۱۱۸٬۶۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[چرخی، یعقوب بن عثمان]] (نويسنده) | [[چرخی، یعقوب بن عثمان]] (نويسنده) | ||
[[محمدی، حسنعلی ]] (گردآورنده) | [[محمدی، حسنعلی]] (گردآورنده) | ||
[[حمامی، لیلا ]] ( گردآورنده) | [[حمامی، لیلا]] (گردآورنده) | ||
[[علینیا، بتول]] ( ويراستار) | [[علینیا، بتول]] (ويراستار) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =/چ4ت7 96 BP | ||
| موضوع =تفاسیر اهل سنت - قرن 9ق. - تفاسیر عرفانی - قرن 9ق. | | موضوع =تفاسیر اهل سنت - قرن 9ق. - تفاسیر عرفانی - قرن 9ق. | ||
|ناشر | |ناشر | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''تفسیر یعقوب چرخی'''، اثر یعقوب | '''تفسیر یعقوب چرخی'''، اثر [[چرخی، یعقوب بن عثمان|یعقوب چرخی]]، تفسیر قرآن به زبان فارسی است که مربوط به قرن هشتم و نهم هجری میباشد. | ||
این اثر، به اهتمام دکتر حسنعلی محمدی و لیلا حمامی عرضه گردیده و ویراستاری عربی آن را نیز دکتر بتول علینیا بر عهده داشته است. | این اثر، به اهتمام دکتر [[محمدی، حسنعلی|حسنعلی محمدی]] و [[حمامی، لیلا|لیلا حمامی]] عرضه گردیده و ویراستاری عربی آن را نیز دکتر [[علینیا، بتول|بتول علینیا]] بر عهده داشته است. | ||
نویسنده کتاب را به سفارش و درخواست گروهی از دوستان خود نوشته است<ref>آریانفر، مهدی، ص40</ref>. | نویسنده کتاب را به سفارش و درخواست گروهی از دوستان خود نوشته است<ref>آریانفر، مهدی، ص40</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با دو مقدمه از حسنعلی محمدی و نویسنده آغاز شده و مفسر، ابتدا به تفسیر سوره فاتحه پرداخته و سپس، از سوره ملک تا انتهای قرآن را، تفسیر کرده است. | کتاب با دو مقدمه از [[محمدی، حسنعلی|حسنعلی محمدی]] و نویسنده آغاز شده و مفسر، ابتدا به تفسیر سوره فاتحه پرداخته و سپس، از سوره ملک تا انتهای قرآن را، تفسیر کرده است. | ||
روش و شیوه چرخی در تفسیر خود، هم بر منهج محدثین استوار است و هم در جای جای کتابش، روش عقلیین را به کار گرفته که بیشتر مبتنی است بر شرح نظرات و تأویلات او که در مجموع تفسیر او را باید نمونهای از تفاسیر گردآوری شده دانست<ref>مقدمه، ص17</ref>. | روش و شیوه [[چرخی، یعقوب بن عثمان|چرخی]] در تفسیر خود، هم بر منهج محدثین استوار است و هم در جای جای کتابش، روش عقلیین را به کار گرفته که بیشتر مبتنی است بر شرح نظرات و تأویلات او که در مجموع تفسیر او را باید نمونهای از تفاسیر گردآوری شده دانست<ref>مقدمه، ص17</ref>. | ||
مؤلف در تفسیر آیات، اینگونه عمل کرده که ابتدا با ذکر آیه به معنای تحت اللفظی آن پرداخته و سپس از دیدگاه علم صرف و نحو عربی، جایگاه و معنا و مفهوم کلمات و ترکیبات را شرح داده است. این شیوه گاهی به صورت شرح یک کلمه از آیه و گاه با شرح قسمتی از آن و گاهی هم با بیان کل آیه، انجام پذیرفته است<ref>همان، ص17- 18</ref>. | مؤلف در تفسیر آیات، اینگونه عمل کرده که ابتدا با ذکر آیه به معنای تحت اللفظی آن پرداخته و سپس از دیدگاه علم صرف و نحو عربی، جایگاه و معنا و مفهوم کلمات و ترکیبات را شرح داده است. این شیوه گاهی به صورت شرح یک کلمه از آیه و گاه با شرح قسمتی از آن و گاهی هم با بیان کل آیه، انجام پذیرفته است<ref>همان، ص17- 18</ref>. | ||
این تفسیر، برگرفته از سه تفسیر کشاف، کواشی و تیسیر بوده و تکیه مؤلف بر تفاسیر گذشتگان، بهویژه تفسیرهای مهمی مثل کشاف، در شرح آیات، مشهود و بارز است، به گونهای که میتوان گفت وی تفسیرش را بر پایه نقل و نوشتار تفاسیر دیگر بنا نهاده؛ اما از آن جایی که او گرایش خاصی به بعضی افکار و اندیشههای دینی و عرفانی دارد، سعی | این تفسیر، برگرفته از سه تفسیر کشاف، کواشی(التلخیص فی التفسیر اثر ابوالعباس احمد بن یوسف بن حسن بن رافع الشیبانی معروف به کواشی) و تیسیر نجمالدین نسفی بوده و تکیه مؤلف بر تفاسیر گذشتگان، بهویژه تفسیرهای مهمی مثل کشاف، در شرح آیات، مشهود و بارز است، به گونهای که میتوان گفت وی تفسیرش را بر پایه نقل و نوشتار تفاسیر دیگر بنا نهاده؛ اما از آن جایی که او گرایش خاصی به بعضی افکار و اندیشههای دینی و عرفانی دارد، سعی کردهاندیشهها و تفکرات مورد نظر خود را در نگارش تفسیرش، اعمال کند<ref>همان، ص18</ref>. | ||
ذکر آیات مشابه و احادیث مرتبط با آیه مورد نظر، از دیگر ویژگیهای این تفسیر میباشد. | ذکر آیات مشابه و احادیث مرتبط با آیه مورد نظر، از دیگر ویژگیهای این تفسیر میباشد. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
# استفاده از آیات قرآن که بهترین روش تفسیر قرآن میباشد، در این تفسیر خیلی اندک است<ref>آریانفر، مهدی، ص41</ref>. | # استفاده از آیات قرآن که بهترین روش تفسیر قرآن میباشد، در این تفسیر خیلی اندک است<ref>آریانفر، مهدی، ص41</ref>. | ||
# بهرهگیری از روایات و احادیث و اخبار که برخی به صورت عربی و برخی ترجمه آن را آورده است، مانند قال رسول(ص) «الماهر بالقرآن مع الکرام البرره» یعنی هر که ماهر باشد به قرآن، یعنی قرآندان باشد با کرام ببره باشد در مرتبه یعنی با فرشتگان مقرب. | # بهرهگیری از روایات و احادیث و اخبار که برخی به صورت عربی و برخی ترجمه آن را آورده است، مانند قال رسول(ص) «الماهر بالقرآن مع الکرام البرره» یعنی هر که ماهر باشد به قرآن، یعنی قرآندان باشد با کرام ببره باشد در مرتبه یعنی با فرشتگان مقرب. | ||
# اقوال و گفتار صحابه، تابعین، مفسران و عرفای گذشته؛ از صحابهای همچون ابن عباس، ابن مسعود، ابی بن کعب و تابعانی همچون قتاده، حسن بصری و مجاهد و مفسرانی همچون زمخشری، | # اقوال و گفتار صحابه، تابعین، مفسران و عرفای گذشته؛ از صحابهای همچون ابن عباس، ابن مسعود، ابی بن کعب و تابعانی همچون قتاده، حسن بصری و مجاهد و مفسرانی همچون [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]]، [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|قشیری]]، کواشی، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]... و عرفایی همچون [[عبدالخالق غجدوانی]]، خواجه بهاءالدین، خواجه [[علاءالدین عطار]] و... نقل کرده است. | ||
# ترجمه عبارات قرآنی و ترجمه واژگان آیات مانند «عم یتساءلون» (نبأ/1) یعنی از چه سؤال میکنند و میپرسند یکدیگر را اهل مکه «التساءل» از یکدیگر پرسیدند. | # ترجمه عبارات قرآنی و ترجمه واژگان آیات مانند «عم یتساءلون» (نبأ/1) یعنی از چه سؤال میکنند و میپرسند یکدیگر را اهل مکه «التساءل» از یکدیگر پرسیدند. | ||
# سبب و شأن نزول آیات و سور؛ بیشتر آیاتی را که دارای سبب و شأن نزولاند، ذکر کرده است که غالب آنها در اسباب النزول واحدی یافت میشود، مانند 39- 40 سوره نازعات که پس از بیان تفسیر آن میگوید: بدان که مفسران گفتهاند که این دو آیه در حق مصعب بن عمیر و برادر وی عامر بن عمیر آمد که... | # سبب و شأن نزول آیات و سور؛ بیشتر آیاتی را که دارای سبب و شأن نزولاند، ذکر کرده است که غالب آنها در اسباب النزول واحدی یافت میشود، مانند 39- 40 سوره نازعات که پس از بیان تفسیر آن میگوید: بدان که مفسران گفتهاند که این دو آیه در حق مصعب بن عمیر و برادر وی عامر بن عمیر آمد که... | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
# ترکیبات و جملات عربی که بیشتر در نقل قولها، قواعد ادبی، ترکیبات دعایی و... به کار برده است، به خصوص واژه «قیل» که فراوان استعمال شده است: «و قیل الحب: اللؤلؤ و النبات ما ینبت من الارض». | # ترکیبات و جملات عربی که بیشتر در نقل قولها، قواعد ادبی، ترکیبات دعایی و... به کار برده است، به خصوص واژه «قیل» که فراوان استعمال شده است: «و قیل الحب: اللؤلؤ و النبات ما ینبت من الارض». | ||
# جمع بستن با الف و ت مانند حیوانات، نباتات، عرصات و... | # جمع بستن با الف و ت مانند حیوانات، نباتات، عرصات و... | ||
# حذف در حروف، کلمات و عبارات که در بیشتر موارد، از سوی کاتب صورت گرفته است، مانند: «پس نمود- علیه اسلام- فرعون را نشان بزرگ یعنی عصا و ید بیضا و ید بیضا آن بود که...» که در اصل این گونه بوده است: «پس نمود موسی- | # حذف در حروف، کلمات و عبارات که در بیشتر موارد، از سوی کاتب صورت گرفته است، مانند: «پس نمود- علیه اسلام- فرعون را نشان بزرگ یعنی عصا و ید بیضا و ید بیضا آن بود که...» که در اصل این گونه بوده است: «پس نمود موسی- علیهالسلام- فرعون را...». | ||
# استعمال کلمات و افعالی که اکنون متروک شده است و کاربرد ندارند: بیاموزانید، حمدونه و... | # استعمال کلمات و افعالی که اکنون متروک شده است و کاربرد ندارند: بیاموزانید، حمدونه و... | ||
# اضافه بنوت: عبدالله مسعود، عبدالله عمر و.... | # اضافه بنوت: عبدالله مسعود، عبدالله عمر و.... | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
# حروف «پ»، «چ»، «گ» و «ذ» را به صورت «ب»، «ج»، «ک» و «د» نوشته است. | # حروف «پ»، «چ»، «گ» و «ذ» را به صورت «ب»، «ج»، «ک» و «د» نوشته است. | ||
# در مواردی الف مقصور را به صورت الف کشیده و ممدود نوشته است: غنا، عقبا، عصا که در اصل، غنی، عقبی، عصی و... بوده است. | # در مواردی الف مقصور را به صورت الف کشیده و ممدود نوشته است: غنا، عقبا، عصا که در اصل، غنی، عقبی، عصی و... بوده است. | ||
# کلمات مختوم | # کلمات مختوم بههای غیر ملفوظ را در هنگام جمع، هاء را حذف کرده است: سینها، جامها و... | ||
# در برخی موارد، کلمات مختوم به تای منقوط که در فارسی با تای کشیده است، مانند عربی با تای گرد آمده است: رحمة، استقامة، اشارة و... | # در برخی موارد، کلمات مختوم به تای منقوط که در فارسی با تای کشیده است، مانند عربی با تای گرد آمده است: رحمة، استقامة، اشارة و... | ||
# همزه وسط کلمه را نگذاشته است: رویت، مومن و... | # همزه وسط کلمه را نگذاشته است: رویت، مومن و... | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
# مد «آ» در کلمه «آن» نگذاشته است<ref>همان</ref>. | # مد «آ» در کلمه «آن» نگذاشته است<ref>همان</ref>. | ||
نکته قابل توجه دیگر آن است که مفسر، در مواردی که شرح آیات | نکته قابل توجه دیگر آن است که مفسر، در مواردی که شرح آیات کوبنده قرآن علیه کافران را بیان میکند، با ذکر جمله «نعوذ بالله من ذلک» از خداوند پناه میجوید و گاهی با ذکر دعا، طلب یاری و استمداد از ذات باری تعالی برای خود و مؤمنان مینماید. | ||
شاید بتوان گفت تفاوت عمدهای که تفسیر چرخی با دیگر تفاسیر دارد، این است که او در پایان قسمتهایی از تفسیر آیات و یا در پایان سورهها، با بیان این عبارت: «نصیب تو آن است که...» یا «نصیب درویش آن است که...» چکیدهای از شرح و تفسیر آیات یا سوره را به شیوه پند و اندرز و تذکر، برای مخاطب ذکر میکند که بسیار از نظر دریافت عقلی و شناخت ذهنی و پذیرش قلبی، تأثیرگذار میباشد و از نظر اخلاقی، یکی از شیوههای پسندیده بیان حقیقت همین است یا به عبارتی بهتر، راه ارائه اخلاق عرفانی و دینی این شیوه میباشد. این قسمت از تفسیر چرخی، شباهت زیادی به تفسیر نوبت سوم کشف الاسرار میبدی دارد<ref> | شاید بتوان گفت تفاوت عمدهای که تفسیر چرخی با دیگر تفاسیر دارد، این است که او در پایان قسمتهایی از تفسیر آیات و یا در پایان سورهها، با بیان این عبارت: «نصیب تو آن است که...» یا «نصیب درویش آن است که...» چکیدهای از شرح و تفسیر آیات یا سوره را به شیوه پند و اندرز و تذکر، برای مخاطب ذکر میکند که بسیار از نظر دریافت عقلی و شناخت ذهنی و پذیرش قلبی، تأثیرگذار میباشد و از نظر اخلاقی، یکی از شیوههای پسندیده بیان حقیقت همین است یا به عبارتی بهتر، راه ارائه اخلاق عرفانی و دینی این شیوه میباشد. این قسمت از تفسیر چرخی، شباهت زیادی به تفسیر نوبت سوم کشف الاسرار میبدی دارد<ref>مقدمه، ص18-19</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
[[رده:قرن 9 - 10 متون تفاسیر]] | [[رده:قرن 9 - 10 متون تفاسیر]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده1]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1402]] | [[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1402]] |