۱۰۱٬۸۳۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:25 اسفند الی 24 فروردین(97)' به 'رده:25 اسفند الی 24 فروردین(98)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شکل گیری ' به 'شکلگیری ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
| کد کنگره =BP 223/52 /ع2س7 | | کد کنگره =BP 223/52 /ع2س7 | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
خلفای راشدين | |||
علي بن ابيطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت | علي بن ابيطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =19934 | ||
| کتابخوان همراه نور =19934 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|سقیفه (ابهام زدایی)}} | |||
'''السقيفة و الخلافة'''، نوشته [[عبدالمقصود، عبدالفتاح|عبدالفتاح عبدالمقصود]]، پژوهشی است عمیق و دقیق درباره ماجرای سقیفه و علل و عوامل تشکیل آن. ماجرای سقیفه، نقطه عطف خلافت بعد از رسول و آغاز جدایی خلافت اموی و امامت علوی است. این کتاب به زبان عربی، در زمان معاصر و در یک جلد تألیف شده است. | '''السقيفة و الخلافة'''، نوشته [[عبدالمقصود، عبدالفتاح|عبدالفتاح عبدالمقصود]]، پژوهشی است عمیق و دقیق درباره ماجرای سقیفه و علل و عوامل تشکیل آن. ماجرای سقیفه، نقطه عطف خلافت بعد از رسول و آغاز جدایی خلافت اموی و امامت علوی است. این کتاب به زبان عربی، در زمان معاصر و در یک جلد تألیف شده است. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده با استناد به منابع تاریخی و روایی که عمدتاً از اهل سنت و جماعت است به تحلیل و بررسی شورای سقیفه پرداخته و بیشترین تکیه وی بر این است که در ماجرای سقیفه، بههیچوجه مسئله شورا نبوده و اگر هم مسئله شورا بوده با بزرگان اسلام و عرب نبوده است. | نویسنده با استناد به منابع تاریخی و روایی که عمدتاً از اهل سنت و جماعت است به تحلیل و بررسی شورای سقیفه پرداخته و بیشترین تکیه وی بر این است که در ماجرای سقیفه، بههیچوجه مسئله شورا نبوده و اگر هم مسئله شورا بوده با بزرگان اسلام و عرب نبوده است. | ||
نویسنده رحلت رسول گرامی را زیر سؤال میبرد و مرگ ایشان را مشکوک قلمداد میکند و در این خصوص به حدیث «ما منا إلا مقتول أو مسموم» استناد و استدلال میکند. نویسنده، کلمات حضرت امیر را در شِکوه و شکایت از اوضاع مطرح میکند و به تحلیل آنها میپردازد و به ویژگیهای اخلاقی و صفات برجسته سردمداران خلافت پرداخته و به قوت و ضعف آنها اشاره میکند و جهتگیریهای برخاسته از آن تعصبات قومی و | نویسنده رحلت رسول گرامی را زیر سؤال میبرد و مرگ ایشان را مشکوک قلمداد میکند و در این خصوص به حدیث «ما منا إلا مقتول أو مسموم» استناد و استدلال میکند. نویسنده، کلمات حضرت امیر را در شِکوه و شکایت از اوضاع مطرح میکند و به تحلیل آنها میپردازد و به ویژگیهای اخلاقی و صفات برجسته سردمداران خلافت پرداخته و به قوت و ضعف آنها اشاره میکند و جهتگیریهای برخاسته از آن تعصبات قومی و قبیلهای را توضیح میدهد.<ref>[http://khetabeghadir.com/post/detail/2/48/2/1/9/34/lang/Fa.aspx ر.ک: پایگاه خطابه غدیر]</ref> | ||
گردآورنده در فصل اول در ضمن بخشهایی، نخست به اهمیت موضوع سقیفه و تأثیر آن در انحراف مسلمین از مسیر حقیقی اشاره دارد و شمول آثار این واقعه را به وسعت تاریخ بشریت برمیشمارد و ریشههای به تحقق پیوستن این واقعه را در تدبیری متکی بر انگیزههای نفسانی قلمداد میکند. سپس به موضوع مرگ اشاره دارد و اینکه تمام انسانها حتی والاترین بشر را که پیامبر اکرم(ص) باشد از این قاعده مستثنی نمیداند. در ادامه به موضوع اکمال دین در اواخر عمر شریف پیامبر اکرم(ص) و واقعه غدیر در حجةالوداع اشاره دارد و اینکه ایشان در ابلاغ این امر خطیر به امتشان هیچ کم و کاستی را ابراز نداشتند و به احسن وجه به آن عمل نمودند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17147/1/27 ر.ک: متن کتاب، ص27-44]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17001/1/77 عبدالمقصود، عبدالفتاح، ص77-104]</ref> | گردآورنده در فصل اول در ضمن بخشهایی، نخست به اهمیت موضوع سقیفه و تأثیر آن در انحراف مسلمین از مسیر حقیقی اشاره دارد و شمول آثار این واقعه را به وسعت تاریخ بشریت برمیشمارد و ریشههای به تحقق پیوستن این واقعه را در تدبیری متکی بر انگیزههای نفسانی قلمداد میکند. سپس به موضوع مرگ اشاره دارد و اینکه تمام انسانها حتی والاترین بشر را که پیامبر اکرم(ص) باشد از این قاعده مستثنی نمیداند. در ادامه به موضوع اکمال دین در اواخر عمر شریف پیامبر اکرم(ص) و واقعه غدیر در حجةالوداع اشاره دارد و اینکه ایشان در ابلاغ این امر خطیر به امتشان هیچ کم و کاستی را ابراز نداشتند و به احسن وجه به آن عمل نمودند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17147/1/27 ر.ک: متن کتاب، ص27-44]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17001/1/77 عبدالمقصود، عبدالفتاح، ص77-104]</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
نویسنده با طرح ایرادات و تناقضاتی بر این حیله سیاسی، انکار رحلت و تهدید مردم را غیر قابل دفاع برمیشمارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17001/1/107 عبدالمقصود، عبدالفتاح، ص107-279]</ref> | نویسنده با طرح ایرادات و تناقضاتی بر این حیله سیاسی، انکار رحلت و تهدید مردم را غیر قابل دفاع برمیشمارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17001/1/107 عبدالمقصود، عبدالفتاح، ص107-279]</ref> | ||
نویسنده در فصل هفتم و فصول نهایی کتاب داستان اجماع سقیفه، بیعت و | نویسنده در فصل هفتم و فصول نهایی کتاب داستان اجماع سقیفه، بیعت و واکنشهای پیرامون آن و بیکفایتی خلیفه را پیش میکشد؛ نخست به هدفمند بودن اجماع سقیفه اشاره میکند و اینکه این اجماع تصمیمی از پیش طراحیشده بوده و یاران حقیقی و راستین رسول اکرم(ص) در این اجماع حضور نداشتند، سپس به بحث سکوت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] پس از اتمام حجت با انصار اشاره دارد و اینکه سکوت آن حضرت در مقابل آن تحریف بزرگ، حکایت از تمایل شدید آن حضرت به وحدت مسلمین داشت؛ چراکه با مخالفت حضرت امکان داشت بین مسلمین دو دستگی و اختلاف درگیرد و اساس اسلام در خطر بیفتد. | ||
در ادامه به طرح موارد متعددی از ناکارآمدی خلیفه اول میپردازد و بیان میدارد پس از آنکه گروهی در سقیفه بنی ساعده با ابوبکر بیعت کردند، بیعت عمومی با او، بر فراز منبر پیامبر خدا(ص)، به عمل آمد. انس بن مالک میگوید: من در آن روز به گوش خود شنیدم که عمر، پیدرپی به ابوبکر میگفت که بر منبر بالا رود؛ تااینکه سرانجام ابوبکر بر فراز منبر نشست و حاضران همه با او بیعت کردند. آنگاه ابوبکر خطبهای خواند و گفت: ای مردم، من از شما بهتر نیستم و زمام حکومت بر شما را به دست گرفتم؛ پس اگر رفتارم را خوب و کارم را شایسته یافتید، مرا یاری دهید و اگر بدی کردم و دچار لغزش و خطا شدم، مرا به راه آورید. که این اعتراف و گفتار وی و سایر مواضع خلیفه حکایت از ضعف و ناتوانی درونیاش برای تصدی مسند خلافت دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17001/1/280 ر.ک: همان، ص280-537]</ref> | در ادامه به طرح موارد متعددی از ناکارآمدی خلیفه اول میپردازد و بیان میدارد پس از آنکه گروهی در سقیفه بنی ساعده با ابوبکر بیعت کردند، بیعت عمومی با او، بر فراز منبر پیامبر خدا(ص)، به عمل آمد. انس بن مالک میگوید: من در آن روز به گوش خود شنیدم که عمر، پیدرپی به ابوبکر میگفت که بر منبر بالا رود؛ تااینکه سرانجام ابوبکر بر فراز منبر نشست و حاضران همه با او بیعت کردند. آنگاه ابوبکر خطبهای خواند و گفت: ای مردم، من از شما بهتر نیستم و زمام حکومت بر شما را به دست گرفتم؛ پس اگر رفتارم را خوب و کارم را شایسته یافتید، مرا یاری دهید و اگر بدی کردم و دچار لغزش و خطا شدم، مرا به راه آورید. که این اعتراف و گفتار وی و سایر مواضع خلیفه حکایت از ضعف و ناتوانی درونیاش برای تصدی مسند خلافت دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17001/1/280 ر.ک: همان، ص280-537]</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۵: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۶۱: | خط ۶۳: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[خاستگاه خلافت]] | [[خاستگاه خلافت]] | ||
[[سقیفه: بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از رحلت پیامبر]] | |||
[[السقيفة و فدك]] | |||
[[السقيفة]] | [[السقيفة]] | ||
[[ | [[مشروعیت سقیفه]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۷۷: | خط ۸۴: | ||
[[رده:امامت]] | [[رده:امامت]] | ||
[[رده:امام علی(ع)]] | |||
[[رده: |