انسان و سرنوشت: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''انسان و سرنوشت'''، تألیف متفکر شهید مرتضی مطهری (1298-1358ش)، به بررسی موضوع سرنوشت بهلحاظ تاریخی پرداخته و ارتباط انحطاط مسلمین با اعتقاد به قضا و قدر را مورد بررسی قرار داده است. | '''انسان و سرنوشت'''، تألیف متفکر [[مطهری، مرتضی|شهید مرتضی مطهری]] (1298-1358ش)، به بررسی موضوع سرنوشت بهلحاظ تاریخی پرداخته و ارتباط انحطاط مسلمین با اعتقاد به قضا و قدر را مورد بررسی قرار داده است. | ||
مسئله سرنوشت و قضا و قدر، چه از نظر موضوعی و چه از نظر هدف تعلیماتی، در ردیف مسائل فلسفی است، ولی در این رساله در ردیف مسائلی قرار گرفته که نه از لحاظ موضوع با آنها مرتبط است و نه از لحاظ نتیجه و هدف تعلیماتی. این مسئله در این رساله جزء یک سلسله بحثها تحت عنوان «بحثهایی از علل انحطاط مسلمین» واقع شده است که شامل موضوعات و جریانات و مسائل گوناگون است. موضوعاتی که تحت این عنوان قابل بحث است، بعضی تاریخی و بعضی روانی یا اخلاقی یا اجتماعی و یا صرفا دینی و احیاناً فلسفی است<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>. | مسئله سرنوشت و قضا و قدر، چه از نظر موضوعی و چه از نظر هدف تعلیماتی، در ردیف مسائل فلسفی است، ولی در این رساله در ردیف مسائلی قرار گرفته که نه از لحاظ موضوع با آنها مرتبط است و نه از لحاظ نتیجه و هدف تعلیماتی. این مسئله در این رساله جزء یک سلسله بحثها تحت عنوان «بحثهایی از علل انحطاط مسلمین» واقع شده است که شامل موضوعات و جریانات و مسائل گوناگون است. موضوعاتی که تحت این عنوان قابل بحث است، بعضی تاریخی و بعضی روانی یا اخلاقی یا اجتماعی و یا صرفا دینی و احیاناً فلسفی است<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:کلام و عقاید]] | |||
[[رده: مباحث خاص کلامی]] | |||
[[رده:الهیات (توحید)]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1402]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط محسن عزیزی]] | ||
[[رده:آثار مرتضی مطهری]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۱
انسان و سرنوشت | |
---|---|
پدیدآوران | مطهری، مرتضی (نويسنده) |
ناشر | صدرا |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انسان و سرنوشت، تألیف متفکر شهید مرتضی مطهری (1298-1358ش)، به بررسی موضوع سرنوشت بهلحاظ تاریخی پرداخته و ارتباط انحطاط مسلمین با اعتقاد به قضا و قدر را مورد بررسی قرار داده است.
مسئله سرنوشت و قضا و قدر، چه از نظر موضوعی و چه از نظر هدف تعلیماتی، در ردیف مسائل فلسفی است، ولی در این رساله در ردیف مسائلی قرار گرفته که نه از لحاظ موضوع با آنها مرتبط است و نه از لحاظ نتیجه و هدف تعلیماتی. این مسئله در این رساله جزء یک سلسله بحثها تحت عنوان «بحثهایی از علل انحطاط مسلمین» واقع شده است که شامل موضوعات و جریانات و مسائل گوناگون است. موضوعاتی که تحت این عنوان قابل بحث است، بعضی تاریخی و بعضی روانی یا اخلاقی یا اجتماعی و یا صرفا دینی و احیاناً فلسفی است[۱].
منظور از طرح این مسئله در این رساله اوّلاً تحقیق در این جهت است که آیا اعتقاد به سرنوشت، آنطور که قواعد برهانی فلسفی ایجاب میکند، از نوع عقاید و افکاری است که معتقدین خود را به سستی و تنبلی میکشاند و مردمی که به این عقیده میگرایند خواه ناخواه به انحطاط کشیده خواهند شد، یا این عقیده اگر درست تعلیم داده شود، چنین تأثیر سوئی ندارد؟ ثانیا اینکه اسلام این مسئله را چگونه و به چه طرزی تعلیم داده است و تعلیم اسلامی در این زمینه چه تأثیری در روحیه پیروان اسلام داشته است و میتواند داشته باشد؟ و چون منظور این جهت بوده، از تعرّض فروع و شاخههایی که با منظور نامبرده ارتباط ندارد، خودداری شده است[۲].
«عظمت و انحطاط مسلمین»، بهعنوان یک بحث مقدمهای برای سایر مباحث عنوان شده است. پس از آن مباحث مختلفی مانند: اسلام و مقتضیات زمان، سرنوشت و قضا و قدر، اعتقاد به معاد، شفاعت، تقیه و نیز حقوق زن در اسلام، اختلاف شیعه و سنی، روحانیت و... مطرح شده است. البته نویسنده متذکر این نکته شده است که نه مدعی استقصا است و نه مدعی حسن ترتیب. ممکن است موضوعات دیگری باشد که در این ردیف قرار گیرد[۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه.