۱۵٬۶۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | ') |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[نصار، حسین]] (نویسنده) | [[نصار، حسین]] (نویسنده) | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 86 /ن6ف9* | | کد کنگره =BP 86 /ن6ف9* | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| مکان نشر =مصر - قاهره | | مکان نشر =مصر - قاهره | ||
| سال نشر =مجلد1: 1999م , | | سال نشر =مجلد1: 1999م , | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14017AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14017AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =14017 | ||
| کتابخوان همراه نور =14017 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''الفواصل''' نوشته [[نصار، حسین|حسین نصار]]، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به یکی از جنبههای اعجاز ادبی قرآن یعنی فاصله در آن میپردازد. | '''الفواصل''' نوشته [[نصار، حسین|حسین نصار]]، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به یکی از جنبههای اعجاز ادبی قرآن یعنی فاصله در آن میپردازد. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۲: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، دارای مقدمه، محتوای مطالب در چهار فصل و ملحقات است. برخی منابعی که نویسنده در نگارش این اثر از آنها استفاده کرده عبارتند از: [[روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني|روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع | کتاب، دارای مقدمه، محتوای مطالب در چهار فصل و ملحقات است. برخی منابعی که نویسنده در نگارش این اثر از آنها استفاده کرده عبارتند از: [[روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني|روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثانیآلوسی]]، [[شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)]]، المثل السائر في أدب الكاتب و الشاعر [[ابن اثیر، نصرالله بن محمد|ابن اثیر]]، [[المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز|المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز ابن عطیه اندلسی]]، المدخل لدراسة القرآن و السنة و العلوم الاجتماعیة شعبان محمداسماعيل، اعجاز القرآن ابوبکر باقلانی، [[مفتاح العلوم|مفتاح العلوم سکاکی]]، [[الإتقان في علوم القرآن]] سیوطی، نفائس البيان شرح الفرائد الحسان في عدّ آی القرآن قاضی عبدالفتاح عبدالغنی و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/240 ر.ک: فهرست منابع، ص240-248]</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه متذکر میشود که از عالمان دین به شمار نمیرود و ادعای آموزش دین در این کتاب را ندارد و صرفاً به این دلیل که اطلاعاتش در برخی از موارد از همنسلانش در این زمینه بیشتر است، مدعی آموزش ادبیات در این کتاب است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/3 ر.ک: مقدمه کتاب، ص3]</ref> او همچنین مینویسد: من مدعی آموزش تاریخ نیز در این کتاب نیست هرچند سعی او در کتاب بر ارائه مطالب آن به نحو تاریخی بوده است و دراینباره میگوید: سعی من بر این بوده که اندیشه عربیای را که بر مدار قضیه «اعجاز قرآن» میچرخیده را گزارش کنم. منظور من از اندیشه عربی، هر آنچه است که در لغت عربی درباره این قضیه وجود دارد، هرچند از منابع غیرعربی به دست آ مده باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/3 ر.ک: همان، ص3-4]</ref> به همین دلیل، نگاه من از لحاظ تاریخی به منابعی که دیدهام، تاریخ نگارش آنها نبوده بلکه تاریخ ترجمهشان به عربی را موردنظر قرار دادهام.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/4 ر.ک: همان، ص4]</ref> او مینویسد: به خاطر کثرت مباحث، تصمیم گرفتم که بر آرای مفسران و نویسندگان در علوم قرآن تمرکز کنم و از حدود علمای کلام در این امر تجاوز نکنم لذا کلامم را بر آنچه از کلمات آنان در علم کلام درباره زمینههای تفسیر و علوم قرآن آمده، محدود کردم.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/4 ر.ک: همان]</ref> | نویسنده در مقدمه متذکر میشود که از عالمان دین به شمار نمیرود و ادعای آموزش دین در این کتاب را ندارد و صرفاً به این دلیل که اطلاعاتش در برخی از موارد از همنسلانش در این زمینه بیشتر است، مدعی آموزش ادبیات در این کتاب است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/3 ر.ک: مقدمه کتاب، ص3]</ref> او همچنین مینویسد: من مدعی آموزش تاریخ نیز در این کتاب نیست هرچند سعی او در کتاب بر ارائه مطالب آن به نحو تاریخی بوده است و دراینباره میگوید: سعی من بر این بوده که اندیشه عربیای را که بر مدار قضیه «اعجاز قرآن» میچرخیده را گزارش کنم. منظور من از اندیشه عربی، هر آنچه است که در لغت عربی درباره این قضیه وجود دارد، هرچند از منابع غیرعربی به دست آ مده باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/3 ر.ک: همان، ص3-4]</ref> به همین دلیل، نگاه من از لحاظ تاریخی به منابعی که دیدهام، تاریخ نگارش آنها نبوده بلکه تاریخ ترجمهشان به عربی را موردنظر قرار دادهام.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/4 ر.ک: همان، ص4]</ref> او مینویسد: به خاطر کثرت مباحث، تصمیم گرفتم که بر آرای مفسران و نویسندگان در علوم قرآن تمرکز کنم و از حدود علمای کلام در این امر تجاوز نکنم لذا کلامم را بر آنچه از کلمات آنان در علم کلام درباره زمینههای تفسیر و علوم قرآن آمده، محدود کردم.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/4 ر.ک: همان]</ref> | ||
نویسنده در فصل اول به فواصل و راههای شناخت آن میپردازد. او در این فصل وجه نامگذاری فواصل به این نام را شرح داده و دلیل عدم نامیدن آن به سجع را بیان میکند و مراعات آن در تعبیر و اختیار قرائات و ترتیب سورهها را بیان میدارد. قدیمیترین روایتی که نویسنده درباره فواصل به آن دست یافته، کلامی از امسلمه است و از آن کشف میشود که گاهی مسلمین به دلیل تعدد انواع وقف، در مواضع انتهایی آیات به حیرت میافتادند. روایت شده که از امسلمه درباره قراءت رسول خدا(ص) پرسش شد و او گفت: «ایشان آیه آیه قرآن را میخواندند.» <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/9 ر.ک: متن کتاب، ص9]</ref> عبدالغنی قاضی راههای شناخت فواصل را چهار مورد دانسته است: | نویسنده در فصل اول به فواصل و راههای شناخت آن میپردازد. او در این فصل وجه نامگذاری فواصل به این نام را شرح داده و دلیل عدم نامیدن آن به سجع را بیان میکند و مراعات آن در تعبیر و اختیار قرائات و ترتیب سورهها را بیان میدارد. قدیمیترین روایتی که نویسنده درباره فواصل به آن دست یافته، کلامی از امسلمه است و از آن کشف میشود که گاهی مسلمین به دلیل تعدد انواع وقف، در مواضع انتهایی آیات به حیرت میافتادند. روایت شده که از امسلمه درباره قراءت رسول خدا(ص) پرسش شد و او گفت: «ایشان آیه آیه قرآن را میخواندند.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/9 ر.ک: متن کتاب، ص9]</ref> عبدالغنی قاضی راههای شناخت فواصل را چهار مورد دانسته است: | ||
# یکسان بودن یک آیه با آیه قبلش به لحاظ طولانی و کوتاه بودن؛ | # یکسان بودن یک آیه با آیه قبلش به لحاظ طولانی و کوتاه بودن؛ | ||
# تشابه و یکشکلی حروف پایانی هر آیه با آیات قبل و بعد خود؛ | # تشابه و یکشکلی حروف پایانی هر آیه با آیات قبل و بعد خود؛ | ||
خط ۴۸: | خط ۴۷: | ||
فصل دوم درباره وجود سجع در قرآن بحث میکند. از قرن سوم هجری اختلافی بین آموزندگان فواصل مبنی بر این که آیا فواصل هم چیزی مانند سجع هستند که در نثر بشری به کار رفته یا نه؟ وجود داشته است. نویسنده آنان به سه دسته متوسطون و متوقفون و مترددون تقسیم میکند. وی روایتی از رسول خدا(ص) درباره کراهت قراءت به سجع مانند جاهلیت را ذکر میکند و اقوال جاحظ، سیوطی، مصطفی صادق الرافعی و محمد الحسناوی در توضیح آن را بیان میدارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/49 ر.ک: همان، ص49-53]</ref> کسانی مانند جاحظ اقرار دارند که: امری که در قرآن مشاهده میکنیم همان سجع است ولی اسم خاصی دارد؛ چون هر چیزی که مربوط به قرآن است به جهت تمییز آن از بقیه آثار ادبی، دارای اسم خاصی است. برخی هم هستند که شباهتی بین سجع و فواصل قرآنی قائل نیستند و از میان آنان، برخی برای توضیح این مطلب گفتهاند که جنس ادبی قرآن جنس مستقل و خاصی است که با بقیه موارد ادبی در عرب تفاوت ماهوی دارد. برخی با تفکر غلوآمیز چنین پنداشته که دانشمندان اهل بیان بر این امر اتفاقنظر دارند. کسانی مانند عبدالقاهر هم هستند که درباره این موضوع سکوت کرده و فقط ادله طرفین مبنی بر یکسانی و عدم یکسانی فاصله و سجع را ذکر کردهاند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/61 ر.ک: همان، ص61-62]</ref> | فصل دوم درباره وجود سجع در قرآن بحث میکند. از قرن سوم هجری اختلافی بین آموزندگان فواصل مبنی بر این که آیا فواصل هم چیزی مانند سجع هستند که در نثر بشری به کار رفته یا نه؟ وجود داشته است. نویسنده آنان به سه دسته متوسطون و متوقفون و مترددون تقسیم میکند. وی روایتی از رسول خدا(ص) درباره کراهت قراءت به سجع مانند جاهلیت را ذکر میکند و اقوال جاحظ، سیوطی، مصطفی صادق الرافعی و محمد الحسناوی در توضیح آن را بیان میدارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/49 ر.ک: همان، ص49-53]</ref> کسانی مانند جاحظ اقرار دارند که: امری که در قرآن مشاهده میکنیم همان سجع است ولی اسم خاصی دارد؛ چون هر چیزی که مربوط به قرآن است به جهت تمییز آن از بقیه آثار ادبی، دارای اسم خاصی است. برخی هم هستند که شباهتی بین سجع و فواصل قرآنی قائل نیستند و از میان آنان، برخی برای توضیح این مطلب گفتهاند که جنس ادبی قرآن جنس مستقل و خاصی است که با بقیه موارد ادبی در عرب تفاوت ماهوی دارد. برخی با تفکر غلوآمیز چنین پنداشته که دانشمندان اهل بیان بر این امر اتفاقنظر دارند. کسانی مانند عبدالقاهر هم هستند که درباره این موضوع سکوت کرده و فقط ادله طرفین مبنی بر یکسانی و عدم یکسانی فاصله و سجع را ذکر کردهاند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/61 ر.ک: همان، ص61-62]</ref> | ||
فصل سوم درباره تقسیمبندی فواصل ذکر شده و نویسنده، در آن فواصل قرآنی را بر اساس بُن، طول فاصله و ارتباط برخی فواصل به هم بیان کرده. عبدالکریم خطیب معتقد است، برخی از فواصل هستند که بهصورت بعض آیه میآیند و آیات فقط با آن قوام مییابند و این فواصل در غیر آیات، مفهومی نمییابند مانند آیات 1 تا 3 سوره طارق که طارق و طارق و ثاقب در آن فواصل آیات و بهمنزله جزء از کل هستند که فصل آنها از هم ممکن نیست. فواصل اکثر قصار السور (سورههای کوچک) قرآن، اینگونه است. برخی از فواصل هم جملات مستقل هستند که معنای تام مستقلی را با دلالتش میرسانند مانند «وَ | فصل سوم درباره تقسیمبندی فواصل ذکر شده و نویسنده، در آن فواصل قرآنی را بر اساس بُن، طول فاصله و ارتباط برخی فواصل به هم بیان کرده. عبدالکریم خطیب معتقد است، برخی از فواصل هستند که بهصورت بعض آیه میآیند و آیات فقط با آن قوام مییابند و این فواصل در غیر آیات، مفهومی نمییابند مانند آیات 1 تا 3 سوره طارق که طارق و طارق و ثاقب در آن فواصل آیات و بهمنزله جزء از کل هستند که فصل آنها از هم ممکن نیست. فواصل اکثر قصار السور (سورههای کوچک) قرآن، اینگونه است. برخی از فواصل هم جملات مستقل هستند که معنای تام مستقلی را با دلالتش میرسانند مانند «وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِيم» در آیه 218 سوره بقره.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/128 ر.ک: همان، ص128-129]</ref> | ||
نویسنده در فصل چهارم به بیان وظایف فواصل و استانداردهای کیفیت آن میپردازد. او فرق بین فواصل و قوافی را بیان میکند و وظایف و فواید فواصل و استانداردهای کیفی آن را نشان میدهد و.... علی بن عبیسی رمانی در «النکت فی اعجاز القرآن» بابی را به بیان فواصل اختصاص داده و فاصله را به «حروف متشاکل در مقاطعی که موجب حسن رساندن معنی میشوند» تعریف کرده است. [[دانی، عثمان بن سعید| عثمان بن سعید دانی]] هم فاصله را به «کلمه آخر جمله» تعریف کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص191</ref> باقلانی، نخستین کسی است که متعرض مسئله ارتباط بین فواصل و اعجاز در قرآن شده است. او معتقد است ما در سجع به دنبال اعجاز نمیگردیم زیرا آن امری محدود و طریقی وارد شده است و هرگاه انسان درباره آن تمرین کند به آن عادت میکند و در نتیجه برایش مشکل نخواهد بود که تمام کلامش را مسجع بیان کند ولی درباره فواصل اینگونه نیست و صحیح است که متعلق اعجاز باشد. همانگونه که در بخشها و مطلعها و سازشپذیری (انطباق) و استعاره و ایجاز و بسط و حقایق کلام این امر را مشاهده میکنیم.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/218 ر.ک: همان، ص218]</ref> | نویسنده در فصل چهارم به بیان وظایف فواصل و استانداردهای کیفیت آن میپردازد. او فرق بین فواصل و قوافی را بیان میکند و وظایف و فواید فواصل و استانداردهای کیفی آن را نشان میدهد و.... علی بن عبیسی رمانی در «النکت فی اعجاز القرآن» بابی را به بیان فواصل اختصاص داده و فاصله را به «حروف متشاکل در مقاطعی که موجب حسن رساندن معنی میشوند» تعریف کرده است. [[دانی، عثمان بن سعید| عثمان بن سعید دانی]] هم فاصله را به «کلمه آخر جمله» تعریف کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص191</ref> باقلانی، نخستین کسی است که متعرض مسئله ارتباط بین فواصل و اعجاز در قرآن شده است. او معتقد است ما در سجع به دنبال اعجاز نمیگردیم زیرا آن امری محدود و طریقی وارد شده است و هرگاه انسان درباره آن تمرین کند به آن عادت میکند و در نتیجه برایش مشکل نخواهد بود که تمام کلامش را مسجع بیان کند ولی درباره فواصل اینگونه نیست و صحیح است که متعلق اعجاز باشد. همانگونه که در بخشها و مطلعها و سازشپذیری (انطباق) و استعاره و ایجاز و بسط و حقایق کلام این امر را مشاهده میکنیم.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19209/1/218 ر.ک: همان، ص218]</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۷: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۶۶: | خط ۶۵: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[[رده: متون تفاسیر]] | [[رده: متون تفاسیر]] | ||