ارسطو عند العرب: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
    جز (جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۹: خط ۱۹:
    | مکان نشر =کویت - کویت  
    | مکان نشر =کویت - کویت  
    | سال نشر = |مجلد1: 1978م ,  
    | سال نشر = |مجلد1: 1978م ,  
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01785AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01785AUTOMATIONCODE
    | چاپ =2
    | چاپ =2
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور = 34289
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =01785
    | کتابخوان همراه نور =01785
    | کتابخوان همراه نور =01785
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    خط ۲۹: خط ۲۸:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''ارسطو عند العرب''' نوشته [[بدوی، عبدالرحمن|عبدالرحمن بدوی]]، کتابی است به زبان عربی و با موضوع فلسفه اسلامی و ارتباط آن با فلسفه یونان. نویسنده در این اثر به بیان تأثیرات عرب و آثار آنان از [[ارسطو]] می‌پردازد.
    '''ارسطو عند العرب''' نوشته [[بدوی، عبدالرحمن|عبدالرحمن بدوی]]، کتابی است به زبان عربی و با موضوع فلسفه اسلامی و ارتباط آن با فلسفه یونان. نویسنده در این اثر به بیان تأثیرات عرب و آثار آنان از [[ارسطو]] می‌پردازد.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب است. مطالب کتاب شامل شرح آثاری از [[ارسطو]] از زبان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] و نظراتی از اسکندر افرودیسی است که خالی از نظم خاصی است.
    کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب است. مطالب کتاب شامل شرح آثاری از [[ارسطو]] از زبان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] و نظراتی از اسکندر افرودیسی است که خالی از نظم خاصی است.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    نویسنده درباره شیوه مواجهه با نسخه‌های خطی این‌گونه گزارش می‌دهد که صرف مطالعه آن‌ها و ارائه اختلاف نسخ را نمی‌توان شیوه علمی نامید، بلکه شیوه علمی در مواجهه با نسخه‌های خطی این است که به‌دقت آن را مطالعه کرده و مواردی که ایرادی در آن می‌بینیم را رفع یا توجیه نماییم. او شیوه برخورد خودش با نسخه‌های خطی این کتاب را چنین می‌شمارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34289/1/64 ر.ک: مقدمه کتاب، ص64-65]</ref> وی سپس به نقطذاری و علامت‌گذاری‌های کتاب پرداخته و ناشرین را به رعایت چهار نکته در نقطذاری نسخه‌های خطی آگاه می‌سازد و از کتاب‌های منتشره پدر موریس بویچ به‌عنوان یک نمونه ناموفق در نقطه و علامت‌گذاری نسخه‌های خطی یاد می‌کند که با تمام تلاش در ارائه نکات، متن قابل‌استفاده و خوانایی را ارائه نکرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34289/1/65 ر.ک: همان، ص65-66]</ref>
    نویسنده درباره شیوه مواجهه با نسخه‌های خطی این‌گونه گزارش می‌دهد که صرف مطالعه آن‌ها و ارائه اختلاف نسخ را نمی‌توان شیوه علمی نامید، بلکه شیوه علمی در مواجهه با نسخه‌های خطی این است که به‌دقت آن را مطالعه کرده و مواردی که ایرادی در آن می‌بینیم را رفع یا توجیه نماییم. او شیوه برخورد خودش با نسخه‌های خطی این کتاب را چنین می‌شمارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34289/1/64 ر.ک: مقدمه کتاب، ص64-65]</ref> وی سپس به نقطذاری و علامت‌گذاری‌های کتاب پرداخته و ناشرین را به رعایت چهار نکته در نقطذاری نسخه‌های خطی آگاه می‌سازد و از کتاب‌های منتشره پدر موریس بویچ به‌عنوان یک نمونه ناموفق در نقطه و علامت‌گذاری نسخه‌های خطی یاد می‌کند که با تمام تلاش در ارائه نکات، متن قابل‌استفاده و خوانایی را ارائه نکرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34289/1/65 ر.ک: همان، ص65-66]</ref>


    عبدالرحمن بدوی، در مقدمه این نکته را متذکر می‌شود که افکار شخصیت‌های بزرگ در جوامع مختلف دچار حیات‌های گوناگونی شده‌اند که [[ارسطو]] و افلاطون نیز از این نوع هستند. مثلاً [[ارسطو]] نزد رومیان غیر از [[ارسطو]] در تفسیر اعراب است و در میان غربیان نیز تفسیر از [[ارسطو]] نزد مدرن‌ها غیر از تفسیر قرون وسطایی‌هاست. در فرهنگ عربی تصویر [[ارسطو]] در مدرسه اسکندریه در قرن‌های 5 و 7 میلادی را غیر از تصویر او در دوران عباسیان در بغداد و ایران می‌بینیم. در غرب نیز در دوران متفاوت، تصاویر و برداشت‌ها از او مختلف است. این امر تا جایی پیش رفته که تفسیر از او در نیمه اول قرن کنونی با نیمه دوم قرن پیشین متفاوت است. در نگاه نویسنده، ما باید در تفسیر چنین آرایی، خود را از انتساب خطا و صواب در اسناد تاریخی برهانیم؛ یعنی خطا و صوابی در این مورد نیست بلکه ضرورت تاریخی است که در دیالوگ بین مؤثر (مثلاً [[ارسطو]]) و متأثر (مثلاً خواننده افکار و آثار او) کار خودش را می‌کند و در ضرورت نیز خطا و صواب معنی نخواهد داشت. برای این امر می‌توان به نسبت دادن بخشی از تاسوعات افلوطین به [[ارسطو]] مثال زد که روح فرهنگ عربی است که این کار را انجام می‌دهد و مهم نیست که بعدها با کشف «اثولوجیای ارسطو» انتساب این افکار به او منتفی شود زیرا بعد از کشف اثولوجیا اعراب در صحت انتساب این کتاب به [[ارسطو]] شک کردند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34289/1/6 ر.ک: مقدمه کتاب، ص6-7]</ref>
    عبدالرحمن بدوی، در مقدمه این نکته را متذکر می‌شود که افکار شخصیت‌های بزرگ در جوامع مختلف دچار حیات‌های گوناگونی شده‌اند که [[ارسطو]] و افلاطون نیز از این نوع هستند. مثلاً [[ارسطو]] نزد رومیان غیر از [[ارسطو]] در تفسیر اعراب است و در میان غربیان نیز تفسیر از [[ارسطو]] نزد مدرن‌ها غیر از تفسیر قرون وسطایی‌هاست. در فرهنگ عربی تصویر [[ارسطو]] در مدرسه اسکندریه در قرن‌های 5 و 7 میلادی را غیر از تصویر او در دوران عباسیان در بغداد و ایران می‌بینیم. در غرب نیز در دوران متفاوت، تصاویر و برداشت‌ها از او مختلف است. این امر تا جایی پیش رفته که تفسیر از او در نیمه اول قرن کنونی با نیمه دوم قرن پیشین متفاوت است. در نگاه نویسنده، ما باید در تفسیر چنین آرایی، خود را از انتساب خطا و صواب در اسناد تاریخی برهانیم؛ یعنی خطا و صوابی در این مورد نیست بلکه ضرورت تاریخی است که در دیالوگ بین مؤثر (مثلاً [[ارسطو]]) و متأثر (مثلاً خواننده افکار و آثار او) کار خودش را می‌کند و در ضرورت نیز خطا و صواب معنی نخواهد داشت. برای این امر می‌توان به نسبت دادن بخشی از تاسوعات أفلوطین به [[ارسطو]] مثال زد که روح فرهنگ عربی است که این کار را انجام می‌دهد و مهم نیست که بعدها با کشف «اثولوجیای ارسطو» انتساب این افکار به او منتفی شود زیرا بعد از کشف اثولوجیا اعراب در صحت انتساب این کتاب به [[ارسطو]] شک کردند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34289/1/6 ر.ک: مقدمه کتاب، ص6-7]</ref>


    نویسنده خاطرنشان می‌کند که نشان دادن تصویر عرب از [[ارسطو]] امری است دشوار که عامل آن باید از نشر نصوصی که شاهد و دلیل این امر هستند فراغت یافته باشد. او می‌نویسد: در بخش اول این کتاب درباره طایفه‌ای از نصوصی که تفصیلشان را در بخش دوم کتاب خواهیم آورد، بحث می‌کنیم. تمامی این موارد از مواضع شارحان یونانی و عرب است. البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که شروح شارحان یونانی بسیار مهم هستند اما نکته مهم در اینجاست که اصل اکثر این نصوص مفقود شده‌اند و تنها، ترجمه‌های عربی، عبری یا لاتین از آن‌ها باقی مانده است. ازاین‌روست که اندیشه‌های عربی به‌عنوان یکی از مصادر فهم [[ارسطو]] در کنار اندیشه‌های یونانی به‌حساب می‌آید. این امر تنها درباره افکار ارسطو نیست، بلکه درباره آرای جالینوس و افلاطون هم مشابه آن را مشاهده می‌کنیم. پس در کل، نشر کتاب‌هایی از این اشخاص که نسخه اصلی یونانی آن از بین رفته، خدمت آشکاری است به اندیشمندان در اندیشه‌های یونانی. این خدمت، به‌وضوح در عصر هلنی مشهود است؛ زیرا اکثر این نصوص به آن دوران برمی‌گردد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34289/1/7 ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-9]</ref> نویسنده در ادامه به ذکر نمونه‌های این نصوص می‌پردازد و در بخش دوم کتاب این نصوص را به‌تفصیل ذکر می‌کند که برخی از آنان عبارتند از: مقالة اللام از کتاب مابعدالطبیعه ارسطو، شرح ثامسطیوس (ثامسطیوس، طبیبی از یونان قدیم. یحیی نجومی زمان او را فترت بین افلاطون و اسقلبیوس ثانی گفته است.<ref>لغتنامه دهخدا</ref>) در حرف لام، شرح حرف لام [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]]، شرح «کتاب اثولوجیا» ی منسوب به [[ارسطو]] و تعلیقات بر حواشی «کتاب النفس» ارسطو از ابن‌سینا، کتاب «المباحثات» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] و....
    نویسنده خاطرنشان می‌کند که نشان دادن تصویر عرب از [[ارسطو]] امری است دشوار که عامل آن باید از نشر نصوصی که شاهد و دلیل این امر هستند فراغت یافته باشد. او می‌نویسد: در بخش اول این کتاب درباره طایفه‌ای از نصوصی که تفصیلشان را در بخش دوم کتاب خواهیم آورد، بحث می‌کنیم. تمامی این موارد از مواضع شارحان یونانی و عرب است. البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که شروح شارحان یونانی بسیار مهم هستند اما نکته مهم در اینجاست که اصل اکثر این نصوص مفقود شده‌اند و تنها، ترجمه‌های عربی، عبری یا لاتین از آن‌ها باقی مانده است. ازاین‌روست که اندیشه‌های عربی به‌عنوان یکی از مصادر فهم [[ارسطو]] در کنار اندیشه‌های یونانی به‌حساب می‌آید. این امر تنها درباره افکار ارسطو نیست، بلکه درباره آرای جالینوس و افلاطون هم مشابه آن را مشاهده می‌کنیم. پس در کل، نشر کتاب‌هایی از این اشخاص که نسخه اصلی یونانی آن از بین رفته، خدمت آشکاری است به اندیشمندان در اندیشه‌های یونانی. این خدمت، به‌وضوح در عصر هلنی مشهود است؛ زیرا اکثر این نصوص به آن دوران برمی‌گردد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34289/1/7 ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-9]</ref> نویسنده در ادامه به ذکر نمونه‌های این نصوص می‌پردازد و در بخش دوم کتاب این نصوص را به‌تفصیل ذکر می‌کند که برخی از آنان عبارتند از: مقالة اللام از کتاب مابعدالطبیعه ارسطو، شرح ثامسطیوس (ثامسطیوس، طبیبی از یونان قدیم. یحیی نجومی زمان او را فترت بین افلاطون و اسقلبیوس ثانی گفته است.<ref>لغتنامه دهخدا</ref>) در حرف لام، شرح حرف لام [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]]، شرح «کتاب اثولوجیا» ی منسوب به [[ارسطو]] و تعلیقات بر حواشی «کتاب النفس» ارسطو از ابن‌ سینا، کتاب «المباحثات» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] و....


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    خط ۵۲: خط ۵۰:
    # [http://www.vajehyab.com/?q=%D8%AB%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B7%DB%8C%D9%88%D8%B3&f=dehkhoda پایگاه واژه‌یاب، لغتنامه دهخدا]
    # [http://www.vajehyab.com/?q=%D8%AB%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B7%DB%8C%D9%88%D8%B3&f=dehkhoda پایگاه واژه‌یاب، لغتنامه دهخدا]


    ==وابسته‌ها==  
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]]
    [[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]]
    [[رده:25 مهر الی 24 آبان]]
    [[رده:25 دی الی 24 بهمن(97)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۴۰

    ارسطو عند العرب
    ارسطو عند العرب
    پدیدآورانبدوی، عبدالرحمن (نویسنده)
    عنوان‌های دیگردراسه و نصوص غير منشوره
    ناشروکالة المطبوعات
    مکان نشرکویت - کویت
    چاپ2
    موضوعارسطو، 384 - 322ق. م. - نقد و تفسير

    فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14

    مشاييان
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏B‎‏ ‎‏485‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏4‎‏الف‎‏4‎‏ ‎‏1357
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ارسطو عند العرب نوشته عبدالرحمن بدوی، کتابی است به زبان عربی و با موضوع فلسفه اسلامی و ارتباط آن با فلسفه یونان. نویسنده در این اثر به بیان تأثیرات عرب و آثار آنان از ارسطو می‌پردازد.

    ساختار

    کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب است. مطالب کتاب شامل شرح آثاری از ارسطو از زبان ابن‌ سینا و نظراتی از اسکندر افرودیسی است که خالی از نظم خاصی است.

    گزارش محتوا

    نویسنده درباره شیوه مواجهه با نسخه‌های خطی این‌گونه گزارش می‌دهد که صرف مطالعه آن‌ها و ارائه اختلاف نسخ را نمی‌توان شیوه علمی نامید، بلکه شیوه علمی در مواجهه با نسخه‌های خطی این است که به‌دقت آن را مطالعه کرده و مواردی که ایرادی در آن می‌بینیم را رفع یا توجیه نماییم. او شیوه برخورد خودش با نسخه‌های خطی این کتاب را چنین می‌شمارد.[۱] وی سپس به نقطذاری و علامت‌گذاری‌های کتاب پرداخته و ناشرین را به رعایت چهار نکته در نقطذاری نسخه‌های خطی آگاه می‌سازد و از کتاب‌های منتشره پدر موریس بویچ به‌عنوان یک نمونه ناموفق در نقطه و علامت‌گذاری نسخه‌های خطی یاد می‌کند که با تمام تلاش در ارائه نکات، متن قابل‌استفاده و خوانایی را ارائه نکرده است.[۲]

    عبدالرحمن بدوی، در مقدمه این نکته را متذکر می‌شود که افکار شخصیت‌های بزرگ در جوامع مختلف دچار حیات‌های گوناگونی شده‌اند که ارسطو و افلاطون نیز از این نوع هستند. مثلاً ارسطو نزد رومیان غیر از ارسطو در تفسیر اعراب است و در میان غربیان نیز تفسیر از ارسطو نزد مدرن‌ها غیر از تفسیر قرون وسطایی‌هاست. در فرهنگ عربی تصویر ارسطو در مدرسه اسکندریه در قرن‌های 5 و 7 میلادی را غیر از تصویر او در دوران عباسیان در بغداد و ایران می‌بینیم. در غرب نیز در دوران متفاوت، تصاویر و برداشت‌ها از او مختلف است. این امر تا جایی پیش رفته که تفسیر از او در نیمه اول قرن کنونی با نیمه دوم قرن پیشین متفاوت است. در نگاه نویسنده، ما باید در تفسیر چنین آرایی، خود را از انتساب خطا و صواب در اسناد تاریخی برهانیم؛ یعنی خطا و صوابی در این مورد نیست بلکه ضرورت تاریخی است که در دیالوگ بین مؤثر (مثلاً ارسطو) و متأثر (مثلاً خواننده افکار و آثار او) کار خودش را می‌کند و در ضرورت نیز خطا و صواب معنی نخواهد داشت. برای این امر می‌توان به نسبت دادن بخشی از تاسوعات أفلوطین به ارسطو مثال زد که روح فرهنگ عربی است که این کار را انجام می‌دهد و مهم نیست که بعدها با کشف «اثولوجیای ارسطو» انتساب این افکار به او منتفی شود زیرا بعد از کشف اثولوجیا اعراب در صحت انتساب این کتاب به ارسطو شک کردند.[۳]

    نویسنده خاطرنشان می‌کند که نشان دادن تصویر عرب از ارسطو امری است دشوار که عامل آن باید از نشر نصوصی که شاهد و دلیل این امر هستند فراغت یافته باشد. او می‌نویسد: در بخش اول این کتاب درباره طایفه‌ای از نصوصی که تفصیلشان را در بخش دوم کتاب خواهیم آورد، بحث می‌کنیم. تمامی این موارد از مواضع شارحان یونانی و عرب است. البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که شروح شارحان یونانی بسیار مهم هستند اما نکته مهم در اینجاست که اصل اکثر این نصوص مفقود شده‌اند و تنها، ترجمه‌های عربی، عبری یا لاتین از آن‌ها باقی مانده است. ازاین‌روست که اندیشه‌های عربی به‌عنوان یکی از مصادر فهم ارسطو در کنار اندیشه‌های یونانی به‌حساب می‌آید. این امر تنها درباره افکار ارسطو نیست، بلکه درباره آرای جالینوس و افلاطون هم مشابه آن را مشاهده می‌کنیم. پس در کل، نشر کتاب‌هایی از این اشخاص که نسخه اصلی یونانی آن از بین رفته، خدمت آشکاری است به اندیشمندان در اندیشه‌های یونانی. این خدمت، به‌وضوح در عصر هلنی مشهود است؛ زیرا اکثر این نصوص به آن دوران برمی‌گردد.[۴] نویسنده در ادامه به ذکر نمونه‌های این نصوص می‌پردازد و در بخش دوم کتاب این نصوص را به‌تفصیل ذکر می‌کند که برخی از آنان عبارتند از: مقالة اللام از کتاب مابعدالطبیعه ارسطو، شرح ثامسطیوس (ثامسطیوس، طبیبی از یونان قدیم. یحیی نجومی زمان او را فترت بین افلاطون و اسقلبیوس ثانی گفته است.[۵]) در حرف لام، شرح حرف لام ابن‌ سینا، شرح «کتاب اثولوجیا» ی منسوب به ارسطو و تعلیقات بر حواشی «کتاب النفس» ارسطو از ابن‌ سینا، کتاب «المباحثات» ابن‌ سینا و....

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای اثر و ارجاعات در پاورقی، ذکر شده و تصحیح اغلاط چاپی در انتهای آن آمده است. صفحات 67 تا 72 کتاب، رونوشت تصاویر صفحاتی از نسخه‌های خطی کتابخانه‌های ظاهریه دمشق و دارالکتب المصریه را ارائه کرده است. رمزگذاری علامت‌های کتاب به این صورت است: < > اضافات نویسنده است؛ [ ] در نسخه اصلی هست که نویسنده پیشنهاد حذفش را می‌دهد؛ [ ] که داخل آن عدد است مربوط به شماره نسخه اصلی‌ای را که عبدالرحمن بدوی برای این کتاب از آن استفاده کرده می‌شود؛ ن - ص: نسخه خطی اصلی یا تنها نسخه‌ای که نص این کتاب از آن استفاده کرده؛ + حواشی یا تعلیقات موجود در نسخه خطی.[۶]

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. پایگاه واژه‌یاب، لغتنامه دهخدا

    وابسته‌ها