کلید صبح (رباعیات مولانا): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ارائه ی ' به 'ارائهی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'پیشینه ی ' به 'پیشینهی ') |
||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
[[چنین گفت پیغمبر]] | [[چنین گفت پیغمبر]] | ||
[[ | [[پیشینهی عرفان و تصوّف مولانا]] | ||
[[بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)]] | [[بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)]] |
نسخهٔ ۱۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۱
کلید صبح (رباعیات مولانا) | |
---|---|
پدیدآوران | مولوی، جلالالدین محمد بن محمد (نویسنده) کاظم محمّدی (مصحح) |
عنوانهای دیگر | رباعيات مولانا |
ناشر | انتشارات نجم کبری |
مکان نشر | ایران تهران |
سال نشر | 1396 ش |
شابک | 2-78-2905-964-978 |
موضوع | شعر فارسی - قرن 7ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 2ر/5302 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
کلید صبح با عنوان فرعی رباعیات مولانا، مجموعهی رباعیاتی است که از مولانا در این کتاب جمع شده با مقدّمه و تصحیح استاد کاظم محمّدی.
با آنکه رباعیّات ظاهراً با قوّت تمام از طریق حکیم عمر خیام شکل گرفت و بسیاری به روش او دست به ساخت و پرداخت رباعی زدند ولی بسیاری از رباعیات از بابت صورت یا از بابت معنا چندان عمق و ژرفایی ندارد. درست است که رباعی به مانند قصیده، مثنوی، غزل، و دیگر اشکال ادبیِ شعر تنها یک قالب است ولی در این قالب هماهنگ کردن مفاهیم با صورت مقداری دشوار است. به هر جهت برخی از شاعران در کارنامهی شعری خود رباعی ندارند و برخی هم به اختصار و معدود، هر چند که تعداد رباعیات جناب حکیم حکیم عمر خیام نیز زیاد نیست و بیشتر ساختههایی است که به وی نسبت دادهاند با این حال آنچه که هست پختگی قالب و محتواست. با این حال رباعیات مولانا هم از بابت تعداد پرشمار است و هم از لحاظ محتوا دارای معنا و ارزشمند.
ساختار
کتاب کلید صبح با مقدّمهای مختصر آغاز شده است و در این مقدّمه به قدرت شعری مولانا و خواص شعری او اشاره شده است. در همین مقدّمهی کوتاه در عین حال از محتوای آنچه که در رباعیات وی دیده میشود سخن گفته و گذشته از عاشقانه و عارفانه بودن آنها توجّه به جنبههای قرآنی و حدیثی آن داشته است. و به طور اجمال در خصوص رباعیات مولانا بیان داشته است: باری رباعیات مولانا نیز که کمتر مورد توجّه مشتاقان مولانا قرار گرفته در واقع از لحاظ مضمون و محتوی چیزی کم از غزلیات و مثنویهای او ندارد، نا آشنایی و یا کم آشنا بودن مشتاقان مولانا با این بخش از اشعار مولانا سبب شده که به دیوان کبیر و مثنوی گرایش بیشتری پیدا کنند و حال آن که در رباعیات نیز مولانا همان کسی است که به قوّت غزل سروده و به لطافت و نرمیمثنوی را. رباعیات مولانا هم، جامع فکر و تجربه و معرفت اوست در قالبی مختصرتر و قابل حفظ و ارائه. سیر و سلوک عرفانی، خودشناسی، معرفت، توحید، جهانشناسی، انسانشناسی، جامعهشناسی، پیامبرشناسی، ولیشناسی، حکمت و فلسفه، ادبیات و نکاتی از لطائف، نقد و تحلیلها، امثال و حکم و بسیاری دیگر از مفاهیم نابی که در دیگر آثار مولانا وجود دارد در اینجا نیز عیناً وجود دارد. امید است با نشر این اثر ارتباط و شناخت مردم ما با مولانای عزیز بیشتر شده و او را در این قالب هم که استادانه ظاهر شده است مورد عنایت و تفقّد قرار دهند[۱].
کلید صبح که در بردارنده ی تمام رباعیات مولاناست فهرستی ندارد، بعد از مقدّمهی کوتاه ولی پرمعنا که محتوای اثر را نشان میدهد رباعیات دیده میشود. وسط چین بودن رباعیات با شمارههای مسلسل صورتی شکیل به کتاب داده است. تعداد رباعیاتی که در این کتاب جمع شده به 1983 میرسد. تعداد رباعیاتی که در انتهای دیوان کبیر مولانا به تصحیح استاد بدیعالزمان فروزانفر وجود دارد 1995 عدد است. یعنی 12 رباعی بیشتر از تصحیح استاد کاظم محمّدی. با این حال با توجّه به متأخّر بودن این تصحیح احتمالاً با اشرافی که استاد کاظم محمّدی به متن و زبان و اندیشههای مولانا دارد چیزهایی در رباعیات تصحیح استاد بدیعالزمان فروزانفر بوده که به نظر ایشان دارای اشکال بوده است، قهراً برخی از آنها از مولانا نبوده و مستنسخین به دلخواه یا به خطا وارد رباعیات مولانا کردهاند که از این اشکالات در دیگر اشعار هم دیده میشود.
کلید صبح در چینش رباعیات ضمن اینکه با شماره از 1 الی 1983 را مسلسل وار ترتیب و منظّم نموده است این نیز در این چینش وجود دارد که رباعیات به شکل الفبایی از الف تا یا تنظیم شده است و این ترتیب را در انتهای ابیات میتوان شاهد بود.
گزارش محتوا
کلید صبح به نظر استاد کاظم محمّدی در بر دارندهی مفاهیمیاست که در دیوان کبیر یا در مثنوی معنوی مولانا وجود دارد. بیان عرفان و دین و حکمت، استفاده از آیات قرآن و احادیث پیامبر، بیان حالات عاشقانه، تذکارهای سلوکی و بسیاری دیگر از مسائلی که در دیگر آثار مولانا وجود دارد در اینجا نیز دیده میشود.
مسلّماً طرز نگاه مولوی شناسان به آثار مولانا به مانند خودشان مختلف است، هر یک از بابتی به اشعار مولانا مینگرند، منتها باید برای این نگرش خود دلیل کافی داشته باشند. اگر مثلاً میگویند که این شعر مال مولانا نیست باید بسیاری چیزها را در عدم وجود او و عدم انتساب او به مولانا در نظر بگیرند و به بیان آورند. وقتی به نسخههای گوناگون مثنوی معنوی با تصحیح مثنوی پژوهان مختلف نظر میکنیم این اختلاف در گزارش را به عیان میبینیم. و این به خاطر نوع خوانش و نوع درکی است که از ابیات مولانا دارند و اگر این خوانش و دانش را نادیده بگیریم باید نسخه ای واحد داشته باشیم ولی وجود نسخههای مختلف دلالت بر اجتهادات مصحّحان آن دارد. در اینجا نیز لا اقل بین دو نسخه ی موجود که یکی در انتهای دیوان کبیر وجود دارد و یکی هم نسخهی کلید صبح اختلافات متعدّدی در پذیرش رباعیات و یا الفاظ آن وجود دارد، همین که تعداد 12 رباعی در تصحیح استاد بدیعالزمان فروزانفر بیش از نسخهی کلید صبح است همین نشان از اختلاف دید و نظر دو پژوهشگر نامیدر عرصه ی مولوی شناسی است. آنچه که مسلّم است استاد کاظم محمّدی متن تصحیحیِ استاد بدیعالزمان فروزانفر را دیده است و با این وجود اختلافاتی با نسخه ی تصحیحیِ وی داشته که در متن خود اعمال کرده است.
گرچه نویسنده از سختی ها و مرارتهای تصحیح رباعیات مولانا در مقدّمه چیزی را بیان نکرده است ولی مسلّم است که کار تصحیح آنهم به نوعی که وی اعتقاد دارد امری طاقت فرسا و دشوار است. با این وجود ارائهی نسخه ای که به نظر جامع میآید را در کار کرده است ولی شاید اگر فرصتی دیگر برای بازنگری مجدّد وجود داشته باشد در برخی رباعیات نیز تجدید نظری داشته باشد.
این اختلاف که در دو نسخه در تعداد یده میشود در چینش نیز قابل دیدن است و در واقع در صورت ظاهر گرچه هر دو نسخه به طرز شماره ای و الفبایی تنظیم شدهاند ولی در انتخاب رباعی که کدام متقدّم و کدام متأخّر باشد به هیچ روی شباهتی با هم ندارند. مثلاً در نخستین رباعی دیوان کبیر آمده است:
آن دل که شد او قابل انوار خدا | پر باشد جان او ز اسرار خدا | |
زنهار تن مرا چو تنها مشمر | کو جمله نمک شد به نمکزار خدا[۲] |
در حالی که نخستین رباعی کلید صبح چنین است:
ای شب، شادی همیشه، شادآ شادآ | عمرت به دازای قیامت بادا | |
در یاد من آتشی است از صورت دوست | ای غصّه، اگر تو زهره داری یاد آ[۳] |
استاد فروزانفر جهت الفبایی را هر چند دوسویه در نظر آورده ولی نخستین حرف را که «آ» هست را از انتهای بیت جا انداخته است.
اختلاف دیگر در چینش و شمارهی این دو نسخه مثلاً در کلید صبح رباعی دوّم با مصراع مطلع که گفته است: «هان، ای سفری، عزم کجای است؟ کجا؟» در نسخهی دیوان کبیر در شمارهی 76 واقع شده است. و در عوض رباعی دوّم در دیوان کبیر در کلید صبح در شماره 56 قرار گرفته است.از سویی دیگر تعداد رباعیات دیوان کبیر در حرف «آ و الف» 78 است ولی در کلید صبح 70. این اختلاف در دیگر حروف نیز تا انتهای رباعیات دیده میشود.
امّا گذشته از اختلافات صوری و ظاهری گاه اختلاف معنایی هم در بیان رباعیات در این دو نسخه دیده میشود. مثلاً رباعی شماره 375 دیوان کبیر را با رباعی شماره 390 کلید صبح را مقایسه کنیم:
شماره 375 دیوان کبیر:
گر دامن وصل تو کشم، جنگی نیست | ور طعنهی عشقت شنوم، ننگی نیست | |
با وصل خوشت میزیم و میگریم | وصلی، که در او فراق را رنگی نیست [۴] |
رباعی شماره 390 کلید صبح:
گر دامن وصل تو کشم، جنگی نیست | ور طعنه ی عشقت شنوم، ننگی نیست | |
با وصل خوشت میزیم و میگیرم | وصلی، که در او فراق را رنگی نیست [۵] |
در صورت ظاهر فرق چندانی با هم ندارند ولی خوب که به کلمات آن دقّت میکنیم مییابیم که در انتهای مصراع سوّم با دو خوانش مواجه هستیم، در تصحیح استاد فروزانفر «میگریم» است و در تصحیح استاد محمّدی «میگیرم» و همین دو لفظ معنای عبارت و مراد کلّی رباعی را تغییر میدهد و اگر درست نظر کنیم شاید حق را به استاد محمّدی بدهیم، زیرا بعد از آوردن «میگیرم» در ابتدای مصراع آخر واژه ی «وصل» را میبینیم که با «میگیرم» معنای بهتری مییابد تا با «میگریم». غرض به چنگ آوردن وصل معشوق است ور نه اگر گریستن را لحاظ کنیم با واژه ی وصل که بعد از آن میآید هیچ همخوانی و مناسبت ندارد.
اختلاف دیگری که در نگارش و صورت وجود دارد این است که استاد محمّدی با إاعراب مناسب و با علائم دستوری مطلب و رباعی را به شکل اصلیِ آن به خواننده ارائه میدهد. بدیهی است که اگر از إعراب مناسب و از علائم دستوری لازم در اینگونه متون استفاده نکنیم، هم خوانش آن دشوار میشود و هم معنای آن چنانکه باید حاصل نمیشود، از این رو تصحیح استاد محمّدی ترجیح مییابد زیرا به این نکات به دقّت تمام توجّه کرده است. به هر حال به این رباعی هم میتوان نظر داشت. رباعی شماره 377 دیوان کبیر در برابر رباعی شماره 161 کلید صبح.
در دیوان کبیر:
گر دف نبود نیشکر او دف ماست" | آخر نه شراب عاشقی در کف ماست | |
آخر نه قباد صف شکن در صف ماست " | آخر نه سلیمان نهان آصف ماست [۶] |
و در کلید صبح:
گر دف نبود نیشکر او دف ماست " | آخر نه شراب عاشقی در کف ماست؟ | |
آخر نه قباد صف شکن در صف ماست؟" | آخر نه سلیمان نهان آصف ماست؟[۷] |
و از این نوع اختلافات بسیار زیاد دیده میشود که قهراً اگر شعر درست دیده و خوانده نشود در فهم درست مطلب نیز اشکالاتی پدیدار خواهد شد. لذا از جهات عدیده تصحیح استاد کاظم محمّدی میتواند ترجیح داشته باشد و البتّه این بدان معنا نیست که دانش و زحمات بسیار زیاد استاد فروزانفر را نادیده بگیرم.
ویژگیها
در نگاهی کلّی به کتاب کلید صبح میتوان به نکتههایی خاص برخورد کرد که برخی از آنها بدین شرح است:
- مقدّمهی بسیار موجز ولی بسیار گویا.
- تصحیح نوینی از رباعیات مولانا.
- اختلافات زیاد با دیگر نسخههای رباعیات.
- وجود علائم دستوری برای خوانش بهتر رباعیات.
- وجود إعراب مناسب برای درست خواندن کلمات.
وضعیت کتاب
کتاب، فاقد فهرست مطالب است و این نیز طبیعی است، زیرا مطالب همان رباعیات است. و لذا کتاب با مقدّمه آغاز میشود و با رباعیاتی که تعداد آن 1983 عدد است با 500 صفحه در قطع رقعی با جلد نرم و کاغذ خوب و طرح شکیل در سال 1396 به انتشار رسیده است.