التقريب في التفسير: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۹
التقريب في التفسير | |
---|---|
پدیدآوران | فالی، محمد بن صفیالدین (نويسنده) غریب، احمد احمد (محقق) |
ناشر | الهيئة العامة لقصور الثقافة |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 2011م |
چاپ | 1 |
شابک | 978-977-704-3 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
التقريب في التفسير، تألیف قطبالدین محمد بن معسود سیرافی (712-684ق)، تفسیر تمامی سورههای قرآن کریم است که در چهار جزء ارائه شده است. این تفسیر در حقیقت خلاصه تفسیر کشاف جارالله زمخشری (متوفی 538ق) است. احمد احمد غریب، تحقیق کتاب را به انجام رسانیده است.
تفسیر کشاف جارالله محمود بن عمر زمخشری از جمله تفاسیر عالیقدری است که از روز نگارش تا امروز مورد توجه بوده است. زمخشری در علوم ادبی و منقول و معقول متبحر بوده و ید طولایی داشته است؛ لکن ازآنجاکه وی معتزلی بوده است، کتب فراوانی از حاشیه و خلاصه بر تفسیر او نوشته شده که تلاش کردهاند این تفسیر را از غلو و اعتزال پاک کنند. «التقريب في التفسير» قطبالدین سیرافی از جمله این تفاسیر است که این کتاب را خلاصه کرده و اعتزال و برخی از اطنابها و پرگوییها را از آن زدوده است. نویسنده آن شافعیمذهب و در نحو پیرو مکتب بصره است[۱].
نویسنده «كشف الظنون» این کتاب را کتاب کمحجمی دانسته که مهمترین مطالب کشاف را نقل کرده و مطالبی بر آن افزوده است. ادرنوی نیز در «طبقات المفسرين» آن را چنین معرفی کرده است: سیرافی، اعتزال را از کشاف زدوده و آن را تنقیح و تهذیب کرده و مطالب مفید فراوانی به آن افزوده است. این کتاب اگرچه از حجم کمی برخوردار است، اما مشتمل بر مهمترین مطالب کشاف است و سیرافی مطالب مفید ارزشمندی بر آن افزوده است و به همین خاطر بیشتر علما آن را معتبر دانسته و پذیرفتهاند[۲].
محقق اثر نسخههای خطی آن را معرفی کرده و توضیح داده که خطوط نسخهها در غالب صفحات واضح است و در موارد مشکوک یا ناقص و غیر واضح بودن، آن را بر خود تفسیر کشاف عرضه کرده است. همچنین تلاش فراوان در ضبط اشعار و امثال فراوان کتاب کرده است. احادیث نبوی را با استناد به متون حدیث توثیق کرده است. در رابطه با اشعار نیز به مصادر آنها اشاره شده و در بین این ابیات، ابیاتی وجود دارد که بسیاری از شارحین کشاف به آنها توجه نکردهاند. همچنین اقوال عرب و مصطلحات علوم بلاغی را نیز مستند و توثیق کرده است[۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه محقق.