیدگاه تأکید میکند که حقیقت انسان همان اجزاء اصلی بدن است که بدون تغییر و دگرگونی و کموزیاد شدن باقی و پایدار است. او در کتاب کشف الفوائد بین جدایی اجزاء از یکدیگر و نابودی آنها مردد است؛ بهعبارتدیگر میان این دو نظریه که آیا اعاده معدوم جایز است یا ممتنع دو دل است. به همین دلیل معتقد است که این اجزای اصلی بدن که مساوی با حقیقت انسان است یا با مرگ نابود میشود و هنگام بازگشت به امر خدا دوباره ایجاد میگردد؛ این در حالی است که اعاده معدوم را بپذیریم. یا با مرگ اجزاء اصلی آن از یکدیگر جدا میشوند و هنگام بازگشت این اجزاء اصلی به امر خدا با یکدیگر ترکیب و تألیف میشوند؛ درصورتیکه اعاده معدوم را نپذیریم؛ اما در اسرار الخفیه دو دلی و شک و تردیدی که گفته شد برطرف میشود و آشکارا حقیقت انسان را همان اجزای اصلی بدن میداند که هنگام مرگ از یکدیگر جدا میشوند و فناناپذیرند و اعاده معدوم و بازگشت آنچه نیست و نابود شده است را نیز محال و ممتنع میداند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30817/16 ر.ک: اکوان، محمد، ص16]</ref>. | ||
شیوه محقق در تحقیق و تصحیح اثر عبارت است از: | شیوه محقق در تحقیق و تصحیح اثر عبارت است از: | ||
# تفکیک مطالب کتاب به سه قسمت: منطقیات، طبیعیات و الهیات؛ | # تفکیک مطالب کتاب به سه قسمت: منطقیات، طبیعیات و الهیات؛ | ||
| خط ۶۲: | خط ۵۹: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
| خط ۶۷: | خط ۶۵: | ||
#[[:noormags:34937|حائری، عبدالحسین، گفتگو با استاد عبدالحسین حائری، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه پژوهش، مرداد و شهريور 1369، شماره 2، صفحه 65 تا 76]]. | #[[:noormags:34937|حائری، عبدالحسین، گفتگو با استاد عبدالحسین حائری، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه پژوهش، مرداد و شهريور 1369، شماره 2، صفحه 65 تا 76]]. | ||
#[[:noormags:89953|بینام، تازههای نشر، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه میراث، زمستان 1382، شماره 15]]. | #[[:noormags:89953|بینام، تازههای نشر، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه میراث، زمستان 1382، شماره 15]]. | ||
{{منطق}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
| خط ۷۴: | خط ۷۳: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش